کد خبر : 1682147 | 16 اردیبهشت 1399 ساعت 09:37 | 1.8K بازدید | 0 دیدگاه

رکابزنان خارجی‌ جای ما بودند، نسل‌شان منقرض می‌شد

گنج‌خانلو: مثل خمیرِ بازی در دستان فدراسیون هستم

ملی‌پوش دوچرخه‌سواری گفت: مانند خمیرِ بازی در دستان فدراسیون هستم و شکل دهی یک قهرمان به آنها بستگی دارد.

گنج‌خانلو: مثل خمیرِ بازی در دستان فدراسیون هستم

به گزارش "ورزش سه" و به نقل از فارس دوچرخه سواری یکی از رشته‌هایی است که در چند سال گذشته نتوانسته آنطور که باید و شاید عمل کند و همین موضوع انتقادهای زیادی را از سوی مربیان، ورزشکاران و پیشکسوتان در پی داشته است.

 

بخشی از مشکلات این فدراسیون به مدیریت باز می‌گردد، اما بعضی از آنها هم به شرایط اقتصادی کشور و بالا رفتن قیمت ارز و دوچرخه بوده و هر دوی اینها دست به دست هم داده تا دوچرخه سواری ایران نتواند در آسیا حرفی برای گفتن داشته و روز به روز شرایطش برای ادامه کار سخت‌تر باشد، تا جایی که خیلی از ملی‌پوشان آینده را تار می‌بینند و امید چندانی به بهبودی شرایط ندارند و در صحبت‌های خود ابراز نگرانی و ناامیدی می‌کنند.

 

همین اواخر سال گذشته بود که در مجمع عمومی فدراسیون دوچرخه سواری، مهدی علی‌نژاد معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش و جوانان انتقادهای تندی را به نتایج ضعیف این رشته داشت و عنوان کرد رشته ای نمی‌تواند در آسیا برنز بگیرد، نباید ادعایی برای داشتن بودجه بیشتر داشته باشد. با وجود کم توجهی‌ ها، رکابزنان مستعد و توانمندی در دوچرخه سواری وجود که بارها و بارها با وجود نداشتن امکانات خود را ثابت کرده‌ و مدال گرفته‌اند، اما با پیشرفت‌های روز افزونی که در دنیا وجود دارد، دیگر نمی‌توان به تلاش‌های انفرادی یک ورزشکار بسنده کرد.

 

محمد گنج‌ خانلو یکی از نفرات جوانی است که در چند سال گذشته برای دوچرخه سواری ایران خوش درخشیده، اما امیدی به بهبودی شرایط ندارد و آینده این رشته را تیره و تار می‌بیند. تا جایی که می‌گوید نه امیدی به موفقیت در آینده است و نه استعدادی به این رشته اضافه خواهد شد. این رکابزن جوان که در مسابقات قهرمانی آسیا سال گذشته در تاشکند ازبکستان توانست عنوان قهرمانی و مدال طلا را از آن خود کند خودش را مانند خمیرِ بازی در دستان فدراسیون می‌بیند که باید به آن سر و شکل خوبی بدهد.

 

 

 

*در روزهای کرونایی که ورزش دنیا تعطیل شده، شرایطت چگونه است؟

 

برای سلامتی خودمان هم که شده تمرین می‌کنیم. البته با توجه به اینکه مسابقه و اردویی نیست، تمرینات حرفه‌ای نداریم و تمرینات معمولی روزانه را انجام می‌دهیم.

 

* محل تمرینتان کجاست؟

 

با تعدادی از بچه‌ها دور ورزشگاه آزادی تمرین می‌کنیم و در هر جلسه بین 100 تا 120 کیلومتر رکاب می‌زنیم.

 

* پس می‌توان گفت بدنت را آماده نگه داشته‌ای...

