روحم از مخیتاریان خبر ندارد
بیپرده با مرفاوی؛ همبازیهای قدیم و چهرههای فوتبال
مهاجم اسبق تیم ملی و باشگاه استقلال با مشاهده تعدادی عکس نظرش را در خصوص مربی ها و همبازی های سابقش بیان کرد.
به گزارش "ورزش سه"، کسانی که فوتبال ایران را به صورت جدی دنبال می کنند خوب به یاد دارند که شهراورد های دهه 60 و 70 از چه حساسیت های فوق العاده ای برخوردار بود، چرا که فوتبال دو قطبی، به شدت حاکم بر فضای آن دوران بود و تقریبا 90 درصد استخوان بندی تیم ملی همواره از بازیکنان این دو تیم تشکیل می شد.
یکی از چهره های موفق آن دوران خصوصا در بازی های دربی صمد مرفاوی مهاجم خوزستانی با پاهای کشیده و بالا تنه بلندی بود که فوتبالش را از ستاد مشترک تهران آغاز کرد و تا جایی پیش رفت که به عنوان مهاجم اول تیم فوتبال استقلال در قهرمانی این تیم در اسیا نقش تعیین کننده و البته تاثیر گذاری را ایفا کرد. درخشش او در لباس استقلال باعث شد تا به تیم ملی دعوت شود و همراه با یکی از بهترین نسل های فوتبال ایران به مقام قهرمانی المپیک آسیایی برسد. مرفاوی هم در رده باشگاهی و هم در رده ملی گل های بی شمار و البته حساسی را به ثمر رسانده است که شاید مهم ترین آن گلی بود که در جام بین قاره ای به تیم فوتبال الجزایر زد که آن گل هنوز هم در تاریخ فوتبال ایران جایگاه خاصی دارد. او پس از اتمام دوران فوتبالش پس از سرمربی گری امید های استقلال و ساختن نسلی قدرتمند که تا سال های سال استقلال را بیمه کرده بود، به عنوان دستیاری و سپس سرمربیگری این تیم نائل شد تا نامش را در تاریخ این باشگاه برای همیشه به ثبت برساند.
وی چند روز پیش مهمان استودیو آنتن بود که در پایان گفتگو، نظراتش را با نشان دادن تعدادی عکس ازمربیان و همبازی های دوران فوتبالش جویا شدیم که در جای خود جالب و خواندنی است.
منصور پورحیدری:
ایشان به معنای واقعی کلمه یک استقلالی بودند، شما ببینید که با این همه نفرات و ستاره که در استقلال آن دوران حضور داشتند، توانستند همه را به هم متصل کنند و صمیمت بسیار خوبی را به وجود بیاورند که انصافا کار خیلی سختی بود.
حجازی:
او نیز اسطوره باشگاه استقلال بود و اصولی برای خودش داشت که همیشه پایبند به اصولش می ماند اما من در دوران حضورم با ایشان تا حدی اختلاف سلیقه داشتم، اما برای من خیلی قابل احترام و عزیز بود و شاید این اختلاف سلیقه مولد کسانی بود که قصد داشتند بین ما اختلاف ایجاد کنند ولی او یک انسان بزرگ بود که برای من همیشه قابل احترام است.
فرهاد مجیدی:
بازیکنی حرفه ای بود، اصول فوتبال و زندگی کردن در هنگام بازیگری را خوب می دانست و تقریبا در فوتبالش هم موفق بود و این فرهاد مجیدی شاید فوتبالش زودتر از این ها تمام می شد ولی من وقتی سرمربی استقلال شدم با یک تغییر و جابجایی او را از هافبک به مهاجم منتقل کردم و آزادی عمل دادم و همان جابجایی پستش باعث شد تا چندین سال بعد بازی کند.
امیر قلعه نویی:
یکی از دوستان خوب دوران فوتبالم بود. من و امیر، مخصوصا در زمین ارتباط خیلی خوبی داشتیم. او خیلی خوب در زمین من را می فهمید. از آن جا که یک پاسور خیلی خوب و باهوشی بود الان هم مربی بسیار باهوشی است و درایتش هم باعث شده است که در امر مربیگری بسیار موفق باشد.
