کد خبر : 1463212 | 01 مهر 1396 ساعت 20:33 | 501.8K بازدید | 0 دیدگاه

اختصاصی "ورزش سه" - سکوت مجتبی جباری شکست

ناگفته‌های شماره هشت از سه ماه سخت با استقلال

مجتبی جباری در بازگشت به فوتبال ایران درباره اتفاقات اخیر باشگاه استقلال مسائل مختلفی را مطرح کرد.

ناگفته‌های شماره هشت از سه ماه سخت با استقلال

به گزارش "ورزش سه"، مجتبی جباری در آغاز لیگ هفدهم بعد از چهار سال دوری به فوتبال ایران بازگشت. هافبک محبوب هواداران استقلال که نقش پر رنگی در موفقیت های این تیم در دهه هشتاد و نود داشت و همواره یکی از بهترین های این تیم بود. هر چند جباری خودش را بازیکن خاصی نمی داند و عقیده دارد که تنها "خود"ش است؛ اما دقایقی بعد از پا گذاشتن به منزل شخصی او متوجه می شوید که با چهره ای متفاوت از اکثریت بازیکنان فوتبال ایران رو به رو شده اید. در و دیوار خانه جباری بر خلاف بسیاری از همبازیان او با تابلو های یادگاری از دوران ورزشی پر افتخار جباری پر نشده و خانه تا پیش از شروع مصاحبه با صدای موسیقی سنتی تزیین شده است. مشروح صحبت های مجتبی جباری با "ورزش سه" در ادامه می آید:

 

مهدی یزدانی خرم -نشستن کنار مجتبی جباری برای من که فارغ از کار ادبی و نویسنده گی ام عاشقِ استقلال، تاریخ  و آدم های اش هستم یک اتفاق جذاب است. مجتبی متفاوت است با بسیاری فوتبالیست های ایرانی و همین دوستی ما را رقم زده است. این گپ و گفت زمانی انجام شد که هر دو تازه کار نمایشِ «پچ پچ هاهای پشت خط نبرد» را دیده بودیم...زمانی که رفتارهای مدیرعامل عجیب استقلال جباری را که یکی ازفصل های آرام اش را می گذارند از تهِ جان رنجاند...ما روبروی هم نشستیم. او در مقامِ ستاره ی استقلال و من در جایگاه یک هوادار استقلال... تجربه ای منحصر به فرد برای من که اصولا نگاه ام متفاوت است با دوستان ورزشی نویس. از استقلال حرف زدیم و او حرف زد از راه رفته و رفتاری که با این باشگاهِ نخبه پسندِ کهنسال انجام می شود. پسرِ صریحِ استقلال نه دلخوش به انبوه گل ها و پاس گل های اش در دربی هاست  نه القابی که برای اش ساخته اند... او نگران مفهومِ از دست رفته ای به نامِ «باشگاه» استقلال است...صریح حرف زد. مثل همیشه... و من امیدوارم بخش کوچکی از  این حرف ها شنیده شود حداقل مگر کسی دیگر برای نتایجِ این تیم در جوانی بی  جان یا کم نفس نشود...

 

 

*از فوتبال لذت نمی بردم و خسته شده بودم!

سوال: به عنوان یک داستان نویس رو به روی شما هستم و این موضوع عجیب نیست زیرا یک فوتبالیست خاص هستی و به علاقه ات به سینما، ادبیات، هنر و تئاتر شهره ای. به استقلال برگشتی و همه طرفداران جوان و سن و سال دار تر خوشحال شدند. چی شد که به استقلال برگشتی؟

خیلی مردد بودم که به استقلال برگردم و نمی دانستم بازگشت به استقلال تصمیم درستی است یا نه. یک زمانی از فوتبال ایران به دلیل مدیریت، کمبودها و ضعفها خسته و دلزده شده بودم. اینها باعث شد تا خیلی زودتر از زمان موعود به فکر خداحافظی باشم زیرا از فوتبال لذت نمی برم و خسته شده بودم. حتی به سپاهان رفتم و در آن لحظه جام جهانی مهم نبود اما زمانیکه به فوتبال قطر رفتم همه چیز برای من تازه بود و فکر می کردم ابتدای راه هستم. چهار سال خوب در قطر داشتم. خیلی برای من سخت بود وقتی بازیکنان استقلال می گفتند اتفاقات خوبی نیفتاده و چیزی تغییر نکرده است. با این وجود اما دوست داشتم یک بار دیگر محیط پر هیجان فوتبال ایران را تجربه کنم. جلب حمایت تماشاگر استقلال چیزی نیست که یک بازیکن به راحتی از کنار آن عبور کند. در فوتبال قطر سکوت و آرامش هست. بازیکنان بزرگ می آیند اما همه چیز مانند شرایط تمرینی است و در ورزشگاه تنها با لباس شماره دار و رسمی مسابقه داریم و هیجانی نیست. آمدم به استقلال تا به این تیم کمک کنم. با بزرگترهای استقلال قبل از بازگشت صحبت کردم و احساس کردم حضورم به این تیم کمک می کند.  به دلیل شرایط سنی و بدنی، بحثی برای کردن نداشتم و فکر می کردم می توانم با تجربه ام به تیم کمک کنم اما تا اینجای فصل نتایج خوبی کسب نکردیم.

