اسطوره ای که تنها و غریب دفن شد

شاید زیاد اهل اینستاگرام و فضاهای مجازی نبود و برای همین کمتر در فضاهای مجازی جایی که این روزها در واقع زندگی واقعی انسانها شکل می گیرد دیده می شد. حمید کشانی در حالی از این دنیا رفت و رشته پرورش اندام را از حضور یک ٩٠ کیلوگرم تمام عیار خالی گذاشت که می توانست بیش از این هم برای کشورمان افتخار کسب کند.

کشانی وضعیت مالی مناسبی نداشت و این در حالی بود که می توانست زیر پرچم کشورهایی که حاضر بودند برای او هزینه زیادی بپردازند روی استیج های جهانی فیگور بگیرد، اما هیچوقت حاضر به انجام این کار نشد و در نهایت در اوج سختی هایی که تحمل کرد از دنیا رفت اما آن چیزی که بیش از هرچیز شاید روح او را آزار داد تنهایی و غربت او در میان ورزشکاران هم رشته خود بود.

شاید اگر مرد بزرگی مثل رضا سلطانی یا برادران علی اکبر نبودند حتی مراسم کوچکی هم برای او برگزار نمی شد. به قول رضا سلطانی که در مراسم حمید کشانی این ورزشکار خوش اخلاق کشورمان گفت: ما باید خجالت بکشیم من تا امروز فکر می کردم که یک جامعه بزرگ پرورش اندام هستیم اما امروز فهمیدم که یک خانواده کوچک هم نیستیم.

اگرچه سلطانی و کسانی که در مراسم یادبود کشانی شرکت کردند تسلی بخش بازماندگان کشانی و روح این ورزشکار  خوش قلب کشورمان شدند اما براستی چرا اینقدر اندک و حضوری کمرنگ از بدنسازانی که شاید خیلی هم بیشمارند.

باز گلی به جمال مردانی مثل: رضا سلطانی، برادران علی اکبر، عباس مهدوی، علی شهرابی، محسن صمدی، حسن رهنماییان، مجتبی ملکی، علی صادقی، امید حاتمی، نیما جعفرپور و خانواده بیت الله عباسپور. اما آیا براستی این تمامیت جامعه پرورش اندام ایران بود...؟!

در جایی که این مراسم می توانست بسیار با شکوه تر برگزار شود و فراموش نکنیم که این اتفاق برای هرکدام از ما یک روزی رخ می دهد.

عکسها از اوستا یزدی