کد خبر : 1613967 | 05 خرداد 1398 ساعت 13:50 | 895 بازدید | 0 دیدگاه

ملی‌پوش دوچرخه سواری:

رکابزنان ایرانی را در خارج دوپینگی می‌دانند

نفر سوم دوچرخه سواری امید آسیا از مشکلاتی که بر سر راه رکابزنان وجود دارد پرده برداشت و گفت: اگر امکانات داشتیم کولاک می‌کردیم.

رکابزنان ایرانی را در خارج دوپینگی می‌دانند

به گزارش ورزش سه، اصفهان، شهری است که از مدت‌ها با نام شهر دوچرخه‌ها از آن یاد شده است. نقش جهانی که سعی می‌کند با توجه به زندگی مدرن و گسترش روز افزون آلاینده، خود را هر روز نزدیک‌تر به شهرهای سبز جهان کند. شهری که مسوولانش از سال‌ها قبل به دنبال همگانی کردن دوچرخه سواری و جایگزینی آن در مقابل خودروهای تک سرنشین هستند. هر کدام از ما از بچگی فکر می‌کنم حداقل یک بار تجربه دوچرخه‌سواری را داشتیم و از این میان افرادی هم هستند که این عشق و علاقه آن‌ها را به سمت حرفه‌ای رکاب زدن کشانده. امیرحسین جمشیدیان یکی از جوانان اصفهانی است که رؤیای بچگی خود را دنبال کرد و امروز به یکی از ملی‌پوشان موفق دوچرخه سواری کشور تبدیل شده است، اما تا رسیدن به رؤیا و هدف اصلی‌اش که رکاب زدن در المپیک و نشان دادن توانایی‌هایش است راه دراز و موانع مختلفی پیش رو دارد.


امیرحسین جمشیدیان با ورودش به دوچرخه‌سواری قهرمانی شروع به کسب مدال کرده، در سال‌های اول حضورش در مسابقات جوانان قهرمانی آسیا با کسب ۵ مدال در بخش پیست به عنوان ستاره بازی‌ها معرفی شد، عنوان پنجم در مسابقات قهرمانی جوانان جهان در ایتالیا (۲۰۱۷) بهترین نتیجه تاریخ این رشته را به نام خود کرد و با موفقیت‌های بیش‌تر در رده دوم سنی خود در رنکینگ اتحادیه جهانی دوچرخه‌سواری قرار گرفت. در دور قبل مسابقات قهرمانی جاده آسیا پنجم شد و در این دوره از رقابت‌های آسیایی تاشکند به مدال برنز رسید، اما از شرایط این رشته و دیده نشدن‌ها و مسؤولان و به خصوص ورزش استان اصفهان گلایه مند است. این دوچرخه‌سوار ملی‌پوش با حضور در خبرگزاری ایسنا به سوالات پاسخ داد که در ادامه می‌خوانید:



همه‌چیز از یک بنر تبلیغاتی شروع شد


به دلیل شغل پدر که معلم بودند چند سالی را در خارج از ایران و برزیل زندگی کردیم. خیلی دوست داشتم دوچرخه داشته باشم، اما نشد. بعد از آمدن به ایران برای خرید دوچرخه به خیابان قائمیه رفتیم، زمانی که بیرون آمدیم روی دیوار بنری زده بود برای تبلیغ گروه دوچرخه‌سواری و زمانی که زنگ زدم و پرسیدم که چطوری هست، گفتن هر جمعه یا پنج‌شنبه برنامه‌ای می‌گذاریم و به سمتی از اصفهان می‌رویم، این شروع دوچرخه‌سواری من بود.

 

نگذاشتن رکاب بزنم


۱۳ ساله بودم و از همه قوی‌تر، بعد از آن مسابقه جایزه بزرگ در شهررضا بود که در رده جوانان ۳ نفر شرکت کرده بودند و من سوم شدم. اولین مدال به من روحیه داد و موجب شد تمریناتم را بیشتر کنم. در انتخابی تیم استان اول شدم و به قهرمان کشوری رفتم، که گفتن سن کمی داری و نمی‌توانی رکاب بزنی. بعد از آن به مسابقات لیگ همدان رفتم. من حتی کفش دوچرخه‌سواری هم نداشتم، برای برخی از مسابقات، کفش از بقیه می‌گرفتم و به مسابقات می‌رفتم. اولین لیگ جوانانی که شرکت کردم ششم شدم و دومین لیگی که شرکت کردم اول شدم و این شروع من برای قهرمانی بود.



