کد خبر : 1525983 | 03 خرداد 1397 ساعت 14:48 | 255.3K بازدید | 0 دیدگاه

آقای دولابی امیرکبیر پرسپولیس شد!

ماجرای شنل سرخ‌رنگی که هدایتی به‌ تن کرد

گذارمان افتاده به یک جشن تولد. مراسمی در یک تالار پذیرایی که قرار است مردی با عنوان "امیرکبیرپرسپولیس" مورد قدردانی آنهایی قرار بگیرد که فکر می کنند قدرت پول معجزه می کند.

ماجرای شنل سرخ‌رنگی که هدایتی به‌ تن کرد

به گزارش "ورزش سه"، تیفوسی هایی که این بار نه روی سکوهای جایگاه 36 ورزشگاه آزادی که در طبقه نهم یک برج، اقدام به تشویق تیم خود کردند و با به پا کردن مراسم افطاری شب تولد یکی از معروفترین هواداران باشگاه پرسپولیس را جشن گرفتند. مراسمی که در آن هم از سرخ پوشان سابق و هم از سرخ پوشان فعلی چهره هایی دیده می شد و هواداران فراوانی نیز حضور پیدا کردند. 


حضور مهمان هایی که دعوت شده بودند از حدود 15 دقیقه مانده به اذان مغرب آغاز شد. ناصر محمدخانی و مجتبی محرمی دو هشت تاریخی پرسپولیس اولین پیشکسوتانی بودند که پا به سالن برگزاری این مراسم گذاشتند. دو سوپراستار پرسپولیسی ها در دهه شصت پس از حضور در سالن طبیعتا تعداد زیادی از هواداران را به سوی خود کشاندند، اگرچه این دو خبر ندارند حضورشان در این مراسم و یک تصویر یادگاری چه قضاوتهای تندی را به سمت شان روانه خواهد کرد. البته آنها باکی از این موضوع ندارند که با وجود عبور از سالهای قهرمانی هریک به دلیلی هر از گاهی در شبکه های اجتماعی ترند اول می شوند! 

 


البته شاید به پیشکسوتها حرجی نباشد اما ستاره ها چه ؟ حسین ماهینی اولین سرخ پوشی است که در مراسم حاضر می شود. کاپیتان پرسپولیسی ها برای حضور در این مراسم چند بازیکن دیگر از جمله فرشاد احمدزاده، شجاع خلیل زاده و بازیکن تازه اروپایی شده این تیم یعنی صادق محرمی را به همراه داشت. البته دقایقی بعد یک سرخ پوش دیگر به این مراسم وارد شد و در کنار سایر بازیکنان پشت یک میز نشست. سیامک نعمتی آخرین پرسپولیسی بود که پا به سالن گذاشت. البته آخرین پرسپولیسی به عنوان بازیکن، چرا که در میان پیشکسوتان این تیم نفراتی محمد محمدی، حسن خانمحمدی، رحیم یوسفی، سعید نعیم آبادی و ... خود را به شب افطاری هواداران رساندند. 

 


در حالی صدای موذن به گوش می رسید و اذان مغرب در حال پخش بود که مرد اول این مراسم نیز وارد سالن شد و تشویق عجیبی با عنوان "امیرکبیر پرسپولیس" سالن را پر کرد. لقب اهدایی یکی از لیدرهای شناخته شده پرسپولیس که صفحه اینستاگرامش را تنها با عکس حاج حسین زینت می دهد. مردی که با دستور جدی وزارت ورزش از حضور کنار تیم منع شده اما تلاش می کند راهی به داخل پیدا کند. با گذشت نیم ساعت از آغاز مراسم و در شلوغی بعد از خوش و بش های اولیه هدایتی کنار سایر پیشکسوتان و هوادارانی که در این مراسم حضور داشتند ایستاد و با سرودخوانی آنها شمع ها را فوت کرد و ورود به سالی جدید از زندگی اش را جشن گرفت. پس از دقیقه ای و برش خوردن کیک، یک بار دیگر بازار عکس و سلفی داغ شد. بازاری که با یک حرکت کم ظهور رنگ و لعابی به صحنه داده بود. شنل قرمز رنگ بزرگی منقش به آرم باشگاه پرسپولیس در چشم برهم زدنی روی شانه های هدایتی نشست تا تصاویری جالب و باورنکردنی را از این مراسم به ثبت برساند. پیش از هدایتی شنل قرمز را تنها برشانه بزرگانی مثل علی پروین، ابراهیم آشتیانی و جعفر کاشانی دیده بودیم اما لیدرها، شمایل جدیدی را پیش روی ما می گذارند. مردی که با  قدرت مالی اش سعی دارد گذشته را به باد فراموشی بسپارد.

