کد خبر : 1483168 | 04 دی 1396 ساعت 08:21 | 103.2K بازدید | 2 دیدگاه

نگاهی دوباره به بازی بزرگ: الکلاسیکوی ایتالیایی، لالیگایی

پائولینیو و کواچیچ در نقش سرباز و وزیر

الکلاسیکو با کواچیچ و پائولینیو بیشتر به سبک فوتبال های ایتالیایی در حال انجام بود تا اینکه یک اسپانیایی رشد یافته در لاماسیا، روند بازی را لالیگایی کرد.

پائولینیو و کواچیچ در نقش سرباز و وزیر

به گزارش "ورزش سه"، شروع الکلاسیکو آفتابی بود. نه فقط به این خاطر که بازی در ساعت 13 و زیر تابش خورشید برگزار می شد بلکه شرایط ابتدایی دیدار بزرگ نیم فصل اول لیگ اسپانیا، به گونه ای بود که به نظر می آمد بارسا توان بردن رقیب دیرینه را در سانتیاگو برنابئو ندارد و رئال هم هدف اولش نباختن مقابل صدرنشین فعلی لالیگا و حفظ فاصله فعلی با توجه به خستگی بازگشت از مسابقات باشگاه های جهان بود.


قرار گرفتن ۸ هافبک در ترکیب دو تیم، بازی با تک مهاجم و بازی آزادانه مسی و رونالدو که اغلب دقایق نیمه اول را در میانه های میدان حضور داشتند اتفاق غیرقابل پیش بینی این نیمه بود. حضور این تعداد بازیکن در خط میانی، ازدحام عجیبی در یک سوم میانی زمین به وجود آورده بود. فشردگی بی سابقه ای که به موفقیت یک نیمه ای کاسمیرو و کواچیچ هم انجامید.


در این نیمه آنچه بیش از همه قابل توجه بود، سرعت پائین دو تیم در انتقال توپ به زمین حریف در هنگام گرفتن توپ و اقبال کم تیم مالک میدان، به خیمه زدن روی دروازه حریف بود. شاگردان زیدان و والورده بیش از آنکه روی توپ برنامه داشته باشند، روی فضاها تمرکز کرده بودند و همین از سرعت هجومی دو تیم بزرگ اسپانیا کاسته بود.


همچنین دو تیم رئال مادرید و بارسلونا در نیمه نخست، نشان دادند روی ضد حملات و انجام بازی مستقیم هم حساب کرده اند. چیزی که کمتر در الکلاسیکوهای پیشین شاهدش بودیم. روندی که الکلاسیکو را به نوعی شبیه فوتبال ایتالیایی کرده بود. به همین دلیل می شد این طور تصور کرد که دو تیم به نتیجه تساوی رضایت داده اند. لااقل در نیمه اول چنین بود.


*شطرنج مربیان، مهره های در سایه


هر دو مربی در واقع با 9 بازیکن بعلاوه یک دروازبان ترکیبشان را چیده بودند. زیدان و والورده هرکدام یک مهره ی ویژه برای خود در دربی بزرگ برداشته بودند. کواچیچ در تیم رئال و پائولینیوی بارسا. البته یکی در نقش سرباز و دیگری وزیر!
کواچیچ مامور مستقیم لئو مسی بود. هافبک کروات دستور داشت سایه به سایه با ستاره آرژانتینی حرکت کند. تصمیمی که در نهایت پاشنه آشیل تیم زیدان هم شد. چیزی که می شد حدس هم زد، چرا که چنین حربه ای هرچند هنوز کاملاً منسوخ نشده، که اگر اینطور بود زیدان از آن استفاده نمی کرد؛ اما در سال ۲۰۱۷ دیگر آن کارایی لازم را ندارد. به خصوص که مودریچ مهره پرس کننده نیست و کاسمیرو در زمین گم است.
والورده بازی‌خوان تر از زیدان بود و مسی باهوش تر از کواچیچ. پس در نیمه دوم و باتوجه به خستگی رئالی ها به ویژه در خط هافبک که مشهود هم بود، اعجوبه آرژانتینی با بازی بدون توپش در میانه های زمین، به راحتی هافبک مادریدی ها را از جریان بازی خارج کرد و چه شکاف عمیقی که با این پاتک، در قلب تیم میزبان ایجاد شد. اگر به فضایی که راکیتیچ روی گل اول بارسا داشت و حمل توپ طولانی او (چیزی نزدیک به 30 متر) توجه کنید به سادگی متوجه خواهید شد اشکال تاکتیکی رئال در الکلاسیکو کجاست.