در ۱۴ سالگی نامم در " UCI" ثبت شد


بخش کوهستان را در ۱۴ سالگی آغاز کردم و قهرمان شدم و در "UCI" (اتحادیه جهانی دوچرخه سواری) اسمم ثبت شد، در مسابقات کوهستان آن سال در تمام مسابقات اول شدم و سال بعد نیز قهرمانی‌هایی که گرفته بودم را تکرار کردم. بعد از درخششی که داشتم پیشنهاد شد در مسابقات کورس هم شرکت کنم که در اولین دوره دوم شدم و در رشته کورس ماندنی شدم. اولین تیمی که عضو آن شدنم کاشی پرسپولیس یزد بود که خیلی حمایت شدم و اولین تیمی بود که با یک نوجوان قرارداد بست.


دوچرخه‌سواری سپاهان را راه‌اندازی کردیم


راهی سپاهان شدم، سپاهان هنوز در دوچرخه‌سواری تیم‌داری نمی‌کرد و ما پایه‌گذار تیم دوچرخه‌سواری سپاهان شدیم. دو سال رایگان برای سپاهان رکاب زدم. از همان ابتدا با حسین ناطقی کار کردم در مسیر تمریناتم از مربیان مختلفی استفاده کردم. هنوز هم مربی من خارج از اردو حسین ناطقی است که برای من خیلی زحمت کشیده است. در سپاهان سال اول بخش کوهستان برای جوانان پا زدم و تیم را قهرمان کردم، بخش کورس جوانان را رکاب زدم و با تیم قهرمان شدیم. در بزرگسالان رکاب زدم و در سن ۱۵ سالگی مقام گرفتم. همین‌گونه ادامه دادم و در مسابقات ژاپن شرکت کردم و دو مدال نقره و برنز گرفتم. بعد از آن مرتب اردو، مسابقات و لیگ‌های مختلف یکی پس از دیگری داشتم.



رکورد ۳ کیلومتر ایران را دارم


یکی از بهترین عناوینی که دارم در ایران رکورد ۳ کیلومتری ایران است. رکورد قبلی اگر با رکوردهای جهانی مقایسه کنیم بین ۳۰ تا ۳۵ را می‌گرفت، اما رکوردی که من گرفتم همین‌الان جز پنج نفر اول است. در مسابقات آسیایی در دومین سال حضورم ۳ مدال طلا، نقره و برنز گرفتم و یک چهارمی. ۲۰۱۷ سال سخت و وحشتناکی را در هند داشتم. برای اولین بار در تاریخ عناوین قهرمان جهان و نقش زیادی در قهرمانی تیم داشتم. در تایم تریل انفرادی اجازه ندادند که شرکت کنم، می‌توانستم مدال بگیرم. بعد از آن در قهرمانی جهان در ایتالیا در بخش پیست جوانان پنجم و رنکینگ جهان دوم شدم. این اتفاق برای اولین بار در تاریخ دوچرخه‌سواری ایران بود، بعد از آن دیگر متأسفانه حمایتی نشدیم.

بودجه فدراسیون‌ها کارشناسی شده نیست

 

قراردادهای پایین انگیزه‌ها را پایین می‌آورد. ۲۰۱۸ به مسابقات میانمار رفتم برای کمک به تیم که مدال نگرفتم؛ اما در مسابقات بعدی که شرکت کردم برای مدال رفتم. در مسابقاتی که همه با ۴ نفر دوچرخه‌سوار شرکت می‌کنند ما تنها با دو نفر شرکت کردیم و توانستیم مقام خوبی به دست آوریم. کار سنگینی بود که از پَسِ آن بر آمدیم.


امسال خیلی مشکل بودجه داریم. نمی‌دانم وزارت ورزش بر چه اساسی به فدراسیون‌های خود بودجه می‌دهد. در دوچرخه‌سواری رشته‌های مختلفی داریم. دانهیل، کوهستان، کورس، پیست، تریال، بی ام ایکس و … و هر کدام از این‌ها دوچرخه خاص خود را می‌خواهد که فکر می‌کنم هر دوچرخه حداقل ۲۰۰ میلیون تومان است، دوچرخه‌ای که به روز باشد. چرخ و طوقه هزینه جدا می‌خواهد. اگر یک تیم ۴ نفره بخواهد در مسابقات شرکت کند، حداقل ۸۰۰ میلیون تومان هزینه دوچرخه می‌خواهد به غیر بودجه رفت و آمد و تغذیه و … من به تمام فدراسیون‌ها و رشته‌ها احترام می‌گذارم. همه برای کسب مدال تلاش می‌کنند. تجهیزات ما در هر رشته‌ای که داریم شاید دو یا چهار برابر بودجه دیگر فدراسیون‌ها هزینه می‌خواهد، یک سیم و روکش ساده دوچرخه ۳۰ میلیون است.


