کد خبر : 1758875 | 10 خرداد 1400 ساعت 11:28 | 88.3K بازدید | 16 دیدگاه

تاجگذاری گرامر آلمانی - اتریشی  در فوتبال اروپا

آنالیز فینال: دوبرابر فکر نکن آقای گواردیولا

مسیری که فلسفه‌ی آلمانی-اتریشی مشغول طی کردن آن است، بسیار شباهت به مسیری دارد که تیکی‌تاکای پپ گواردیولا در اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی آن را طی کرد.

آنالیز فینال: دوبرابر فکر نکن آقای گواردیولا

به گزارش "ورزش سه"، فینال تمام انگلیسی لیگ قهرمانان اروپا سرانجام با قهرمانی توماس توخل، نابغه‌ی آلمانی جدید دنیای فوتبال و شاگردانش در تیم چلسی به پایان رسید. آبی‌های لندن که در حال گذراندن فصلی ناموفق با فرانک لمپارد بودند، با اخراج ناگهانی اسطوره‌ی خویش و انتخاب تئوریسین آلمانی، به یک‌باره شکوفا شدند و توانستند لیگ را در جمع ۴ تیم پایانی تمام کرده و لیگ قهرمانان اروپا را هم فتح کنند.


 آن سوی میدان هم حسرت پپ گواردیولا برای تکرار عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا ۱۰ ساله شد و تحقق رویای قهرمانی در اروپا برای هواداران منچسترسیتی برای حداقل یک سال دیگر به تعویق افتاد.

 

نیمه‌ی اول؛ اورتینک‌ یا قمار پپ؟
بسیاری از منتقدان دنیای فوتبال، پپ گواردیولا را به «Overthink» یا «فکر کردن بیش از حد» قبل از بازی‌های بزرگ متهم می‌کنند. مسئله‌ای که باعث می‌شود گواردیولا تغییرات نابه‌جایی را در ترکیب همیشگی‌ خودش ایجاد کند؛ آخرین نمونه‌ی این تغییرات هم به دیدار مرحله‌ی ۱/۴ نهایی فصل گذشته‌ی لیگ قهرمانان اروپا مقابل لیون برمی‌گشت که پپ به ناگهان تیم خود را به آرایش ۳ دفاعه برد و در نهایت هم ۲-۱ شکست خورد. برای تقابل شنبه شب با چلسی هم پپ در تصمیم بسیار عجیب، هر دو هافبک دفاعی تخصصی خود، رودری و فرناندینیو را روی نیمکت گذاشت و به جای این دو، ایلکای گوندوغان را در پست ۶ بازی داد؛ بازیکنی که تمام دیدار‌های این فصل را یا در پست ۸ یا به عنوان «Secondary striker» بازی کرده بود. سیتی با آرایش پایه‌ی ۳-۳-۴ و چلسی هم با آرایش پایه ۱-۲-۴-۳ وارد زمین شدند. 


آرایش سیتی هنگام در اختیار داشتن توپ و ساخت بازی از عقب زمین به ۴-۳-۳ تغییر می‌یافت.( تصویر ۱) 

 

1607300

تصویر ۱: آرایش ۴-۳-۳ سیتی هنگام ساخت بازی


به‌نظر می‌رسید حضور کایل واکر در پست مدافع راست و باقی‌ماندن او در کنار دو مدافع میانی دیگر سیتی، استونز و دیاس، با هدف مهار ورنر، ماونت و هورتز در ضد‌حملات و حضور زینچنکو در خط هافبک کنار برناردو‌سیلوا و گوندوغان با هدف مهار کانته در انتقال‌های سریع چلسی از فاز دفاع به حمله باشد. چلسی با آرایش ۳-۲-۵ همیشگی خود از سیتی دفاع می‌کرد، اما ۳ مهره‌ی خط اول دفاعی آن‌ها، ماونت، ورنر و هورتز، به جای پرسینگ از جلو، از مرکز زمین بازیکنان سیتی را پرس می‌کردند.( تصویر ۲)

 

1607301

تصویر ۲: آرایش ۳-۲-۵  چلسی هنگام دفاع. می‌بینید که خبری از پرسینگ از جلوی زمین نیست. به‌فشردگی طولی و عرضی بازیکنان چلسی دقت کنید.


