کد خبر : 1402948 | 24 اسفند 1395 ساعت 12:21 | 101.7K بازدید | 1 دیدگاه

کابوس استمفوردبریج به روایت حمیدرضا صدر 

چلسی و مورینیو: تازیانه به خائن...

حمیدرضا صدر در مطلبی اختصاصی برای "ورزش سه" به نبرد طوفانی چلسی - منچستر یونایتد در جام حذفی انگلیس پرداخته. به رویارویی تلخ طرفداران چلسی و ژوزه مورینیو...

چلسی و مورینیو: تازیانه به خائن... 

نمی شد از آن لحظه فرار کرد، از این جدایی، نه نمی شد...


شکست 0-4 یونایتد از چلسی در پاییز - که شکست سنگین مورینیو از کونته هم بود - بر نبرد دو تیم / دو مربی سایه انداخته بود. او ژوزه بود. ژوزه متنفر از شکست. ژوزه متنفر از رقیب سرسخت. طرفداران چلسی روزگاری او را برای همین چیزها ستایش می کردند، برای همین چیزها دوستش داشتند. ولی نه دوشنبه شب، نه در یک چهارم نهایی جام حذفی. ن این جا که آخرین پیوندها هم گسسته شدند. نه این جا که با به صدا درآمدن سوت پایان دو مربی دست ندادند و کسی برای مورینیو هورا نکشید. او مشت گره کرده اش را رو به طرفداران یونایتد گذاشته بود روی قلبش و طرفداران چلسی خطاب به ژوزه فریاد "یهودا، یهودا، یهودا" سردادند. یهودا که مسیحیان می گویند با دریافت رشوه، حضرت مسیح را به حاکمان رم نشان داد و مسیح بر صلیب کشیده شد و اشاره به او خطاب به جابجا شدن بین تیم های رقیب، شعار مرسومی در استادیوم های فوتبال اروپا به نشانه "خیانت" بشمار می رود، محض نمونه خطاب به لوییز فیگو که از بارسا راهی رئال شد، اشلی کول که از آرسنال راهی چلسی شد و رابین فن پرسی که از آرسنال به یونایتد رفت...


طرفداران چلسی پس از اخراج مورینیو در فصل پیش وفاداری شان به ژوزه را نشان داده بودند. او را ستایش می کردند و خیلی های شان بازیکنان شان را زمینه ساز نزول تیم و رفتن مربی محبوب شان می خواندند. آنها ژوزه را "قربانی" قلمداد می کردند، قربانی بازیکن سالاری و سلبریتی سالاری فوتبال. 

 

1187405


ولی نمی شد از این لحظه فرار کرد، از این جدایی، نه نمی شد...


وقتی مورینیو و کونته اواسط نیمه اول در کنار زمین درگیر شدند طرفداران چلسی بلافاصله مربی سابق شان را در آماج عتاب های شان قرار دادند. شعارهای شان آن قدر تند بود تا ژوزه برگردد و سه انگشتش را بالا ببرد و سپس زمین را نشان دهد: به نشانه سه قهرمانی لیگ که برای چلسی در همان میدان به ارمغان آورده بود. به نشانه "یادتان نرود برای تان چه کرده ام". او حقیقت را به رخ کشیده بود، با این وصف طرفداران چلسی شعار " You're not special any more / تو دیگر خاص نیستی" را سر دادند. 


تمام شده بود، تمام. پیوندی که سیزده سال پیش - در 2004- با ورود مورینیو به چلسی یکی از فصول شیرین لیگ برتر را رقم زده بود تمام شده بود. در یک چهارم نهایی جام حذفی 2017. برابر دوربین ها و میکروفون ها، برابر بزرگان نشسته آن بالا، برابر آلکس فرگوسن، فابیو کاپلو، دیوید بکام، رود گولیت، گرت ساوت گیت...برابر خیلی های دیگر. مهم نبود مورینیو موفق ترین مربی باشگاه بوده، مهم نبود تاریخ باشگاه را ورق زده، مهم نبود منچستر یونایتد و آرسنال را از آن بالا کشید پایین، مهم نبود سه قهرمانی لیگ، سه قهرمانی جام اتحادیه و یک جام حذفی را به ارمغان آورده. مهم این بود برابر چلسی قرار گرفته، در صف دشمن ایستاده... و خط و نشان کشیده. 


نمی شد از آن لحظه فرار کرد، از این جدایی، نه نمی شد...

 

1187406


دست دادن مورینیو و کونته پیش از آغاز بازی از روی سنت بود و اجبار. بدون نگاه کردن به چشم های یکدیگر. بدون ذره ای صمیمت. اخراج آندر هررا انبار باروت را منفجر کرد. مورینیو اعتقاد داشت بازیکنان چلسی خود را به زمین می کوبند و کونته سرخپوش ها را متهم کرد آگاهانه و برنامه ریزی شده تلاش می کنند ادن هازارد را مصدوم کنند. آنها مایک جونز داور چهارم را محاصره کردند. آنها مایکل الیور داور بازی را نشانه رفتند.