 

سوال: چوب صراحت خود را می خوری. یاغی هستی، نارضایتی داری، خواسته های زیادی از یک باشگاه داری. به عنوان یک فردی که بیرون می نشینم، شنیدم جباری خواسته زیادی دارد و شرایط فوتبال را در نظر نمی گیرد و می گویند صراحت لهجه تو مدیران را ناراحت می کند. چه شد که این صراحت لهجه پیدا شد؟

من فقط چیزهایی که می دیدم را مقایسه می کردم. امکانات ایران شبیه هیچ کجای دنیا نبود. ما تماشاگرانی داریم که بزرگترین امتیاز ما هستند و فوتبال را زنده می کنند و رو به جلو نگه می دارند اما امکانات برای تیم های بزرگ مانند استقلال خیلی کم و محدود است. نحوه مدیریت و امکانات خوب نیست. می گویند توقع من بالا بوده اما من در این سالها دنبال حداقل ها بودم. امسال هم که آمدیم فصل را شروع کنیم، با مهدی رحمتی، خسرو حیدری، پژمان منتظری و علیرضا منصوریان به دفتر توفیقی رفتیم و با افتخاری جلسه ای داشتیم تا درباره تیم حرف بزنیم. همه ما 4 نفر می خواستیم به تیم کمک کنیم. درباره بحث های مالی حرف زدیم و یک سری حداقل ها را می خواستیم و به آنها زمان دادیم اما آنها انجام ندادند. نمی شود یک تیم با این قدمت و سابقه زمین تمرین نداشته باشد. ما در این سالهایک قدم جلو نرفتیم و پسرفت کردیم. ما گفتیم درگیر یخ ساز هستیم و هنوزیخ قالبی سر تمرین می آورند. مشکل سلفن، نایلون و روغن برای ماساژورهاداریم. اینها حداقل های فوتبالی است و خنده دار است که من مطرح می کنم. وقتی مطرح شد، اینها خندیدند و فکر می کردند تا فردا مهیا می شود اما این اتفاق نیفتاد و این مشکلات تا امروز با استقلال است. بعد از سه ماه که از شروع فصل گذشت، هفته قبل به بازیکنان پول دادند. در این مدت بازیکنان در تنگنا بودند و اذیت می شدند و به آنها فشار آمد. من فقط ناراحت این هستم که شاید بگویند توقع ما زیاد است و دنبال اتفاقات بزرگ هستیم اما می خواهم بگویم مشکل استقلال، مشکل مربی و مدیر نیست. اینها تاثیر دارند اما هر مربی، حتی مربی بزرگ دنیا هم بیاید، از بزرگی، هوادار و قدمت می گوییم اما اگر بخواهیم باشگاه را نشان بدهیم، هیچی نداریم. زمین تمرین نداریم. شایدیک زمین کرایه کنند اما با یک زمین مگر می شود؟ فوتبالیست باید دریک زمین تمرین کند و پایه ها نیز باید همین شرایط را داشته باشند. ما خیلی مشکل داریم. من امسال اصلا حرف نزدم و هدف کمک کردن بود و سعی کردیم کمک کنیم. بازیکنان جوان می آمدند و صحبت می کردیم اما مشکلات خیلی زیاد شد. در جلسه ای که افتخاری سر تمرین آمد و درباره پول حرف زدیم، من این صحبتها را به ایشان گفتم. الان هم اگر می گویم چون من را از تیم بیرون گذاشتند. مردم باید بدانند خواسته من چی بود و چرا در کنار تیمم نیستم.
من اینها را در جلسه خصوصی بازیکنان با مربیان و مدیرعامل گفتم. من گفتم دیرتر از این نمی شد به تیم پول بدهیم. بازیکنان تازه وارد مشکل تهیه غذا داشتند و از بزرگترهای تیم پول می گرفتند تا غذا خرید کنند. من گفتم از بعد از جلسه تا به امروز، 2-3 ماه نبودید و کنار تیم حضور نداشتید. حداقل هایی که گفتیم مانند یخساز و نایلون اصلا فراهم نشد. شما بیاید از سرویس بهداشتی استفاده کنید و ببینید در شان ما هست؟ من این صحبت ها را مطرح کردم و گفتم که اینقدر این پرداخت ها دیر شده که بچه ها به شوخی می گیرند و هر روز می گویند امروز یا فردا دیگر پرداخت می شود. اینها موضوعاتی بود که به منصوریان و تیم کمک می کرد. گفتم به آنها شما مدیرعامل یک تیم فوتبال شدید و  این تیم یک تیم فوتبال است و ما زمین فوتبال نداریم. علت مصدومیت ها را گفتم که زمین بد است و می تواند عمر بازیکن را بالا ببرند. تعداد کمی از فوتبالیست ها در فوتبال ایران تجربه زمین خوب را داشتند. در قطر با تیم الاهلی در زمین خوب تمرین می کردیم و اگر یک روز در زمین سفت می رفتیم و تمرین می کردیم، همه شکایت می کردند. در ایران اما زمین همیشه بد است و بازیکن نمی تواند تمرین اضافه کند زیرا زمین را بر اساس ساعتی که خالی است به ما می دهند. زمین 2 آزادی را بعد از ظهر کرایه می دهند و در دیگر زمان ها بقیه تیم ها در زمین حضور دارند. بعضی وقتها ما منتظر می شویم تا تمرین یک تیم تمام شود. من این مشکلات را گفتم و ایشان در اولین فرصت به جای اینکه مشکلات را برطرف کنند، تلاش کردند تا من را کنار بگذارند تا عمر مدیریت خود را بالا ببرند.

 

 

 

*بازیکنان در ارمنستان دلار و یورو دادند تا در سالن غذاخوری و آنالیز باز شود

سوال: وضعیت ورزش شبیه وضعیت هنر است. یک هیاهوی بیرونی دارد. در هنر فرهادی می درخشد اما روند وجود ندارد. شبیه به فوتبال است. سومین تیم پرافتخار آسیا، مدیرش با شما لج کرده است تا به روند خود ادامه دهد؟

