کد خبر : 1572508 | 09 آذر 1397 ساعت 14:03 | 86.2K بازدید | 0 دیدگاه

پنج فصل با تغییرات تاکتیکی تیم گواردیولا

قطار سریع السیر پپ با بار بمب اتم !

داستان پپ گواردیولا در تمام ده فصل پیاپی داستان تغییرات است. این مطلب نگاهی به این تغییرات تدریجی و بلوغ ایده های ذهنی این سرمربی است.

قطار سریع السیر پپ با بار بمب اتم !

به گزارش "ورزش سه"، همه ما پپ را در مرحله اول با تیکی تاکا می شناسیم و سپس قطار مرگباری که شروع به حرکت می کند: پاس های متوالی. پرسینگ از جلو. حرکت های بدون توپ همیشگی. انتقال های تکضرب. هندسه و مثلث. خلق موقعیت های پرتعداد. حملات سریع. هافبک های پرتعداد. مهاجمان چند کاره. مدافع آخر جلو زن و طراح. ایستگاه های بین خطوط حریف. ممنوعیت پاس بالای بیست متر در تمام زمین. بخش بندی زمین به سی و شش قسمت مساوی جهت بازی های منطقه ای. شیفت های پیاپی کانال به کانال در زمان حمله. بازپس گیری پنج ثانیه ای توپ. خصوصیاتی که مانند واگن های قطار تیکی تاکا هستند. هماهنگ و منظم و همراه با هم.


اجرای ضعیف هر خصوصیت مانند نبود یک واگن در وسط قطار، پیوستگی و ساختار بازی مد نظر پپ را به طور جدی دچار مشکل می کند. در این بین اگر بخواهیم یک خصوصیت را به عنوان واگن راننده و تئوری پیشرو نام ببریم بدون تردید باید به "کارکرد سیستم" اشاره کرد. پپ یک مربی تاکتیک محور است اما به نقش ویژه سیستم ها نیز در بازی تیم توجه دارد. نوع سیستم به تاکتیک های وی معنا می دهد و به همین دلیل ما همواره و در طول ده سال گذشته شاهد بوده ایم که آقای نابغه به طور جدی دنبال خلق و تدوین سیستم به روزتر و متفاوت تر و کارآمد تری بوده است. در خیلی هم از مواقع اولویت های بازی تیم با نوع سیستم تعریف شده اند.


آیا پپ در تیم های بارسا، بایرن و سیتی همواره با یک روش کار کرده اند؟ این راهنمای تکامل تاکتیکی تیم های اوست :

 

بارسای 2010/11

 

*به تصویر شماره یک دقت کنید! سیستم مورد استفاده پپ در بارسلونای فصل 2011-2012 را مشاهده می کنیم. سیستم مادر: 4-3-3. اما این فقط یک چینش ابتدایی است که چند سیستم بینابینی را سازماندهی و مدیریت می کند. به طور ویژه اینجا دو سیستم دیگر در ساختار قرار دارند. یک 4-6-0 که با بازی فالس ناین فابرگاس شکل می گیرد و هدف از آن تشکیل یک واحد میانی قدرتمند می باشد. به طور خاص در این مقطع گواردیولا به شکلی پیگیر به دنبال اجرای بازی "مالکیت موقعیت محور" بود. بازی پاس و پاس و پاس تا خلق موقعیت صددرصد. برای اجرای این فلسفه شما نیازمند تعداد هر چه بیشتری هافبک هستید و به همین دلیل پپ با ارائه فالس ناین و فالس فایو با بازی فابرگاس و ماسکرانو و سوییچ آنها به سمت مرکز زمین به دنبال تحقق این مهم برآمد. خطوط قرمز هم که نمایانگر بیشترین ارتباط توپی بین ایستگاه ها هستند حقیقت بحث را روشن تر می سازد. اکثریت قاطع ارتباطات در مرکز زمین شکل گرفته اند و حتی بک های کناری هم به جای ارتباط گیری با بازیکنان داخل محوطه جریمه، بیشتر فعالیت های خود را به سمت مرکز زمین و هافبک ها سوق داده اند.


