کد خبر : 1152834 |
22 تیر 1393 ساعت 23:43 |
2.9K بازدید |
0
دیدگاه
گودرزی: نفت آبادان از چند جبهه متضرر شد
زردپوشان آبادانی که سالها است در فوتبال ایران صاحب سبک هستند اکنون روزگار خوبی ندارند و بالا و پایین شدنهای مکرر و آسانسوری این تیم بین لیگ برتر و لیگ دسته یک به شدت اعتبار این تیم محبوب و مردمی را به خطر انداخته است.
سقوط صنعت نفت آبادان به لیگ دسته یک در پایان فصل ۹۲-۹۱ با تغییر سه هیات مدیره، سه مدیرعامل و چهار سرمربی همراه بود.
عدم صعود به لیگ برتر در فصل ۹۳-۹۲ زمانی که همگان میپنداشتند این تیم با بودجه و امکانات کافی، شایستهترین تیم برای صعود است و از همه بدتر این بلاتکلیفی محض و سکوت سنگین حاکم بر باشگاه از جمله دلایلی بود که باعث شد گفت و گویی تفصیلی با ناصر گودرزی مدیرعامل حال حاضر موسسه صنعت نفت آبادان داشته باشیم.
با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادهاید علت ناکامیهای تیم فوتبال صنعت نفت آبادان چیست؟
صنعت نفت از چند جبهه متضرر شد و من عامل ناکامیهای این تیم نیستم.
منتقدان شما را سبب دو سال ناکامی این تیم میدانند، سالی که سقوط کرد و سالی که صعود نکرد؟
خوشبختانه موضوع فقط به دو سال پیش بر میگردد نه ۱۰ سال پیش که آمار و اطلاعات و اسناد و مدارک آن در دسترس نباشد، تیم لیگ برتری فصل ۹۲-۹۱ توسط هیات مدیره وقت بسته شد ولی هیات مدیره و مدیرعامل در اوایل فصل تعویض شدند، سرمربی آن تیم آقای کاستا از کشور پرتغال با آن تیم شروع کرد و به هر دلیل تا هفته نهم و دهم نتایج خوبی نگرفت و تحت فشار علاقه مندان این تیم، آقای صالحی با نظر بقیه اعضای هیات مدیره آقای کاستا و تیم همراهش را برکنار و آقای آلفردو را که از جایگاه مردمی خوبی در آبادان برخوردار بود، جانشین ایشان کردند؛ بعد از حدود ۱۱ هفته نتایج ضعیف، آلفردو نیز جای خود را به یک سرمربی آبادانی داد.
به هر حال در آن سال تنها چیزی که در باشگاه رخ میداد تعویض هیات مدیره، مدیرعامل، سرمربی و مربی بود و بازیکنان ثابت ماندند، بازیکنانی که هر کدام بازیکن خیلی خوبی بودند اما تیم، تیم خوبی نبود.
قصد ندارم از عملکرد خودم در آن سال دفاع کنم اما زمانی که به مدیرعاملی منصوب شدم تیم هجدهم بود و در پایان فصل شانزدهم شد و سقوط کرد که بنده نیز خودم را به اندازه دیگران در این سقوط مسئول و گناهکار میدانم نه بیشتر و نه کمتر؛ اما این که اکنون بنده را مقصر سقوط این تیم معرفی میکنند، فکر میکنم منصفانه نباشد؛ قبلا گفتهام و باز هم تکرار میکنم که اگر حکمت و کاستا عوض نمیشدند شاید تیم سقوط نمیکرد.
برای این که از موضوع خیلی دور نشویم یکی از انتقادات جدی از شما، عدم توانایی در حفظ بازیکنان فصل ۹۲-۹۱ و خروج ۱۶ بازیکن اصلی این تیم بود. چرا اجازه دادید چنین خانه تکانی عمیقی در تیم رخ بدهد؟
به نکته خوبی اشاره کردید، همه مردم فوتبال را خیلی خوب میفهمند اما قوانین و مقررات و آیین نامههای مربوط به فوتبال فقط در اختیار عدهای خاص قرار میگیرد و قاعدتاً مردم عادی از جزییات آن بیاطلاع هستند.
در خصوص جدایی ۱۶ بازیکن مورد اشاره لازم است توضیح بدم که قرارداد آن بازیکنان در پایان فصل تمام شده بود، بازیکنان غیر بومی در پایان فصل با توجه به سقوط تیم حتی پاسخ تلفن باشگاه را ندادند، تعدادی از آنها بلافاصله جذب تیمهای لیگ برتری شدند، با دو بازیکن بومی و محصول آکادمی باشگاه سه نوبت جلسه گذاشتیم و قبول کردیم که مانند باشگاههای تهران با آنها قرارداد ببندیم اما آنها با توجه به ای نکه تمایل داشتند در لیگ برتر بازی کنند تا شانس تیم ملی را از دست ندهند با پیشنهاد باشگاه موافقت نکردند که البته این حق مسلم بازیکنی است که با باشگاه قرارداد ندارد، لازم به ذکر است که بابت این دو بازیکن حدود یک میلیارد ریال به عنوان حق آموزش برای باشگاه درآمد ایجاد شد، ناگفته نماند که دو بازیکن از آن ۱۶ نفر نیز تمایل داشتند در تیم باقی بمانند ولی مورد تایید سرمربی تیم قرار نگرفتند.