دقیقا همین اتفاق افتاد. شاید ایشان بر جو حاکم بر استقلال و محبوبیت بازیکنان اطلاع نداشتند و این تصمیم را گرفتند زیرا ایشان دلیل دیگری نداشتند. من به ایشان گفتم این رختکن حتی وسایل سرمایشی مانند کولر و پنکه ندارد و  حداقل این است بچه ها دفعه بعدی در جلسه با شما عرق نریزند و یک کولری باشد تا شرایط خوب باشد. این شرایط اصلا در شان انسان نیست.
من گفتم خجالت می کشم در رختکن کنار بازیکن جوان لباس عوض کنم زیرا این بازیکن با تصویری از استقلال به این تیم می آید و فکر می کند به همه رویاهایش رسیده است. این امکانات، محل دوش گرفتن و تمرین در شان باشگاه بزرگ استقلال نیست. بزرگی استقلال این است که وقتی در شهرستان می رویم، غافلگیر می شویم. مردم و هواداران ساعتها در هتل، فرودگاه و ورزشگاه انتظار می کشند. استقلال تا این اندازه برای مردم مهم است، چرا برای مسئولان مهم نیست؟ دوست دارم از این فرصت استفاده کنم و بگویم که تیم استقلال می خواهد باشگاه باشد. چند زمین تمرین، باشگاه بدنسازی، استخر و غیره  که لازمه باشگاه ورزشی است، را داشته باشد. همه جای دنیا این موضوع رعایت می شود. تیم هایی که اصلا تماشاچی ندارند، این امکانات را دارند اما چرا استقلال ندارد.
دوست دارم در مورد اردوی پیش فصل در ارمنستان حرف بزنم. تیم این اندازه بازیکن خریده و برای فصل آماده می شود. ارمنستان از ما ضعیف تر است اما  چند زمین تمرین خوب در این کمپ وجود دارد. با این وجود اما مدیران با خودشان پول نداشتند و این شرایط خیلی بد بود. خیلی بد است که از بازیکن استقلال می پرسند شما چند دلار و یورو دارید؟ از بازیکن استقلال خواستند که پول بدهد و تعدادی از بچه ها که پول داشتند، دادند. در سالن غذاخوری را بسته بودند و اجازه نمی دادند که از سالن آنالیز استفاده کنیم. قبل از جلسه پول ها را بردیم و پول دادیم تا از امکانات استفاده کنیم. یکی دو مرتبه به تیم استراحت دادند اما کسی برای استراحت بیرون نمی رفت. بازیکنان جوان که تجربه سفر خارجی کم داشتند از هتل بیرون نمی رفتند و نمی توانستند خرید کنند زیرا حتی پول تو جیبی هم نداشتند. باشگاه برای بازیکنان پول تو جیبی در نظر نگرفته بود و بازیکنان بزرگ تیم به دیگر بازیکنان پول قرض می دادند. همه این مشکلات را نمی گویند تا تیم حاشیه دار نشود. حضور مربی و بازیکن در کوتاه مدت مسکن می شود اما چون هدف گذاری در بلند مدت نیست، باشگاه استقلال به اهداف خود نمی رسد.


سوال: از منصوریان حمایت کردید؟ هواداران در صفحات مجازی بعد از بازی سایپا که حمایت کردید، می گفتند جباری که همیشه صریح بود و کریمی را فقط قبول داشت چرا از منصوریان حمایت کرد؟
من شاهد بودم که کادرفنی در بحث فنی تلاش زیادی انجام می داد و با علاقه و عشق کار می کردند. به بازیکنان نزدیک بودند و تلاش می کردند هر چه دارند آموزش بدهند. جوان بودند و فوتبال روز دنیا را می شناختند. تمرینات استقلال به روز بود و دوست داشتم از این گروه حمایت کنم زیرا می دیدم منصوریان بیش تر از وظیفه تلاش می کند. برای تغذیه بازیکنان آشپز می آورد، با یک شرکت برای لباس سفرها صحبت می کرد. منصوریان یک استقلالی تمام عیار بود و خیلی استقلال را دوست دارد. همه چیز را برای این تیم می خواست. با همه وجودش مربی گری را دنبال می کرد. هیچوقت فشار نتیجه نگرفتن را به بازیکنان انتقال نداد و هیچوقت تشر نمی زد و همیشه با امیدواری حرف می زد. هواداران استقلال باید بدانند فشار روی بازیکنان و کادرفنی زیاد است. اگر کسی درک کند، برای یک باخت تا این اندازه سریع انتقاد نمی کند و بازیکنان و مربیان را تحت فشار قرار نمی دهد.

 

*منصوریان از مربیانی که استقلال را قهرمان کردند چیزی کم نداشت

سوال:  از باب فنی منصوریان را قبول داشتی؟ بازی مالکانه را پیش کشیدی و منصوریان تکرار کرد. منصوریان اتلتیکویی بود و ضد حمله بود در فصل قبل. با تمام حاشیه ها منصوریان می توانست نتیجه بگیرد و تماشاگران زود واکنش نشان دادند؟
الان دوست ندارم راجع به آقای منصوریان حرف بزنم زیرا نتایج بد اتفاق افتاده و هواداران راضی نبودند و حق داشتند. منصوریان به عنوان یک مربی استقلالی تمام تلاش خود را برای نتیجه گرفتن انجام داد. شبانه روز کار می کرد و زندگی شخصی او دچار اختلال شده بود زیرا می خواست استقلال را به جایگاهی برساند. خیلی ایده ها برای این کار داشت. بعضی وقتها تعداد مصدومان زیاد باعث شد کمکی به تیم نشود. شاید اگر ما در یکی از بازی های ابتدایی لیگ گل زودهنگام می زدیم، شرایط بر می گشت. منصوریان مانند همه مربیان یک سری اشتباهات داشت اما وقتی نتیجه نمی گیرد، این اشتباهات بزرگتر می شود. دوست داشتم ایشان و گروه جوانشان نتیجه بگیرند. دوست داشتم بیشتر به آنها کمک کنم زیرا تفاوت زیادی داشتند. من طرفدار مربی جوان و به روز هستم. فاصله درک فوتبالی آنها با بازیکنها نزدیک است و می توانند تعامل کنند. اما متاسفانه الان به هزار و یک دلیل این اتفاق نیفتاد. دوست دارم امشب درباره بحث مدیریتی و امکانات صحبت کنم که هیچ وقت در خور شان نیست و نمی دانم تا چند سال دیگر ادامه پیدا می کند.

