کلوپ و قبول واقعیت؛ برای قهرمان پول خرج کن!
دو سال قبل، وقتی منچستریونایتد برای خریدن پل پوگبا از یوونتوس، 89.3 میلیون پوند پول داد، واکنش آنفیلد منفی بود.
به گزارش "ورزش سه"، یورگن کلوپ مربی لیورپول گفت: «اگر فوتبال امروز این است، من دیگر نیستم. دوست دارم به روشی متفاوت با فوتبال درگیر باشم حتی اگر پول داشته باشم.»
حالا در تابستان 2018 لیورپول همان پولها را خرج میکند. این تیم که در ژانویه 75 میلیون پوند برای ویرژیل فاندایک صرف کرد، 54 میلیون پوند برای نبی کیتا و 45 میلیون پوند برای فابینیو داده و در آخرین اقدام خود با خرید آلیسون بکر، دروازهبان تیم ملی برزیل و باشگاه رم به قیمت 8/66 میلیون پوند موافقت کرده است. این آگاهی در آنفیلد به وجود آمده که صرف پولهای درشت برای بازیکنی که ارزشش را دارد، به گرفتن نتیجه منجر میشود.
رسیدن لیورپول به فینال لیگ قهرمانان شاهد خوبی است. مثلث خط حمله متشکل از محمد صلاح، روبرتو فیرمینو و سادیو مانه دروازه رقبا را باز میکردند اما اگرچه قیمت شگفتانگیزی روی فاندایک گذاشته شد اما قدرت، رهبری و سرسختی ذهنی او در راه صعود به فینال حیاتی بود. برای رقابت با بهترین ها باید بهترین را بخرید. لیورپول در یک سال گذشته بیش از 250 میلیون پوند هزینه کرده و هنوز هم ممکن است در این تابستان بازیکن بخرد. حتی با در نظر گرفتن بازیکنانی که از این تیم رفتند - انتقال 142 میلیون پوندی کوتینیو به بارسلونا دست کلوپ را برای خرج کردن باز گذاشت - تغییری جدی در نگرش مربی و مقامات باشگاه به وجود آمده است. خب چه چیزهایی تغییر کرده؟ خیلی چیزها. وقتی یک مربی از سیاست نقل و انتقالات یک باشگاه دیگر انتقاد میکند، قطعا عنصری از تظاهر و حسادت در آن وجود دارد. با نگاهی خوشبینانهتر از ناکامی احتمالی در رقابت با پول خرجکنها دفاع میکنند. اظهارات کلوپ البته بازتاب ذهنیت آنفیلد است. گروه فنوی اسپورتس (FSG) از 9 سال پیش که مالکیت لیورپول را به دست گرفتند، به این نتیجه رسیدند که میتوانند به شیوهای متفاوت از رقیب اصلیشان عمل کنند و با عملکردی هوشمندانهتر در بازار نقل و انتقالات به موفقیت برسند.
ایدهشان این بود که لیورپول مقصد بازیکنان جوان و آیندهدار از سراسر جهان باشد به علاوه اینکه مالکان جدید نگاهی تحلیلگرانهتر و برندهتر نسبت به استعدادیابی داشتند که باعث برتری باشگاه شود. نتایج، متفاوت بود. سه سال پیش وقتی کلوپ به مرسیساید آمد به کارفرمایان جدید خود قول داد میتواند با همین تیم جام بگیرد اما در عمل این کار حتی برای کسی با تواناییهای این آلمانی 51 ساله بینهایت سخت بود. پیشرفت داشتند اما به تدریج و نه با سرعت کافی. واقعیت ساده است: کلوپ بازیکنان بهتری میخواهد. آنفیلد مشکل پولی نداشته. آنها منابع مالی باشگاههای منچستری را ندارند اما FSG همیشه مشتاق سرمایهگذاری پولی بوده که از خود تیم درآمده. تعداد تیمهایی که در جهان میتوانند با قدرت مالی لیورپول برابری کنند یا بهتر از این تیم پول خرج کنند، به 10 نمیرسد. مساله، جذب بازیکنانی بود که بتوانند پیشرفت قابل توجهی ایجاد کنند. وقتی کلوپ از خرید پوگبا انتقاد میکرد، عملا هیچ شانسی برای اینکه لیورپول بازیکنان طراز اول و استعدادهای مبارزه طلب بخرد، وجود نداشت. آنها فصل قبل پشت سر امثال ساوتهمپتون و وستهم یونایتد در لیگ هشتم شده بودند. دو چهارمی متوالی و به خصوص رسیدن به فینال لیگ قهرمانان نگرش باشگاه را تغییر داده. کلوپ حالا میتواند به دنبال بازیکنان بهتری باشد و خوشحال است از اینکه میتواند قیمت متورم بازیکنان را بپردازد.
باخت 3 بر یک برابر رئال مادرید در کیف دلیل خریدن آلیسون بود. دو اشتباه لوریس کاریوس روند فینال را تغییر داد و بعد از آنکه کلوپ گفت این آلمانی 25 ساله فصل را در ترکیب اصلی آغاز میکند، در بازی پیشفصل با ترانمیر هم گاف داد و کلوپ نیاز به یک دروازهبان باتجربه و قابل اعتماد را بیش از هر وقتی احساس کرد. لیورپول رضایت دارد از اینکه آلیسون را گرانترین دروازهبان تاریخ کرده چون این برزیلی به ستون فقرات تیم استحکام میبخشد. صحبتهای کلوپ درباره پوگبا همیشه علیه او مورد استفاده قرار میگیرد بخصوص اگر هافبک تیم ملی فرانسه در بازگشت به ترکیب شیاطین سرخ مثل جام جهانی درخشان باشد. او بازیکنی است که با یک شوت یا پاس نتیجه بازی را به نفع تیم رقم میزند و در مقایسه با پولی که لیورپول برای مدافع میانی یا دروازهبان داده، پوگبا را در حراجی خریدهاند! کلوپ اما اهمیتی نمیدهد اگر سرمایهگذاری تیم نتیجه خوبی داشته باشد که معنایش قهرمانی است. در ماه اکتبر، کلوپ وارد چهارمین سال مربیگریاش در مرسی ساید میشود. او خیلی خوب میداند با تمام حس خوبی که در آنفیلد به وجود آمده، پیشرفت باید شکل ملموستری پیدا کند. او وقتش را صرف پاسخ دادن به آنچه دو سال قبل گفته، نمیکند. او هر چه پول در اختیارش باشد برای رسیدن به موفقیت صرف میکند. کلمات برای او و مربیهای دیگر اهمیتی ندارد، تنها پیروزی است که میماند.
منبع: ساکرنت