 

1262084


*ستاره شانسی


انگار پائولینیو فوتبالیست شده تا والورده را در بارسا به همه آنچه میخواهد برساند. یک برزیلی معمولی که بیش از حد خوش شانس است! از لیگ چین به یک باره سر از بارسلونا درآورد. شاید آمد تا نیمار دلتنگی نکند و آبی اناری پوش بماند. یا لااقل کوتینیو به هوای این هموطن بارسایی شود که هیچ کدام اتفاق نیفتاد. دلوفئو، دنیس سوارز و پاکو آلکاسر درخشان نبودند. دمبله هم مصدوم شد تا این بازیکن بدون هیچ پیش شرطی وارد ترکیب اصلی شود و در کمال تعجب هر روز بدرخشد.
مهره ی مربی، حتی در الکلاسیکو هم خوش شانس بود. او می خواست یک سرزن اضافه در جمع آبی اناری ها باشد، به خط میانی کمک کند، در جنگ ها و توپ گیری ها شرکت داشته باشد و از همه مهمتر، حفره های تیم را پر کند، در حالی که این پائولینیو بود که در زمین حریف حفره ایجاد کرده بود. کسی که با رخت بستن آفتاب از چمن برنابئو در مادرید، با شنل نامرئی هری پاتر به یک باره از غیب رسید و ارتباط بین خط دفاع و هافبک رئال را به بهترین شکل ممکن قطع کرد.

 

1262083


*خوب الکلاسیکو


الکلاسیکوی 175 لالیگا بدون ستاره های اسپانیایی که اغلب مدرسه ای فوتبال بازی می کنند، فوتبالی متفاوت تر از گذشته بود. کندتر از سابق، کمی باحوصله، درگیر در میانه های میدان. اما یک الماس لاماسیایی برای تغییر دادن این حال و هوای کسالت آور کافی بود.
سرجی روبرتو که در تصمیمی تکراری بازهم به عنوان مدافع سمت راست به کار گرفته شده بود، بار دیگر در برنابئو خلاقیت و نبوغش در بازیسازی را با توپ زیر پایش به نمایش گذاشت. کاری که در دیدار برگشت فصل گذشته با آن حرکت پا به توپ شگفت انگیزش در واپسین ثانیه های پایانی نیز به اجرا در آورده بود...
جمله ی او امروز بیش ازحد خوب است مزدک را نشنیده بگیرید. سرجی روبرتو همیشه خوب است، کم نوسان و بی حاشیه. یک مدافع راست خوب، هافبک میانی خوب، بازیساز خوب، پاسور خوب، بدون کمترین حاشیه با اخلاقی خوب و یک استعداد خیلی خوب که فقط کافی است به میانه زمین برگردد تا ریتم بارسا همانی شود که هواداران دو آتشه اش می خواهند. در واقع او تِم تیم را از پادگانی به تیمی مدرسه ای تغییر می دهد. از یک بارسای معمولی به یک بارسلونای خوب. از بارسای کِرخت به بارسای قبراق.
همه این توصیف ها درحالی است که آنچه امروز از سرجی روبرتو در الکلاسیکو دیده شد، شاهکار او در پست غیر تخصصی بود. تصور اینکه او به عنوان هافبک بازیساز چه توانایی هایی دارد آنقدر آشکار هست که بازی دادن مدام او در سمت راست زمین (چه توسط انریکه و چه والورده) هر بازی فقط علامت سوال بزرگتری ایجاد کند که چرا این ستاره ی خوب که در الکلاسیکوهای برنابئو درخشان تر هم ظاهر شده، نباید به میانه زمین برگردد؟


مهدی بشکنی

دیدگاه‌ها