از بحث سقوط خارج شویم و به موضوع سال ۹۳-۹۲ بپردازیم، چه طور شد که با ابراهیم قاسمپور قرارداد بستید؟ به نظر میرسد که رابطه بین ایشان و مردم آبادان خوب نبوده، آیا در انتخاب سرمربی اشتباه نکردید؟
اجازه می خواهم در این مورد کمی بیشتر توضیح بدهم، مسایل آن گونه که بعضی ها متصور میباشند فقط سفید یا فقط سیاه نیست، این درست است که قاسمپور به عنوان سرمربی در آبادان مخالفانی داشت اما تعداد موافقان ایشان نیز کم نبود، وقتی در ابتدای سال گذشته یعنی اوایل خردادماه ۹۲ هیات مدیره باشگاه مجدداً تغییر کرد، به بنده ماموریت داده شد تا لیست مربیان واجد شرایط را به هیات مدیره ارایه دهم، ما نیز در یک اقدام بیسابقه با استفاده از خرد جمعی نقطه نظرات، کارشناسان، پیشکسوتان، مربیان، اصحاب رسانه و هواداران دلسوز آبادانی را جویا شدیم که آقای قاسمپور از رای بسیار بالایی که توسط همین پیشکسوتان و مربیان به ایشان داده شده بود برخوردار شدند.
به هر حال فهرستی از هفت مربی صاحب نام که پنج نفر آبادانی و دو نفر غیر آبادانی بودند تهیه و به هیات مدیره محترم ارایه شد، اعضای هیات مدیره نیز در تهران با این مربیان جلسه گذاشتند از آنها برنامه گرفته و درنهایت با قاسمپور به توافق رسیدند، قاسمپور نیز کمکهای خودشان را شامل یک بدنساز خارجی، یک دستیار غیر بومی و دو دستیار از تیم سال گذشته که آبادانی بودند، انتخاب کردند.
به هر حال شما با قاسمپور در میانه راه دچار مشکل شدید، قبول دارید؟
خیر، قاسمپور تحت فشار بازیکنان که پرداخت قسط اولشان به تأخیر افتاده بود از وضعیت مالی باشگاه گله داشتند.
فقط گله و شکایت نبود، گفته می شود که موضوع اعتراض به اعتصاب بازیکنان هم منجر شد؟
بله کاملاً درست است، تمرینات دو سه روز تعطیل شد که این موضوع متأسفانه در همه باشگاهها و حتی تیمهای ملی هم رخ میدهد، کاری از دست ما بر نمیآمد، بودجه مصوب شده به موقع تزریق نمیشد، روحیه بازیکنان به شدت پایین آمده بود و قاسمپور میخواست با این حرکت، اعتراض خود را به شرایط بد موجود اعلام نماید.
بحث بودجه را مطرح کردید، مخالفان شما و حتی مسوولان شهر معتقدند که بودجه زیادی هزینه تیم شد (۲۴۰ میلیارد ریال) اما تیم شما چهارم شد در حالی که تیم نفت مسجدسلیمان با ۲۰ میلیارد ریال لیگ برتری شد؟
نمیخواستم بحث بودجه را این جا باز کنم زیرا اطلاعات مالی هر موسسهای محرمانه است اما چون قول دادهام همه مطالبی را که ارایه میکنم مستدل و شفاف باشد لازم است توضیحاتی را نسبت به چنین ادعایی که نمیدانم توسط چه کسانی و به چه منظوری مطرح شده را ارایه کنم، نخست این که به نظر میرسد منظور دوستان از ۲۴۰ میلیارد ریال، بودجه مصوب دو سال باشگاه باشد یعنی ۱۲۰ میلیارد ریال در فصل ۹۲-۹۱ و ۱۲۰ میلیارد ریال در فصل ۹۳-۹۲، اگر این گونه باشد موضوع بیشتر به حقیقت نزدیک خواهد بود.
بودجه باشگاه در فصل ۹۳-۹۲ دقیقا ۱۶۰ میلیارد ریال در تاریخ ۱۷ تیرماه ۹۳ در شورای ورزش شرکت ملی پالایش و پخش به تصویب رسید که ۴۰ میلیارد ریال آن مربوط به زیرساختهای ورزشی موسسه مانند احداث سالن تکنیک، زمین چمن مصنوعی، ساختمان اداری و کمپ تیمهای فوتبال بود، ما هم کارمان را با آن ۱۲۰ میلیارد ریال شروع کردیم و باید یادآور شوم که از فصل قبل ۱۵ میلیارد ریال بدهی به بازیکنان و مربیان تیمهای مختلف ورزشی باشگاه داشتیم، متاسفانه بعد از هفت ماه یعنی در تاریخ ششم اسفندماه ۹۲ مشخص گردید که بودجه باشگاه به ۹۹ میلیارد ریال کاهش یافته است در حالی که تعهدات در قالب عقد قراردادها ایجاد شده بود.
پس این که تیم صنعت نفت ۲۴۰ میلیارد ریالی بسته شده و بخش قابل توجهی هم توی جیب واسطهها رفته درست نیست؟
حالا که دوست دارید در مورد جزییات صحبت کنید باید بگویم که باشگاه صنعت نفت آبادان فقط دارای یک تیم نیست، تیم «ب» در دسته دوم کشور و تیمهای امید، جوانان، نوجوانان و نونهالان در لیگ برتر پایه کشور، تیم زیر ۱۳ سال در استان و تیمهای ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱ و ۱۲ سال در تورنمنتهای منطقهای حضور فعال دارند، ضمن این که در سال گذشته علاوه بر تیمهای مدرسه فوتبال باشگاه، سه ماه تابستان برای تعداد زیادی از خردسالان آبادان تمرینات منظم داشتیم، اما در مورد تیم اصلی که موضوع اصلی مناقشه میباشد کل بودجه پیش بینی شده برای این تیم ۷۲ میلیارد ریال بود که در پایان سال فقط ۵۹ میلیارد ریال هزینه داشت.
کل قرارداد مربیان و بازیکنان و دست اندرکاران این تیم ۶۴ میلیارد ریال بود که در پایان فصل به دلیل عدم صعود تیم به لیگ برتر و اعمال جریمههای سنگین ناشی از باخت به پدیده و فولاد یزد، کل هزینه قراردادها به ۴۴ میلیارد نیز نرسید.