 با این حال ۳-۲-۵ تیم توخل از نظر طولی و عرضی بسیار فشرده بود و بازیکنان سیتی به‌ندرت می‌توانستند فضایی را میان خطوط بازیکنان چلسی به‌دست آورند. اگر هم فضایی بین خط هافبک و دفاع چلسی به‌دست می‌آمد، رودیگر و آزپلی‌کوئتا، مدافع میانی چپ و راست چلسی، اجازه داشتند از خط دفاع ۵ نفره جدا شوند و روی پای بازیکن صاحب توپ روند، زیرا هم ۴ بازیکن دیگر برای پوشش فضای ایجاد‌شده پشت سر آن‌ها وجود داشتند و هم کانته و جورجینیو با آگاهی محیطی بالایشان بلافاصله برای پرکردن جای خالی رودیگر یا آزپلی، می‌توانستند به خط دفاعی اضافه شوند و آن را کامل کنند.( تصویر ۳، ۴ و ۵)

 

1607302

تصویر ۳: سیتی با آرایش ۴-۳-۳ خود حمله می‌کند، استونز یک پاس روبه‌جلوی خوب را برای زینچنکو که در بین خطوط چلسی قرار گرفته ارسال می‌کند، اما آزپلی بلافاصله از خط دفاع جدا شده و او را مجبور به ارسال پاس برای استرلینگ می‌کند. جیمز هم بلافاصله روی استرلینگ فشار می‌گذارد.

 

1607303

تصویر ۴: در ادامه‌ی صحنه‌ی قبل، چلسی در مرکز زمین توپ را به دست می‌آورد و کانته به‌سرعت تیم را از فاز دفاع به حمله می‌برد.

 

1607304

تصویر ۵: تنها ۶ ثانیه بعد از بازپس‌گیری توپ توسط کانته، هورتز در موقعیت عالی گل‌زنی است. سرعت انتقال چلسی از فاز دفاع به حمله، حیرت‌انگیز است.

 

چلسی چگونه پرسینگ شدید سیتی را شکست؟
منچسترسیتی در حالت دفاع عمیق و در نیمه‌ی زمین خودی، با آرایش ۱-۳-۲-۴ دفاع می‌کرد، ( تصویر ۶)

 

1607305

تصویر ۶: دفاع سیتی با آرایش ۱-۳-۲-۴. سیلوا کنار گوندوغان، جلوی ۴ مدافع سیتی قرار گرفته است.

 

اما هنگام ساخت بازی چلسی از عقب زمین، آن‌ها آرایش ۱-۴-۱-۴ به‌خود می‌گرفتند و سعی می‌کردند با ۶ نفر به صورت High-press چلسی را در نیمه‌ی زمینش تحت فشار بگذارند. چلسی برای شکستن پرسینگ شدید سیتی، ترجیح داد بازیکنان سیتی را دعوت به پرس کند و بعد توسط یکی از ۳ مدافع میانی یا دروازه‌بانش، کناره‌های زمین را به هدف جیمز یا چیلول یا فضای پشت مدافعان سیتی را به هدف ورنر و هورتز هدف بگیرد. 


مطابق آمار «Whoscored»، چلسی در این مسابقه ۵۰ بار از توپ‌های بلند استفاده کرد که این عدد برای سیتیزن‌ها روی ۳۶ بود، هم‌چنین جورجینیو و کانته در این مسابقه به‌ترتیب ۳۹ و ۳۴ پاس را ارسال کردند که فاصله‌ای معنادار با میانگین پاس ارسالی‌شان در این فصل( ۵۱ برای کانته و ۶۳ برای جورجینیو) داشت؛ تمامی این موارد نشان می‌دهند چلسی امکان ارسال پاس‌های کوتاه در نیمه‌ی زمین خودی را از دست داده‌بود. ( تصویر ۷، ۸ و ۹)

 

1607306

تصویر ۷: آرایش ۱-۲-۴-۳ چلسی هنگام ساخت بازی از عقب زمین.

 

1607307

تصویر ۸: پرسینگ شدید بازیکنان سیتی در نیمه‌ی زمین چلسی. فودن و سیلوا، کانته و جورجینیو را «Mark» کرده‌اند، استرلینگ پاس جیمز به آزپلی را بسته، دی‌بروین پاس جیمز به سیلوا را بسته، زینچنکو آماده‌ی تحت فشار گذاشتن جیمز است. ۳ مدافع سیتی + گوندوغان تنها بازیکنان سیتی‌اند که در نیمه‌ی خودی باقی مانده‌اند. هم‌چنین می‌توانید چیلول را در سمت دیگر زمین ببینید که کاملاً آزاد گذاشته شده است. در این صحنه جیمز با سرعت عمل بالای خودش از همان چند ثانیه تأخیر زینچنکو در وارد آوردن فشار استفاده می‌کند و یک پاس بلند را به فضای پشت استونز، برای ورنر ارسال می‌کند.