 

از لحاظ بدنی و ذهنی آماده هستیم، اما تا زمانی که مسابقه‌ای نباشد، فایده‌ای ندارد. آنقدر تمرین کرده‌ایم زور در بازوهایمان جمع شده است(با خنده).

 

*این روزها پس از فوت رکابزن نوجوان یزدی بحث سلامتی و ایمنی رکابزنان در جاده‌ها و خیابان‌ها مطرح شده است. محل تمرین شما چقدر ایمن است؟

 

ایمنی و سلامت ما شانسی است (با خنده). به نوعی خدا ما را حفظ می‌کند، اما به هرحال باید حواس مان را جمع کنیم چون نه اسکورت داریم نه مسیر تمرین. در مجموع تمرین گروهی بهتر از تمرین انفرادی است و خود ما هم بیشتر گروهی هستیم.

 

* به عنوان یک ملی پوش چه راهکاری برای بیشتر شدن ایمنی تمرین و کمتر شدن تلفات دوچرخه سواری داری؟

 

چندین راه وجود دارد. اگر جاده و دوچرخه‌ها هم درست باشند، اما مهمترین مسئله دقت و رعایت فاصله از سوی رانندگان خودروها است. آنها باید بدانند که ما برای تفریح و خوشگذرانی در جاده‌ها رکاب نمی‌زنیم و برای ورزش که کارمان است، آمده‌ایم. تمرین می‌کنیم تا برای مسابقه آماده شویم. برخی رانندگان شوخی‌هایی را در جاده‌ها با دوچرخه سواران می‌کنند که اصلا کار درستی نیست و ما را هم به عنوان برادر خود در نظر بگیرند. فاصله یک و نیم متری را با دوچرخه سواران در نظر گرفته و از سمت راست هم سبقت نگیرند که باعث حادثه می‌شود.

 

 

*در این مدت که اردوها و مسابقات تعطیل بوده، آیا فدراسیون پیگیر شرایط شما بوده است؟

 

یک گروهی در فضای مجازی داریم که محمود پراش سرمربی هم حضور دارد و اکثر ملی پوشان به صورت روزانه نحوه تمرینات خود را در آن قرار می‌دهند. در روزهای جمعه هم که تعدادمان زیاد است خود پراش چون در تهران حضور دارد با موتور می‌آید و تمرین بچه‌ها را از نزدیک می‌بیند. در مورد بچه های شهرستان خبری ندارم.

 

* فدراسیون برنامه خاصی برای ملی پوشان ندارد؟

 

شنیده ام که قرار است یک مسابقه آنلاین برگزار کنند، اما نمی‌ دانم با چه شرایطی و چگونه برگزار خواهد شد. به هرحال اگر برنامه خاصی باشد، اعلام می کنند و اگر هم بخواهند سورپرایز کرده و مسابقه‌ای در آینده برگزار کنند که دمشان گرم! در هر صورت ما تمرین‌مان را انجام داده‌ایم و انجام هم می‌دهیم. شاید دوچرخه سواری هیچ درآمدی برای ما نداشته باشد، اما لذت می‌بریم و علاقمند هستیم.

 

* با توجه به شیوع ویروس کرونا آیا هر روز در حال تمرین هستی؟

 

6 جلسه در هفته تمرین می‌کنم که حدود 700 کیلومتر می‌شود. البته ما مسائل ایمنی و بهداشتی را رعایت می‌کنیم.

 

* به نظر می‌ رسد با توجه به اینکه رکابزنان دیگر کشورها در مسابقات زیادی شرکت می‌کردند در روزهای کرونایی که همه چیز تعطیل شده، آنها نسبت به دوچرخه سواران ما آسیب بیشتری از این شرایط می بینند؟

 

بله، کاملا درست است. برای ما فرقی ندارد، چون قبل از کرونا هم به مسابقه نمی‌رفتیم و حالا هم همین شرایط وجود دارد و برای ما تفاوتی نداشته، اما کشورهای اروپایی و آسیایی شرایط‌ شان متفاوت است. آنها روی اصول و با برنامه کار می‌کنند و وقتی مسابقه و اردویی نباشد بیشتر از ما ضرر می‌کنند. دوست دارم بدانم الان شرایط ما را درک می‌کنند یا خیر. شنیده‌ام که دوچرخه سواران اروپایی افسرده شده‌اند و اگر در این چند سال جای ما بودند، نسل دوچرخه‌ سواری شان منقرض می شد.

