کد خبر : 1236921 | 08 اردیبهشت 1394 ساعت 12:07 | 12.7K بازدید | 0 دیدگاه

بعد از 48 ساعت بی خوابی نفس راحت کشیدم

حرفهای مدیر تیم بانوان درباره زلزله نپال

المیرا ثمینی پور مدیرتیمهای ملی بانوان عنوان کرد وقتی در فرودگاه بازیکنان نونهال را به دست خانوادهایشان سپردیم، تازه نفس راحتی کشیدم.

حرفهای مدیر تیم بانوان درباره زلزله نپال
ثمینی پور به "ورزش سه"، گفت: بعد از 48 ساعت بی خوابی برای هماهنگی بازگشت تیم ملی نونهالان به ایران زمانی که بچه ها در آغوش خانوادهایشان در فرودگاه جای گرفتند، تازه توانستم نفس راحتی بکشم.

خطری که از بیخ گوشمان رد شد

من چون مدیر تیمهای ملی هستم همراه تیم ملی نونهالان به نپال نرفته بودم. از شنبه که زلزله آمد شرایط خیلی سختی را پشت سر گذاشتم. همش استرس داشتیم. وقتی که بچه ها در فرودگاه در آغوش خانواده هایشان جای گرفته اند. تازه فهمیدم چه خطری از بیخ گوش ما رد شده است.دیشب بعد از 48 ساعت بیداری توانستم با خیال راحت بخوابم. آقای کفاشیان هم همان موقع که تیم وارد تهران شد با من تماس گرفت و گفت چون رفع خطر شده است جلوی پای بچه ها گوسفند بکشیم. البته دستور صادر شد، اما تا سه بعد از ظهر که من بودم اتفاقی نیفتاد. آنقد راین استرس زیاد بود که وقتی اتوبوسی که تیم را از فرودگاه به سمت کمپ می برد، کمی تند رفت. از اوخواهش کردم که مراعات کند تا ما بچه ها را صحیح و سالم به دست خانوادهایش برسانیم.

بازیکنان ساندویچ می خوردند و می خندیدند

تیم نونهالان ایران قرار بود در دیدار رده بندی با هند ساعت 12 به وقت نپال بازی کنند. 45 دقیقه پیش از بازی در راهروی منتهی به استادیوم داورها مشغول چک کردن بازیکنها بودند که در زمانی که بازیکنان روی پله ها برای بالا آمدن به سمت زمین بودند، یکدفعه زلزله 9/7 ریشتری آمد و خوشبختانه پزشک تیم خانم میرزایی که پزشک مدیریت زلزله هم هست. سریع بازیکنان را راهنمایی کرد که به مکانهای خطرناک نروند و در نتیجه تیم پس از لغو بازی به مدت 5 ساعت در زمین بود، بازیکنان که از شدت زلزله و اتفاقاتی که در شهر افتاده بود اطلاعی نداشتند، در این مدت در وسط زمین ساندویچ می خوردند و با هم شوخی می کردند.

خانواده ها گریان در فدراسیون

بعد از 5 ساعت که بازیکنان به سمت هتل رفتند وقتی با صحنه های خرابی شهر روبرو شدند تازه فهمیدند که چه اتفاقاتی افتاده است. وقتی تیم به هتل اقامتش رسید همه بازیکنان م یخواستند با خانواده هایشان صحبت کنند. از طرفی خانواده ها هم با گریه و زاری به فدراسیون می آمدند یا با ما تماس می گرفتند، اما برق در نپال قطع بود و در نهایت بازیکنان و اعضای تیم از طریق ژنراتوری که در هتل بود با خانوادهایشان تماس گرفتند. در همان هتل تیم تیمهای سریلانکا، بنگلادش، بوتان و هند حضور داشتند که به دلیل خطر پس لرزه ها همه شبها در حیاط می خوابیدند. با اینکه ما فکر می کردیم نپال کشور فقیری هست و نمی توانداز عهده میزبانی مخصوصا در این شرایط بر آید، اما آنها با در اختیار گذاشتن رختخوابهای تمیز در اختیار تیم و تهیه غذا و شرایط مناسب رسم مهمان نوازی را به جا آوردند. به یاد دوران جنگ افتادم که ما هم آن زمان نوجوان بودیم و در آن شرایط وقتی دور هم جمع می شدیم به جای وحشت از این دور هم بودن ها لذت می بردیم.

دیدگاه‌ها