کد خبر : 1537863 | 21 تیر 1397 ساعت 10:50 | 23.9K بازدید | 0 دیدگاه

پیروزی بزرگ کشور کوچک بالکان

موفقیت بزرگ پروژه‌ی فوتبال در کرواسی (تحلیل)

تیم ملی کرواسی‌ که دیشب در نیمه‌نهایی جام جهانی روسیه به مصاف انگلیس رفت، نماینده‌ی کشوری است که با کرواسی سال 1998، در زمان اولین حضور این کشور در جام جهانی و صعودش تا مرحله‌ی نیمه‌نهایی، از زمین تا آسمان تفاوت دارد.

موفقیت بزرگ پروژه‌ی فوتبال در کرواسی (تحلیل)

به گزارش "ورزش سه"، کرواسی آن زمان کشوری بود با خاطرات تازه از جنگ و رویایی برای ملحق شدن به اتحادیه‌ی اروپا. الحاقی که برای مردم کرواسی نویدبخش رونق و ثبات بود. کرواسی آن روزها پروسه‌ی ملت‌سازی را پشت سر می‌گذاشت. تا چند سال بعد، کروات‌ها وقتی به خارج از کشورشان سفر می‌کردند و می‌گفتند کروات هستند، خارجی‌ها کشورشان را فقط با دو نام می‌شناختند : تیتو، رهبر سابق یوگسلاوی کمونیست و داور شوکر که در جام جهانی 98 آقای گل شده بود. 

 

ولی امروز که بیست سال از آن زمان گذشته کرواسی در گوشه و کنار دنیا بیشتر به خاطر شهر دوبرونیک شناخته می‌شود. شهری بسیار زیبا در ساحل دریای آدریاتیک که بعضی از صحنه‌های سریال گیم آف ترونز در آن تصویربرداری شده. از این گذشته کروات‌ها به هر کجا سفر می‌کنند نام یک فوتبالیست کروات را بر زبان مردم گوشه و کنار دنیا جاری می‌بینند : لوکا مودریچ، لنگر و اصل و اساس تیم ملی راه یافته به فینال جام جهانی این کشور. 


این به بهترین شکل ممکن، خط سیر حرکت تاریخی کرواسی را ترسیم می‌کند : کرواسی زمانی بخشی از یوگسلاوی کمونیست و جزئی از جنبش عدم تعهد بود، به صلح جهانی و همکاری بین‌المللی پایبند بود و در گوشه و کنار آفریقا و خاورمیانه در ساخت پروژه‌های زیرساختی عظیم مشارکت داشت. ولی کرواسی امروز تنها به دو چیز مشهور است : گردشگری و فوتبال. 


در کرواسی بعد از دوران کمونیسم، ورزش همیشه شکلی به شدت سیاسی‌شده از ابراز وجود ملی بوده. در این کشور از فوتبالیستهای ملی‌پوش غالباً با عناوینی مثل قهرمان و جنگاور یاد می‌شود. اولین رئیس‌جمهور کشور، فرانیو توژمان گفته بود " پیروزی‌های فوتبالی در ساخت هویت یک ملت همانقدر نقش دارند که جنگها ". حرفهای توژمان یادآور جمله‌ی معروف جرج اورول است که می‌گوید " فوتبال همان جنگ است، منهای تیراندازی ". در دوران توژمان از فوتبال به عنوان ابزاری برای جلب حمایت عمومی از پروژه‌ی سیاسی او با عنوان ایده‌ی ملی استفاده می‌شد. پروژه‌ای که هدفش نزدیک شدن به اتحادیه‌ی اروپا و مشروع نشان دادن حاکمیت او بود. 

 

1319233

 

درست مثل امروز که نیروهای ملی‌گرا و رئیس‌جمهور فعلی کرواسی، کولیندا گرابر- کیتاروویچ از جام جهانی برای پیش‌برد اهداف سیاسی‌شان استفاده می‌کنند. رئیس‌‌جمهور کرواسی با مخابره‌ی تصاویر خود در استادیوم‌ها درحالیکه برای تیم ملی کشورش بالا و پایین می‌پرد در واقع برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده تبلیغات می‌کند. 

 

1319234

 

در سال 1998 هیجان ناشی از موفقیت تیم ملی کرواسی در جام جهانی فرانسه با هیجان عمومی در این کشور در مورد آینده‌ی کرواسی در اتحادیه‌ی اروپا در هم تنیده شده بود. اما این بار کروات‌ها که از پیروزی دیشب‌شان مقابل انگلیس به وجد آمده‌اند در داخل، به دلیل وضع نابسامان اقتصادی و نرخ بالای بیکاری جوانان به اندازه‌ی بیست سال پیش سرخوش نیستند. 


درحالیکه بازیکنان کروات امروز از شبح شکست نسل طلایی داور شوکر در مقابل فرانسه، در نیمه‌نهایی جام 98، می‌ترسند، در کرواسی مردم از چیزی در هراس هستند که آن را گذار ناموفق کشورشان از نظام کمونیستی به سرمایه‌داری می‌‌دانند. 


نکته‌ی جالب در مورد بازی دیشب انگلیس و کرواسی در مسکو این بود که این دو کشور بسیار بیشتر از آنچه در نگاه اول به نظر می‌رسد، به هم شبیه هستند. آخرین باری که انگلیس به نیمه‌نهایی جام جهانی رسیده بود، یعنی سال 1990، کرواسی هنوز استقلال خود را بدست نیاورده بود. انگلیس در سال 2013 سرانجام دست از لجبازی برداشت و به اتحادیه‌ی اروپا پیوست ولی بلافاصله دریافت سوار کشتی تایتانیکی شده که هر لحظه ممکن است به کوه یخ اصابت کند. بریتانیا امروز قصد دارد خود را از کشتی به پایین پرتاب کند ولی می‌داند که قایق نجاتش هم در حال غرق شدن است. با توجه به تبعات بحرانی برکسیت و خروج بریتانیا از اتحادیه‌ی اروپا، جام جهانی روسیه برای انگلیسی‌ها هم حکم آخرین امید برای یک روحیه‌ی ملی سرزنده را داشت. 


به عبارت دیگر کروات‌ها می‌دانستند این روزها تنها فرصتی که برای پیروزی و موفقیت دارند، پیروزی در زمین فوتبال است. همان احساسی که انگلیسی‌ها با آن روبرو بودند.  به جای تشویق به برداشتی رمانتیک از جام جهانی، این رقابت بزرگ فوتبالی را باید آنطور که هست دید. بازتابی از آنچه در سیاست امروز جای خالی‌اش به شدت احساس می‌شود : امید. 


منبع : گاردین  

مترجم : آرش جلال منش

دیدگاه‌ها