نوسانات ارزی به ورزشکاران آسیب می‌زند


دوچرخه‌ام را خودم بدون اسپانسر خریدم. سعی کردم تا جایی که می‌شود خودم هزینه کنم، البته سال قبل گرفتم و الان هیچ قدرتی برای خرید دوچرخه جدید ندارم. فکر می‌کنم بیش‌ترین ضربه‌ای که این تغییرات ارزی زده به ما ورزشی‌ها بوده است. قیمت یورو و دلار بالا رفته است، اما مبلغ قراردادها این تغییرات را در نظر نمی‌گیرد، بودجه باشگاه‌ها بسته به تغییرات ارزی نیست. یعنی تمام ورزشکاران چون به تومان قرارداد خود را می‌گیرند، ضرر می‌کنند. مثلاً اگر قبلاً ۷۰ میلیون قرارداد می‌گرفتم با ۲۰ میلیون آن یک دوچرخه می‌خریدم، خرج مکمل، کفش و حتی پس‌انداز هم داشتم. اما الآن با ۷۰ تومان شاید فقط بتوانم تنه دوچرخه را بخرم.


اداره کل از روش‌های تهدیدآمیز استفاده می‌کند


مسؤولان ورزشی استان از روز اول که وارد این رشته شدم هیچ‌گونه حمایتی نکردند، یعنی از هیچ‌کدام از ورزشکاران. ورزشکاری هم که می‌رود اداره کل و می‌گوید چرا حمایت نمی‌کنید، آقای سلطان حسینی و همکاران می‌گویند کار ما همگانی است، بخش حرفه‌ای را باید از فدراسیون بخواهید. یعنی این مساله چیزی شده برای توجیه کردن. اگر ببینند کسی سرو صدایی می‌کند از روش‌های تهدیدآمیز استفاده می‌کنند. اما خوب نمی‌دانند افرادی که در اداره کل هستند از قِبَلِ این ورزشکاران است که حقوق‌شان تأمین می‌شود. چقدر امتیاز استان اصفهان از طریق ورزشکاران در ارزیابی‌هایی که می‌شود بالا می‌رود. زمانی که ورزشکاران این‌قدر تلاش می‌کنند، باشگاه‌هایی چون سپاهان و ذوب‌آهن این‌گونه تلاش می‌کنند، اما اداره کل … چه بگویم.


ا گر امکانات داشتیم کولاک می‌کردیم


مسابقات آسیایی در سطح خوبی برگزار شد و به خاطر این که در سال توزیع و کسب امتیاز برای المپیک هستیم، سطح رقابت‌ها بسیار بالا بود. رقیبان من هم بسیار خوب بودند و با قدرت به میدان آمده بودند. کم و کاستی‌های زیادی در ورزش داریم. در مقایسه با آن کاستی‌ها و کسب نتیجه کم لطفی‌هایی به ما می‌شود. اگر امکانات داشتیم کولاک می‌کردیم. به نظرم نتیجه‌ای که به دست آمد غیرت خود بچه‌ها بود.


مربی ما طوقه عوض می‌کرد، ماساژ می‌داد


تیم ما کامل به مسابقات آسیایی نرفت، مربی تیم ملی در این رقابت‌ها خودش طوقه بچه‌ها را تعویض می‌کرد، ماساژ می‌داد و واقعاً باید از وی تشکر کرد که بدون هیچ چشم داشت و پاداشی برای تیم زحمت می‌کشید. من در تایم تریل مدال برنز گرفتم و محمد گنج خانلو در استقامت جاده طلایی شد. طلای محمد خیلی با ارزش است چراکه تمامی تیم‌ها با ترکیب کامل چهار نفره مسابقه دادند و ما با ترکیب دو نفره. در مقایسه با تیم‌های کامل تیم ما عملکرد خوبی داشت و بر آن‌ها غلبه کرد.

 

اگر حمایت شویم در المپیک خواهیم بود


با کسب این مدال و امتیاز آن شانس ایران برای حضور در المپیک بیش‌تر شد، امتیاز خوبی گرفتیم. من معتقدم اگر از دوچرخه‌سواری حمایت شود به راحتی سهمیه المپیک می‌گیریم. حتی اگر حمایت شویم و بودجه‌ها تأمین شود می‌توانیم در بخش پیست هم امتیاز بگیریم، اما این بودجه تأمین نمی‌شود. ما برای کسب سهمیه المپیک پیست باید در تمام مسابقات مهم که منجر به کسب امتیاز می‌شود شرکت کنیم تا بتوانیم برای اولین بار سهمیه المپیک بخش پیست را به دست آوریم. کسب این سهمیه اتفاق مثبتی است که متأسفانه مسؤولان کشور درکی از این اتفاق بزرگ ندارند…!