استراماچونی:
حقیقتا شناخت خیلی زیادی ندارم ولی برایش آرزوی موفقیت می کنم و از او خواهش می کنم که آرامش خودش را حفظ کند و بداند همه ما چشممان به ایشان است و همه رفتارهای او در ما تاثیر می گذارد. بنابراین اگر آرامش و تمرکز داشته باشد منِ پیشکسوت و هوادار هم می توانم آرامش خود را حفظ کنم.
مجتبی جباری:
برای او در عرصه جدید آرزوی موفقیت میکنم و او بازیکن من در تیم جوانان استقلال بود و در همان دوره هم واقعاً میگفتم که او و خسرو حیدری برای هر تیمی طلا هستند و کار را درمیآوردند که بعد از این دو هم آندو آمد. البته سروکله زدن با مجتبی نسبت به فرهاد خیلی سختتر بود با فرهاد میشد بیشتر ارتباط برقرار کرد. مجتبی حرف گوش میکرد اما راه خودش را میرفت.
عابد زاده:
شاید در فوتبال ما دیگر دروازهبانی روی دست او نیاید. شاید قدیمیها بهتر از او بودند ولی من ندیدم. واقعاً وقتی توی گل ما میایستاد حتی برای من که آن جلو حضور داشتم قوت قلب بود و خیالم راحت بود که احمدرضا هست. خودش میگفت شما آن جلو گل بزنید و دیگر کارتان نباشد. عابدزاده با اختلافی که با آقای اولیایی پیدا کرد از استقلال جدا شد اما من همیشه او را یک استقلالی میدانم چون با استقلال قهرمان آسیا شد.
رحمتی:
دوستش دارم. باوجود اینکه یکبار در دربی به من ضربه زد و مرتکب آن اشتباه شد ولی کدام بازیکن است که دچار اشتباه نشود. ما هم در دوران فوتبالمان مرتکب اشتباه میشدیم ولی بازیکن بامعرفتی است و هیچچیزی در دلش نیست و من به خاطر همین دوستش دارم.
برادران فنونی زاده:
مهدی خداوکیلی در استقلال خیلی کمک میکرد. هم در دفاع و هم در حمله تأثیرگذار بود. جنگهای اول را انجام میداد، بازیسازی میکرد، شوت میزد، بازهای هوایی را به نفع ما میبرد. که من فکر میکنم درکل مهره بسیار تعیینکنندهای بود.
مرتضی هم که شرحش را مفصل دادم و همیشه باهم درگیر بودیم
مجید نامجو مطلق:
بازیکن خیلی باهوشی بود و میتوانست چندین سال در سطح اول فوتبال ایران بازی کند ولی همیشه آسیب میدید. ولی من خاطرات خیلی خوبی از او دارم.
فرشاد پیوس:
بسیار دوستداشتنی بود و خاطرات خیلی خوبی داریم. او کاری میکرد که ما هم که کنارش بازی میکردیم خودمان را فدای او کنیم چون تیم ملی کشورمان بود. فرشاد هم با زبانش و با رفتارش من را تحت تأثیر قرار میداد و خیلی به لحاظ فنی چهارچوب شناس بود.
علی دایی:
بازیکنی که در فوتبال ما فراموششدنی نیست. او در مقدماتی جام جهانی جای من آمد چون هم جوان و هم بازیکن بسیار شجاع و جسوری بود و دنبال یک روزنهای بود که خودش را نشان دهد. باوجوداینکه در دوران مربیگری هم یک مشکلاتی باهم داشتیم، اما خیلی باهم رفیق هستیم. علی هر وقت من را می ببیند به من میگوید: اعصاب خراب. به او میگویم علی اگر من اعصاب خراب هستم تو دیگر چه هستی؟ (با خنده)
هنریک مخیتاریان:
من اصلاً به خدا روحم از این بازیکن خبر ندارد و نمیدانم این اصلاً کجا بوده. من نه سی دی او را دیدم و نه اصلا حضوری او را دیدم. خود اختر به من زنگ زد و گفت من چنین حرفیهایی نزدم. من هم اگر حرف بدی زدم از ادموند معذرت می خواهم. متاسفم اقای احمدی گزارشگر هم می گفت این بازیکن به ایران امده و یک مربی او نمیخواست در حالی که منظورش دقیقا به من بود. این بازیکن اصلا به دلیل استعدادی که داشت به ایران نمیآید.