کد خبر : 1426522 | 19 تیر 1396 ساعت 18:18 | 66.5K بازدید | 0 دیدگاه

جان تری در آستون ویلا:

نه نمی تونی از روی سایه‌ات بپری

حمیدرضا صدر به سایه روشن های جان تری پا به سن گذاشته به آستون ویلا پرداخته، آیا تری دوام خواهد آورد؟

نه نمی تونی از روی سایه‌ات بپری

به گزارش "ورزش‌ سه"، طرفداران ویلا یک دهه پیش طی دیدارهای چلسی شعار تکرارشونده ای را بر زبان می آوردند: "تری بی همه چیز، تری بی همه چیز". همان طرفداران اکنون باید شعار دیگری در اشاره به جان تری سر دهند. تری از استفمورد بریج راهی ویلا پارک شده و در قلب دفاع ویلا قرار خواهد گرفت. طی قرارداد یک ساله ای راهی شهر بیرمنگام شده. راهی یک لیگ پایین تر از لیگ برتر. برخی از طرفداران ویلا نارضایتی شان از چنین انتقالی را پنهان نکرده اند. می گویند تری همان بازیکنی بوده که طی دیدار چلسی - کویینزپارک رنجرز خطاب به آنتون فردیناند جمله "برو گم شو سیاه کثیف" را با ترکیب اهانت آمیزتری به زبان آورد و راهی دادگاه شده و بازوبند کاپیتانی تیم ملی انگلیس را از دست داده. می گویند حتی لیگ آمریکا هم جان تری را نپذیرفت، هم برای دستمزد بالایش و هم سن بالایش.

 

تری بیست و دو سال را در استمفورد بریج سپری کرده. طی بیش از هفتصد بازی با پیراهن آبی پنج بار لیگ برتر را فتح کرده، شش بار جام حذفی را بالا برده، سه بار مدال جام اتحادیه را بر گردن آویخته، هم لیگ قهرمانان را فتح کرده و هم جام اروپا را. اولین کاپیتانی بوده که در استادیوم جدید ویمبلی جام حذفی را در مصاف با منچستر یونایتد بالا برده و اولین بازیکنی بوده که با پیراهن ملی در آن میدان طی تساوی 1-1 برابر برزیل گل زده. رکورد پنج قهرمانی لیگ برتر به عنوان کاپیتان هم به تعلق داشته... با این وصف طی هجده ماه اخیر فقط در هشت بازی لیگ در ترکیب اصلی به میدان رفت که دو تایش بازی های خداحافظی اش بودند و در یکی از آنها برابر ساندرلند در دقیقه 26 تعویض شده. دو بازی که نه وداع با پیراهن چلسی بلکه وداع با زندگی حرفه ای اش به نظر می رسیدند. او می خواست از روی سایه اش بپرد، در حالی که سایه ای برایش نمانده بود.

 

بنابراین طرفداران ویلا می پرسند "آخرین باری که یک ستاره تمام شده راهی آستون ویلا شد کی بود و چه کرد؟"

 

سال 2010 بود که روبرو پیرس ستاره سابق آرسنال در سی و هفت سالگی از ویارئال راهی آستون ویلا شد. او در آن فصل فقط نه بار برای ویلا به میدان رفت و سپس به باشگاه گوا در لیگ هندوستان پیوست و آنجا هم فقط هشت بار بازی کرد. شیرین ترین خاطره طرفداران ویلا از ورود یک بازیکن پا به سن گذاشته به سال 1989 بازمی گردد. زمانی که پل مک گرات از منچستر یونایتد راهی ویلا پارک شد و در قلب دفاع ایستاد و شد یکی از افسانه های باشگاه. ولی مگ گرات در سی سالگی پیراهن ویلا را پوشید و در سی و هفت سالگی آن را درآورد. در حالی که تری پنج ماه بعد سی و هفت ساله خواهد بود و می خواهد حداقل یک فصل به میدان رود. خودش گفته تری صد در صدی راهی ویلا شده و نه تری پنجاه یا حتی هفتاد درصدی. استیو بروس مربی ویلا هم گفته بدست آوردن تری ارزش هر پنی که برایش پرداخت می شود را دارد، گفته تری یک رهبر واقعی است.

