کد خبر : 1264783 | 14 شهریور 1394 ساعت 10:02 | 29.7K بازدید | 0 دیدگاه

درباره خط حمله تیمی که می‌بینیم

جوانان کی‌روش و فاصله اندک با نسل 98

تکرار پیروزی شگفت‌انگیز مقابل گوام که در مقدماتی جام جهانی 2002 با 19 گل در ورزشگاه باغشمال تبریز رخ داد، به واسطه تفاوت‌های آشکار میان آن تیم و تیم فعلی توقع نابجایی است اما تیم ملی با همین پتانسیل هم می‌توانست گوام را با گل‌های بیشتر مغلوب کند.

جوانان کی‌روش و فاصله اندک با نسل 98
به گزارش "ورزش سه" و به نقل از روزنامه ایران ورزشی، ریشه پیروزی‌های پرگل را باید در نوع تفکر آن نسل دریافت گرچه شاید به لحاظ تکنیکی این نسل با آن نسل قابل قیاس نباشد اما چنانچه در موقعیت‌هایی که پدید می‌آید، اندکی حوصله به خرج داده شود گل‌های تیم ملی افزایش می‌یابد. در فوتبال هر فرآیندی که طی می‌شود در راستای به ثمر رسیدن گل است و تمام مربیان تیم‌شان را کنار هم قرار می‌دهند تا در نهایت به گل برسند.

در واقع هرچه تعداد گل در بازی‌های ملی بیشتر باشد علاوه بر جذابیت‌های بیشتری که با خود می‌آورد، اعتماد به نفس را میان بازیکنان بالاتر می‌برد. تصور کنید تعداد گل‌هایی که پنج‌شنبه شب وارد دروازه گوام شد، دو رقمی بود. آیا آن تعداد گل با شش گلی که به ثمر رسید تفاوتی نمی‌کرد؟ در تاثیرگذاری پیروزی با تعداد گل‌های چشمگیر در قیاس با بردهایی که شاید چندان عجیب نباشد می‌توان به موارد انگیزشی و افزایش روحی روانی اشاره مستقیم داشت که البته کی‌روش نیز از آن غافل نیست.

تیم ملی در بازی با ترکمنستان در فاز بازیسازی و ایجاد موقعیت چندان موفق نبود و همان وضعیت هر چند کمتر در بازی با گوام دیده شد که علت در خط حمله کاملا آشکار است و مردانی که در خط آتش به کار گرفته می‌شوند از همگونی کامل برخوردار نیستند. در دقایقی از بازی با گوام مشاهد شد که بازیکنان برای اینکه خود را در صف گلزنان بازی قرار دهند از هر نقطه‌ای اقدام به شوت می‌کردند.

مهدی طارمی که دو گل زده بود و ضعف مشهود دروازه‌بان حریف را می‌دید، ‌یکی، دو بار از فواصلی اقدام به شوتزنی کرد که در وضعیت مناسبی با دروازه حریف قرار نداشت. احسان حاجی‌صفی نیز همین وضعیت را داشت و در نیمه دوم دیدیم که در یکی از هجوم‌ها درحالی که روبه‌رویش بازیکنان زیادی قرار داشتند، اقدام به شوتزنی کرد. دو مورد ضربه زدن ناموفق نیز در شرایط بسیار ایده‌آل در بازی با گوام مشاهد شد. یکی ضربه سری که منتظری در شش قدم حریف زد که اگر از دقت کافی برخوردار بود، باید گل می‌شد و دیگری ضربه سری که عالیشاه روی ارسال بی‌نقص رضاییان به سوی دروازه نواخت که آن موقعیت هم تبدیل به گل نشد. چنانچه ملی‌پوشان دقت می‌کردند در بازی با گوام تعداد گل‌های تیم ملی کشورمان دو رقمی می‌شد و چه بسا به دو برابر این تعداد می‌رسید.

شاید در چنین بازی‌هایی گل زدن اهمیت نداشته باشد اما ادامه این روند، به منزله فراموشی بازیکنان فعلی با بازی ترکیبی و حمایت تاکتیکی از یکدیگر و نادیده گرفتن اصل از خودگذشتگی است. نتیجه به دست آمده هرچند مطلوب ما است اما از بعد فنی نگاه دوباره به نمایش ملی‌پوشان با گوام اشکال‌هایی از این دست را نمایان می‌سازد. کارلوس کی‌روش که عزمش را برای ورود به جام جهانی روسیه جزم کرده بایستی این ایراد را کوچک نشمارد. تیم او در خط حمله عمیقا نیازمند هماهنگی بیشتر است و در فرصت‌های باقی مانده آتی باید این قبیل ایراد‌ها از میان رفته و تیم ملی به ثبات فنی در خط حمله برسد. اگرچه مهدی طارمی بازیکن جدیدی برای تیم ملی است و امید عالیشاه نیز در همین وضعیت قرار دارد اما ناهماهنگی‌ها مهاجمان را در بر نمی‌گیرد.

در بخش بازیسازی، آنجا که توپ‌ها ارسال می‌شود، بازیکنانی همچون حاجی‌صفی، امیری و حتی امید ابراهیمی که در این بازی یک خط جلوتر از پست همیشگی بازی می‌کرد، باید در ارسال پاس‌های آخر دقت بیشتری به خرج دهند. منظور از رکورد گلزنی در تیم ملی که در سال‌های اخیر با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم، تنها از این منظر که چه تعداد گل زده‌ایم قابل تامل نیست. بحث اصلی از همین نقطه نشات می‌گیرد که چند بار موقعیت گل ایجاد می‌شود و یا در طول 90 دقیقه چند بار ضربه درستی به چارچوب دروازه حریف نواخته می‌شود.

دیدگاه‌ها