یعنی شما می گویید تیم صنعت نفت آبادان در سال قبل کمتر از ۴۵ میلیارد ریال هزینه داشته است؟
به هر حال اسناد و مدارک مالی در موسسه وجود دارد و همه چیز قابل بررسی است، خوشبختانه هر سال حساب و کتابهای مالی باشگاه حداقل سه بار مورد بررسی و رسیدگی قرار می گیرند، یک بار توسط بازرس قانونی هیات مدیره، یک بار توسط شرکتهای حسابرسی مستقل جهت ارایه به AFC و یکی دو بار هم توسط کارشناسان واحدهای حسابرسی پالایشگاه آبادان و شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای ملی ایران.
شاید برای شما عجیب باشد اما در این جا اگر یک فاکتور ۲۵ هزار ریالی تاکسی فاقد مهر و امضاء باشد به عنوان مغایرت ثبت میشود و باید پاسخگو باشیم، این مطلب را گفتم تا بدانید که بابت هر یک ریال که به باشگاه داده میشود جوابگو هستیم.
حالا که بحث پاسخگویی شد گفته میشود که بابت اسکان بازیکنان و مربیان غیربومی بیش از ۱۰ میلیارد ریال به هتل کاروانسرا پول دادهاید، آیا این موضوع صحت دارد؟
متاسفانه تهمت و افترا و انگ و برچسب بخشی از زندگی روزمره برخی افراد شده و نه تنها با آنها برخورد نمیشود بلکه معمولاً با پاداش و جایزه هم روبرو میشوند.
چه طور پاداشی و چه کسانی؟
اجازه بدهید من فقط از خودم و عملکردم دفاع کنم و مردم خوب و شریف خودشان قضاوت خواهند کرد، شب دراز است و قلندر بیدار، خورشید هرگز پشت ابر نمیماند.
قطعاً کسانی که برای حذف رقبای خود و رسیدن به پست و مقام از انجام هیچ گونه رفتار غیرانسانی و ناجوانمردانه ترسی ندارند با همین روش در آینده توسط مدعیان بعدی مورد هجوم قرار خواهند گرفت.
در کل فصل گذشته نه تنها برای بازیکنان غیر بومی بیش از ۱۰ میلیارد ریال هزینه نکردیم بلکه برای کل تیمهای موسسه، داوران و میهمانان موسسه زیر مبلغ پنج میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال هزینه شد که هزینه بازیکنان غیر بومی شامل اقامت و غذا در هتل حتی ۵۰ درصد مبلغ فوق هم نیست.
ریز هزینهها و فاکتورهای هتل موجود و قابل ارایه برای بررسی توسط مقامات ذیصلاح است.
چرا با این همه هجمه و فشار از اطراف هرگز نزد مسئولان از خودتان دفاع نکردید؟
واضح است؛ چون قرار نبود دفاع کنیم؛ چون تحت فشار خواسته یا ناخواسته قرار شده بود که ما محکوم شویم و حداقل کاری که میشد انجام داد این بود که متهم در جلسه محاکمه خود حضور داشته باشد.
منظورتان وجود یک جریان سیاسی علیه شماست؟
نه اصلاً، جریان اصلاً سیاسی نیست و موضوع تیم صنعت نفت آبادان یک موضوع کاملاً اجتماعی است، موفقیت تیم صنعت نفت آبادان برای هر آبادانی یک دلخوشی و شکست آن یک ناراحتی عمیق است.
من دغدغه مسئولان شهری را کاملاً درک میکنم و از این که به فکر ارتقای شرایط تیم هستند از همه آنان تشکر میکنم ولی باور بفرمایید مشکلات این تیم مثل یک زخم خیلی قدیمی با تغییرات ظاهری و درمانهای سطحی حل نمیشود، مشکل فوتبال در آبادان فقط به تیم صنعت نفت محدود نمیشود، باید یک کار کارشناسی اصولی انجام داد باید ریشههای مشکل را شناسایی و حذف نمود، با رفتن و آمدن یک هیات مدیره یا مدیرعامل چیزی عوض نمیشود.
مگر سه بار مدیرعامل عوض نشد؟ مگر چهار بار سرمربی عوض نشد، دوستان محترم ما که دنبال ایجاد تغییر در تیم صنعت نفت هستند که البته حق هم دارند، چرا نمیپرسند در سال ۱۳۹۲ چند بازی باشگاهی در آبادان انجام شده است؟ چرا کسی نمیپرسد در ازای دو سه زمین چمنی که تبدیل به ساختمان، رستوران و غیره شد، چند زمین چمن ساخته شده است؟
آیا میدانید باشگاه صنعت نفت در داخل یک انبار تعمیرات واقع شده است؟ آیا میدانید که در چند سال اخیر بازرسان AFC را به مکانهای دیگری بردهایم که شرایط محیطی باشگاه را نبینند؟
برگردیم به موضوع قبلی پس موضوع هتل کاروانسرا و پرداخت بیش از ۱۰ میلیارد ریال بیاساس بود؟
ای کاش ما هم امکاناتی داشتیم مانند باشگاه فولاد خوزستان، آنها در هر سال واقعاً مبلغ بالایی را صرف بازیکنان غیربومی تیمهای پایه خود در هتل میکنند، یک استادیوم اختصاصی ساختهاند، چندین زمین چمن بسیار عالی دارند، یک سالن تکنیک بسیار مدرن دارند، فرق ما با آنها چیست؟ آنها ثبات، برنامه و بودجه دارند و با این وضعیت تیم اول کشور میشوند و ما اینجا فقط میخواهیم بشویم مدیرعامل صنعت نفت حتی به قیمت نابودی این تیم.
متأسفانه نزدیک به ۵۰ روز است که هیات مدیرهای که تشکیل شده بود و قرار بود یک تیم قدرتمند را روانه مسابقات کند با مشکل ترکیب اعضاء مواجه شده و هیچ کاری در باشگاه انجام نشده است.