سوال: منصوریان انسان خوبی بود یا توانایی فنی هم داشت؟
منصوریان خیلی مربی خوبی بود. از مربیان قبلی که موفق می شدند، چیزی کم نداشت. تمرینات بهتری داشتیم و به روز تمرین می کردیم. ایشات جز مربیان الیت آسیا بود. جز معدود مربیانی بود که برای یک دوره انتخاب شدند. منصوریان در تیمی که حرفه ای بود، می توانست موفق باشد. ضمن اینکه شانس مهم بود. بدشانسی و مصدومیت گریبان ما را گرفت. اگر در یک بازی اول فصل گل زود هنگام می زدیم، اتفاقات اینگونه رخ نمی داد. فیروز کریمی می گفت اگر لیگ از اول استارت زده شود، نتایج عوض می شود و بالا و پایین جدول تغییر نمی کند. منصوریان مربی خوبی بود و در آینده ثابت می کند. امیدوارم در شرایط بهتر به استقلال بازگردد.

 

*باشگاه در اختیار تماشاگران باشد تا پیشرفت کند

سوال: چگونه درست می شود؟ دولت باید عقب نشینی کند؟
مسلما همینطور است. اگر دولت این وظیفه را بر عهده دارد که استقلال را داشته باشد، باید بدهی آن را بدهد. دولت باید امکانات اولیه یک باشگاه ورزشی با این میزان طرفدار را درست کند. نتایج این تیم به گوش رئیس جمهور می رسد و خیلی مهم است. چرا هیچکس حرکت مثبتی انجام نمی دهد؟ چرا امکانات اولیه و زمین تمرین ندارند؟ باید چند زمین فوتبال داشته باشیم. حتی اگر این پول در اختیار یک مدیر قرار بگیرد، این مدیران درکی از زمین و سالن وزنه ندارد. نه می بینند و نه اهمیت می دهند و نه می خواهند به روز باشد. می آیند حواشی را بپوشانند و می خواهند کمبود امکانات خودش را نشان ندهد. من یک جلسه تمرین تیم جوانان استقلال را دیدم و شرایط واقعا اسفناک بود. زمین بسیار بد مصنوعی که شبیه به موکت بود در اختیار این تیم قرار داشت. بازیکنی که به استقلال می آید، همه سختی ها را پشت سر گذاشته است. شرایط بد تمرینی، امکانات و شرایط مالی را از پشت سر گذاشته است. به استقلال رسیده تا درآمد داشته باشد و با امکانات پیشرفت کند تا به تیم اروپایی و تیم ملی برود. نمی شود که اینجا هم  شروع مشکلات باشد. اینکه بازیکن می خواهد دو جلسه تمرین کند اما زمین ندارد و می خواهد سالن وزنه داشته باشد مشکل بزرگی است.
بازیکن شهرستانی را کجا اسکان می دهیم؟ بازیکنهای شهرستانی ما برای تهیه مسکن درگیر پول پیش هستند. نمی توانند جای با کیفیت اجاره کنند. از فوتبالیستها این استنباط می شود که زندگی خوب و لوکسی دارند اما به جز یک تعداد محدود، اینگونه نیست و برای ما مالیات های سنگین به این قراردادها می بندند. در ازای مالیات چه امکاناتی به ما می دهند؟ نه بیمه داریم و نه باشگاه از ما حمایت می کند. خیلی از بازیکنان استقلال بعد از قهرمانی دنبال گرفتن پول خود از این باشگاه هستند. این باشگاه یا باشگاه های دیگر اجازه دارد همه بدهی ها را فراموش کند و کمیته انضباطی یا هر نهاد دیگری اجازه می دهد این باشگاه با بدهی و مدیریت ضعیف باز هم بازیکن بگیرد. این بازیکنان با مرور زمان شبیه بازیکنان قدیمی می شوند. اینها مشکلات بزرگی است. اگر باشگاه استقلال در اختیار تماشاگران و مردم قرار دهد، اتفاقات خوبی می افتد.

 

 

*زمین تمرینی برای استقلال یک رویا است

 

سوال: چرا به بخش خصوصی نمی دهند؟ من متوهم نیستم اما انگار می خواهند استقلال نتیجه نگیرد. از این تفکر بدم می آید اما در حال تسلیم شدن برابر این تفکر هستم. هیات مدیره و مدیرعامل بی کفایتی در استقلال. دلیل چیست که واگذار نمی شود؟
واقعا نمی دانم که چه چیزی در فکر آنها می گذرد که این اتفاق رخ نمی دهد. یک الگویی در سطح دنیا هست و باید آن را دنبال کرد. اگر می شد تیم بزرگ را بدون امکانات ساخت، تیم های بزرگ دنیا احمق نبودند که این اندازه هزینه کنند. انتظار من این است که در یک سال، اتفاق رو به جلو بیفتد. الان زمین تمرینی یک رویا است. نمی توانم تصور کنم چرا استقلال با یک استادیوم قرارداد می بندد که تمرین کند و باید در مجموعه انقلاب وزنه بزند. چرا منصوریان باید وسایل بدنسازی بخرد تا بازیکنان  قبل و بعد از تمرین استفاده کنند؟ اگر یک مربی مسائلی را می خواهد، خودش باید هزینه کند و این موضوع از مربی انرژی می گیرد. بازیکنان نگاه منفی پیدا می کنند. فوتبال در دنیا با سرعت زیادی پیشرفت می کند و فاصله ها در حال زیاد شدن است و مردم از این موضوع ناراحت هستند. مردم از اتفاقات برنامه 90 ناراحت هستند و همه در مدت زمان یک ساعت از فضای فوتبال متنفر شدند. ما هر روز این افراد را می بینیم و درگیر آنها هستیم. با این افراد قرارداد می بندیم و ببینید که چه فضای مسمومی هست. تماشاگر استقلال نباید دنبال مدیر و مربی باشد. باید یک باشگاه از دولت بخواهد. باید زمین تمرینی بخواهد که هر مربی آمد، در اختیار او قرار دهد. اگر در قطر ژاوی می آید چون زمین تمرین و امکانات پزشکی وجود دارد و او را ساپورت می کنند.


