مصاحبه خواندنی با رئیس سابق کمیته انضباطی

به گزارش "ورزش سه"، و جالب اینکه از روی که از فوتبال رفته یک کلمه علیه اسماعیل حسن زاده رئیس فعلی کمیته انضباطی حرف نزد و به وعده ای که داده بود عمل کرد. بنابراین می توان گفت دکتر مجتبی شریفی متفاوت است. به شرطی بعد از سال ها دوری از فوتبال حاضر به گفتگو شد که سوالاتمان شخصی و مصداقی نبوده و نیت و تلاش برای بهبود سطح کیفی فنی و اخلاقی فوتبال باشد.

*در آستانه جدایی از فوتبال گفته بودید علیه رئیس بعدی صحبت نخواهید کرد و آراء وی را به چالش نخواهید کشید. به وعده خود عمل کردید! کمی عجیب بود بی تعارف!
از دیدگاه آموزه های دینی انسان ها از پرداختن به امور «مالایعنی»، آنچه در حوزه کار و مسئولیت نباشد نهی شده اند و بنده هم قبل از رفتن از کمیته انضباطی گفته بودم هر گز حاضر نیستم درباره فدراسیون فوتبال و هر یک از کمیته های آن اظهار نظر کنم، چون فاقد سمت بوده و سخن من رهاوردی جزء تفسیر ناروا و بی اثر در پی نخواهد داشت.

*خب حتما خبر دارید که علی کفاشیان ریاست فدراسیون فوتبال را به مهدی تاج واگذار کرده است؟
ضمن تبریک به ایشان که مدیری مهربان و دلسوز هستند آرزو دارم در انجام کارهایشان موفق باشند.

*سال های متمادی است که از فوتبال به دور هستید. طی این مدت چه می کردید؟
بارها در دوران حضور در کمیته انضباطی بیان کرده بودم که به پژوهش ، تحقیق و نگارش بیش از هر چیز علاقه دارم و حضور در کمیته انضباطی گذراست. پس از اتمام به تداوم علایق و وظایف ذاتی امر به شرحی که ذکر نموم مبدل و منتهی خواهد شد. اکنون تمام وقت خود را به تدوین و نگارش کتاب هایی در ابواب اعتقادی با رویکرد کامل به مکتب اهل بیت علیه السلام و نگارش کتاب های مرتبط با حوزه آسیب شناسی و آسیب زدایی از زندگی مشترک، سیره پیشوایان معصوم، مکارم اخلاق به ویژه تحلیل و رمز و راز دقیق اسرار کربلا اشتغال دارم و این فرصت مغتنم را حاضر نیستم با هیچ شی ء دیگری مبادله و معاوضه کنم.

*در دوران حضور در کمیته انضباطی نظریه جالبی داشتید البته بر خلاف ما فوتبالی ها. اینکه اشتباه داوری جزیی از فوتبال نیست!
هیچ گاه نمی توان خطا را جزء دانست زیر جزء هر شی ء برای آن شی ء ضروری و لازم است که اگر نباشد موجب ناقص شدنش می شود. چنانچه پا و چشم جزء بدن است و فقدان آن انسان را معلول و ناقص می کند در صورتی که خطای داوری ها اگر نباشد نه تنها فوتبال ناقص نشده بلکه به رشد و کمالش نزدیک تر می شود. پس بهتر است خطای داوری را عارضه و بیماری فوتبال دانست و با این طرز تلقی به معالجه و رفع آن همت گذاشت.

*در یکی از مصاحبه های خود گفته بودید خصوصی سازی فوتبال باعث بالا رفتن سطح کیفی بازی ها و جلوگیری از رشد تخلفات در فوتبال ایران خواهد شد! ادله شما چیست؟
اگر بودجه  منبع تامین فوتبال از منابع دولتی به منابع خصوصی تغییر شکل پیدا کند که راهکارهای فراوانی برای آن وجود دارد مدیر هر باشگاه حتی اگر به آموزه های دینی پایبند نباشد به منظور دفاع از منابع مالی شخصی خود با دلالی، تبانی و یا جذب بازیکنان و کادر فنی غیر کیفی یا ناکارآمد جلوگیری بعمل خواهد آورد. طبیعتا از هر رفتاری که موجب خشم هواداران تیم و یا کم شدن جاذبه آن در مسابقات فوتبال شود جلوگیری دوری خواهد کرد.بدین ترتیب سپردن باشگاه ها به بخش خصوصی موجب تلاش مدیران به منظور جذب کادر فنی و بازیکنان برتر و جلوگیری از هر گرونه روابط غیر فنی و یا ظهور و بروز اخلاق مضر به حال تیم، باشگاه و هوادار را در پی خواهد داشت که این امر به ارتقای کیفیت فوتبال انجامیده و محصول نیکوی آن در تیم ملی متبلور خواهد شد.
البته عقد قرارداد حرفه ای هم می تواند به بهبود سطح کیفی بازی ها منجر شود!