در مورد سیستم دوم یعنی 2-5-3 نیز قضیه به همین صورت است. همچنان اولویت با مرکز زمین است و ضمن اینکه با توجه به شکل فشرده قرارگیری سه مهاجم در یک خط عرضی ما شاهد یک فشار سراسری در عمق دفاع حریف هستیم. فشاری که هر ساختار دفاعی را از پای در می آورد. اگر به فصل اول حضور پپ در بارسلونا برگردیم با نقش های کاربردی تر و نفوذی تری از دو بک کناری روبرو می شویم. اما از 2011 به بعد ما عملا می بینیم که پپ در بحث بک های کناری و در دوگانه نفوذ یا بازی تمرکزی، گزینه دوم را انتخاب می کند و از قدرت نفوذ بک ها به نفع ایجاد تمرکز در میانه میدان می کاهد. البته نباید از مورد واکسیناسیون در برابر ضدحملات نیز با کاهش شعاع نفوذ طولی بک ها غافل شویم. موضوعی که در ادامه بیشتر از آن صحبت می کنیم.

 

1359054

 

 

بایرن2015/16

 

*تصویر دوم بایرن مونیخ فصل 2015-2016 را نشان می دهد. سومین فصل حضور پپ در مونیخ. فصلی که گواردیولا پیشاپیش می دانست آخرین فصل خواهد بود به همین علت از تمام هوش و دانایی و تجربیاتش نزد دو استاد بزرگ معبد فوتبال زیبا "کرایف و بیلسا" برای طراحی یک نظام تاکتیکی قدرتمند جهت قهرمانی در چمپیونز لیگ استفاده کرد.
 نظام تاکتیکی که ما برای اولین بار در آن مشاهده می کنیم که پپ محدودیتش را از روی طول پاس ها برداشته و بایرن مونیخ با پاس های بلند هم به دروازه حریفان حمله ور می شود. دلیلی هم که مطابق با تصویر می بینیم که پپ در این مقطع به سمت استفاده از سیستم 2-4-4 حرکت کرده نیز به طور ویژه با موضوع میل به مستقیم تر کردن حملات همخوانی دارد. استفاده از چهار مهاجم دو امکان ویژه را برای پپ به ارمغان می آورد.


در مرحله اول با توجه به اینکه در این بازه زمانی بحث ها در مورد تیکی تاکا در جوامع فنی فوتبال بسیار گسترده بود پس نقشه های پپ هم روز به روز برای حریفان عیان تر می شد و تیم ها با استفاده از فشردگی بین کانال های بازی بایرن مونیخ و دوندگی بی امان در تمام طول بازی در این فضاها اقدام به دفاع کنترلی برابر تیکی تاکا می کردند. از همین رو پپ با اضافه کردن یک مهاجم و چهار فوروارده کردن تیم اقدام به تراکم سازی در پشت دفاع حریف می کرد.  این تراکم سازی باعث فریب سیستم های دفاعی حریفان می شد. چون همه مربیان آموزش دیده بودند که باید نزدیک به توپ تیم های پپ دفاع کنند زیرا آنها از اصل "پاس به نزدیک ترین بازیکن" استفاده می کردند. اما حالا به ناگاه با تغییر مرام و مسلک حریف و ارسال پاس های بلند به پشت ساختار برای چهار مهاجم آماده در چهار کانال عمقی مواجه می شدند.


 در تصویر می بینیم که یکی از پررنگ ترین کانال های توسعه حمله بایرن از سمت بال راست برای مهاجمان زاویه مخالف در عمق می باشد. بیشترین میزان تک به تک ها به نقل از گزارش فنی یوفا در سال 2016 به رهبری تاکتیک نویس برجسته مایکل کاکس توسط بایرن مونیخ در آن فصل صورت گرفته بودند. گواردیولا به طور یقین یک قدم همیشه از بقیه مربیان جلو بوده است.


 اساسا وقتی در مورد پپ صحبت می کنیم داریم از یک نابغه- مولف- پیشرو صحبت می کنیم. مردی که همیشه نفر اول از رودخانه می پرد. اما سیستم 2-4-4 این فصل پپ و حضور چهار مهره در جلو یک امکان ویژه دیگر را نیز برای تیم به ارمغان می آورد. افزایش قدرت پرسینگ و گگن پرسینگ تیم. تراکم سازی در جلو با چهار نفر یعنی پرس ویژه نفر به نفر روی چهارمدافع حریف. یک پرس مستقیم. همین کارکرد را در زمان اجرای فاز انتقال از حمله به دفاع نیز مشاهده می کنیم. ازدحام تیم در جلو و نزدیک به توپ باعث بستن سریع کانال ها و جلوگیری از بازی روبه جلو حریف می شد. به هرحال خصوصیات پرسینگ شدید برای توپگیری و گگن پرسینگ منظم برای خراب کردن انتقال حریف مانند سوخت قطار تیکی تاکای پپ می باشند و به همین دلیل همواره و هنگام طراحی هر سیستمی به آنها فکر می کند.  2-4-4 هر چند در پایان فصل برای بایرن با قهرمانی اروپا همراه نداشت اما به اندازه کافی برای قهرمانی اروپا پخته و هوشمندانه بود.

