کد خبر : 1429200 | 02 مرداد 1396 ساعت 12:25 | 53.4K بازدید | 14 دیدگاه

از بیست سال پیش تا امروز؛ با افتخار

چهل سالگی مبارک آقای مهدوی کیا

جوانی که همزمان در تیمهای جوانان، امید و بزرگسالان بانک ملی بازی می کرد و در یک روز بدون خستگی حتی سه بازی هم برای تیم هایش انجام می‌داد، امروز چهل ساله شده است.

چهل سالگی مبارک آقای مهدوی کیا

به گزارش "ورزش سه"،  چهل سالگی همیشه در فرهنگ‌های مختلف سنی خاص و ویژه بوده است و مهدوی‌کیا نیز در آستانه قدم گذاشتن به دهه پنجم زندگی‌اش باید تکلیف خود را در زمینه‌ی حرفه‌اش که فوتبال است مشخص کند. اینکه می‌خواهد مدیر این فوتبال باشد یا مربیِ آن.

 

مهدی مهدوی‌کیا  بیست سال پیش در تیم ملی ایران چهره شد. قبل از آن آن‌هایی که فوتبال باشگاهی تهران را دنبال می‌کردند، او را در بازی‌های بانک ملی می‌دیدند و به استعداد او واقف بودند.  امیر عابدینی او را از زمین‌های بانک ملی به پرسپولیس فراخواند و استانکو مربی کروات استعدادهای نهفته با انتقال او از خط حمله به وینگر راست تیم او را بارور کرد. این مربی نقش غیرقابل انکاری در ارتقای بازی مهدوی‌کیا داشت. قبل از استانکو مربیان ایرانی بیشتر از او در خط حمله استفاده می‌کردند اما این استانکو بود که راه استفاده از سرعت او را به همه نشان داد.  در اوج جوانی در جام ملتهای آسیا ۱۹۹۶ برای تیم مایلی کهن دو بازی انجام داد و وقتی نعیم سعداوی به دلیل محرومیت نتوانست در پیستون راست تیم ملی به میدان رود، اقبال به او رو کرد و در تیمی که خط میانی و حمله‌اش در قرق بازیکنان بزرگ و با تجربه بود، به میدان رفت. در اولین بازی ایران در مقدماتی جام‌جهانی در دالیان چین با نبوغ و تکنیک خود گره از بازی گره خورده ایران گشود وقتی که یک تنه به صف مدافعان چینی زد و با جا گذاشتن آنها بازی را مساوی کرد و تیر خلاصش را لحظاتی بعد با شلیکی مهیب و عجیب از فاصله‌ای چهل متری بر پیکر چینی که ادعای نباختن در دالیان را داشت وارد کرد. چند ماه بعد او ستاره اصلی پرسپولیس بود و وقتی که به دلیل مصدومیت نتوانست پرسپولیس را در نیمه‌نهایی جام باشگاه‌های آسیا همراه کند، مقامی بهتر از چهارمی عاید پرسپولیس نشد. پرسپولیسی که در بازی‌های منطقه غرب با گل مهدوی‌کیا الهلال را برده بود در بازی رده‌بندی بدون مهدوی‌کیا مغلوب الهلال  شد تا سرمربی وقت پرسپولیس علت این نتیجه را در اختیار نداشتن مهدوی‌کیا عنوان کند. با برطرف شدن مصدومیتش در جام جهانی ستاره شماره یک ایران شد آن هم وقتی مدافعان قدرتمند و مغرور یوگسلاوی را عاصی کرد و چاره ای جز خطا برای آنها نگذاشت. به آمریکا تیر خلاص را زد و مدافعان آلمانی را با سرعت خیره کننده خود آزار داد. گل دوم ایران را در بازی با آمریکا به ثمر رساند و در بازی با آلمان نیز فاصله چندانی با باز کردن دروازه کوپکه نداشت. هنوز حسرت آن سر توپی که در نزدیکی شش قدم آلمان زد و کوهلر آلمانی را محو کرد در ذهن مانده است. چرا که در آخرین لحظات توپ به پای خودش برخورد کرد و نتوانست دومین گلش را در جام جهانی به ثمر برساند. پس از جام‌جهانی تاتنهام حاضر شد برای او چهار میلیون دلار پرداخت کند اما برخی مسائل مانع انتقالش شد تا چند ماه پس از جام‌جهانی را همچنان در پرسپولیس بازی کند. با برطرف شدن مشکل سربازی‌اش در سال ۷۷ راهی بوخوم شد و پس از یک نیم‌فصل بازی در این تیم در سال ۷۸ پیراهن هامبورگ را به تن کرد تا مسیری پر افتخار را با این تیم طی کند. او در هامبورگ محبوب‌ترین بازیکن بین هواداران این تیم شد و ما ایرانی ها به عشق شنبه‌هایی که پخش مستقیم بازی هامبورگ، صدای «میدی میدی» آلمانی‌ها را از هامبورگ به ایران می‌آورد هفته را سر می کردیم. بازی‌های درخشانش در هامبورگ باعث شد تا یکی از بازیکنان تیم منتخب تاریخ این باشگاه شود. او یک‌بار نیز در تیم منتخب فصل بوندس‌لیگا قرار گرفت و عنوان بهترین پاسور این لیگ را بدست آورد. مجموع این افتخارات او را در سال ۲۰۰۳ به عنوان مرد سال آسیا نیز رساند.