*قرارداد حرفه ای! تعریف آن از نظر شما؟

بارها در زمان کمیته انضباطی متذکر شده بودیم که می باید متن قرارداد به طور شناور و با رعایت کف و سقف تدوین شود. مثلا برای بازیکنی به نام ایکس سقف حداکثر یک میلیارد تومان در نظر گرفته شود و کف حداقلی 300 میلیون تومان. اگر بازیکن در تمرینات حضور مستمر و موثر داشته باشد و متناسب با پست بازی اش اعم از دفاع یا حمله خلق موقعیت نموده و یا موقعیت خلق شده از سوی تیم رقیب را خنثی کند و اموری از این دست به ازای فعالیت های مثبت مبالغ خاص بر کف قرارداد افزوده شده و ضمن ایجاد انگیزه بازی بهتر و برتر امکان دریافت حداکثر سقف قرارداد برایش فراهم شود و الا عدم حضورش در تمرین و تاثیرگذاری اش در خلق موقعیت یا خنثی نمودن موقعیت تیم رقیب و یا موجب شکست تیم خودی شدن مانع از برخورداری او از مزایای سقف حداکثری شود و به اعطای حداقل قرارداد یا کف آن اکتفاء شود.

*در همه این سال ها با همه محرومیت های انضباطی اعمال شده به نظر می رسد تکرار تخلفات را دستاورد داشته ایم! چرا؟
علت عدم تاثیر گذاری محرومیت ها در رفتارها محصول عوامل گوناگون است که می باید مورد بررسی مفصل قرار گیرد. برخی از موارد مهم عبارتند از عدم تاثیر گذاری محرومیت در اصلاح اندیشه و فکر بازیکن و یا داور محروم شده، چرا که اگر اندیشه غلط و فکر نادرستی که بر فرد حاکم باشد پس از رفع محرومیت آن فکر رفتار نادرست دیگری را تولید خواهد نمود. از سویی محرومیت بازیکن به ویژه در موارد جریمه نقدی یا محرومیت از حضور در میادین اگر همراه با کسر مبلغ قرارداد به عنوان تنبیه فرد خاطی همراه نباشد با توجه به اینکه اکثر باشگاهها مستقیم یا غیر مستقیم دولتی اداره می شوند ضرر و زیانش به جای فرد منابع دولتی را می گیرد و از این نظر نمی تواند اثر مطلوبی در مسیر رفع خطا از خاطی داشته باشد. بهر حال خلاء اصلاح اندیشه و فکر امری روشن بوده که می باید زمینه های آن از جوانب گوناگون ظهور و بروز یافته و تغییر و تحول رفتار را در پی داشته باشد.

*متاسفانه در فوتبال ما گاها نه اخلاق دینی رعایت می شود و نه اخلاق حرفه ای؟ در صورتی که در فوتبال حرفه ای اخلاق حرفه ای را سفت و سخت می گیرند!
اخلاق دینی در حقیقت امور شایسته ای است که از سوی آموزهای دینی مورد تاکید قرار گرفته و فرد مکلف به انجام آنها نیست اما اگر اخلاق دینی را رعایت کند سزاوار ستایش خواهد بود اما اخلاق حرفه ای که مجموعه تکالیفی است که در هر شغلی صاحبان آن  شغل به رعایتش موظف بوده و در صورت عدم رعایت سزاوار کیفر و برخورد مناسب با نوع تخلف خواهند بود. در این مورد اصولا فرقی بین انسان متدین یا غیر متدین وجود نداشته و همه به اعتبار شغل به وظایف ناشی از حرفه و کار خود موظفند مانند پزشکی که مکلف است با رعایت هزینه و مخاطره کمتر به معالجه بیمار بپردازد و اگر معالجه موثر نبود معالجه های پرهزینه و پر مخاطره تر را به تدریج درباره بیمار بکار گیرد و الا بر خلاف اخلاق حرفه ای شغل پزشکی قدم برداشته است.

*ممنونیم از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید.
خواهش می کنم و برایتان آروزی موفقیت دارم.