کد خبر : 1283731 | 29 آبان 1394 ساعت 15:22 | 109.4K بازدید | 0 دیدگاه

گفت‌وگو با قربانی اخبار کذب شبکه‌های اجتماعی

محمدعلی اکبری: من را در تلگرام به قتل رساندند

محمد اکبری قهرمان بدنسازی اهل شیراز، قربانی بزرگ شیوع شایعه در شبکه‌های اجتماعی به خصوص تلگرام است.

محمدعلی اکبری: من را در تلگرام به قتل رساندند
به گزارش "ورزش سه"، در هفته گذشته تصویر عجیب جسدی که با زیرنویس محمد اکبری معرفی شده بود، بین کاربران تلگرام دست به دست گشته است اما اکبری زنده است و در گفت‌وگو با خبرنگار "ورزش سه" می‌گوید این شایعه می‌توانسته ضربه بزرگی به زندگی خانوادگی او بزند.

این مصاحبه اختصاصی را بخوانید و البته در ذهن داشته باشید که همرسانی اخبار بدون اطلاع از صحت آن ممکن است چه تبعاتی داشته باشد.


* چه زمانی متوجه عکس فردی شدید که چاقو خورده بود و چهره‌اش شبیه شما بود؟

چهارشنبه صبح بود که یکی از دوستانم به من زنگ زد و گفت تو هنوز زنده‌ای؟ من هم با تعجب گفتم که انتظار داشتی مرده باشم و بعد او ماجرا را برایم تعریف کرد و بسیار تعجب کردم.

* تماس‌های تلفنی از چه زمانی به شما شروع شد؟

بعد از اینکه دوستم به من زنگ زد، تماس‌ها ابتدا هر یک ساعت به یک ساعت بود. بعد از آنکه عکس‌ها منتشر شده بود، تماس‌ها هر نیم ساعت به نیم ساعت شد و بعد از آن هم هر 2 دقیقه به 2 دقیقه موبایلم زنگ می‌خورد.

* واکنش شما نسبت به این تماس‌ها چطور بود؟

اول که شوکه شدم اما بعد از اینکه تماس‌ها زیاد شد سریع به خانواده‌‌ام زنگ زدم و آنها را در جریان گذاشتم. فکر کردم اگر آنها متوجه شوند چنین عکسی در فضای مجازی منتشر شده حتما از ترس سکته می‌کردند.

* شما از نظر ورزش بدنسازی صاحب عنوان‌های آسیایی را جهانی هستید؟

بله. من 5 سال است که در اردوی تیم‌ملی حضور دارم. در مسابقات جهانی زیبای اندام دبی و هند شرکت کرده‌ام که در دبی قهرمان جهان شدم. به همین دلیل هم خیلی‌ها با من تماس گرفتند.

* در این مدت رسانه‌ای بود که این خبر را تکذیب کند؟

بله، همان روز هفته‌نامه بشیر در روی جلدش این خبر را تکذیب کرد و حالا هم از شما تشکر می‌کنم که پیگیر شدید و دارید این ماجرا را اطلاع‌رسانی‌ می‌کنید.

* به روز انتشار آن عکس برگردیم، خودتان چه زمانی عکس را دیدید؟

چهارشنبه شب بود که یکی از دوستانم آن عکس عجیب را برایم فرستاد. آن فرد مرحوم بسیار شبیه من بود و جالب است که کنار او عکس دوران قهرمانی من را انداخته بودند که از این نظر بسیار شبیه هم بودیم.

* خودتان زمانی که عکس را دیدید نترسیدید؟

چرا واقعا خودم هم ترسیدم وقتی دیدم فردی شبیه من چاقو در سرش رفته است و البته بسیار متاسف شدم. جالب است که در آن عکس مشخص است که آن فرد 3، 4 روز قبل فوت کرده است. چراکه بدنش ورم کرده بود.  فقط خدا را شکر کردم که پیش از اینکه آن عکس تمام گروه‌های تلگرامی را بگیرد خانواده‌ام را در جریان گذاشتم.

* در آن ساعت‌ها چه کسانی به شما زنگ زدند؟

هر کسی که فکرش را بکنید. از دوستانم گرفته تا مسوولان فدراسیون بدنسازی و حتی شاگردانم هر کسی که من را می‌شناخت، با من تماس گرفت و من مجبور بودم به همه توضیح بدهم که چنین اتفاقی نیفتاده است.

* در آن ساعت‌ها اتفاق جالبی افتاد که ذهن‌تان را مشغول کند؟

اتفاق جالب این بود که عده‌ای از دوستانم دم در منزل ما آمدند تا ببینند پارچه مشکی نصب شده یا نه ولی من به همه توضیح دادم که آن عکس فقط تشابه چهره بوده است.

* الان زندگی‌تان چه فرقی با گذشته کرده است؟

مهمترین حسنی که ماجرا برایم داشت، این بود که دوستان خوبی پیدا کردم ولی باور کنید که اصلا در این روزها آرامش نداشتم. یک نفر ساعت 3:30 صبح به من زنگ زد و من چون می‌دانستم همه نگران هستند، مجبور بودم جواب تلفنم را بدهم. خیلی روزهای سختی را پشت سر گذاشتم.

دیدگاه‌ها