شما ببینید چپاروف کاپیتان تیم ملی ازبکستان که در این زمین تمرین می کند، چه تصویری به آنجا می برد.ما یکی از بدترین امکانات ورزشی فوتبالی در دنیا را داریم. زمانیکه استادیوم می سازیم، شبیه هیچ جای دنیا نیست و قدیمی است. وقتی که افتتاح می شود، قدیمی شده است. باشگاه الاهلی بعد از یکسال از حضور من بازسازی ورزشگاه خود را شروع کرد و ما 1.5 سال بعد در آن زمین بازی می کردیم. زمین بازی سفت بود و به تقاضای بازیکنان زمین تمرین عوض شد و به زمین مورد تایید کمیته فنی باشگاه رفتیم. هزینه کردند زیرا سلامت بازیکن مهم است اما در ایران مهم نیست. به مدیرعامل گفتم کرامت انسانی به دلیل نوع برخوردها لکه دار می شود. حسینی دروازه بان استقلال است و کاپیتان تیم در دیدار با ذوب آهن هم بود. حسینی را باید چند سال پیش می دیدید که بعد از حضور در استقلال در کمپ حجازی کجا اسکان داشت. من و تعدادی از بزرگان جمع شدیم و به آنها گفتیم به هتل بروید و ما هزینه آن را می دهیم. می دانم اگر 10 سال آنجا بودند و در شرایط بد که سرما و گرمای درستی نداشت باز هم شرایط تغییر نمی کرد. باید برای استفاده از سرویس مسافت زیادی تا رختکن تیم را در کمپ پیاده می رفتند.  من می گفتم اگر اتفاقی برای حسینی بیفتد، چگونه می تواند پیشرفت کند. ما بازیکنان جوان از شهرستان داریم که می توانند بزرگ شوند اما نوع برخورد، مسائل مالی، امکانات برای خانواده ها و غیره برای من خیلی دردناک و عذاب آور است و ذهنم را درگیر می کند. یک جاهایی مجبور می شوم که این مشکلات را بگویم. امسال دوست نداشتم درگیر این مسائل باشم اما دیدم یک مدیری برای سرپوش گذاشتن روی اتفاقات بد و پایداری دوران مدیریت خود، بزرگترها را از تیم خارج می کند. برای همین لازم دیدم که بگویم. باشگاه باید بزرگ و قوی باشد و بتواند بازیکن بزرگ دنیا دیده بیاورد تا بازیکنان جوان از تجربه آنها استفاده کنند. اگه مجتبی جباری، علی منصوریان یا هرکسی بود و نبود، باشگاه سیر صعوی خود را ادامه بدهد.

 

 

سوال: همه از کارهایی که در دربی و بازی انجام می دهند، صحبت می کنند اما شما نه و خیلی سریع گذر می کنی. گل زدن در دربی و پاس گل سقف آرزوهای اکثر بازیکنان است. قبول داری یک مقدار بازیکنان به این موضوع تن می دهند؟
دقیقا همین است و نکته مهمی را مطرح کردید. وقتی من از مشکلات حرف می زدم، من را از تیم کنار می گذاشتند و بازیکنان کمی پشت من می آمدند زیرا از تماشاگر و فشار باشگاه می ترسیدند. من به خاطر حرفهایم، جریمه های زیاد مالی شدم. بازی های زیادی را به دلیل این صحبت ها از دست دادم اما در نهایت یک سری امکانات موقتی به تیم رسید. نگاه بازیکنها اگر نگاه بهتری بود، اتفاقات مهمتری رخ می داد. قدرت این تیم به اندازه ای زیاد است که اگر من وارد این تیم می شدم، جرات نمی کردم این حرفها را بزنم. در آن مقطع فکر می کردم این درست است و باید گفته شود اما کار هر کسی نیست که خود و خانواده اش را به لحاظ مالی تحت تاثیر قرار دهد. خصلت بازیکن این است که اشتباه کند و قرار نیست خیلی متفکر باشد. فوتبال بازی هیجانی است و قرار نیست همه کتابخوان باشند و در همه جای دنیا نیز همین است. اما یک مجموعه ای در باشگاه است که روی بازیکن تاثیر می گذارد. قرار نیست همیشه بازیکن همه چیز را درست کند. شاید این خصلتی که من دارم باعث می شود، اذیت هم بشوم. محیط فوتبالی من را زود خسته کرد. بعضی وقتها فکر می کنم حتی این مصدومیت کمک کرد که من بیشتر بازی کنم زیرا بیرون که می ماندم انگیزه ایجاد می شد اما زمانیکه بازی می کردم، خسته می شدم و صبرم لبریز می شد. وقتی جوان تر بودم، فکر می کردم این حرفها به یک مدیر و خودم کمک می کند اما زمانیکه دیدم این افراد زیاد هستند و قدرت من کم هست، بیشتر سکوت کردم زیرا نمی شد این مسائل را تغییر داد. سعی کردم رویاهایم را یک شکل دیگر به واقعیت تبدیل کنم و خودم یک سری چیزها را درست کنم. امیدوارم در آینده این اتفاقات رخ دهد. در حق جوان ها و استعدادها ظلم می شود. حداقل امکانات را وقتی در تیم بزرگ ندارند، باید ببینید در رده های بعدی، لیگ های پایین تر و رده سنی پایین تر چقدر افراد اذیت می شوند. وقتی تمرین جوانان استقلال رفتم، خودم را می دیدم. آنها برای رسیدن به جایگاه من، نیاز به معجزه داشتند. حالا یک سری بازیکنان به سطح بالای ملی و باشگاهی رسیدند اما هنوز مشکلات هست و وقتی کسی مصدوم می شود، کسی سراغ آنها را نمی گیرد.