فکر میکنم در حال حاضر یکی از معدود تیمهای لیگ دسته یک هستیم که هیات مدیره آن نامعلوم است، مدیرعاملی آن بلاتکلیف، سرمربی و بازیکنان آن انتخاب نشده و اهداف و برنامههای باشگاه برای فصل بعد مشخص نیست و معلوم هم نیست که بودجه آن چه قدر است و قرار است چگونه پرداخت شود؟
با توجه به این شرایط چه کار باید کرد؟
آن چه را که باید انجام داد ۵۰ روز پیش در یک برنامه جامع خدمت اعضای محترم هیات مدیره ارایه دادیم ولی به دلیل تغییرات تقریباً روزانه، این برنامه هنوز تصویب نشده است.
برنامه جامع ما شامل روز شمار فعالیتها بود یعنی تاریخ انتخاب سرمربی، تاریخ انجام تستهای داخلی، تاریخ برگزاری اردوها، تاریخ برگزاری مسابقات دوستانه، همه و همه در آن دیده شده است، اما این فعالیتها پس از بررسی و تایید هیات مدیره کلید میخورد و ما فعلاً منتظر نشستهایم؛ منتظر فرداهای بهتری که قرار نیست بیایند، متاسفانه خیلی دیر شده است خیلی زود دیر شده است، اصلاً نمیخواهم از مردم خوب و با شرف و فوتبال دوست آبادان استفاده ابزاری بکنم ولی مردم باید حقایق را بدانند، عدهای برای رسیدن به پول یا شهرت دارند تیم را نابود میکنند، آیا این افراد از خود نمیپرسند که اگر انشاء الله فردا به لطف خدا و دعای مردم آمدند و مسوولیتی در این باشگاه پیدا کردند نباید زمانی برای تحقق اهداف خود داشته باشند؟
یک انتقاد جدید که از شما میشود رفتن شما به برزیل با پول بیت المال است، آن هم در چنین شرایط حساسی، در این مورد توضیحاتی دارید؟
خوب شد که پرسیدید زیرا فکر کنم آن قدر که بعضیها از رفتن من به برزیل ناراحت شدهاند از سقوط تیم صنعت نفت نشدهاند، در سال گذشته که افتخار همکاری با هیات مدیره قبلی را داشتم از طرف فدراسیون برای باشگاههای لیگ برتری سه و برای تیمهای لیگ دسته یک، دو سهمیه ویژه اعزام به برزیل در نظر گرفته شده بود که با طرح این موضوع در جلسه هیات مدیره قرار شد که این جانب و قاسمپور از این دو سهمیه استفاده کنیم که بعدها با قطع همکاری موسسه با قاسمپور، موضوع فقط محدود به این جانب شد و فرصتی برای جایگزین کردن نبود.
بخشی از هزینه سفر توسط فدراسیون و اسپانسر آن، بخشی توسط باشگاه مابقی با هزینه شخصی پرداخت گردید، هیات مدیره محترم نیز با آگاهی از این موضوع که این جانب نه تنها در طول این دو سال بلکه در دوره قبلی مدیرعاملی خود نیز حتی یک ریال حقوق یا پاداش دریافت نکردهام به عنوان نوعی پاداش بخشی از هزینه سفر را تقبل کرده بودند.
در برزیل افراد غیر فوتبالی و مدیران فوتبال با اعضای خانواده آمده بودند اما فقط رفتن من به برزیل اینقدر احساسات بعضی ها را جریحه دار کرد.
در مورد شرایط حساس زمانی که باید میبودید و نبودید چه میگویید؟
کدام شرایط حساس، تقریبا پانزده روز است که برگشتهام، دریغ حتی از یک تماس تلفنی و در آن دو هفته چه اتفاقی افتاده که نبود من باعث بروز آن شده و یا نیفتاده که در اثر نبودن من تحقق پیدا کرده است؟
شنیده شد که در کنار طومارهای متعددی که علیه شما تهیه شده یکی در خصوص عقد قرارداد با سازمان منطقه آزاد اروند میباشد، ادعا میشود که شما مبلغ چهار میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال از سازمان منطقه آزاد اروند پول دریافت کردهاید؟
موضوع قرارداد تبلیغاتی اسپانسرشیپ باشگاه صنعت نفت آبادان با سازمان منطقه آزاد اروند میتواند یک موضوع یا تحقیق مدیریتی خوب برای اساتید و اهل فن و کسانی باشد که دوست دارند فوتبال را تبدیل به صنعت کنند، حتماً استحضار دارید که به طور متوسط حدود ۳۰ درصد از منابع درآمدی باشگاهها در لیگهای معتبر اروپا از محل تبلیغات روی پیراهن به حامیان مالی میباشد، مدیران سازمان منطقه آزاد اروند به دلیل نگاه حمایتی خود از تیم صنعت نفت آبادان و ویژگیهای اقتصادی آن سازمان و ظرفیتی که هواداران تیم صنعت نفت دارند، موافقت خود را برای عقد یک قرارداد تبلیغاتی با باشگاه اعلام نمودند، مراحل مذاکره تا آنجا پیش رفته بود که اگر تحقق مییافت کل هزینههای یکسال باشگاه به طور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق همکاری دو جانبه تأمین میشد، به هر حال در مرحله نخست مذاکرات یک قرارداد منعقد گردید ولی قبل از این که قسط نخست قرارداد به باشگاه پرداخت شود طوماری تهیه شد که در آن به شدت به این قرارداد همکاری حمله شد و کار با یک وقفه طولانی مواجه شد.
یعنی آن مبلغ را دریافت نکردید؟
خیر البته پس از نهایی شدن این قرارداد مبلغ یک میلیارد ریال از طرف سازمان منطقه آزاد پرداخت گردید و متأسفانه به رغم پایان یافتن زمان قرارداد تاکنون مابقی به دلیل فشار بعضی از دوستان در شهر به باشگاه پرداخت نشده است.