 

1607308

تصویر ۹: ورنر روی اشتباه استونز، از فضای پشت استونز فرار می‌کند. زنگ خطر اول برای پپ گواردیولا و پرسینگ اگرسیو‌ش در همین صحنه به صدا در آمده بود.

 

بیش از ۵۳٪ از حملات چلسی در این مسابقه از جناح راست ترتیب داده شد؛ بدین ترتیب که علاوه بر ۳ مدافع میانی، کانته، جورجینیو و جیمز( وینگ‌بک راست) در نیمه‌ی زمین خودی می‌ماندند تا ۶ بازیکن سیتی را به سمت خود بکشانند و بعد یک ارسال بلند توسط مندی، آزپلی‌کوئتا یا حتی جیمز به فضاهای مذکور ترتیب داده می‌شد. در نهایت گل چلسی هم از همین طریق به دست آمد. هم‌چنین یکی از مواردی که به‌وضوح در صحنه‌ی گل چلسی به چشم می‌خورد، ناآگاهی ایلکای گوندوغان نسبت به بازی در پست ۶ و چگونگی پوشش فضای جلوی مدافعان سیتی بود.( تصاویر ۱۰، ۱۱، ۱۲ و ۱۳)

 

1607309

تصویر ۱۰: چلسی قصد دارد حمله‌ای را از جناح راست تدارک ببیند، سیتی با الگویی مشابه آن‌ها را پرس می‌کند؛ استرلینگ روی پای آزپلی، فودن روی پای سیلوا، زینچنکو آماده‌ی وارد کردن فشار به جیمز، Mark جورجینیو و کانته توسط سیلوا و دی‌بروین و مراقبت ماحرز از رودیگر. مشابه صحنه‌ی قبل، چیلول آزاد گذاشته شده است. در این صحنه، خود سیلوا توپ را به فضای پشت زینچنکو ارسال می‌کند.

 

1607310

تصویر ۱۱: شباهت این صحنه به صحنه‌ی قبل باورنکردنی است! باز هم آغاز حمله‌ی چلسی از جناح راست، دعوت ۶ بازیکن سیتی به پرسینگ در نیمه‌ی زمین آن‌ها. آزپلی در این صحنه توپ را به مندی، دروازه‌بان تیم می‌سپارد.

 

1607311

تصویر ۱۲: مندی با یک پاس دیدنی، چیلول را در فضای پشت سر ماحرز صاحب توپ می‌کند و ۶ بازیکن سیتی را از جریان مسابقه خارج. انتقاد اصلی این جا به گوندوغان وارد است. او به عنوان تنها بازیکنی که جلوی ۴ مدافع سیتی بازی می‌کند، مسئول مهار بازیکنانی از چلسی است که بین خطوط سیتی بازی می‌کنند. ماونت به زیبایی در این صحنه عقب آمده تا پشت خط پرس سیتی صاحب توپ شود، در حالی که گوندوغان باید به سرعت با جابه‌جایی توپ عرض زمین را طی می‌کرد و ماونت را مهار، اما این کار را نمی‌کند؛ در نتیجه واکر که برای حمایت از خط دوم پرسینگ سیتی جلو آمده، نمی‌داند از بین ماونت و چیلول باید کدام را مهار کند، یک لحظه به سمت ماونت می‌رود و فضا و زمان کافی برای چیلول به‌دست می‌آید.

 

1607312

تصویر ۱۳: چیلول توپ را به ماونت می‌سپارد، اما هنوز گوندوغان خود را به منطقه‌ی‌ توپ نرسانده است! او در این صحنه می‌توانست پاس ماونت به فضای میان استونز-زینچنکو را قطع کند، اما این‌قدر کند جا‌به‌جا می‌شود که از پس این کار هم برنمی‌آید. این از نتایج عدم تجربه‌ی یک بازیکن برای بازی در پست بسیار حساس هافبک دفاعی است.