 

 

هدایتی که از شور و حال لیدرها و پیشکسوتان راضی و شاد شده بود تنها به بیان چند جمله اکتفا کرد و پس از آن ترجیح داد پشت میز خود بنشیند. او حالا مورد هجوم سئوالاتی بود که پیرامون حرفهای کارلوس کی روش از او پرسیده می شد. او ابتدا در واکنش به کسانی که از او درباره واکنش به صحبت های سرمربی تیم ملی می پرسیدند همه چیز را به بعد موکول می کرد و در مقطع فعلی تنها از اهمیت موفقیت تیم ملی و بی حاشیه ماندن آن در جام جهانی می گفت اما در نهایت مقاومت اش شکست و پند جمله ای به زبان آورد. جملاتی در رد ادعای کی روش و وجوهی که به سرمربی تیم ملی پرداخت کرده و هزینه ای که برای خرید لباس آدیداس انجام داده است: آقای کی‌روش، یادتان رفته است آن زمان که حقوقتان را نگرفته بودید و بلیت گرفتید تا شبانه ایران را ترک کنید، به دعوت آقای کفاشیان رئیس فدراسیون وقت به هتل تیم ملی نمی‌آمدم ولی به خواسته و به دعوت علی کریمی اسطوره فوتبال کشورمان آمدم. شما ایران را ترک کرده بودید 2 شب قبل از پرواز به استرالیا. فراموش کردید گفتید پاداش تیم ملی را ندادند و من با یک فقره چک آن کار را کردم و تقدیم کردم؟ 3 سال پیش به دعوت شما ساعت 8 شب به هتل آزادی آمدم. در جمع بازیکنان در میز شام زمان کفاشیان پیراهن با امضای بازیکنان عزیز تیم ملی به من هدیه دادی در صحبت‌هایت با بازیکنان چه تعریف و تمجیدهایی از من نا قابل کردی که همان شب گفتم قابل این تمجیدها نیستم. گفتی کاش رئیس فدراسیون فوتبال ایران حسین هدایتی بود. دوستانی که آن شب با موبایلشان صحبت‌های شما را ضبط کردند می‌خواهید برای به جا آمدن حافظه‌تان بگویم منتشر کنند؟ می‌خواهید فایل تصویری آن را از امید نمازی و دوستان دیگر بگیرم و در فضای مجازی منتشر کنم؟ من ساعت 1:30 شب آمدم هتل آزادی؟ یادتان رفته ساعت 8 شب با رئیس فدراسیون،‌ ساکت، مترجم شما و شما دور میز شام نشسته بودیم؟ آن شب گفتم چه کنم علیه کشور من مصاحبه نکنی، شما از وزیر گله داشتی ولی من به خاطر اینکه برای کشور مردم عزیزم حاشیه درست نکنی گفتم چه‌کار کنم و چه چیزی برایت فراهم کنم؟ گفتی هفت ماه است حقوق نگرفتم و من برای بار دوم هفت ماه حقوق عقب افتاده شما را پرداخت کردم.


صحبت ها تند است و همه سکوت کرده اند. یاد برنامه نود جنجالی طاهری – هدایتی می کنیم و کیف اسکناسی که هنوز خیلی ها را نرم می کند. از وزیر و مدیر تا سرمربی و ستاره. در همین احوال هم هست که دوباره فریادی همه را ساکت می کند: "به سلامتی حاج حسین، امیر کبیر فوتبال ایران " و بعد صدای کف و صلوات در هم می شود. مثل مجالس عروسی در قسمت مردانه؛ وقتی که داماد قرار است تکانی بخورد و شاباش جمع کند!

 

دیدگاه‌ها