صحبتهای پایانی شما؟
خیلی دوست داشتم به جای دفاع از خودم در برابر کارهایی که نکرده و به خاطر آنها محکوم شدهام، فرصت داشتم از کارهای زیربنایی انجام شده در باشگاه بگویم.
عدم صعود به لیگ برتر در فصل ۹۳-۹۲ زمانی که همگان میپنداشتند این تیم با بودجه و امکانات کافی، شایستهترین تیم برای صعود است و از همه بدتر این بلاتکلیفی محض و سکوت سنگین حاکم بر باشگاه از جمله دلایلی بود که باعث شد گفت و گویی تفصیلی با ناصر گودرزی مدیرعامل حال حاضر موسسه صنعت نفت آبادان داشته باشیم.
با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادهاید علت ناکامیهای تیم فوتبال صنعت نفت آبادان چیست؟
صنعت نفت از چند جبهه متضرر شد و من عامل ناکامیهای این تیم نیستم.
منتقدان شما را سبب دو سال ناکامی این تیم میدانند، سالی که سقوط کرد و سالی که صعود نکرد؟
خوشبختانه موضوع فقط به دو سال پیش بر میگردد نه ۱۰ سال پیش که آمار و اطلاعات و اسناد و مدارک آن در دسترس نباشد، تیم لیگ برتری فصل ۹۲-۹۱ توسط هیات مدیره وقت بسته شد ولی هیات مدیره و مدیرعامل در اوایل فصل تعویض شدند، سرمربی آن تیم آقای کاستا از کشور پرتغال با آن تیم شروع کرد و به هر دلیل تا هفته نهم و دهم نتایج خوبی نگرفت و تحت فشار علاقه مندان این تیم، آقای صالحی با نظر بقیه اعضای هیات مدیره آقای کاستا و تیم همراهش را برکنار و آقای آلفردو را که از جایگاه مردمی خوبی در آبادان برخوردار بود، جانشین ایشان کردند؛ بعد از حدود ۱۱ هفته نتایج ضعیف، آلفردو نیز جای خود را به یک سرمربی آبادانی داد.
به هر حال در آن سال تنها چیزی که در باشگاه رخ میداد تعویض هیات مدیره، مدیرعامل، سرمربی و مربی بود و بازیکنان ثابت ماندند، بازیکنانی که هر کدام بازیکن خیلی خوبی بودند اما تیم، تیم خوبی نبود.
قصد ندارم از عملکرد خودم در آن سال دفاع کنم اما زمانی که به مدیرعاملی منصوب شدم تیم هجدهم بود و در پایان فصل شانزدهم شد و سقوط کرد که بنده نیز خودم را به اندازه دیگران در این سقوط مسئول و گناهکار میدانم نه بیشتر و نه کمتر؛ اما این که اکنون بنده را مقصر سقوط این تیم معرفی میکنند، فکر میکنم منصفانه نباشد؛ قبلا گفتهام و باز هم تکرار میکنم که اگر حکمت و کاستا عوض نمیشدند شاید تیم سقوط نمیکرد.
برای این که از موضوع خیلی دور نشویم یکی از انتقادات جدی از شما، عدم توانایی در حفظ بازیکنان فصل ۹۲-۹۱ و خروج ۱۶ بازیکن اصلی این تیم بود. چرا اجازه دادید چنین خانه تکانی عمیقی در تیم رخ بدهد؟
به نکته خوبی اشاره کردید، همه مردم فوتبال را خیلی خوب میفهمند اما قوانین و مقررات و آیین نامههای مربوط به فوتبال فقط در اختیار عدهای خاص قرار میگیرد و قاعدتاً مردم عادی از جزییات آن بیاطلاع هستند.
در خصوص جدایی ۱۶ بازیکن مورد اشاره لازم است توضیح بدم که قرارداد آن بازیکنان در پایان فصل تمام شده بود، بازیکنان غیر بومی در پایان فصل با توجه به سقوط تیم حتی پاسخ تلفن باشگاه را ندادند، تعدادی از آنها بلافاصله جذب تیمهای لیگ برتری شدند، با دو بازیکن بومی و محصول آکادمی باشگاه سه نوبت جلسه گذاشتیم و قبول کردیم که مانند باشگاههای تهران با آنها قرارداد ببندیم اما آنها با توجه به ای نکه تمایل داشتند در لیگ برتر بازی کنند تا شانس تیم ملی را از دست ندهند با پیشنهاد باشگاه موافقت نکردند که البته این حق مسلم بازیکنی است که با باشگاه قرارداد ندارد، لازم به ذکر است که بابت این دو بازیکن حدود یک میلیارد ریال به عنوان حق آموزش برای باشگاه درآمد ایجاد شد، ناگفته نماند که دو بازیکن از آن ۱۶ نفر نیز تمایل داشتند در تیم باقی بمانند ولی مورد تایید سرمربی تیم قرار نگرفتند.
از بحث سقوط خارج شویم و به موضوع سال ۹۳-۹۲ بپردازیم، چه طور شد که با ابراهیم قاسمپور قرارداد بستید؟ به نظر میرسد که رابطه بین ایشان و مردم آبادان خوب نبوده، آیا در انتخاب سرمربی اشتباه نکردید؟
اجازه می خواهم در این مورد کمی بیشتر توضیح بدهم، مسایل آن گونه که بعضی ها متصور میباشند فقط سفید یا فقط سیاه نیست، این درست است که قاسمپور به عنوان سرمربی در آبادان مخالفانی داشت اما تعداد موافقان ایشان نیز کم نبود، وقتی در ابتدای سال گذشته یعنی اوایل خردادماه ۹۲ هیات مدیره باشگاه مجدداً تغییر کرد، به بنده ماموریت داده شد تا لیست مربیان واجد شرایط را به هیات مدیره ارایه دهم، ما نیز در یک اقدام بیسابقه با استفاده از خرد جمعی نقطه نظرات، کارشناسان، پیشکسوتان، مربیان، اصحاب رسانه و هواداران دلسوز آبادانی را جویا شدیم که آقای قاسمپور از رای بسیار بالایی که توسط همین پیشکسوتان و مربیان به ایشان داده شده بود برخوردار شدند.