 

1359055

 

 

فصل اول با سیتی


*فصل اول ورود به انگلیس. فصل اول ورود به فوتبال فیزیکی و تماشایی بریتانیا. فصل اول ورود به فوتبال تمامیت خواه جزیره. فصل اول ورود به فوتبال اکنون نوآوری کن، اکنون هم نوآوری کن، صبر کن اکنون هم نوآوری کن. آقای نابغه هدایت منچسترسیتی را به عهده گرفت. مردی با فلسفه ای مشخص. همه بدون تردید مطمئن بودند که پس از نسخه های اسپانیایی و آلمانی تیکی تاکا، اکنون نوبت نسخه انگلیسی آن خواهد بود.


تصویر شماره سه فورمیشن انتخابی گواردیولا برای فصل اول هدایت سیتیزن ها را نشان می‌دهد. اینجا ما دوباره یک فرگشت را مشاهده می کنیم. اما یک فرگشت مدرن تر. پپ دوباره به سمت 4-3-3 تبدیلی به 4-6-0 حرکت کرده است. اما با تفاوت هایی نسبت به نسخه 2011 بارسلونا. در واقع به طور ویژه سه تفاوت. البته تفاوت هایی جهت همخوانی با روح فوتبال انگلیسی.


در نسخه ابتدایی سیستم، فابرگاس نقش فالس ناین را بازی می کرد. در نسخه جدید آگوئرو. بازی بازیکنی با خصوصیات فابرگاس در این پست با هدف افزایش تراکم در میانه میدان و توسعه پلکانی حمله صورت می گرفت. اما فالس ناین اجرایی آگوئرو بیشتر جهت ایجاد آشفتگی مداوم در عمق زمین و فرارهای از عقب مخفی گوش ها سازماندهی می شد. فالس ناین فابرگاس به تیم جهت بازی کنترلی کمک می کرد، فالس ناین آگوئرو امکان انجام حملات مستقیم تر بیشتری را فراهم می ساخت. در مورد 4-6-0 ها تفاوت دومی هم وجود داشت. تفاوتی در مورد طول پاس ها. در سیستم بارسلونا پاس ها کوتاه و پی در پی بودند، اما پپ در فصل اول مربیگری در سیتی برای همخوانی بیشتر با سرعت فوتبال انگلیس از پاس های آزادانه تری در طراحی تاکتیک هایش استفاده نمود و به همین علت برخلاف دوره بارسلونا که ایستگاه ها خیلی به هم نزدیک بازی می کردند و حرکت های بدون توپ به سمت توپ در اولویت قرار داشت، در سیتی شعاع حرکتی به جای حرکت های بدون توپ آزادانه معنای بیشتری یافت و پاس ها کاملا از یک منطقه به منطقه دیگر صادر می شدند. در حالی که ما در بارسلونا اکثرا چند پاس پیاپی در یک منطقه را شاهد بودیم.


اما اگر بخواهیم از این میان این تفاوت ها یکی را به عنوان ویژه در نظر بگیریم باید به تفاوت سوم اشاره کرد. آنچه که در آینده هم توسط پپ به تکامل بیشتری رسید و هم به تیم کمک های بیشتری کرد. در بارسای پپ ما شاهد گشایش حمله از سمت مرکز زمین و توسط هافبک های میانی می بودیم اما پپ در ورود به سیتی اقدام به اهمیت دادن به مسئله توسعه حمله از زمین خودی به زمین حریف توسط بک ها کرد. بک ها نقش بسیار پررنگی یافتند و عمل مهم بازگشایی حمله را برای تیم انجام می دادند. این آغاز چند بعدی شدن بک ها در سال های بعدی بود.