حقیقت این بود اگر "وفاداری" و "احساساتگرایی" و "خشم" را کنار می گذاشتیم مورینیو در میدان شکست خورده بود. احتمالا پیش از بازی که یونایتد در غیبت زلاتان بدون مهاجم نوک راهی میدان شد. هررا که در این فصل برابر برنلی هم اخراج شده بود خشونتی داشت عنان گسیخته. چنان که مایکل الیور بازی را قطع کرد تا به کاپیتان اسمالینگ هشدار دهد سختگیری خواهد کرد. خشونت قرمزپوشان روی ویلیان آشکار بود و یارگیری فیل جونز برابر هازارد تا زمانی کارساز ماند که یونایتد انضباطش را حفظ کرده بود. آنها طی بیست و پنج دقیقه اول تیم برتر میدان بود، ولی تدریجا نزول کرد، چه ذهنی، چه جسمی و - با ده نفره شدن - چه تاکتیکی.. ورود فلینی جا مخیتاریان کارساز نبود و روخو هم می توانست برای زدن آن لگد خشن به هازارد در اواخر بازی اخراج شود. مردان ژوزه فقط طی 28 درصد اوقات توپ را در اختیار داشتند که کمترین میزان تصاحب توپ آنها در این فصل بود (هرچند در اکتبر که 56 درصد توپ را برابر چلسی در اختیار داشتند سنگین تر شکست خورده بودند: با چهار گل)...

 

1187404

 

مرد اول یونایتد داوید دگیا بود و نه هیچ کس دیگر و بهترین بازیکن چلسی انگولو کانته 30 میلیونی که تک گل دیدار را زد. کانته و نه پل پوگبا 89 میلیون پوندی که در غیبت زلاتان جلوتر بازی کرد و مورینیو به حمله هایش دل بسته بود. مقایسه دو بازیکن نشان می داد چرا چلسی برد و چرا یونایتد باخت: کانته 70 پاس ارسال کرد و پوگبا 27 پاس، دقت پاس های کانته 84 درصد بودند و دقت پاس های پوگبا 74 درصد، کانته 11 بار در نبردهای تن به تن پیروز شد و 6 بار شکست خورد و پوگبا فقط 3 بار پیروز شد و 16 بار مغلوب شد. 


با این وصف شعار طرفداران چلسی خطاب به پوگبا "چه پول دورریختنی" نیش خود را به سوی او گرفت. به سوی ژوزه. برای آنها مورینیو از جلد آبی اش بیرون آمده و فرو رفته بود در یک جلد سرخ رنگ، در کسوت یک خیانتکار. ژوزه پس از بازی پاسخ "یهودا خوانده شدن" را با جمله "... یهودا هنوز مرد شماره یک (چلسی) است" می داد. مراوده فروپاشیده او و چلسی بازتابنده فوتبال این عصر بود. فوتبال بدون وفاداری، فوتبال بی ترحم. 


نمی شد از آن لحظه فرار کرد، از این جدایی، نه نمی شد.

 

حمیدرضا صدر

 

 

از همین نویسنده بخوانید:

 

بازخوانی اولین فصل مورینیو در چلسی 

 

سیندرلا؛ نیمه شب چهارشنبه به وقت نوکمپ

 

نه، این همه آرزوهای ناپولی نبود...

 

تو هم تمام شدی آقای ونگر

 

انریکه و بارسا: اینجا زمان برای کسی متوقف نخواهد‌ شد

 

خوردن استیک با دندان‌های مصنوعی

 

معجونی که فوتبال انگلیس را تغییر داد 

 

تجدید خاطره با ایکر کاسیاس

 

آلگری: از تورین تا لندن و بارسلونا

 

بارسا در پاریس: ده پرده از کشتار والنتاین

 

لیگ قهرمانان: ناقوس‌ها برای که به‌صدا در می‌آیند؟

 

اولین توفان: وسترن در امجدیه

 

ردبول؛ بوندسلیگا علیه نوشیدنی شیطان!

 

ظهور و سقوط لستر: وداع با رمانتیسم؛ سقوط نکنید، بمانید آقای رانیری

 

آرسن ونگر: گربه خانگی میان ببرهای گرسنه

 

یادداشت حمیدرضا صدر درباره تیم محبوب ایتالیایی؛ رم، کولوسئوم در غیاب سزار  

 

لیورپول و کلوپ: ژانویه عذاب آور

 

از رونی تا رونالدو: مسیر موازی پسران فرگوسن

 

از قلیچ خانی و هاشمی نسب تا سرجیو راموس: دست دادن با آتش

 

رونالدو برزیلی یا رونالدو پرتغالی؟

 

جام جهانی 48 تیمی: معما، پرسش و دلار

 

از اوفارل تا کی‌روش: همان شهرزاد قصه‌گو

 

بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ

 

یوونتوس: همان بالا با یک علامت سوال

 

قربانگاه والنسیا، نفرین خفاش‌ها

 

فوتبال سال 2016؛ ده پرده از زندگی و مرگ

 

آیا یونایتد و مورینیو سرانجام به جاده اصلی بازگشته‌اند؟

 

آقای گل محجوب؛ از سیلی عبده تا مرگ در استکهلم

 

از چلسی تا آرسنال، از آنتونیو تا آرسن

 

لیونل مسی 2016: هم شیرین شیرین؛ هم تلخ تلخ

 

یادداشت ویژه حمیدرضا صدر برای برنده توپ طلا؛ رونالدو: رنج به علاوه سرمستی 

 

گواردیولا در باتلاق انگلیسی

 

میلان: مشت آهنین درون مخمل راه راه

 

ردبول، نوشابه منفور بوندسلیگاست!

 

هفته چهاردهم لیگ برتر: باران آنها را برد

 

ال کلاسیکو 232 : کسالت آمیخته به جادوی صد

 

هفته سیزده لیگ برتر: کونته آن بالا و مورینیو این پایین

 

تا 41 سالگی در برنابئو؛ کریستیانو می‌تواند؟

 

با این بارسلونا چه باید کرد؟

 

رئال به روایت زیدان: بی های و هوی، بی زرق و برق

 

هفته دوازده لیگ برتر: نه، تو دیگه خاص نیستی!

 

استیون جرارد: تاریخ تو را به کدام سو خواهد برد؟

 

 وداع با منصور پورحیدری؛ آن چروک‌های عمیق

دیدگاه‌ها