 

1128388

 

مهدی مهدوی‌کیا که با آن فرارهایش در داخل زمین یک استادیوم را نیم‌خیز می‌کرد، در نهایت با لباس تیم محبوبش از فوتبال خداحافظی کرد . اما او در سالهای آخر برای رسیدن به این پیراهن بی حرمتی های زیادی دید. مجبور شد در استیل آذین و داماش بازی کند تا بلاخره به پیراهن تیم محبوبش رسید. او به پرسپولیس بازگشت تا بار دیگر به بازیکنان و هواداران جوان یادآوری کند که پیراهن این تیم چه ارزشی دارد و نشستن روی نیمکت آن حتی برای بازیکن پر افتخاری چون او چه افتخاری است. چهره خوشحال او در اولین تمرینش با پرسپولیس پس از بازگشت از اروپا نشان از عشق بی حد و مرزش به پیراهن تیمی داشت که از بچگی عاشقش بود. در نهایت نیز حضور مجددش در پرسپولیس با یک خاطره خوش از دربی سال ۹۰ و یک خاطره تلخ به خاطر نحوه‌ی خداحافظی‌اش همراه شد. خداحافظی غریبانه او در فینال جام‌حذفی مقابل سپاهان دل همه هوادارانش را به درد آورد و بر محبوبیتش افزود.

 

شبی که روبروی دوربین عادل فردوسی‌پور چشمانش تر شد نشان داد که چه قلب پاک و چه نجابتی دارد. نجابتی که باعث می‌شد حتی اسطوره‌ای چون او بر علیه مربی جوان تیمش شورش نکند و بی‌صدا ساکش را بردارد و برود.

 

مهدوی‌کیا در شرایطی که اکثر همبازیان او به دنبال نشستن روی نیمکت تیم‌های لیگ برتری هستند، یک آکادمی حرفه‌ای فوتبال برای کودکان محروم و مستعد این فوتبال راه‌اندازی کرده که همین موضوع وسعت فکری و ابعاد شخصیتی متفاوت او را با عموم فوتبالیست‌های ایرانی نشان می‌دهد. هر چند او هنوز به اندازه وحید هاشمیان در گذراندن دوره‌های مربیگری جدیت به خرج نداده اما در این زمینه از بسیاری از مربیان شاغل در فوتبال ایران و همدوره‌ای‌هایش جلوتر است. ضمن اینکه او علاقه و استعداد خاصی در زمینه مدیریت ورزشی نیز دارد و می‌توان مطمئن بود با آن خوی و فرهنگ سخت‌کوشانه‌ و برنامه‌محوری که از آلمانی‌ها فرا گرفته حتما در این زمینه موفق می‌شود.

 

مهدی مهدوی‌کیا یک جنتلمن به معنای واقعی کلمه و اسطوره‌ی بی چون‌ و چرای فوتبال ایران است. مبارکش باشد چهل سالگی‌اش.

 

حجت شفیعی

دیدگاه‌ها