کد خبر : 1762097 | 27 خرداد 1400 ساعت 14:23 | 36.6K بازدید | 17 دیدگاه

تکلیف تیم ملی را مشخص کنید

با جایگاه سرمربیگری تیم ملی چه می‌کنید؟!

با صحبت‌های عزیزی‌خادم مشخص شد که تکلیف سرمربی تیم ملی برای ادامه رقابت‌های مقدماتی جام جهانی، آنچنان که تصور می‌شد مشخص نیست.

با جایگاه سرمربیگری تیم ملی چه می‌کنید؟!

به گزارش ورزش سه، ظاهرا قرارداد دراگان اسکوچیچ با فدراسیون فوتبال خاتمه یافته و با نوع ادبیات و صحبت‌هایی که رییس فدراسیون در مصاحبه دیروزش به کار برد مشخص شد که این فدراسیون در مورد ادامه همکاری با اسکوچیچ به قطعیت نرسیده است. عزیزی خادم تعیین تکلیف در این مورد را به نظر جمعی هیئت‌رئیسه واگذار کرد تا به نوعی در اتخاذ هر تصمیمی در آینده نیز از خود رفع مسئولیت کرده باشد!

 

نظرات در مورد کارایی و کیفیت عملکرد اسکوچیچ در هفت بازی که او سرمربی تیم ملی بوده متفاوت است. برخی نقش بازیکنان را در بردهای اخیر تیم ملی از نقش اسکوچیچ بیشتر می‌دانند و به همین دلیل هم معتقدند این تیم با اسکوچیچ در مصاف‌های مهمتر و بزرگتر دچار مشکل می‌شود. برخی نیز اعتقاد دارند که اسکوچیچ امضای خود را پای تیم و بازی‌هایش گذاشته و از تاثیرگذاری او گفته‌اند.

 

این عده معتقدند که حالا که اسکوچیچ به شناخت نسبی از بازیکنان تیم ملی و قابلیت‌های آنها رسیده و همچنین توانسته در دو بازی مقابل بحرین و عراق تیمش را با کمترین اشتباه تاکتیکی هدایت کند و بعضا تصمیمات درستی نیز در تعویض‌ها بگیرد پس می‌توان به او در بازی‌های بزرگ‌تر مرحله بعد نیز اعتماد کرد. دسته مخالف اعتقاد دارند که تیم فعلی بیشتر بازیکن محور است تا ساختارمحور. اما آیا انتظار  ساختار داشتن و به ساختار رسیدن از مربی‌ای که زمان زیادی برای داشتن بازیکنان در اختیار نداشته منطقی است؟ و اینکه آیا مربیان بزرگ دیگری که در فوتبال ایران آمده‌اند تیم ملی را پس از هفت بازی به یک ساختار رساندند؟!

 

با این همه آنچه مهمتر از ماندن یا رفتن اسکوچیچ است فرایند تصمیم‌گیری در راس فدراسیون و چگونگی نگاه آنها به انتخاب مربی و آماده‌سازی تیم ملی است. آنچه مشخص است جامعه فوتبالی و افکار عمومی بر سر ادامه دادن با اسکوچیچ به یک جمع‌بندی و نظر واحد نرسیده و همین تردید نیز در فدراسیون فوتبال نیز بوجود آمده. شاید هم سران فدراسیون بدشان نمی‌‌آید با آوردن یک مربی نامدار‌تر هم برای خود در ابتدای کارشان در فدراسیون اعتباری دست و پا کنند و هم مربی منتخب خود و نه مربی منتخب فدراسیون قبلی را بالای سر تیم ملی بگذارند. اما اگر آنها چنین قصدی دارند باید هم شفاف با رسانه‌ها و مردم این موضوع را مطرح کنند و هم دلایل و معیارهای خود را برای انتخاب سرمربی جدید بیان نمایند.

 

فدراسیون فوتبال حتی اگر تصمیم بر حفظ اسکوچیچ دارد باید به طور مشخص معیارهای خود را برای انتخاب سرمربی آینده مشخص کند. آنچه در تمام سال‌های فوتبال حرفه‌ای ایران دیده‌ایم نبود یک معیار مشخص در انتخاب سرمربی است چه در تیم‌های ملی و چه در باشگاه‌ها. همین هم می‌شود که بعضا نام‌هایی برای هدایت تیم‌های مختلف کنار هم ردیف می‌شوند که اصولا متد مربیگری و روحیات رفتاری و حرفه ای آنها تا صد و هشتاد درجه هم با هم متفاوت است! در پروسه‌ای که در فوتبال ایران برای انتخاب سرمربی انجام می‌شود، کمترین بها به سبک کاری مربی، اخلاقیات او، نحوه تعاملش با بازیکنان، رسانه‌ها و مدیران، توانایی‌اش در عبور از بحران، میزان اعتماد به نفس و روحیه جنگجویی و ...