به هر حال فهرستی از هفت مربی صاحب نام که پنج نفر آبادانی و دو نفر غیر آبادانی بودند تهیه و به هیات مدیره محترم ارایه شد، اعضای هیات مدیره نیز در تهران با این مربیان جلسه گذاشتند از آنها برنامه گرفته و درنهایت با قاسمپور به توافق رسیدند، قاسمپور نیز کمکهای خودشان را شامل یک بدنساز خارجی، یک دستیار غیر بومی و دو دستیار از تیم سال گذشته که آبادانی بودند، انتخاب کردند.
به هر حال شما با قاسمپور در میانه راه دچار مشکل شدید، قبول دارید؟
خیر، قاسمپور تحت فشار بازیکنان که پرداخت قسط اولشان به تأخیر افتاده بود از وضعیت مالی باشگاه گله داشتند.
فقط گله و شکایت نبود، گفته می شود که موضوع اعتراض به اعتصاب بازیکنان هم منجر شد؟
بله کاملاً درست است، تمرینات دو سه روز تعطیل شد که این موضوع متأسفانه در همه باشگاهها و حتی تیمهای ملی هم رخ میدهد، کاری از دست ما بر نمیآمد، بودجه مصوب شده به موقع تزریق نمیشد، روحیه بازیکنان به شدت پایین آمده بود و قاسمپور میخواست با این حرکت، اعتراض خود را به شرایط بد موجود اعلام نماید.
بحث بودجه را مطرح کردید، مخالفان شما و حتی مسوولان شهر معتقدند که بودجه زیادی هزینه تیم شد (۲۴۰ میلیارد ریال) اما تیم شما چهارم شد در حالی که تیم نفت مسجدسلیمان با ۲۰ میلیارد ریال لیگ برتری شد؟
نمیخواستم بحث بودجه را این جا باز کنم زیرا اطلاعات مالی هر موسسهای محرمانه است اما چون قول دادهام همه مطالبی را که ارایه میکنم مستدل و شفاف باشد لازم است توضیحاتی را نسبت به چنین ادعایی که نمیدانم توسط چه کسانی و به چه منظوری مطرح شده را ارایه کنم، نخست این که به نظر میرسد منظور دوستان از ۲۴۰ میلیارد ریال، بودجه مصوب دو سال باشگاه باشد یعنی ۱۲۰ میلیارد ریال در فصل ۹۲-۹۱ و ۱۲۰ میلیارد ریال در فصل ۹۳-۹۲، اگر این گونه باشد موضوع بیشتر به حقیقت نزدیک خواهد بود.
بودجه باشگاه در فصل ۹۳-۹۲ دقیقا ۱۶۰ میلیارد ریال در تاریخ ۱۷ تیرماه ۹۳ در شورای ورزش شرکت ملی پالایش و پخش به تصویب رسید که ۴۰ میلیارد ریال آن مربوط به زیرساختهای ورزشی موسسه مانند احداث سالن تکنیک، زمین چمن مصنوعی، ساختمان اداری و کمپ تیمهای فوتبال بود، ما هم کارمان را با آن ۱۲۰ میلیارد ریال شروع کردیم و باید یادآور شوم که از فصل قبل ۱۵ میلیارد ریال بدهی به بازیکنان و مربیان تیمهای مختلف ورزشی باشگاه داشتیم، متاسفانه بعد از هفت ماه یعنی در تاریخ ششم اسفندماه ۹۲ مشخص گردید که بودجه باشگاه به ۹۹ میلیارد ریال کاهش یافته است در حالی که تعهدات در قالب عقد قراردادها ایجاد شده بود.
پس این که تیم صنعت نفت ۲۴۰ میلیارد ریالی بسته شده و بخش قابل توجهی هم توی جیب واسطهها رفته درست نیست؟
حالا که دوست دارید در مورد جزییات صحبت کنید باید بگویم که باشگاه صنعت نفت آبادان فقط دارای یک تیم نیست، تیم «ب» در دسته دوم کشور و تیمهای امید، جوانان، نوجوانان و نونهالان در لیگ برتر پایه کشور، تیم زیر ۱۳ سال در استان و تیمهای ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱ و ۱۲ سال در تورنمنتهای منطقهای حضور فعال دارند، ضمن این که در سال گذشته علاوه بر تیمهای مدرسه فوتبال باشگاه، سه ماه تابستان برای تعداد زیادی از خردسالان آبادان تمرینات منظم داشتیم، اما در مورد تیم اصلی که موضوع اصلی مناقشه میباشد کل بودجه پیش بینی شده برای این تیم ۷۲ میلیارد ریال بود که در پایان سال فقط ۵۹ میلیارد ریال هزینه داشت.
کل قرارداد مربیان و بازیکنان و دست اندرکاران این تیم ۶۴ میلیارد ریال بود که در پایان فصل به دلیل عدم صعود تیم به لیگ برتر و اعمال جریمههای سنگین ناشی از باخت به پدیده و فولاد یزد، کل هزینه قراردادها به ۴۴ میلیارد نیز نرسید.
یعنی شما می گویید تیم صنعت نفت آبادان در سال قبل کمتر از ۴۵ میلیارد ریال هزینه داشته است؟
به هر حال اسناد و مدارک مالی در موسسه وجود دارد و همه چیز قابل بررسی است، خوشبختانه هر سال حساب و کتابهای مالی باشگاه حداقل سه بار مورد بررسی و رسیدگی قرار می گیرند، یک بار توسط بازرس قانونی هیات مدیره، یک بار توسط شرکتهای حسابرسی مستقل جهت ارایه به AFC و یکی دو بار هم توسط کارشناسان واحدهای حسابرسی پالایشگاه آبادان و شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای ملی ایران.