 

 

*مدیرعاملی استقلال را قبول نمی کنم زیرا اختیاری ندارد

سوال: اگر خودتان مدیرعامل استقلال باشید، چه کاری می توانید انجام دهید که باشگاه، باشگاه باشد؟ در فوتبال ایران حق پخش معنی ندارد و درآمدی نیست. اگر مدیرعامل بودید، چه کاری می کردید؟
من هیچ وقت این پست مدیرعاملی را قبول نمی کردم زیرا اختیاری ندارم. من می گویم تا زمانیکه صدا و سیما پول ندهد، پخش نمی شود و به این ترتیب باید استادیوم بزرگتر ساخت زیرا هواداران استقبال می کنند. قیمت بلیت را خودمان تعریف می کردیم و وی آی پی و سی آی پی درست می کردیم و درآمد کسب می کردیم. تا چند سال آینده می خواهیم تیم دولتی باشد و مدیرعامل و مربی عوض کنیم؟ با وجود کلی بدهی چگونه این کار را انجام دهیم؟ چرا جلوی این مدیریت گرفته نمی شود؟ ما باید اول بدهی را پرداخت کنیم بعد بازیکن بگیریم. اگر یک مدیری این کار را انجام داده و بدهی ها را پرداخت کرده، باید در هزینه کردن تفاوت داشته باشد. این مسائل به باشگاه استقلال لطمه می زند و پایین می برد. باشگاه استقلال چقدر طلبکار است؟ چرا سقف قرارداد بازیکن استقلال نباید بالا برود و پنج یا شش میلیون دلار باشد؟ تماشاگران این هزینه را تامین می کنند. با بلیت، لباس، حق پخش و غیره بودجه تامین می شود. این اتفاق نمی افتد، این تیم نتیجه نمی گیرد و در نهایت همه ایران درباره آن حرف می زنند. اگر این دو باشگاه مهم هستند، باید یک تصمیم جدی درباره آن گرفته شود تا تیم درست شود. این ظلم است. استعداد فوتبال ایران دوست دارد در استقلال باشد و نمی شود با حضور در این باشگاه ها باز هم مشکلات شروع شود. منصوریان لطمه می خورد از این اتفاق و همه چیز او تحت تاثیر قرار می گیرد. باید خیلی خوش شانس باشید تا از این اتفاق جان سالم به در ببرید. جباری هیچ وقت نمی تواند دوباره این مسیر را طی کند. اتفاقات، شانس، دعای خیر پدر و مادر باید باشد تا من باز هم بتوانم مجتبی جباری شوم. من اگر استعداد دارم، نباید نگران اینها باشم. با مربی و امکانات خوب باید به تیم های اروپایی فکر کنیم. مدیران یک حقوقی می گیرند و این باشگاه را اداره می کنند. وقتی تیم مهم است، باید هزینه کنیم و تیم را نگه داریم. باز هم می گویم تماشاگر استقلال نباید یک مربی و مدیرعامل بخواهد، باید باشگاه استقلال بخواهد. زمین ترمیمی بخواهد. ما وقتی به اردو اروپا می رفتیم در قطر، جوانان هم به اردو  اروپایی می رفتند  و با مربی اروپایی کار می کردند. امکانات بالایی دارند وآنها در آینده جای ما را می گیرند. تا کی باید با استعدادهای تیم ملی سرپا نگه داشته شود. وقت آن است که برای استقلال یک سری اتفاقات خوب بیفتد. صدا و سیما باید کمک کند. قیمت بازیکنان بعد از جدایی من بیشتر نشده اما تورم داشتیم. اسپانسرها، تبلیغات و غیره بالا رفته است اما پول فوتبالیست نه. چرا باید سقف تعیین کنیم؟ چون تیم دولتی است. تیم خصوصی باشد، می رود ژاوی می آورد و پیراهن می فروشد و تجربه در اختیار بازیکنان جوان قرار می دهد زیرا این موضوع به بازیکنان جوان کمک می کند. علی منصوریان آمده و درگیر خیلی از مشکلات است. منصوریان باید از جیب و وقت خود هزینه کند. من هیچگاه این پست را نمی گیرم زیرا اختیاری ندارم. وقتی این معضل به وجود می آید، مربی و مدیر عوض می کنیم با همان مشکلات؟ کمیته انضباطی چرا تبعیض قائل می شود که بازیکن ایرانی نمی تواند طلب خود را بگیرد اما بازیکن خارجی با شکایت می تواند به مطالبات خود برسد. به مدیرعامل گفتم چرا بازیکن گران می گیرید وقتی این همه بدهکاری هست. زمانیکه من قرارداد می بستم گفتم من از شما طلبکار هستم اما به من گفتند آنها را رها کن ما پول امسال را به تو می دهیم. خدا را شکر مردم یک قسمتی را در برنامه 90 دیدند و هر روز درباره آن حرف زدن باعث ناراحتی مردم می شود اما اینها برای من درد است. وقتی جوان یک امکانی را از من می خواهد، درد است که نمی شود در باشگاه رفت و آن را فراهم کرد. تا کی می خواهیم این بار کج را به منزل ببریم.

 

 

*به مربی خارجی بگوییم استقلال کجا تمرین می کند؟

سوال: اسامی که مطرح شده است، فاتح تریم و غیره مسکن قوی است.
اینها دوای درد استقلال نیستند. کیفیت بعضی وقتها مهم نیست و یک تغییر می تواند مثبت باشد. من در الاهلی چند مرتبه تجربه کردم. همین که مربی می آمد، تیم تغییر می کرد. دلیل نمی شود مربی ضعیف و قوی باشد و بعضی وقتها تغییر موثر است. امیدوارم استقلال نتیجه بگیرد. خیلی زود این اتفاق رخ دهد. مردم با نتایج خوب و بد این تیم زندگی می کنند. امیدوارم این نتیجه گیری در کوتاه مدت رخ دهد و در اولین فرصت بتوانیم یک تغییر خوب انجام دهیم.

 

سوال: مربی آزموده شده به استقلال بیاید یا خارجی؟
ترجیح من این است که...نمی توانم صحبت کنم چون هر کسی بیاید چه چیزی را به او نشان می دهیم؟ می گوییم کجا تمرین می کند؟ یک مربی خوب و بد داخلی و خارجی می تواند نتیجه بگیرد اما اینها ماندگار نیست و باید هدف بلند مدت داشت.

