کد خبر : 1684362 | 28 اردیبهشت 1399 ساعت 23:48 | 13.7K بازدید | 0 دیدگاه

می خواستم بعد از پدر و مادرم بمیرم؛

روایت ستاره ایتالیایی از روزهای مبارزه با سرطان

جانلوکا ویالی، ستاره سابق فوتبال ایتالیا در مورد روزهای درگیری با بیماری سرطان صحبت کرد.

روایت ستاره ایتالیایی از روزهای مبارزه با سرطان

به گزارش "ورزش سه"، جانلوکا ویالی مدتی درگیر مبارزه با بیماری سرطان بود و البته چندی قبل اعلام کرد دیگر هیج علائمی از این بیماری در بدن او نیست و ستاره ایتالیایی بهبود یافته است. حالا جانلوکا ویالی در مصاحبه ای مفصل به تغییرات حاصل از مبارزه با این بیماری پرداخته است.

 

جانلوکا ویالی گفت: "من هنوز ناراحت می شوم اگر پاستا به شکلی که دوست دارم طبخ نشده نباشد. چیزهایی وجود دارد که شاید آن را بدیهی می دانستم و اکنون می دانم که آنها چقدر ارزشمند هستند. چیزی که معتقدم در آن خوب هستم این است که شکایت نمی کنم.

 

1497143

 

با خودم فکر نمی کردم چرا من، چرا من، چرا من؟ هنگامی که به سرطان مبتلا شدم نگفتم چرا من؟ زیرا من یکی از هزار نفری بودم که یک فوتبالیست حرفه ای شدم. این مسیری است که من برای تبدیل شدن به یک فرد بهتر باید از آن عبور کنم. شاید، برای من این همان چیزی است که نیاز داشتم.

 

آیا من شجاع بوده ام؟ نمی دانم این حرف درست است یا نه. فکر می کنم من مصمم بودم که موفق شوم. من نمی دانم معنی شجاعت چیست. فقط وقتی می ترسید که بتوانید شجاع باشید. بنابراین اگر بر هیچ ترسی غلبه نکنید چگونه می توانید متوجه شوید چه کسی هستید؟

 

دوران رکود را سپری می کردم. زندگی من همیشه بسیار هیجان انگیز بوده است، بازیکن، سرمربی. حتی 15 سالی که به عنوان یک تحلیلگر فوتبال در شبکه اسکای گذراندم. قبل از برنامه خودتان را آماده می کنید، چراغ دوربین خاموش می شود و باید پیام خود را شروع کرده و در ادامه به صحبت های خود پایان دهید که من این کار را دوست داشتم.

 

1497144

 

من از سرطان را به عنوان فرصتی برای ادامه رشد استفاده کردم. این فقط نظر من است و انتظار ندارم همه آن قبول کنند. هر کسی به روش خودش با سرطان روبرو می شود. این فرصتی برای انجام کارهایی بود که مدتی تجربه نکرده بودم. می خواهید بدانید که چگونه با یک وضعیت دشوار روبرو می شوید، به عنوان یک تیم با خانواده کار می کنید.

 

من در موقعیت خوبی نبودم و امیدوارم با یادگیری این موضوع حالا در فضای بهتری قرار گیرم. قدردانی یکی از بهترین احساسات است و من به اندازه کافی از آنچه که داشتم راضی نبودم. حالا بسیار راضی هستم.

 

من خیلی سطحی بودم. از چیزهای بی اهمیت ناراحت می شدم اما اکنون می دانم چه چیزهایی مهم هستند و چه مسائلی را باید فراموش کنم. اما همچنین متوجه شدم که خیلی از شخصی که می خواهم باشم فاصله دارم."

 

جانلوکا ویالی در مورد روزهای بستری شدن در بیمارستان گفت: "من می شنیدم که پزشکان می گفتند این عملیات بی فایده است و بیماری به همه جا گسترش یافته است، به ریه ها. به مغز، به معده. من فریاد می زدم که حرف شما را می شنوم، بیدارم و می دانم که شما درباره من چه می گویید.

 

پدر من 90 ساله و مادرم 85 ساله است و من خودم را بسیار خوش شانس می دانم که هنوز آنها را دارم. اکنون که پدر هستم، می دانم که هیچ چیز دردناک تر از مرگ فرزند نیست. البته من می خواهم تا زمانی که می توانم زندگی کنم، اما قطعا نمی خواستم آنها غم و اندوه از دست دادن فرزند را تجربه کنند.

 

1497145

 

این تنها هدفی بود که من برای خودم تعیین کردم، زنده ماندن بیشتر از والدینم. این برای آنها خوب بود اما برای من نیز یک هدف بود و به من قدرت و تمایل داد تا مثبت تر باشم و برای زنده ماندن همه کار ممکن را انجام دهم.

 

من از زمان شروع بحران کرونا خیلی دلتنگ فوتبال هستم. وقتی درگیر فوتبال هستیم به این موضوع معتاد می شویم. این وقفه به مدت یک هفته یا دو هفته خوب بود، زیرا فرصتی برای شارژ مجدد باتری های شما محسوب می شد، اما من حالا دلتنگ فوتبال هستم و بعد از بازگشت، بیشتر از آن لذت می برم و حالا که هر روز فوتبال می بینیم، حسی مثل هر شب خوردن خاویار دارم.

 

بنابراین شاید به زمان کمی وقت نیاز داشتیم، اما اکنون خیلی طولانی شده است. چیزی که واقعا دلم برایش تنگ شده در آغوش گرفتن مردم است. من به فوتبال بازگشتم و کرونا دوباره آن را از من دور کرد، اما این قرنطینه نیز یک هدیه بود. یکی از مانتراس ها در کتابش می گوید زندگی 10٪ اتفاقی است که برای شما رخ می دهد و 90٪ نحوه واکنش شما به آن است. برای من این دوران فرصتی برای فهمیدن خودم و افراد دیگر بود."

 

1497146

دیدگاه‌ها