 

می‌شود. اما در واقع اگر فوتبال ایران دارای یک استراتژی مشخص باشد، در نقشه راه برای نیل به هدف، ویژگی‌های فنی، اخلاقی و شخصیتی سرمربیان تیم‌های مختلف نیز در آن لحاظ می‌شود. حتی همان مربیان بزرگی هم که به فوتبال ایران آمده و منشا تحول شده‌اند نیز از سر اتفاق و نه با هدف قبلی و برنامه‌ریزی مشخص در ایران سرمربی شده‌اند.

 

عزیزی‌خادم اگر قصد انتخاب یک سرمربی جدید به جای سرمربی موفق کنونی‌اش دارد باید به این سوال پاسخ دهد که به دنبال چه نوع مربی با چه سبک کاری است. آیا یک مربی دفاعی می‌خواهد یا یک مربی علاقمند به سبک هجومی؟ آیا سرمربی تیم ملی را برای هدایت صرف تیم ملی می‌خواهند یا اینکه مدیریت تیم‌های پایه را نیز می‌خواهند به او بسپارند که در این صورت مربی مورد نظر توانایی مدیریت این امور را دارد یا نه؟ آیا شخصیت مربی برای مواجهه با حواشی خاص فوتبال ایران مناسب است؟ آیا هوش هیجانی و اجتماعی فرد مورد نظر در حدی است که در مدت زمان کم تا مرحله بعدی مقدماتی جام جهانی با فضای فوتبال ایران آشنا شود؟ آیا در مواقع بحرانی قادر به تصمیم‌گیری درست است و در این زمینه آیا مستنداتی وجود دارد و در رزومه او عبور از بحران چه در طول زمان یک بازی و چه در یک بازه زمانی در یک فصل یا تورنمت وجود دارد؟ آیا روحیات و اخلاق کاری‌اش با روحیات و اخلاقیات بازیکنان ایرانی همخوانی دارد؟ آیا روحیه مداخله‌جویانه برای دخالت در همه امور جزیی را دارد یا اینکه وارد جزییات نمی‌شود؟

 


انعطاف‌پذیری‌اش در مقابل کمبودهای فوتبال ایران و بی‌نظمی‌ها چقدر است؟ آیا توان همدل و همراه کردن مربیان ایرانی را با خود دارد یا احتمال دارد با آنها به تعارض برسد؟ لجوج و یک‌دنده است یا مشورت‌پذیر؟  و سوالاتی دیگر که همه بر آینده تیم ملی تاثیر خواهد داشت.

 

اما فدراسیون عزیزی‌خادم قبل از ایجاد تغییری در کادر فنی تیم ملی و تعهد به انتخاب بهترین و مناسب ترین گزینه باید تعهد بدهد تا هم دستمزد مربیان و حقوق بازیکنان تیم ملی را پرداخت کند و غفلتی در تدارک بازی‌های دوستانه و اردوها و امکانات مورد نیاز انجام ندهد. که اگر قرار است نامدارترین مربی بیکار دنیا را هم به تهران بیاوریم و نتوانیم دستمزدش را بدهیم و هر روز جنگ اعصاب داشته باشیم و از تدارک یک بازی دوستانه قابل قبول عاجز بمانیم، که خودمان را گول نزنیم.

 

آنچه فدراسیون در وهله‌ی اول باید انجام دهد تضمین این تدارکات است برای هر کسی که قرار است روی نیمکت تیم ملی در مرحله بعد بنشیند و بعد از آن انتخاب یک سرمربی که بتواند در مدت کم به چنان شناختی از فوتبال ایران برسد که صعود به جام جهانی تضمین شود وگرنه سری که درد می‌کند را دستمال نمی‌بندند و حالا که سرمربی فعلی تیم ملی هم مقبولیت نسبی در جامعه بدست آورده و هم توانسته بازیکنان را با خود همراه کند، پس چه بهتر که با مطرح کردن بحث جانشینی او و ایجاد تشکیک در توانایی‌اش، اقتدار او را نیز از بین نبریم.

 

فدراسیون باید هر چه سریعتر و حداکثر طی یک هفته موضع خود را در مورد ماندن یا رفتن اسکوچیچ مشخص کند. ادامه این فضای بی‌تصمیمی با جملات و ادبیات عزیزی خادم حتی اگر در نهایت منجر به انتخاب مجدد اسکوچیچ شود نتیجه‌ای جز کاهش اقتدار و مقبولیت این مربی در نزد بازیکنان تیم ملی و جامعه فوتبالی ندارد. کاش حتی اگر به دروغ و ظاهرسازی هم که بود عزیزی خادم دیروز با قاطعیت از اسکوچیچ حمایت می‌کرد و اجازه نمی‌داد حالا که او توانسته رختکن تیم ملی را با این همه بازیکن مدعی کنترل کند، جایگاهش و مقبولیتش با علامت سوالی مواجه شود که می‌تواند تمام تلاش او برای ایجاد کاریزما و اقتدارش در رختکن و اردوی تیم ملی و همچنین ایجاد مقبولیت در جامعه را بی اثر کند.

 

حجت شفیعی

دیدگاه‌ها