شاید برای شما عجیب باشد اما در این جا اگر یک فاکتور ۲۵ هزار ریالی تاکسی فاقد مهر و امضاء باشد به عنوان مغایرت ثبت میشود و باید پاسخگو باشیم، این مطلب را گفتم تا بدانید که بابت هر یک ریال که به باشگاه داده میشود جوابگو هستیم.
حالا که بحث پاسخگویی شد گفته میشود که بابت اسکان بازیکنان و مربیان غیربومی بیش از ۱۰ میلیارد ریال به هتل کاروانسرا پول دادهاید، آیا این موضوع صحت دارد؟
متاسفانه تهمت و افترا و انگ و برچسب بخشی از زندگی روزمره برخی افراد شده و نه تنها با آنها برخورد نمیشود بلکه معمولاً با پاداش و جایزه هم روبرو میشوند.
چه طور پاداشی و چه کسانی؟
اجازه بدهید من فقط از خودم و عملکردم دفاع کنم و مردم خوب و شریف خودشان قضاوت خواهند کرد، شب دراز است و قلندر بیدار، خورشید هرگز پشت ابر نمیماند.
قطعاً کسانی که برای حذف رقبای خود و رسیدن به پست و مقام از انجام هیچ گونه رفتار غیرانسانی و ناجوانمردانه ترسی ندارند با همین روش در آینده توسط مدعیان بعدی مورد هجوم قرار خواهند گرفت.
در کل فصل گذشته نه تنها برای بازیکنان غیر بومی بیش از ۱۰ میلیارد ریال هزینه نکردیم بلکه برای کل تیمهای موسسه، داوران و میهمانان موسسه زیر مبلغ پنج میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال هزینه شد که هزینه بازیکنان غیر بومی شامل اقامت و غذا در هتل حتی ۵۰ درصد مبلغ فوق هم نیست.
ریز هزینهها و فاکتورهای هتل موجود و قابل ارایه برای بررسی توسط مقامات ذیصلاح است.
چرا با این همه هجمه و فشار از اطراف هرگز نزد مسئولان از خودتان دفاع نکردید؟
واضح است؛ چون قرار نبود دفاع کنیم؛ چون تحت فشار خواسته یا ناخواسته قرار شده بود که ما محکوم شویم و حداقل کاری که میشد انجام داد این بود که متهم در جلسه محاکمه خود حضور داشته باشد.
منظورتان وجود یک جریان سیاسی علیه شماست؟
نه اصلاً، جریان اصلاً سیاسی نیست و موضوع تیم صنعت نفت آبادان یک موضوع کاملاً اجتماعی است، موفقیت تیم صنعت نفت آبادان برای هر آبادانی یک دلخوشی و شکست آن یک ناراحتی عمیق است.
من دغدغه مسئولان شهری را کاملاً درک میکنم و از این که به فکر ارتقای شرایط تیم هستند از همه آنان تشکر میکنم ولی باور بفرمایید مشکلات این تیم مثل یک زخم خیلی قدیمی با تغییرات ظاهری و درمانهای سطحی حل نمیشود، مشکل فوتبال در آبادان فقط به تیم صنعت نفت محدود نمیشود، باید یک کار کارشناسی اصولی انجام داد باید ریشههای مشکل را شناسایی و حذف نمود، با رفتن و آمدن یک هیات مدیره یا مدیرعامل چیزی عوض نمیشود.
مگر سه بار مدیرعامل عوض نشد؟ مگر چهار بار سرمربی عوض نشد، دوستان محترم ما که دنبال ایجاد تغییر در تیم صنعت نفت هستند که البته حق هم دارند، چرا نمیپرسند در سال ۱۳۹۲ چند بازی باشگاهی در آبادان انجام شده است؟ چرا کسی نمیپرسد در ازای دو سه زمین چمنی که تبدیل به ساختمان، رستوران و غیره شد، چند زمین چمن ساخته شده است؟
آیا میدانید باشگاه صنعت نفت در داخل یک انبار تعمیرات واقع شده است؟ آیا میدانید که در چند سال اخیر بازرسان AFC را به مکانهای دیگری بردهایم که شرایط محیطی باشگاه را نبینند؟
برگردیم به موضوع قبلی پس موضوع هتل کاروانسرا و پرداخت بیش از ۱۰ میلیارد ریال بیاساس بود؟
ای کاش ما هم امکاناتی داشتیم مانند باشگاه فولاد خوزستان، آنها در هر سال واقعاً مبلغ بالایی را صرف بازیکنان غیربومی تیمهای پایه خود در هتل میکنند، یک استادیوم اختصاصی ساختهاند، چندین زمین چمن بسیار عالی دارند، یک سالن تکنیک بسیار مدرن دارند، فرق ما با آنها چیست؟ آنها ثبات، برنامه و بودجه دارند و با این وضعیت تیم اول کشور میشوند و ما اینجا فقط میخواهیم بشویم مدیرعامل صنعت نفت حتی به قیمت نابودی این تیم.
متأسفانه نزدیک به ۵۰ روز است که هیات مدیرهای که تشکیل شده بود و قرار بود یک تیم قدرتمند را روانه مسابقات کند با مشکل ترکیب اعضاء مواجه شده و هیچ کاری در باشگاه انجام نشده است.
