کد خبر : 1537865 | 21 تیر 1397 ساعت 11:19 | 43.3K بازدید | 0 دیدگاه

وقتی "بمان" به "برو" تبدیل شد

ترانه شکست صدرنشین چارت بریتانیا!

انگلیسی ها دو ترانه در رابطه با این جام جهانی می‌خواندند. در یک ترانه آنها از تیم می‌خواستند که به خانه برنگردد. بمانند و خوش بگذرانند و فعلا بیخیال کار باشد.

ترانه شکست صدرنشین چارت بریتانیا!

به گزارش "ورزش سه"، از آن دسته ترانه‌هایی که عصر پیش از شروع بازی می‌توانید آن‌ها را گوش کنید و استرس تان نسبت به اتفاقات بازی کمتر و کمتر شود. در حقیقت آن‌ها پیش‌بینی می‌کردند که فوتبال به خانه‌اش برمی‌گردد.

 

بااین‌حال، پیام این ترانه‌ها درنهایت با اتفاقاتی که رخ داد همخوانی نداشت. انگلیسی‌ها نمی‌توانند برای همیشه در جام جهانی بمانند و آن‌ها نمی‌توانند فوتبال را به خانه برگردانند. این امید است که شما را می‌کشد. این بدقولی است که باعث می‌شود شما به کام مرگ بروید. در هنگام ورود به رقابت‌ها، انگلیس هیچ‌کدام را نداشت، نه امیدی وجود داشت و نه قولی داده‌ شده بود. تیمی جوان که آمده بود از جام لذت ببرد. در ابتدا آلمان شکست خورد و مسیر باز شد. سپس آن‌ها تونس و پاناما را شکست دادند. بعد، روسیه حساب اسپانیا را رسید.

 

 

 

این کار را نکن، امیدوار نشو! سپس نوبت کلمبیا شد و این تیم نیز با ضربات پنالتی شکست خورد. سپس سوئد در یک‌چهارم نهایی. بااین‌حال امیدوار نشو! انتظار نداشته باش ولی مگر می‌شد؟

 

از آخرین باری که انگلیس به نیمه‌نهایی رسیده، 28 سال می‌گذرد. هر مرحله‌ای که عبور کردند، هواداران بیشتری به روسیه سفر کردند. آن‌ها در روسیه ماندند. شایعات ترسناک خشونت و نژادپرستی شنیده می‌شد ولی برای هواداران این چیزها مهم نبود. روسیه راه دوری است برای اینکه فقط بروید و شکست بخورید.

 

 

 

ولی هری مگوایر و دله آلی در یک چهارم نهایی به گل رسیدند. پروازها رزرو شد. ناگهان رقابتی که انتظار نمی‌رفت انگلیس در آن موفق باشد، به‌کلی عوض شد و انگلیسی‌ها پس از 28 سال به نیمه‌نهایی رسیدند و جمعیت بسیاری از انگلیس راهی روسیه شدند.

 

هزاران هزار انگلیسی به روسیه پرواز کردند. از آمستردام و از مالاگا هم پروازهای زیادی انجام شد. آن‌ها از هرجایی که می‌توانستند پرواز کردند تا به مسکو برسند. شاید به خودشان می‌گفتند که هیچ امیدی نیست ولی آیا واقعاً این‌گونه بود؟

زیرا این تیم باعث شده بود هواداران باور کنند. این تیم و مربی‌اش، انگلیس را تا یک‌قدمی تاج پادشاهی پیش برد. شاید جام جهانی به دست نیامد ولی این‌یک شروع بود.

 

شاید بتوان یک روز کامل راجع به شوخی‌ها و ترول‌هایی که تا به اینجا ساخته شد صحبت کرد ولی انگار موضوع فراتر از این بود. یک نقشه وجود داشت. جدا از آن جلیقه مشهور ساوتگیت که عامل خوش‌شانسی بود، انگیزه و جدیت بسیاری برای مقابله با شکست در تیم دیده می‌شد. شاید تیم ساوتگیت هنوز آماده قهرمانی نباشد ولی آن‌ها قطعاً به رسیدن به این سطح از آمادگی نزدیک هستند.

 

 

 

از دقیقه ۵ که به گل رسیدند، انگار که انگلیس می‌دانست چه چیز می‌خواهد. دقایقی آن‌ها مقابل کرواسی مثل قهرمان جهان بودند و در دقایقی نه. شاید گل دقیقه ۵ همه را امیدوار کرد ولی تعداد شوت‌های به سمت دروازه بسیار کم بود. اینکه کرواسی را دعوت کنید که با ۹ مدال چمپیونزلیگ - که ۴ مدال متعلق به مودریچ است- آن‌طور که می‌خواهد مقابل شما بازی کند یعنی مرگ.

 

انگلیس نتوانست بازی را حفظ کند و وقتی ایوان پریشیچ، بهترین بازیکن زمین، گلزنی کرد و کار را به‌تساوی کشاند، همه‌چیز از دست رفت. ناگهان آرامش‌ و حفظ توپ انگلیس به پریشانی رسید و آن‌ها تنها سعی داشتند توپ‌ها را یکی پس از دیگری دفع کنند. دیگر‌ آن نظم در تیم دیده نشد.

 

 

 

انگلیس مقابل کلمبیا تجربه بازی ۱۲۰ دقیقه را داشت ولی کرواسی در هر دو بازی پیشینش ۱۲۰ دقیقه بازی کرده بود و انگار مرحله حذفی جام جهانی برای آن‌ها ۲ ساعت بود. بازی در وقت‌های تلف‌شده نیز دست کرواسی بود و وقتی پریشیچ با پشت سر توپ را به محوطه جریمه رساند، مانژوکیچ که او نیز برنده چمپیونزلیگ شده، گل بعدی را به ثمر رساند.

 

به‌محض زدن گل، مارکوس رشفورد،  جسی لینگارد و دله آلی توپ را برداشتند و به سمت مرکز زمین دویدند تا بازی را دوباره آغاز کنند. بااین‌حال کروات‌ها هنوز گرم شادی و خوشحالی بودند. آن سه بازیکن جوان انگلیس مطلبی راجع به داوری خوانده بودند که اگر تمام بازیکنان کرواسی برای خوشحالی پس از گل از مستطیل بازی خارج شوند، آن‌ها می‌توانند بازی را شروع کنند اما حتی خبری از این اشتباهات هم نبود.

 

انگار، این گروه موسیقی دیگر به نواختنش پایان داد. روی سکوها می‌خواندند :" لطفاً ما را به خانه برنگردانید" ولی این سرودها سریعاً به " لطفاً دنبال پروازی برای خانه باش" تبدیل شد. شاید هواداران ساده‌لوح بودند که از اول به قهرمانی جام جهانی ایمان آوردند. این امید است که شمارا می‌کشد. اما این انگلیس با خوش‌شانسی بالا نیامد. آن‌ها شایسته نیمه‌نهایی بودند ولی نه بیشتر.

 

همه پس از سوت پایان، مثل سربازی که گلوله خورده روی زمین افتادند. در نهایت ایستادند و از تمامی هوادارانی که تمام مدت آنها را تشویق کردند، تقدیر به عمل آوردند. هواداران هم بازیکنان را تشویق کردند ولی حس و حال اینگونه بود: "مرسی انگلیس، تو باز ما را گول زدی که باور کنیم قهرمان خواهیم شد."

 

پیتر استونتن - گل دات کام
مترجم: روزبه مهری

عکس ها: امیرحسین خیرخواه

دیدگاه‌ها