 

1359056

 

 

سیتی 2017/18

 

*به تصویر شماره چهار دقت کنید. تصویر تیم قهرمان جزیره. سیستم هنوز همان 4-3-3 تبدیلی به 4-6-0 است اما با تکامل هایی نسبت به فصل پیشین. پپ باز هم طول پاس ها را افزایش داده. از 9 کانال اصلی بازی تیم، 4 کانال طولی بیشتر از چهل متر دارند. آنچه که برای اولین بار در تفکر پپ مشاهده می شود. اینجا می توان برای اولین بار با قاطعیت گفت: "این یک تیکی تاکای انگلیسی است". البته نباید این نکته را فراموش کنیم که تاکید ویژه روی حملات سریع برق آسا در سیتی فصل دوم توسط پپ به اوج رسید.ه است و این تمایل به پاس های بلندتر نیز کمک قابل توجهی به موفقیت آن کرده است. در همین مورد ما با تکامل نقش بک ها نیز طرف هستیم. آنها حالا کاری بیشتر از کمک به ضدپرس نرم تیم و انتقال وضعیت به زمین حریف می کنند. بک ها در تیم سیتی قهرمان به عنوان ماموران ویژه انتقال توپ به مرحله تمام کنندگی نیز فعالیت می کنند و این تئوری به تیم کمک می کرد که نفرات خیلی بیشتری را در یک سوم هجومی و در قلب ساختار حریف پیاده کند. تراکم در جلوی زمین و استفاده از تمام فضاها و کانال ها خصوصیت سیتی فصل قبل بود.

 

1359057

 

 

سیتی 2018/19

 

*می رسیم به فصل سوم حضور آقای نابغه در سیتی و همچنان تکامل ایده ها در جریان می باشد. این بار 4-3-3 به 2-3-5 تغییر یافته است. این بار بک ها دیگر به طور کامل در فاز حمله تبدیل به هافبک میانی شده اند. می بینید که یکی از پررنگ ترین کانال های ارتباطی تیم تعویض جناح بازی بین بک ها می باشد. هافبک شدن آنها دو نعمت ویژه را سر سفره تیم می گذارد. اول اینکه اینساید بازی کردن بک ها باعث می شود که دو هافبک تهاجمی دیگر نیازی نداشته باشند در بخش طراحی حمله صرف انرژی کنند، بلکه مطابق با تصویر به خط حمله اضافه می شوند. علاوه بر سه فضای اصلی، دو نیم فضا را در عمق دفاع حریف نیز پوشش می دهند و به راحتی خط های دفاعی چهار و پنج نفره را مغلوب می کنند. حتی یونایتد با خط دفاعی شش نفره نیز موفق به مقاومت نشد. و اما نعمت دوم. یک واکسینه شدن کامل در برابر ضدحملات. این بار دیگر فضایی پشت بک های نفوذ کرده تا یک سوم هجومی برای ضدحملات حریفان وجود ندارد. در این سیستم که حتی از آن می توان به عنوان یک 5-5 هم نام برد بک ها در یک سوم میانی قرار دارند. برای پپ حالا همانطور که در کانال ها هم می بینیم دیگر حفظ توپ دیوانه وار اولویت نیست (در این فصل چلسی در جزیره تیم اول از لحاظ مالکیت است) بلکه توسعه بازی به حملات سریع تر و بازی های عمقی بیشتر در تمرینات لحاظ می شود.

 

1359059

 


** داستان پپ گواردیولا در تمام ده فصل پیاپی داستان تغییرات بوده است. داستان اصلاح بوده است. هیچ ایده ای توسط آقای نابغه هرگز به طور کامل تخریب نشده است بلکه فلسفه پپ مانند هر پدیده زنده دیگری از درون رشد می کند. مانند کودکی که آرام آرام به بلوغ می رسد و ما این بلوغ را واقعا می بینیم. این توسعه فن های مختلف بازی را واقعا می بینیم.

 

1359053


تیم پپ 2018 مدام حمله می کند و مدام موقعیت خلق می کند. تیم پپ 2008 مدام پاس می داد و به دنبال یک تک موقعیت بود و خوب این هرگز یک انقلاب نبوده است. بلکه ما با رشد و تکامل یک مرد طرف هستیم و به همین علت دست این مرد هرگز رو نمی شود. به خاطر رشد و تکامل.

 


مجتبی مرشدنژاد

 

 

دیدگاه‌ها