کد خبر : 1632043 | 02 شهریور 1398 ساعت 09:19 | 5.5K بازدید | 0 دیدگاه

هفته اول؛ شوخی بلیت فروشی و رژیم اخلاقی

مدیران فوتبال ایران انتظار دارند تماشاگران ایرانی «مثل همه جای دنیا» بیایند، لبخند بزنند، فوتبال تماشا کنند و به خانه برگردند.

هفته اول؛ شوخی بلیت فروشی و رژیم اخلاقی

به گزارش "ورزش سه" ، دو ماه تهدید و سختگیری، مصاحبه و بیانیه و اطلاعیه‌های ریز و درشت، یک ماه تعویق در برگزاری لیگ، نتیجه‌اش همانی شد که پنجشنبه و جمعه دیدیم؛ کمی تغییر مثبت و انبوهی مشکل حل نشده! بی‌انصافی است اگر از ضرب‌المثل «کوه، موش زایید» استفاده کنم ولی قصه تحول بنیادی در فرآیند بلیت فروشی و تجهیز استادیوم‌ها، شوخی تلخی بود که با فوتبال ایران شد.


این همه بگیر و ببند، توقع همه را بالا برده بود اما در عمل آنچه که در هفته اول لیگ برتر دیدیم، کمتر نشانی از آن همه سختگیری دارد.


مصاحبه‌های دو ماه گذشته را که مرور کنید به یک نقطه مشترک می‌رسید؛ به کلید واژه «مثل همه جای دنیا».


مدیران فوتبال ایران انتظار دارند تماشاگران ایرانی «مثل همه جای دنیا» بیایند، لبخند بزنند، فوتبال تماشا کنند و به خانه برگردند.


این نهایت آرزوی همه ماست. اینکه هیچ تهدید و درگیری و فحش و ناسزایی در کار نباشد. چرا‌که نه؟ ولی نکته‌ای که مدیران فوتبال ایران به آن بی‌توجه هستند، این است که در «خارج» این سیستم طراحی شده و «طراحی سیستم» دقیقاً همان مسأله‌ای است که مدیران فوتبالی ما از آن چیز زیادی نمی‌دانند.


وقتی از طراحی سیستم حرف می‌زنیم، مراد و مقصود فقط برچسب زدن شماره روی صندلی و نصب دروازه‌های آهنی ورود به ورزشگاه نیست. طراحی سیستم یعنی اینکه تماشاگر از زمانی که اراده می‌کند یک بازی فوتبال را تماشا کند، از لحظه‌ای که اقدام به خرید بلیت می‌کند، از ساعتی که سفر درون شهری به سوی ورزشگاه را آغاز می‌کند، از زمانی که وارد استادیوم می‌شود، در تمام دو ساعتی که در ورزشگاه حضور دارد و تا جایی که دوباره به خانه برمی‌گردد، به جزئی‌ترین موارد و نکات دقت شود.


سال‌هاست به ما القا شده که در «خارج»، فقط نیک‌ترین مردمان روزگار برای تماشای فوتبال به استادیوم‌ها می‌روند. همه انسان‌های مؤدبی که انگار از یک جامعه چند میلیون نفری دستچین شده باشند. اگر به این تصور وفادار هستید، به یادتان می‌آورم که سی و چند سال پیش در فاجعه ورزشگاه هیسل بلژیک، 39 نفر کشته شدند.


بعد از فاجعه‌های اینچنینی بود که سیستمی طراحی شد که از یک‌سو تماشاگر را با قوی‌ترین ابزارهای امنیتی «کنترل» می‌کند و در عین حال به او «احترام» هم می‌گذارد. سیستمی که تماشاگر را وادار به خوش‌رفتاری می‌کند ولی همزمان کرامت انسانی او را هم در نظر می‌گیرد.


این یک مجموعه در هم تنیده است که ابزارهای کنترلی در یک‌سو قرار دارد و احترام به مخاطب در سوی دیگر اما مدیران فوتبال ایران فقط سوی اول را در اولویت قرار داده‌اند و به سوی دوم کمتر
توجه داشته‌اند.


قرار بود بلیت‌فروشی کاغذی حذف شود که تماشاگر با اعصاب آرام‌تر و با کمترین وقت تلف شده به استادیوم برود. ولی سامانه بلیت فروشی که صبح روز پنجشنبه رونمایی شد، هر اعصاب پولادینی را خراش می‌داد، بس که برای کاربران عذاب‌آور بود. بعد از آن نوبت به گیت‌هایی می‌رسید که «ظاهراً» کارکردش این بوده که بلیت‌ها را کنترل کند ولی در عمل هیچ تأثیری در کنترل تماشاگران ورودی نداشت و هر بارکدی را می‌خواند و دروازه را باز می‌کرد! شگفت‌انگیز است که تا قبل از روز پنجشنبه، نه از کارفرما و نه از پیمانکار، کسی به خودش زحمت نداده بود به صورت محدود، سامانه ورود به ورزشگاه راآزمایش کند.


در اولین هفته لیگ برتر، البته نشانه‌های مثبتی هم دیده شد؛ اعتراض به داوران کمتر به چشم می‌آمد، الفاظ رکیک کمتر شنیده شد و درگیری قابل توجهی روی سکوها رخ نداد اما راه حل قطعی و همیشگی برای اینکه ما هم شبیه «همه جای دنیا» بشویم، چیزی نیست جز اینکه از ابتدا تا انتهای برگزاری یک بازی فوتبال به باشگاه میزبان سپرده شود. نیازی به اختراع دوباره چرخ نیست.


این همان موردی است که در بقیه دنیا به آن عمل می‌شود. هیچ فدراسیون و نهاد دولتی یا عمومی وظیفه ندارد که سامانه بلیت‌فروشی الکترونیکی و ابزارهای کنترلی ورود به ورزشگاه طراحی کند. اگر همه این موارد واقعاً به باشگاه‌ها سپرده شود و تصدی‌گری فدراسیون کاهش یابد، یقیناً خروجی بهتری نسبت به امروز خواهیم دید.

 

علی مغانی/ایران ورزشی

دیدگاه‌ها