 

1200359

 

ولی آمارها نومید کننده هستند، خیلی زیاد. فصل پیش فقط سه بازیکن سی و هفت ساله یا بیشتر - جز دروازه بانان - در لیگ چمپیونشیپ بازی کردند. جوان ترین شان وس براون بود که فقط سه بار در ترکیب اصلی به میدان رفت و بلکبرن در هر سه بازی شکست خورد و براون حالا بی باشگاه شده.

تری دعوت هری ردنپ در بیرمنگام را نپذیرفت و راهی بیرمنگام شد تا برای استیو بروس راهی میدان شود. ردنپ سراغ مارک رابرتز کاپیتان بارنزلی رفت. سراغ بازیکنی ده سال جوان تر از تری. حالا ویلا سقوط کرده از لیگ برتر در 2016 می خواهد به صف بزرگان بازگردد. ژیا جیانتونگ مالک چینی آستون ویلا نوید بازگشت به لیگ برتر را داده. گفته ویلا را به پرواز درخواهد آورد... آخرین باری که ویلا قهرمان لیگ شد سال 1981 بود. زمانی که پس از هفتاد و یک سال جام زرینه بالا را بالا بردند. ران ساندرز لیگ را در آن فصل با به میدان فرستادن فقط چهارده بازیکن فتح کرد که هفت بازیکن در همه بازی های لیگ به میدان رفتند: جیمی ریمر، کنی سوین، کن مک ناگت، دنیس مورتیمر، دس برمنر، گوردون کوانس و تونی مورلی.  بازیکنانی با دستمزد هفته ای دویست پوند معجزه کردند.

 

اکنون تیم ها طی یک فصل نزدیک به بیست و دو بازیکن را به میدان می فرستند و دستمزد بازیکن سی و هفت ساله ای مثل جان تری هم شده هفته ای شصت هزار پوند. بازی های چمپیونشیپ پرشمارتر، طوفانی تر و سنگین تر از لیگ برتر هستند: بیست و چهار تیم که سه شنبه بازی می کنند، شنبه بازی می کنند، دوباره سه شنبه بازی به میدان می روند و دوباره شنبه بازی می کنند... چمپیونشیپ آوردگاه پر تب و تابی بوده که کمر هر بازیکن جوان و آماده ای را خم کرده. فرسوده شان کرده، خسته و له. همه اینها یعنی سه ماه اول لیگ پاسخ بسیاری از پرسش ها را در باره جان تری در ویلا پارک خواهد داد.

 

 

1207612

 

 

حمیدرضا صدر

 

 

از همین نویسنده بخوانید:

 

 طناب داری که آرام و بی صدا بافته شد

 

پوچتینو در لبه تاریخ و رویا

 

تابستان از نوع آرسنالی؛ بهترین‌ها را از دست بده

 

سایه و روشن های یک انتقال جنجالی

 

بازگشت رونالدو به منچستر‌یونایتد: هفت پرسش

 

نگاه انتقادی اکونومیست به صعود ایران!

 

کی‌روش: از منچستر تا تهران برخلاف مسیر آب

 

وقتی عروسی به کوچه ایران رسید 

 

روزی که بلیت جام جهانی مهر باطل خورد

 

از رونالدو تا بوفون؛ از آسمان تا زمین

 

زیدان - آلگری: نیش‌ها را به هیچ بگیر

 

توخل و دورتموند: وداع سرد سرد با دیوار زرد

 

فرانچسکو توتی: پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد

 

گاسکویین 50 ساله: بدون نامه‌ای از محبوبه بی‌وفا

 

آیا دو جام یونایتد، جام های میکی ماوس بودند؟!

