
به گزارش ورزش سه و به نقل از تسنیم، وظیفه همیشه دشوار کنار گذاشتن و فراموش کردن نسل طلایی تنیس اسپانیا؛ نسلی که هرگاه سخن از تنیس این کشور به میان میآمد، سایهاش بر همه چیز سنگینی میکرد، سالهاست در میان مردم محل بحث و اختلاف بوده است.
کاهش اجتنابناپذیر سطح استانداردها در اسپانیا به ویژه با توجه به افت عملکرد بازیکنانی چون روبرتو باتیستا و پابلو کارنیو که در سال 2024 با مصدومیتهای متعدد دست به گریبان بودند، چشماندازی نهچندان امیدوارکننده شکل داد؛ نبود همراهان شایسته برای قرار گرفتن در کنار کارلوس آلکاراس در میان نخبگان تنیس جهان نوعی رخوت و رکود فکری و ورزشی را رقم زد که خوشبختانه عمر آن چندان طولانی نبود. چرا؟ زیرا سال 2025، ورق را به شکلی بنیادین برگرداند. اسپانیا این سال را با افتخاری بزرگ به پایان میرساند؛ سه شمشیر برترش در اوج دوران حرفهای خود قرار گرفتهاند و تصویری تازه و پرنشاط از آینده ترسیم کردهاند.
بسیاری از کشورها آرزو دارند بازیکنی همچون کارلوس آلکاراس را پرچمدار تنیس خود ببینند. سخن از بسیاری کشورهاست، شاید همه به جز یکی؛ ایتالیا. تکرار این حقیقت چندان بد نیست؛ درست است که اسپانیا دیگر آن شکوه یک دهه پیش را زمانی که نزدیک به صد بازیکن در فهرست برترینهای جهان داشت، تجربه نمیکند اما اکنون صاحب بهترین نسخه از بهترین بازیکن حال حاضر جهان است. نیازی به مرور مفصل عملکرد سالانه کارلوس نیست؛ پیشرفتهای چشمگیر او در زمینههایی همچون مدیریت هوشمندانه تقویم مسابقات، ثبات ذهنی، بهبود درصد سرویسها و بلوغ تفکر درون و بیرون زمین، نه تنها موفقیتهای بزرگ 2025 را برای اسپانیا تضمین کرد، بلکه نویدی است از فصلی حتی پربارتر از بهترین سال او تا این لحظه.
مونار و داویدوویچ؛ دو مسیر تکامل که جانِ تازه تنیس اسپانیا را آشکار میکنند
با این حال، خوشبینی شکلگرفته در این سطور تنها به عملکرد آلکاراس محدود نمیشود. قدرت و عظمت یک کشور در ورزش، تنها با داشتن یک ستاره رقم نمیخورد، بلکه با عمق نیروها و توانایی حمایت از آن پیشگام معنا مییابد. از این منظر، سال 2025 سالی است که در آن آلخاندرو داویدوویچ و ژاومه مونار هر دو گامی بلند رو به جلو برداشتند، به ارتفاعات تازه رسیدند و بهترین فصل دوران ورزشی خود را رقم زدند.
داویدوویچ، مرد اهل مالاگا شاید از اینکه در این فصل نتوانست عنوانی را به نام خود ثبت کند اندکی حسرت بخورد اما چهار فینال ATP (دلری بیچ، آکاپولکو، واشنگتن و بازل)، حضور در نیمهنهایی مونتکارلو، بازگشتهای درخشان او در اوپن استرالیا (به ویژه دیدار بهیادماندنیاش مقابل منشیک) و پایان یافتن سال در مقام چهاردهم جهان نشان میدهد که او فصلی به شدت پربار را پشت سر گذاشته است. داویدوویچ توانست درون زمین با همکاری نزدیک از کنار زمین با فلیکس مانتیلا و بیرون زمین با آرامش ناشی از ازدواج با پالوما به ثباتی برسد که مدتها در انتظارش بود.
اگر مسیر تکامل داویدوویچ از پیش قابل پیشبینی بود، تغییرات مونار برخلاف آن، همه را غافلگیر کرد. نه تنها به دلیل نتایج، بلکه به دلیل دگرگونی بنیادین در سبک بازی؛ تغییراتی که او خود آن را «دربی جدید، بُعدی جدید» نامیده است. بهبود چشمگیر سرویس، افزایش جسارت در بازی تهاجمی، همراه شدن این ویژگیها با بهترین آمار دفاعی دوران حرفهایاش، او را به بازیکنی کاملتر، سازگارتر و چندسطحیتر تبدیل کرده است. مونار با مقام سیوششم جهان و چندین پیروزی برابر بازیکنان 20 نفر نخست، اکنون به عنوان یکی از جدیترین مدعیان کسب نخستین عنوان قهرمانیاش در آیندهای نهچندان دور مطرح است.