فکر میکنم در حال حاضر یکی از معدود تیمهای لیگ دسته یک هستیم که هیات مدیره آن نامعلوم است، مدیرعاملی آن بلاتکلیف، سرمربی و بازیکنان آن انتخاب نشده و اهداف و برنامههای باشگاه برای فصل بعد مشخص نیست و معلوم هم نیست که بودجه آن چه قدر است و قرار است چگونه پرداخت شود؟
با توجه به این شرایط چه کار باید کرد؟
آن چه را که باید انجام داد ۵۰ روز پیش در یک برنامه جامع خدمت اعضای محترم هیات مدیره ارایه دادیم ولی به دلیل تغییرات تقریباً روزانه، این برنامه هنوز تصویب نشده است.
برنامه جامع ما شامل روز شمار فعالیتها بود یعنی تاریخ انتخاب سرمربی، تاریخ انجام تستهای داخلی، تاریخ برگزاری اردوها، تاریخ برگزاری مسابقات دوستانه، همه و همه در آن دیده شده است، اما این فعالیتها پس از بررسی و تایید هیات مدیره کلید میخورد و ما فعلاً منتظر نشستهایم؛ منتظر فرداهای بهتری که قرار نیست بیایند، متاسفانه خیلی دیر شده است خیلی زود دیر شده است، اصلاً نمیخواهم از مردم خوب و با شرف و فوتبال دوست آبادان استفاده ابزاری بکنم ولی مردم باید حقایق را بدانند، عدهای برای رسیدن به پول یا شهرت دارند تیم را نابود میکنند، آیا این افراد از خود نمیپرسند که اگر انشاء الله فردا به لطف خدا و دعای مردم آمدند و مسوولیتی در این باشگاه پیدا کردند نباید زمانی برای تحقق اهداف خود داشته باشند؟
یک انتقاد جدید که از شما میشود رفتن شما به برزیل با پول بیت المال است، آن هم در چنین شرایط حساسی، در این مورد توضیحاتی دارید؟
خوب شد که پرسیدید زیرا فکر کنم آن قدر که بعضیها از رفتن من به برزیل ناراحت شدهاند از سقوط تیم صنعت نفت نشدهاند، در سال گذشته که افتخار همکاری با هیات مدیره قبلی را داشتم از طرف فدراسیون برای باشگاههای لیگ برتری سه و برای تیمهای لیگ دسته یک، دو سهمیه ویژه اعزام به برزیل در نظر گرفته شده بود که با طرح این موضوع در جلسه هیات مدیره قرار شد که این جانب و قاسمپور از این دو سهمیه استفاده کنیم که بعدها با قطع همکاری موسسه با قاسمپور، موضوع فقط محدود به این جانب شد و فرصتی برای جایگزین کردن نبود.
بخشی از هزینه سفر توسط فدراسیون و اسپانسر آن، بخشی توسط باشگاه مابقی با هزینه شخصی پرداخت گردید، هیات مدیره محترم نیز با آگاهی از این موضوع که این جانب نه تنها در طول این دو سال بلکه در دوره قبلی مدیرعاملی خود نیز حتی یک ریال حقوق یا پاداش دریافت نکردهام به عنوان نوعی پاداش بخشی از هزینه سفر را تقبل کرده بودند.
در برزیل افراد غیر فوتبالی و مدیران فوتبال با اعضای خانواده آمده بودند اما فقط رفتن من به برزیل اینقدر احساسات بعضی ها را جریحه دار کرد.
در مورد شرایط حساس زمانی که باید میبودید و نبودید چه میگویید؟
کدام شرایط حساس، تقریبا پانزده روز است که برگشتهام، دریغ حتی از یک تماس تلفنی و در آن دو هفته چه اتفاقی افتاده که نبود من باعث بروز آن شده و یا نیفتاده که در اثر نبودن من تحقق پیدا کرده است؟
شنیده شد که در کنار طومارهای متعددی که علیه شما تهیه شده یکی در خصوص عقد قرارداد با سازمان منطقه آزاد اروند میباشد، ادعا میشود که شما مبلغ چهار میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال از سازمان منطقه آزاد اروند پول دریافت کردهاید؟
موضوع قرارداد تبلیغاتی اسپانسرشیپ باشگاه صنعت نفت آبادان با سازمان منطقه آزاد اروند میتواند یک موضوع یا تحقیق مدیریتی خوب برای اساتید و اهل فن و کسانی باشد که دوست دارند فوتبال را تبدیل به صنعت کنند، حتماً استحضار دارید که به طور متوسط حدود ۳۰ درصد از منابع درآمدی باشگاهها در لیگهای معتبر اروپا از محل تبلیغات روی پیراهن به حامیان مالی میباشد، مدیران سازمان منطقه آزاد اروند به دلیل نگاه حمایتی خود از تیم صنعت نفت آبادان و ویژگیهای اقتصادی آن سازمان و ظرفیتی که هواداران تیم صنعت نفت دارند، موافقت خود را برای عقد یک قرارداد تبلیغاتی با باشگاه اعلام نمودند، مراحل مذاکره تا آنجا پیش رفته بود که اگر تحقق مییافت کل هزینههای یکسال باشگاه به طور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق همکاری دو جانبه تأمین میشد، به هر حال در مرحله نخست مذاکرات یک قرارداد منعقد گردید ولی قبل از این که قسط نخست قرارداد به باشگاه پرداخت شود طوماری تهیه شد که در آن به شدت به این قرارداد همکاری حمله شد و کار با یک وقفه طولانی مواجه شد.
یعنی آن مبلغ را دریافت نکردید؟
خیر البته پس از نهایی شدن این قرارداد مبلغ یک میلیارد ریال از طرف سازمان منطقه آزاد پرداخت گردید و متأسفانه به رغم پایان یافتن زمان قرارداد تاکنون مابقی به دلیل فشار بعضی از دوستان در شهر به باشگاه پرداخت نشده است.
صحبتهای پایانی شما؟
خیلی دوست داشتم به جای دفاع از خودم در برابر کارهایی که نکرده و به خاطر آنها محکوم شدهام، فرصت داشتم از کارهای زیربنایی انجام شده در باشگاه بگویم.