 

سه سقوط کرده: ونگر، گواردیولا، مورینیو

 

زیدان ماند و انریکه رفت

 

جان تری: وداع مرد احساساتی تک باشگاهه

 

چلسی 2017: دویدن دنبال باد

 

شبی در آمستردام برخلاف جریان آب

 

وقتی هیولا، سرخپوست‌ها را بلعید

 

بازنگری تاریخی‌‌ترین قهرمانی پرسپولیس؛ جام 1352

 

کسی نمی‌گفت آفتاب در مونیخ می‌درخشد 

 

مسی: خرمن آتش در میعاد

 

ال کلاسیکو: شب خوک زده با فیگو

 

تونی آدامز و سالاد فصل هجده ملیتی گرانادا

 

سی ال؛ لبخند دارودسته مادریدی

 

یوونتوس - بارسلونا: هفت پرده از نبرد انتقامی

 

میلان؛ فیل بزرگ در تاریکی مطلق

 

منچستریونایتد؛ چرا این تیم خود را پیدا نمی‌کند؟

 

مرگ تدریجی فوتبال هلند: چرا و چگونه؟

 

سایه روشن‌های جذاب‌ترین لیگ جهان 

 

مارچلو لیپی: مردی برای همه فصول

 

قطر - ایران؛ بازخوانی نبرد تلخ دوحه 1376

 

بهشت بر تو ارزانی باد پسرجان...

 

سیتی - موناکو؛ کبریت خیس برابر آتش گداخته

 

بازخوانی اولین فصل مورینیو در چلسی 

 

سیندرلا؛ نیمه شب چهارشنبه به وقت نوکمپ

 

نه، این همه آرزوهای ناپولی نبود...

 

تو هم تمام شدی آقای ونگر

 

انریکه و بارسا: اینجا زمان برای کسی متوقف نخواهد‌ شد

 

خوردن استیک با دندان‌های مصنوعی

 

معجونی که فوتبال انگلیس را تغییر داد 

 

تجدید خاطره با ایکر کاسیاس

 

آلگری: از تورین تا لندن و بارسلونا

 

بارسا در پاریس: ده پرده از کشتار والنتاین

 

لیگ قهرمانان: ناقوس‌ها برای که به‌صدا در می‌آیند؟

 

اولین توفان: وسترن در امجدیه

 

ردبول؛ بوندسلیگا علیه نوشیدنی شیطان!

 

ظهور و سقوط لستر: وداع با رمانتیسم؛ سقوط نکنید، بمانید آقای رانیری

 

آرسن ونگر: گربه خانگی میان ببرهای گرسنه

 

یادداشت حمیدرضا صدر درباره تیم محبوب ایتالیایی؛ رم، کولوسئوم در غیاب سزار  

 

لیورپول و کلوپ: ژانویه عذاب آور

 

از رونی تا رونالدو: مسیر موازی پسران فرگوسن

 

از قلیچ خانی و هاشمی نسب تا سرجیو راموس: دست دادن با آتش

 

رونالدو برزیلی یا رونالدو پرتغالی؟

 

جام جهانی 48 تیمی: معما، پرسش و دلار

 

از اوفارل تا کی‌روش: همان شهرزاد قصه‌گو

 

بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ

 

یوونتوس: همان بالا با یک علامت سوال

 

قربانگاه والنسیا، نفرین خفاش‌ها

 

فوتبال سال 2016؛ ده پرده از زندگی و مرگ

 

آیا یونایتد و مورینیو سرانجام به جاده اصلی بازگشته‌اند؟

 

آقای گل محجوب؛ از سیلی عبده تا مرگ در استکهلم

 

از چلسی تا آرسنال، از آنتونیو تا آرسن

 

لیونل مسی 2016: هم شیرین شیرین؛ هم تلخ تلخ

 

یادداشت ویژه حمیدرضا صدر برای برنده توپ طلا؛ رونالدو: رنج به علاوه سرمستی 

 

گواردیولا در باتلاق انگلیسی

 

میلان: مشت آهنین درون مخمل راه راه

 

ردبول، نوشابه منفور بوندسلیگاست!

 

هفته چهاردهم لیگ برتر: باران آنها را برد

 

ال کلاسیکو 232 : کسالت آمیخته به جادوی صد

 

هفته سیزده لیگ برتر: کونته آن بالا و مورینیو این پایین

 

تا 41 سالگی در برنابئو؛ کریستیانو می‌تواند؟

 

با این بارسلونا چه باید کرد؟

 

رئال به روایت زیدان: بی های و هوی، بی زرق و برق

 

هفته دوازده لیگ برتر: نه، تو دیگه خاص نیستی!

 

استیون جرارد: تاریخ تو را به کدام سو خواهد برد؟

 

 وداع با منصور پورحیدری؛ آن چروک‌های عمیق

دیدگاه‌ها