کد خبر : 1604247 | 23 فروردين 1398 ساعت 15:14 | 29.2K بازدید | 0 دیدگاه

من؛ خالی از عاطفه و خشم

مردم علیه ژنرال و شهریار

طی امروز و فردا دو چهره مهم باشگاه های سرخابی پایتخت باید علیه این تیم ها و محبوبیتی که در میان هواداران آن ها دارند مبارزه کنند.

مردم علیه ژنرال و شهریار

به گزارش" ورزش سه" سوت پایان بازی پرسپولیس و سایپا به صدا درآمد. علی دایی به سمت حسین زرگر داور مسابقه رفت و به او با اشاره گفت: "سر ما را بریدید" اما هرچه گذشت اخبار عجیب تری منتشر شد. درگیری بازیکنان سایپا و پرسپولیس در تونل ورزشگاه تختی که علی دایی، کاپیتان، سرمربی و یکی از اسطوره های پرسپولیسی ها در آن حضور داشت؛ آن هم علیه سرخ ها...


یازده سال قبل


امیرقلعه نویی از تیم ملی بازگشته و در نیم فصل دوم هدایت مس کرمان را به عهده گرفته است. استقلال در آن فصل با ناصرحجازی آغاز کرده بود اما در میانه راه فیروزکریمی روی نیمکت نشسته بود. مس با یک گل استقلال را برد اما آنچه از این بازی هنوز هم در ذهن هواداران استقلال مانده است، مشت های گره کرده مربی و بازیکن سابق این تیم بود. 


در همان سال ها دایی در اوج چالش محبوبیت قرار داشت. او یک سال قبل و از لیگ ششم ، زمانی که با لباس سایپا دروازه پرسپولیس را باز کرد با واکنش تند هواداران پرسپولیس مواجه شد. در لیگ هفتم او روی نیمکت سایپا نشست و  حتی در یک مصاحبه گفت که می خواهند پرسپولیس را قهرمان کنند.  

 

1150513


خالی از خویشی و غربت


زندگی همیشه مطابق خواست ما پیش نمی رود. شاید این رویای هواداران پرسپولیس بود که دایی وقتی به این تیم گل می زند خوشحالی نکند اما او با تمام وجود خوشحالی و خدا را شکر می کند. این رویای هواداران استقلال است که وقتی قلعه نویی به آزادی می آید، وسط جایگاه هشت بپرد، اما او وقتی منصوریان در بازی رفت دو تیم استقلال و تراکتور در لیگ شانزدهم، اصرار کرد که به سمت هواداران برود، قبول نکرد. آیا دایی و قلعه نویی آدم هایی خالی از عاطفه هستند؟


قهرمان ها یا ضدقهرمان ها


ضدقهرمان تعبیری است که مخاطب انتخاب کرده است اما اگر از خود ضدقهرمان ها بپرسید آن ها قطعا خودشان را قهرمان می دانند. آن ها قهرمانانه زندگی می کنند اما چون منافعشان در تعارض با قهرمان اصلی داستان قرار می گیرد ناخودآگاه در نقطه مقابل قرار می گیرند. 


وقتی از یکی از بازیگران مطرح سینمای هالیوود درباره اینکه چرا در نقش های منفی بازی می کند سوال کردند ؛ متعجب شد! چرا که معتقد بود نقش هایی که او بازی می کند کاملا مثبت هستند. درواقع او درست می گفت چرا که به عنوان بازیگر دنیا را از دریچه آن شخصیت نگاه می کند و این دیگر یک اصل بنیادی در بشر است که هر کسی در نهایت خودش را محق می داند. 


شاید برای یک هوادار  استقلال و پرسپولیس در این روزها و هفته های حساس همذات پنداری با قلعه نویی و دایی کاری دشوار باشد اما واقعیت این است که آن ها برای اینکه زندگی قهرمانانه ای داشته باشند باید با بیشترین توان برای مبارزه به زمین بیایند.

 

1328386


نقش هواداران


اما در این بین واقعا نقش هواداران چگونه است و چگونه باید باشد؟ آیا می توان از طرفداران تیم هایی که در کورس قهرمانی هستند خواست که نسبت به حریفانشان برسر راه هدف بزرگی که دارند مهربان باشند یا از آن ها حمایت کنند. امیرقلعه نویی با سپاهان مدعی قهرمانی است و باید استقلال را شکست دهد، اما بردن استقلال تیمی که در آن بازی کرده، کاپیتان و مربی اش بوده و القاب و اعتبارش را از آن گرفته است، قطعا تبعاتی برای او خواهد داشت.


علی دایی از همان ابتدا با این چالش محبوبیت برابر پرسپولیسی ها مواجه بوده است. او در واقع تا زمانی که یا عضوی از پرسپولیس است یا با این تیم رقابتی ندارد مورد حمایت پرسپولیسی ها است اما اگر پای رقابتی رودر رو یا حتی غیرمستقیم وسط باشد هر دو طرف گذشته را فراموش می کنند.


شباهت های ژنرال و شهریار


اما آنچه همیشه قلعه نویی و دایی را بیش از هر کس دیگری در چالش محبوبیت قرار می دهد شخصیت این دو نفر است. علیرضا منصوریان و علی کریمی نمونه های متفاوتی نسبت به این دو نفر هستند. منصوریان به عنوان مربی بارها مقابل استقلال قرار گرفته ، کریمی هم به عنوان بازیکن و مربی مقابل پرسپولیس بازی کرده است اما کاراکتر متفاوت این دو نفر باعث شده که هیچگاه ماجرایشان در جدال های رودر رو شبیه قلعه نویی و دایی نباشد. قلعه نویی و دایی هرگاه از سرخابی ها جدا شدند برای هواداران تبدیل به رقیب و دشمن شدند چرا که آن ها همیشه سعی کردند هواداران را مجاب کنند که ابتدا شخصیت فردی را بپذیرند. اما منصوریان و کریمی به هواداران اجازه می دهند که آن ها را به عنوان اسطوره های قرمز و آبی دوست داشته باشند.


این تفاوت بزرگی دارد و باعث شده تا وقتی دایی و قلعه نویی لباس پرسپولیس و استقلال را از تن خارج می کنند دیگر محبوبیتی روی سکوها –مثل قبل-  نداشته باشند.


زندگی داستان  انتخاب ها  است و این انتخابی است که ژنرال و شهریار انجام داده اند؛ قهرمان زندگی خودت باش.

دیدگاه‌ها