امیدهای نو، نسل جدید استعدادها؛ از جودار تا لاندالوس و مریدا
«سهگانه طلایی» تازه تنیس اسپانیا ترکیبی از آلکاراس، داویدوویچ و مونار هرچند نویدبخش دورهای سرشار از موفقیت است اما همزمان با آن، مرحله گذار مهمی نیز در حال شکلگیری است؛ مرحلهای که در سال 2025 نشانههای مثبت فراوانی از خود بروز داد.
پابلو کارِنیو فصل بازگشت خود را با قدرت آغاز کرد؛ چندین عنوان چلنجر بهدست آورد و پس از مصدومیتی طولانی، دوباره در بین صد نفر نخست قرار گرفت؛ هرچند هنوز فاصلهای با اوج گذشتهاش دارد. در مقابل، روبرتو باتیستا که روزگاری نماد ثبات بود، در 2025 بیش از هر زمان دیگری زیر فشار مصدومیتها قرار گرفت و به نظر میرسد آرام آرام جای خود را به نسل جدید میدهد.
در میان این نسل تازه، رافا جودار بیش از همه چشمها را خیره کرده است. حضور پنجماهه او در تور حرفهای در حالی که میتوانست همچنان در دوران دانشگاهی باشد، کفایت کرد تا سه عنوان چلنجر کسب کند، وارد جمع 170 نفر برتر شود و نخستین حضور خود را در جدول مقدماتی یک گرند اسلم قطعی کند. او همچنین در فینال NextGen در کنار مارتین لاندالوس حاضر خواهد بود؛ بازیکنی بااستعداد اما اندکی بیثبات که با وجود آغاز دشوار سال به دلیل مشکلات شانه، بیش از هر زمان دیگری به جمع صد نفر برتر نزدیک شده است. او به خوبی میداند که راه رسیدن به ستاره شدن طولانی است اما بلوغ فکری و رفتاریاش نشان میدهد که ابزارهای لازم برای طی این مسیر را در اختیار دارد.
این دو تنیسور برجستهترین چهرههای نسل نو هستند اما داستان به آنها محدود نمیشود. پابلو لاماس پس از غلبه بر یک مصدومیت شدید، جهشی چشمگیر تجربه کرد و از جدول مقدماتی، راهی دو گرنداسلم شد؛ حرکتی که او را از جمع 700 بازیکن دنیا به نزدیکی 200 نفر نخست رساند. از سوی دیگر، دنی مریدا با کسب نخستین عنوان چلنجر خود و حضور موثر در مراحل ابتدایی گرنداسلمها، نشان داده است که میتواند یکی از ستونهای آینده باشد و جای چهرههایی چون زاپاتا، کاربالس و پدرو مارتینس را پر کند.
موفقیت در جام دیویس؛ نقطه اوج سالی فراموشنشدنی
«دیویس مردمی»؛ شعاری که در جایجای بولونیا طنینانداز شد و نشان داد در این تورنمنت، رتبه جهانی کمترین اهمیت را دارد. اسپانیا، حتی بدون بهره بردن از یک دقیقه بازی دو ستاره اصلیاش یعنی آلکاراس و داویدوویچ تنها اندکی از کسب هفتمین جام دیویس بازماند؛ گواهی روشن بر آنکه تیم ملی ما ذخیرهای از استعدادهای آمادهی پیشرفت دارد که میتوانند در بزنگاهها به «مردان دیویس» تبدیل شوند.
نمونه بارز آن، عملکرد بینقص پدرو مارتینس در برابر دانمارک و نقش محوری او در دیدارهای دوبل بود. در کنار او، مارسل گرانولرس که در 39 سالگی با دو عنوان گرنداسلم در سال 2025 همچنان خوش میدرخشد، ثابت کرد که اسپانیا در بخش دوبل که اهمیتی حیاتی برای فتح جام دیویس دارد، همچنان یکی از مطمئنترین کشورهای جهان است.
پایانی امیدوارکننده؛ چشماندازی روشنتر از همیشه
در پایان میتوان گفت اسپانیا بیش از هر زمان دیگری حق دارد به بازگشت سلطه خود در سطح تیم ملی بیندیشد؛ گروهی از بازیکنان که با اشتیاق منتظرند کارلوس آلکاراس گام بعدیاش را بردارد و تیم را به قلههای تازهتری هدایت کند.
سال 2025 یکی از بهترین فصلهای تنیس اسپانیا در دوران اخیر بوده است و مهمتر از موفقیتهای امروز، روزنهای از امید به آینده گشوده که تنها چند ماه پیش تیره و تاریک به نظر میرسید و حالا با نگاه به 2026 … رؤیاهای بیشتر و البته بهتر.