 

* تمامی ورزشکاران معتقدند که در ورزش همه چیز به مسابقه بستگی دارد و تمرین به تنهایی برای رسیدن به اوج آمادگی و موفقیت کافی نیست... 

 

بله، درست است.‌ تمرین بخشی از کار بوده و اصل کار مسابقه دادن و رقابت است. تفاوت ما با رکابزنان خارجی هم در همین است. آنها در طول سال در چندین مسابقه شرکت می کنند، اما برای ما اینطور نیست. اگر آنها هم مسابقه نداشته باشند، وضعیتشان مانند ما خواهد بود و هیچ پیشرفتی نخواهند کرد. این مسابقه است که سطح رکابزنان را مشخص می‌ کند و وقتی نباشد، به جایی نمی رسید. متاسفانه دوچرخه سواری ما نه مسابقه دارد، نه باشگاه و نه پول و آینده.

 

* یعنی تا این حد از بهبود شرایط نا امید شده‌ای؟

 

در این شرایط من که به عنوان یک ملی پوش مطرح هستم، نمی‌توانم دختر یا پسر نونهالی را دعوت کنم که به سمت دوچرخه سواری بیاید، چون از شرایط خودم کاملا مطلع هستم. رکاب زدن شاید برای تفریح و سرگرمی خوب و عالی باشد، اما اگر به دنبال درآمد و حرفه‌ای گری باشید، اصلا خبری نیست و پشیمان خواهید شد.

 

* با توجه به شرایط اقتصادی باشگاه قدرتمندی وجود ندارد که ورزشکاران را حمایت کند؟

 

باشگاه کم و بیش است، اما مسابقه کمی اعزام می‌شویم و قراردادها با تاخیر پرداخت می‌ شود.

 

 

*وقتی درآمدی وجود ندارد چطور امورات را می‌گذرانی؟ به هرحال جوان هستی و باید به فکر آینده هم باشی...

 

در دوچرخه سواری ما اصلا چیزی به نام آینده وجود ندارد که بخواهیم برای آن برنامه ریزی کنیم. علاوه بر اینکه پول نمی‌دهند و حمایت نمی‌شوید یک لحظه هم اگر ماشین به شما بزند، همه چیز تمام می‌شود و کنار می‌روید. دیگر کسی دنبال شما نمی‌آید و خیلی راحت فراموش خواهید شد.

 

*همان قضیه پهلون زنده را عشق است...

 

بله. ما دوچرخه سوار حی و حاضر و آماده داریم، اما کسی دنبالش نمی‌رود وای به روزی که از پا افتاده باشد. البته نمونه این موارد را زیاد داشته‌ ایم. دانشور و رجبلو که عضو تیم ملی هستند با دوچرخه زمین خوردند، اما بپرسید که آیا کسی سراغی از آنها گرفت و حمایت شدند یا خیر؟ قطعا جواب شان منفی است.

 

* بیمه هم دارید؟

 

متاسفانه بیمه هم نداریم و در واقع در لحظه زندگی می‌کنیم و کاملا رایگان در اختیار دوچرخه سواری هستیم. مثل این می‌ماند که ما عاشق دوچرخه سواری هستیم و او نیست!