 

سوال: تکلیف خود شما در استقلال چه شد؟
توقع من این است که باشگاه توضیح دهد چرا من را کنار گذاشتند. چه کسی و با چه تصمیمی این کار را انجام داده است. یک صحبتی مطرح شد که من به شرایط زمین چمن اعتراض کردم و آنها گفتند اینجا قطر نیست. باید به تماشاگر استقلال بگویند چرا من کنار گذاشته شدم  و تا الان با من تماس نگرفتند. این آشفتگی باشگاه را می رساند.

 

 

*باشگاه تکلیفم را معلوم کند، سپس درباره خداحافظی تصمیم می گیرم

سوال: در رسانه ها مطرح شد شما خداحافظی می کنید و مربی استقلال می شوید؟
به خاطر عملهایم، کیفیتم را از دست دادم؛ زیرا نمی توانم تمرین کنم و کار سخت شده است. وقتی دکتر ایفمارک پای من را دید گفت زانوی من 20 سال پیرتر است و باید تعویض مفصل انجام دهم. زانوی  من خیلی سال کار نمی کند. با این شرایط سخت تلاش کردم در کنار تیم تمرین کردم و سعی کردم کیفیت داشته باشم اما سخت شده زیرا انرژی جوانی نیست و آسیب هایی داشتم. تصمیمی نگرفتم و نمی دانم وضعیتم چه می شود. اول دوست دارم مسئولان جواب بدهند که چه فکری کردند که چرا من و مهدی رحمتی را کنار گذاشتند و بعد درباره تصمیمم صحبت خواهم کرد.

 

سوال: درباره شرایط مهدی رحمتی صحبت می کنید؟
مهدی می تواند خودش بهتر توضیح بدهد. نمی خواهم راجع به او حرف بزنم زیرا نمی خواهم تمرکز از این ذهنیتی که برابر دوربین قرار گرفتم تغییر کند و منحرف شود. موضوع اصلی من استقلال و اتفاقات مهم است. مهدی می تواند صحبت کند. ما با هم کنار گذاشته شدیم و قرار نیست مسیر مشترکی را بایکدیگر طی کنیم. مهدی خودش می داند و من باید جداگانه تصمیم بگیرم.

 

 

 

*استقلال اگر خصوصی باشد به شرایط مربی گری در آن فکر می کنم

سوال: قدرت تغییر تیم و قدرت تغییر جریان بازی را دارید. شما قدرت رهبری و مدیریت داشتید. به سرمربی گری استقلال فکر نمی کنید؟
اگر من بخواهم به سرمربی گری فکر کنم، یعنی قدم در مسیر اشتباه دیگران گذاشته ام. این اشتباه هست. این تیم اگر تیم خصوصی باشد و برای خودش تصمیم بگیرد، می شود فکر کرد. انتظار من این است و این بوده که وقتی تجربه بین المللی کسب می کنند و دارای نفوذ می شوند، فضای فوتبالی را بهتر کنند. مربی گری از بازیگری ساده تر است. شاید علاقه زیادی داشته باشم اما سعی می کنم وارد این مقوله نشوم زیرا این زیر ساخت فراهم نیست. مخصوصا در تیم استقلال. من باید خودم نظر بدهم اما تصمیم گیرنده افراد دیگری هستند. امیدوارم و دوست دارم اتفاق خوبی برای جوان تر ها و فوتبال رخ بدهد. بازیکن فوتبال باید هفت خوان رستم را رد کند و باید کلی مسائل را رد کند تا به تیم ملی برسد. برای نگه داری آنها هیچ کاری انجام نمی شود.

 

سوال: با یک رویایی آمدی. وقتی به گذشته بر می گردی، مسیری درستی را طی کردی؟

از حضور در استقلال خیلی خوشحالم. تیم دوست داشتنی هست و تماشاگران فهیمی دارد. افرادی که در آن بازی کردند را دوست داشتم. چون موفقیت داشتیم، تیم خوبی داشتیم. خوش شانسم که با این استقلال در این چند سال همراه بودم و در کنار کادرفنی موفقیت به دست آوردم. وقتی تیم می بازد و سختی را می بینم، ناراحت می شوم و یاد دوران قهرمانی می افتم که حق بازیکنان را نمی دادند. در صحبتهایم از منصوریان خیلی گفتم. وقتی به فشار رسانه ها و مردم می رسم، دوست دارم منصوریان را درک کنم. خیلی زحمت کشید و تلاش کرد. آدم دوست داشتنی و انسان خوب و شریفی است. امیدوارم از این سختی ها عبور کند. می دانم که در دل مردم جایگاهش را از دست نمی دهد اما خیلی چیزها از منصوریان یاد گرفتم.

 

 

*فضای غیر فوتبالی زندگی ام را همسرم مدیریت کرد و از خط فکری که به من داد لذت می برم

سوال: تا جایی که من شنیدم و دیدم، با فوتبالیست ها خیلی مراوده نداری. فضای شخصی را با تئاتر، خانواده، هنر و غیره پر می کنی. چگونه تفکیک کردی؟

در مورد فضایی که شما گفتید، ادبیات، هنر، تئاتر را دوست دارم و لذت می برم. هر کسی یک علاقه ای دارد و علاقه من محیط خانه و بودن کنار همسرم است. همسرم در این مسیر و خط فکری به من کمک کرده است. خیلی چیزهایاد گرفتم. فضای غیر فوتبالی ام را همسرم مدیریت کردند و از ایشان تشکر می کنم. از مسیرهایی که به من پیشنهاد کردند لذت می برم. شما و دوستان دیگر نیز همینطور. همه اینها را مدیون استقلال هستم و وقتی کنار همه این افراد هستیم به ما محبت دارند. اگر من اینها را دوست دارم، دلیل نمی شود دیگرانی که آن را دوست ندارند اشتباه کنند. شاید من یک مقدار به دلیل علایقم متفاوت هستم. وقتی با فوتبالیستها هستم خوب و نزدیکیم اما علایق فرق می کند و در سطح دنیا هم همین است.

