کد خبر : 1398557 | 07 اسفند 1395 ساعت 12:07 | 71.6K بازدید | 9 دیدگاه

سایه روشن های یک تصمیم شگفت انگیز 

اخراج رانیری؛ پیروزی یعنی نفرین

حمیدرضا صدر به اخراج رانیری از لستر پرداخته، به نفرین باشگاه های کوچک پس از پیروزی...​​​​​​​

اخراج رانیری؛ پیروزی یعنی نفرین

به گزارش "ورزش سه"، آن چه او در لیگ برتر، لیگی متعلق به میلیونرها و ستاره انجام داد، انجام داد احتمالا هرگز تکرار نخواهد شد. او لستر سیتی را برخلاف جریان آب قهرمان لیگ برتر کرد، با این وصف حالا اخراج شده. با یک تصمیم سخت، یک تصمیم بیرحمانه، یک تصمیم شاید اجتناب ناپذیر و البته بی تردید یک تصمیم بسیار غم انگیز. در حالی که لستر چشم انداز فوتبال را تلطیف کرده بود، انتظارت مان را. پیشداوری های مان را. نسبت 5000 به یک را. با او، با کلودیو رانیری.

 

1183164


همه مربیان اخراج شده در این فصل لیگ برتر سوای باب برادلی در سوانسی یک فصل مشترک داشته اند، این که در برهه ای از دوازده ماه سپری شده در برهه ای ولو کوتاه درخشیدند: آلن پاردیو با کریستال پالاس به فینال جام حذفی رسید و در وقت اضافی مغلوب منچستر یونایتد شد، فرانچسکو گویدولین، سوانسی را با دو امتیاز فاصله تا سقوط تحویل گرفت و آن را با ده امتیاز فاصله با سقوط در رتبه دوازدهم تحویل داد، حتی مایک فلان در هال سیتی سه بازی اولش را با پیروزی سپری کرد و در آخرین دقیقه مغلوب یونایتد شد. 

 

1183165


رانیری در این فصل برغم ناکامی در لیگ، لستر را راهی مرحله حذفی لیگ قهرمانان کرد، در حالی که تاتنهام و پوچتینو در لیگ اروپا ناکام مانده بودند. با این وصف او هرگز با احترامی که شایسته اش بود روبرو نشد. نه از سوی بازیکنانش که آن پیروزی را برتافته از نمایش خود قلمداد قلمداد کردند و نه توسط مالکان باشگاه که در روز بالا بردن جام نظام سلطنتی تایلند را ارج نهادند. همه آنها سفر جادویی لستر را بی اعتنا به رانیری دوره کردند. آنها هرگز از ته دل نگفتند " Grazie Claudio "، نگفتند " Belissimo ". نه نگفتند...

 

1183172


ما اخراج های پس از قهرمانی ها را فراموش نکرده بودیم. مثال ها پرشمار بودند. همین فصل پیش بود که مورینیو از چلسی اخراج شد، آن هم پس از آن که آبی پوش ها را دوباره در لیگ برتر قهرمان کرده بود. فتح لیگ قهرمانان برای روبرتو دی ماتیو در استمفورد بریج کافی نبود تا او را شش ماه پس از فینالی که مردانش بایرن مونیخ را شکست داده بودند در چلسی نگاه دارد. مگر فلورنتینو پرس نبود که دل بوسکه را پس از همه آن افتخارات اخراج کرد؟ مگر فابیو کاپلو، سال 2007 رئال را قهرمان لیگ نکرد و سال بعد به بهانه "فوتبال ملال آور" اخراج نشد؟ مگر رئال، برند شوستر را فصل پس از قهرمانی اش از برنابئو بیرون نینداخت؟ مگر بایرنی ها ادو لاتک، لویی ون گال و فلیکس ماگات را فصل پس از قهرمانی بوندسلیگا برابر در خروجی قرار ندادند؟

 

1183166


ولی همه آن باشگاه ها در صف بزرگان جای داشتند و دارند. طرفداران چلسی، رئال و بایرن می دانستند باشگاه شان دوباره قهرمان خواهد شد و دوباره هم قهرمان هم شدند، برخلاف لستر. لستر باشگاهی است که همیشه در تب و تاب سقوط بوده، در بیم ماندن و رفتن. آنها فصل را نه تنها بی دغدغده سقوط سپری کردند، بلکه قهرمان هم شدند. بزرگ ترین بداقبالی رانیری در لستر، موفقیتش بود. او در لستر بیش از حد تصور پرواز کرد.