کار لژیونر شدنم درست شود مدیون فدراسیون خواهم بود


نخستین اولویت فدراسیون در حال حاضر یافتن یک تیم خارجی است تا بتواند ما را به عنوان لژیونر به عضویت این تیم‌ها در بیاورد. اگر بتوانند این کار را انجام دهند تا آخر عمرم مدیون فدراسیون هستم. رکاب زدن در یک تیم مطرح می‌تواند سطح فنی من را بالاتر ببرد. تیم خارجی خوب درآمد خوبی هم دارد. شنیده‌ام دو تیم از حضور ما استقبال کرده‌اند که امیدوارم این اتفاق خوب رخ دهد و بتوانیم راهی یک تیم خارجی شوم، البته که همیشه سپاهان در ذهنم خواهد ماند و اگر کمکی بتوانم انجام دهم برای دوچرخه سواری سپاهان و شهرم انجام می‌دهم.


ایرانی‌ها را در خارج کشور به دوپینگی می‌شناسند!

 

خارج از ایران تیم‌ها و باشگاه‌های خارجی نگرش و دید مثبتی نسبت به رکاب‌زنان ایرانی ندارند و همه را دوپینگی می‌دانند. متأسفانه خیلی‌ها از همین داخل کشور دوچرخه سواران ایرانی را دوپینگی معرفی کردند و گزارش‌ها اشتباه به فدراسیون جهانی می‌دهند و این جمله که "از ماست که بر ماست" کاملاً صدق می‌کند، در حالی که این طور نیست. در یک مسابقه از کل تیم‌ها یک تست می‌گرفتند از ترکیب چند نفره تیم ایران که مقامی هم نیاورده دو سه نفر تست دوپینگ دادند. ایرانی‌ها را در خارج کشور به دوپینگی می‌شناسند! در حالی است که رکاب زنان ما سالم رکاب می‌زنند، برخی کشورها بیش‌تر و بدتر از ما دوپینگ می‌کنند، اما هر جا اسم‌مان را برای شرکت در مسابقه‌ای رد می‌کنند، می‌گویند ایرانی‌ها مشکوک به دوپینگ هستند.


باید بتوانیم در تورهای مختلف شرکت کنیم


یک ورزشکار دوچرخه سوار با تمرین عادی و مسابقه داخلی نمی‌تواند به موفقیت برسد. در این فصل، اولین مسابقه ما شرکت در مسابقات قهرمانی آسیای ازبکستان بود. اما رقبا و آن‌هایی که با آن‌ها رکاب زدیم حداقل ۵ هزار کیلومتر در تورها پا زده بودند و بعد به مسابقات قهرمانی آسیا آمدند. ما هیچ مسابقه تدارکاتی را تا الآن نداشتیم. یک مسابقه تدارکاتی برای ما مانند یک دوپینگ مؤثر است. جای خالی مسابقات برای ما بسیار خالی است.


اگر مدال ما دیمی است شما هم بیاورید!


شنیدیم که گفتند مدال ما دیمی و شانسی بوده! خوب اگر بوده شما هم از این مدال‌های دیمی کسب کنید. زیر تیغ آفتاب و سرمای زمستان با حداقل امکانات رکاب زدیم و تمرین کردیم. با تمام کاستی‌ها این مدال‌ها را گرفتیم. به نظرم غیرت به خرج دادیم. همین مدال برنز من بعد از چند سال به دست آمد. مدال طلای گنج خانلو آن هم سال قبل از المپیک بسیار با ارزش است و نمی‌دانم آن‌ها چطور می‌گویند مدال ما دیمی بوده است!


تعامل سپاهان با خواهرخوانده‌های باشگاه می‌تواند کارساز باشد


ببینید سپاهان با باشگاه‌های مختلفی تعامل و خواهرخواندگی دارد، اگر بتواند این تعامل را در برگزاری اردوهای مشترک برای دوچرخه‌سواری ایجاد کند و دوچرخه‌سواران ما بتوانند از این امتیاز استفاده کنند همانند فوتبال افتخار آفرینی می‌کنند، راهکار و تحول خوبی برای جهش دوچرخه‌سواری اصفهان باشد. تورها و لیگ دوچرخه‌سواری ایران در حال جمع شدن است چندی پیش خبر فروش دوچرخه‌های یکی از تیم‌های لیگ برتری را خواندم این یعنی فاجعه.

 

دیدگاه‌ها