 

*فدراسیون هم می‌گوید بودجه کم شده و به خاطر مشکلات اقتصادی باشگاه‌ها نمی‌آیند و ما هم نمی‌توانیم همه را ساپورت کنیم و برای همه دوچرخه تهیه کنیم؟

 

در مورد دوچرخه ها که باید بگویم بچه ها خودشان برای رفتن به مسابقه آن را تهیه می‌کنند. برای مسابقات آسیایی هرکسی دوچرخه خودش را می‌آورد. کلا در فدراسیون شاید یکی دو دوچرخه خوب جاده وجود داشته باشد و بقیه آنها از دوچرخه خودمان پایین تر است. نظر خودم این بود که حداقل دو سه نفر اول هر ماده را حمایت می‌کردند، اما این اتفاق نیفتاد.

 

* قراردادتان در طول یک فصل چقدر است؟

 

80 میلیون تومان بود که البته هنوز بخشی از آن را پرداخت نکرده‌اند و تاخیر دارد.

 

*برای رشته شما هم اینطور است که قراردادهای گذشته بیش از حالا بوده باشد؟

 

بله، 100 درصد. به عنوان مثال چند سال قبل رکابزنی که نیمی از توانایی مرا نداشت، 80 میلیون تومان قرارداد بسته بود، اما حالا من این مبلغ را می‌گیرم. تورم، ارزش پولی و این مسائل را هم باید به آن اضافه کنیم.

 

*دوچرخه ای که برای تمرین استفاده می‌ کنید، با دوچرخه مسابقه یکی است؟

 

بله. فقط طوقه های آن را عوض می‌ کنیم.

 

* عمر مفید دوچرخه مورد استفاده شما معمولا چند سال است؟

 

 

حدود 2 سال، اما زمان بیشتری هم می توان استفاده کرد، اما استهلاک آن بالا می‌ رود و کیفیتش پایین می‌ آید.

 

* در رده های نوجوانان و جوانان وضعیت دوچرخه سواری چگونه است؟

 

3، 4 سالی است که ما در رده های جوانان و نوجوانان در قهرمانی آسیا مدال نمی گیریم و همه چیز تعطیل شده است. از این به بعد هم نه امیدی به مدال داریم نه رکابزنی پرورش پیدا خواهد کرد. وقتی پایه خوب نباشد، در بزرگسالان هم نتیجه نخواهید گرفت. باید همه چیز از پایه خوب باشد.

 

* چند ماه قبل در مجمع عمومی فدراسیون، علی نژاد معاون وزیر ورزش انتقاد تندی از نتایج ضعیف این رشته کرد و به روسای هیات‌ها اعلام کرد کسانی که می توانند پول بیاورند سمت این رشته بیایند. با این حرف موافقی؟

 

من در جریان این جلسه‌ها نیستم و اعتقادی هم به آنها ندارم، اما این را می‌دانم که در حال حاضر مانند یک خمیرِ بازی در دستان فدراسیون هستم. یعنی می‌توانند از من قهرمان درست کنند یا رهایم کنند. اگر امکانات بدهند، نتیجه می گیریم، ندهند، درجا می‌زنیم. 

 

* چه کسی باید امکانات را فراهم کند؟

 

نمی دانم چه کسی، اما نتیجه گرفتن یا نگرفتن من به فدراسیون بستگی دارد. وظیفه من تمرین و تلاش است که بیش از حد توان خودم آن را انجام می‌دهم، باقی مسائل در اختیار من نیست. شاید باورتان نشود، اما بچه ها با جان و دل رکاب می‌زنند. هیچ جای دنیا اینطور نیست.

 

* شما مدال آور دوچرخه سواری بوده‌ای، آیا صندوق حمایت از قهرمان حقوقی به شما می‌دهد؟

 

اصلا، یک ریال هم دریافتی ندارم. من در قهرمانی آسیا در ازبکستان مدال طلا گرفتم، اما یک هزار تومانی هم ندادند.

 

 

* پیگیری هم نکرده‌ای؟

 

من نباید پیگیری کنم، اما به هرحال سوابق و مدال‌های من مشخص است و خودشان قهرمانان را می‌ شناسند؛ اگر بخواهند، می‌دهند.

دیدگاه‌ها