بالا رفت و بالاتر. رفت و بال هایش با نزدیک شدن به خورشید آب شدند. احتمالا اگر آنها فصل پیش را در رتبه سیزدهم چهاردهم سپری کرده بودند رانیری هنوز مربی روباهان بود. 

 

1183168


اخراج رانیری دوباره یادمان آورد موفقیت و پیروزی به باشگاه هایی مثل لستر سیتی تعلق ندارد. چنان که به لیدز یونایتد دوران دیوید اولری نداشت و لیدز با همه ستارگانش سقوط کرد و به مرز نابودی غلطید. یادمان آورد توفیق بیش از حد بسیاری از بازیکنان را به نابودی کشانده. چنان که واردی در همین لستر پس از آن توفیق نزول کرد، همین طور مارز ( در این فصل فقط اشمایکل، درینکواتر و گری در قواره خود و از ته دل بازی کردند)...اما همه اینها یعنی چی؟ یعنی موفقیت برای تیم های کوچک برای شان "نفرین" به ارمغان می آورد. یعنی پس از آن یا بازیکنان شان را غارت می کنند و یا باشگاه ظرفیت کشیدن بار توفیق را ندارد. یعنی جام قهرمانی می شود یک آوار و باشگاه را تدریجا له می کند... آیا چنین فوتبالی روحش را نفروخته؟ اگر آری چه تلخ، چه سیاه.

 

 

حمیدرضا صدر

 

 

 

از همین نویسنده بخوانید:

 

معجونی که فوتبال انگلیس را تغییر داد 

 

تجدید خاطره با ایکر کاسیاس

 

آلگری: از تورین تا لندن و بارسلونا

 

بارسا در پاریس: ده پرده از کشتار والنتاین

 

لیگ قهرمانان: ناقوس‌ها برای که به‌صدا در می‌آیند؟

 

اولین توفان: وسترن در امجدیه

 

ردبول؛ بوندسلیگا علیه نوشیدنی شیطان!

 

ظهور و سقوط لستر: وداع با رمانتیسم؛ سقوط نکنید، بمانید آقای رانیری

 

آرسن ونگر: گربه خانگی میان ببرهای گرسنه

 

یادداشت حمیدرضا صدر درباره تیم محبوب ایتالیایی؛ رم، کولوسئوم در غیاب سزار  

 

لیورپول و کلوپ: ژانویه عذاب آور

 

از رونی تا رونالدو: مسیر موازی پسران فرگوسن

 

از قلیچ خانی و هاشمی نسب تا سرجیو راموس: دست دادن با آتش

 

رونالدو برزیلی یا رونالدو پرتغالی؟

 

جام جهانی 48 تیمی: معما، پرسش و دلار

 

از اوفارل تا کی‌روش: همان شهرزاد قصه‌گو

 

بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ

 

یوونتوس: همان بالا با یک علامت سوال

 

قربانگاه والنسیا، نفرین خفاش‌ها

 

فوتبال سال 2016؛ ده پرده از زندگی و مرگ

 

آیا یونایتد و مورینیو سرانجام به جاده اصلی بازگشته‌اند؟

 

آقای گل محجوب؛ از سیلی عبده تا مرگ در استکهلم

 

از چلسی تا آرسنال، از آنتونیو تا آرسن

 

لیونل مسی 2016: هم شیرین شیرین؛ هم تلخ تلخ

 

یادداشت ویژه حمیدرضا صدر برای برنده توپ طلا؛ رونالدو: رنج به علاوه سرمستی 

 

گواردیولا در باتلاق انگلیسی

 

میلان: مشت آهنین درون مخمل راه راه

 

ردبول، نوشابه منفور بوندسلیگاست!

 

هفته چهاردهم لیگ برتر: باران آنها را برد

 

ال کلاسیکو 232 : کسالت آمیخته به جادوی صد

 

هفته سیزده لیگ برتر: کونته آن بالا و مورینیو این پایین

 

تا 41 سالگی در برنابئو؛ کریستیانو می‌تواند؟

 

با این بارسلونا چه باید کرد؟

 

رئال به روایت زیدان: بی های و هوی، بی زرق و برق

 

هفته دوازده لیگ برتر: نه، تو دیگه خاص نیستی!

 

استیون جرارد: تاریخ تو را به کدام سو خواهد برد؟

 

 وداع با منصور پورحیدری؛ آن چروک‌های عمیق

 

دیدگاه‌ها