کد خبر : 1770362 | 04 مرداد 1400 ساعت 01:05 | 12K بازدید | 0 دیدگاه

به اندازه سی سال که در فوتبال بودم، پیر شدم؛

اکبرپور: از شرایط ماشین گریه‌ام می‌گیرد

سرمربی تیم ماشین سازی به بیان شرایط اسفناک تیمش پس از دومین باخت متوالی 5-0 پرداخت.

اکبرپور: از شرایط ماشین گریه‌ام می‌گیرد

به گزارش "ورزش سه"، علیرضا اکبرپور، پس از شکست 5 بر صفر مقابل پیکان در خانه از هواداران ماشین سازی عذرخواهی کرده و گفت: ما از موقعی که این جا آمدیم سعی مان این بود که از حیثیت فوتبال تبریز دفاع کنیم و نتایج نسبتا خوبی هم گرفته بودیم ولی از بازی قبلی یک فشاری روی تیم ما بود که منجر به باخت 5-0 شد. اثرات آن بازی و فشارهایی که روی بازیکنان از جانب برخی که می گفتند تبانی شده یا کم کاری کردند باعث شد تا به سختی تیم را برای این بازی جمع کنیم. 

 

وی افزود: به قدری هم بازیکن نداریم که اگر کسی اشتباهی یا قهر کرد و رفت بتوانیم جایگزین کنیم. الان هم برای بازی با نفت مجبور هستیم که به هر نحوی شده بازیکنان را جمع کنیم و به آبادان برویم.

 

1627237

 

سرمربی ماشین سازی با اشاره به مشکلات بسیار تیمش گفت: ما هم مشکل فنی داریم و هم روحی که از اول هم بوده است. آمدیم آن را درست کنیم ولی مشکلاتی هست که در کنفرانس قبلی هم گفتم که نمی شود الان در موردش صحبت کرد. اگر بخواهم صحبت کنم شاید خیلی ها تعجب کنند. همه دارایی باشگاه ماشین سازی پشت یک وانت است که هر روز از این زمین به آن زمین می بریم. این ها را بگویم می گویند شاید که بهانه می آورم. این ها را به همین خاطر در وجود خودم می ریزم و حرفی نمی زنم تا بگویند مشکل از من بوده است. 

 

اکبرپور یادآور شد: حرفی نمی خواهم بزنم چون اگر بزنم باید یکی دو ساعت صحبت کنیم که چه ظلمی به ماشین سازی شده است. عامل باخت من بودم. من به خواسته هواداران آمدم و گفتم که هر وقت احساس کردید که نمی توانم کمک کنم، خودم با روی بازی می آیم عذرخواهی می کنم و می روم. چند بازی است که از مدیریت جدید خواستم که هر وقت بخواهند من می آیم و تیم را تحویل می دهم. آنها نخواستند و گفتند که باید بمانی و تیم را برای فصل بعد هم جمع کنی.

 

او در پایان گفت: این تیم، تیمی است که جمع کردنش سخت است. ما در هر بازی با هزاران مشکل طرف هستیم که یک تیم را به زمین بفرستیم. آدم گریه اش می گیرید ولی زبانم بسته است و نمی خواهم خیلی صحبت کنم. ما وقتی به زمین می رویم به داور و این و  آن می سپاریم که نگذارید به دروازه بان ما بخورند و مصدومش کنند چون دروازه بان ذخیره نداریم! به این و آن التماس می کنیم که تیم را جمع کنیم. سخت ترین روزهای فوتبالی ام را دیدم و طی این دو هفته به اندازه سی سال که در فوتبال بودم، پیر شدم و توان حرف زدن هم ندارم.

دیدگاه‌ها