 

نیمه‌ی‌ دوم؛ دفاع رسوخ‌ناپذیر توخل و تغییرات بی‌سرانجام پپ
بازی در نیمه‌ی دوم تا دقیقه‌ی ۶۴ تغییر خاصی به خود ندید؛ سیتی با همان ۴-۳-۳ نیمه‌ی‌ اول روی دروازه‌ی چلسی خیمه زده بود و آبی‌ها هم با ۳-۲-۵ فشرده‌ی خود به‌خوبی دفاع می‌کردند. بعد از دقیقه‌ی ۶۴ و با خروج اجباری دی‌بروین به دلیل مصدومیت و هم‌چنین برناردو سیلوا، آرایش سیتی همان ۴-۳-۳ در هنگام حمله باقی ماند، اما در خط هافبک ۳ نفره، فرناندینیو، زینچنکو و فودن کنار هم قرار گرفتند و در خط حمله هم ژسوس و گوندوغان در مرکز و ماحرز و استرلینگ در دو سمت جای گرفتند. حضور فودن در خط هافبک و جابه‌جایی‌های مداوم او بین خطوط چلسی منجر به خلق موقعیت‌هایی برای سیتیزن‌ها شد که در نهایت ره به جایی نبرد.( تصاویر ۱۴ و ۱۵) 

 

1607313

تصویر ۱۴: آرایش ۴-۳-۳ سیتی در نیمه‌ی دوم و با نفرات جدید.

 

1607314

تصویر ۱۵: بازی مؤثر بین خطوط توسط فودن که منجر به ایجاد شکاف در خط دفاع چلسی می‌شود.


از دقیقه‌ی ۸۰ به بعد و با اضافه شدن کواچیچ به ترکیب چلسی و آگوئرو به ترکیب سیتی، آرایش هر دو تیم دست‌خوش تغییراتی شد؛ چلسی تبدیل به ۱-۴-۵ «Low-block» شد که برای محافظت از تک گل به‌ثمر رسیده، تصمیمی کاملاً منطقی بود؛ سیتی هم بین دو آرایش ۴-۴-۲ و ۶-۲–۲ جابه‌جا می‌شد؛ معمولاً در فاز اول و دوم بازی‌سازی، واکر و زینچنکو هم‌عرض گوندوغان و فرناندینیو می‌شدند و آرایش سیتی را به ۴-۴-۲ تبدیل می‌کردند و بعد از انتقال سیتیزن‌ها به فاز سوم بازی‌سازی، واکر و زینچنکو بالا رفته و هم‌عرض ۴ عنصر تهاجمی تیم، ماحرز، ژسوس، آگوئرو و فودن شده و آرایش تیم را به ۶-۲-۲ تبدیل می‌کردند. ( تصاویر ۱۶) 

 

1607315

تصویر ۱۶: آرایش ۱-۴-۵ چلسی و آرایش ۴-۴-۲ سیتی که می‌تواند با بالا رفتن واکر و زینچنکو به ۶-۲–۲ تبدیل شود.


در نهایت آخرین تلاش‌های پپ گواردیولا برای بازگشت به مسابقه هم ره به جایی نبرد و سرخیو آگوئرو هم نتوانست قول خود را مبنی بر ترک نکردن سیتی تا پیش از قهرمانی این تیم در اروپا عملی کند.


این سومین قهرمانی متوالی مربیان آلمانی در رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپا بود؛ ابتدا کلوپ، سپس دیتر-فلیک و حالا هم توماس توخل. دو نفر از این سه نفر، کلوپ و توخل، برخاسته از فلسفه‌ی آلمانی-اتریشی هستند که در چند سال اخیر و به‌واسطه‌ی رالف رانگنیک در فوتبال اروپا رواج یافته است و علاوه بر این دو نفر، چهره‌های تأثیرگذار دیگری را هم مثل یولیان ناگلزمن، جسی مارش و رالف هازن‌هوتل را به فوتبال اروپا معرفی کرده است. 


به‌واقع مسیری که فلسفه‌ی آلمانی-اتریشی مشغول طی کردن آن است، بسیار شباهت به مسیری دارد که تیکی‌تاکای پپ گواردیولا در اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی آن را طی کرد: به همان میزان که فلسفه‌ی پپ مورد تقلید( در بسیاری موارد نادرست) بسیاری از مربیان فوتبال اروپا قرار گرفت، احتمال دارد که فلسفه‌ی آلمانی-اتریشی هم در سال‌های آتی پیروان زیادی پیدا کند. اتفاقی که وقوع آن می‌تواند شمایلی تازه به فوتبال روز اروپا ببخشد و زین پس شاهد فوتبالی با ضرب‌آهنگ بسیار بالا و به‌دور از لمس توپ‌های اضافی باشیم.


 پیروزی ۱-۰ چلسی مقابل سیتی، نه تنها پیروزی توخل بر گواردیولا، بلکه پیروزی فلسفه‌ی فوتبال سریع آلمانی-اتریشی بر فوتبال با ضرب‌آهنگ پایین اسپانیایی پپ گواردیولا بود. آیا این آغاز سلطنت فلسفه‌ای تازه بر جهان فوتبال است؟
علی کمانگری

دیدگاه‌ها