 

سوال: موسیقی گوش کردن و مولوی خواندن را به سلفی گرفتن در سونا ترجیح می دهی؟

(خنده) فضای فکری دیگران برای من محترم است. دوست ندارم بگویم من کار متفاوت و عجیبی انجام نمی دهم. هر کاری کردم، هر حرفی زدم، من خودم هستم و درست است. من خودم را شبیه کسی نکردم که دیگران دوست داشته باشند. خود واقعیم هستم و خیلی ها خوششان می آید و خیلی ها نه اما راحت زندگی کردم. هر چی دوست دارم می گویم، هر چی دوست ندارم نیز نمی گویم. امیدوارم که مردم از من راضی بوده باشند.

 

سوال: قبلا می گفتی پدرت از پشت فنس نگاهت می کرد. هنوزم این را احساس می کنی؟

100 درصد همینطور است. اتفاق بازی فینال را یادم نمی رود. درس گرفتم و چیزهای زیادی یاد گرفتم.از افتادنهایم در زندگی، خیلی درس یاد گرفتم.خیلی از آنها سخت بود. وقتی مصدوم می شوی، از صفر شروع می کنی و یک سری قابلیت ها را از دست می دهی. باید خودت بعد از مصدومیت روی پای خودت بایستی. من خوشحال بودم که یک سری از جمله مربی های خارجی  به من کمک کردند. یک سری آری هان من را به هلند فرستاد و کمک کرد تا فضای فیزیوتراپی حرفه ای را بشناسم.

 

 

*همه می گویند چرا مرتب مصدوم می شوی اما یک نفر نگفت چگونه بعد از این همه مصدومیت باز هم به فوتبال بازگشتم!

سوال: قید تیم ملی را زدی تا زندگی خودت را داشته باشی؟

من جاه طلب هستم. اگر از فوتبال زیاد لذت نمی برم، تلاش می کنم اما الان قابلیت هایم از بین رفته است. زانو و مچ پا از بین رفته است. احساس کردم دیگران شانس بیشتری برای رفتن دارند و من می توانستم کنار خانواده ام در قطر مثبت تر باشم. خیلی از بازیکنان در باشگاه شرایط خوبی داشتند و از تیم ملی خداحافظی کردند. من به خودم گفتم 8 سال قبل در بهترین شرایط جام جهانی را از دست دادم و الان تنها یک تجربه است. آن زمان وقتی پیشنهاد تمدید می آمد، نمیگذاشتم فردا شود زیرا معلوم نبود سالم تمرین را ترک کنم. حتی راجع به مبلغ می توانستم پای تیم دیگری را وسط بکشم تا پول بیشتری بگیرم اما انجام نمی دادم زیرا نگران فردا بودم. خدا را شکر که از خودم خوشحال و راضی هستم زیرا سخت کوش هستم. این همه زمین خوردم و مصدوم شدم. یک بار کسی نپرسید چگونه بعد از مصدومیت بلند می شوی و همه می گفتند چرا مصدوم می شوی. مصدومیت های من کشیدگی نبود و باید با جراحی باز می گشتم و هر عمل جراحی یک ریسک بزرگ در زندگی حرفه ای من بود که باید انجام می دادم. اینها فرای استعداد بود و اینهایک زجر بود که برای بهترین شدن تحمل می کردم. کسی نپرسید چرا انجام دادی؟ نگفتند دمت گرم نا امید نشدی. در حق من اجحاف زیاد کردند. وقتی جام جهانی را از دست دادم، در باشگاه استقلال به من چیزی گفتند و مبلغ کمی گرفتم. من پیشنهادهای بزرگ را از دست دادم. جای اینکه من را با تیم به جام جهانی ببرند تا مسابقات را ببینم اما من را تنها گذاشتند. من استعداد فوتبال ایران بودم و بهترین بودم. می شد اتفاقات خوبی بیفتد اما در تهران تنها شدم و سرم با قرارداد کلاه گذاشتند. به من 60 میلیون تومان دادند. برای بازیکن مصدومی که جام جهانی را از دست داد، سخت بود دوباره با این جماعت سر و کله بزند. باید تلاش می کردم تا قرارداد بهتری ببندم. همیشه این درگیری ها بود و خدا را شکر می کنم که از پس آن بر آمدم. کمک های همسرم و دعای خیر پدر و مادرم تاثیر داشت. همیشه سعی کردم خوبی دیگران را بخواهم و خدا را شکر بابت همه اتفاقات خوب.

 

سوال: صدر می گوید هر دو جباری استقلال، نابغه محض بودند و تکرار نشدنی. امیدوارم تا پایان فصل بمانی. امیدوارم در مدیریت استقلال شرایطی پیش بیاید تا این اتفاق بیفتد. من یک هوادارم و نمی ترسم. فکر می کنم می توانید فصل را با شکوه تمام کنید. امیدوارم جسارت عذرخواهی از شما را داشته باشند. شما دو برابر دیگران تمرین کردید. اتفاقی است که عجیب بود. امیدوارم این هفته به تمرینات برگردید.

ممنون از شما که وقت گذاشتید. می دانم پر حرفی کردم اما یک انگیزه داشتم. امیدوارم به این انگیزه نزدیک شوم هر چند می دانم شانس زیادی ندارم. امیدوارم در این ساعت و روز حرفهای خوبی زده باشم تا در آینده شخصیت من و دغدغه هایم را برساند و اینکه چقدر فضای فوتبالی برای من و خیلی ها آزار دهنده شده است. خیلی ها نمی توانند به دلیل برخی مصالح حرف بزنند. امیدوارم اتحادیه بازیکنان داشته باشیم و خودمان برای خودمان تصمیم بگیریم. این اتفاقات در همه لیگ های معتبر دنیا رخ می دهد. باید تصمیمات مهم بگیریم. اگر این اتفاق رخ ندهد، نگاه ما باید به مدیرانی باشد که می توانند برای فوتبال تصمیم بگیرند. امیدوارم به زودی به نتیجه برسیم و این اتفاق انجام شود و بازیکنان بتوانند در کنار یکدیگر از حق و حقوق خود دفاع کنند.

 

گفت و گو از مهدی یزدانی خرم
عکس و ویدئو از امیرحسین خیرخواه

دیدگاه‌ها