کد خبر : 1583531 | 23 دی 1397 ساعت 15:00 | 15.6K بازدید | 0 دیدگاه

سولسشر تغییر می دهد، گیم پلن جدید چیست؟

اوله‌گنار سولسشر در دقیقه شصت و پنج به بازی می آید و گل. سولسشر در دقیقه هشتاد به بازی می آید و گل. لقب مثبت گرفتن از هواداران در فوتبال بر خلاف لقب منفی گرفتن اصلا آسان نیست.

سولسشر تغییر می دهد، گیم پلن جدید چیست؟

به گزارش "ورزش سه"، علاوه بر وفاداری به باشگاه که همیشه یکی از اصلی ترین دلایل است، شما باید به اندازه کافی تکنیک هم داشته باشید. این راهی ست که اولگنار یک بار در زمان بازی کردن روی چمن التدرافورد به آن رسیده و لقب تعویض طلایی را دریافت کرده است. با وفاداری و با تکنیک گلزنی. پس وقتی فیلسوف ها می گویند که "تاریخ دایره ای است" نباید دهن کجی کنیم چون ما می بینیم که دوباره در ورزشگاه الدترافورد داستان تعویض طلایی بودن سولسشر دارد اتفاق می‌افتد. یک بار درون زمین و به جای اندی کول. حالا روی نیمکت و به جای مورینیو. یک بار با وفاداری و تکنیک گلزنی کام ها را شاد کرده، حالا با وفاداری و تاکتیک تهاجمی دارد همان قصه را تکرار می کند. 


بله از تاکتیک های تهاجمی صحبت کردیم. آنچه که قرار است پلن و شکل جدید بازی یونایتد باشد. آنچه که سولسشر با تغییر دادن سیستم و اکت های بازی احتیاطی مورینیو به آن دست پیدا کرده و تاکنون هم خوب از آن بازخورد مثبت دریافت کرده است. خوب حالا مطمئنا شما هم این سوال را دارید: به طور خاص این تغییرات تاکتیکی اعمال شده از سوی سولسشر چه بوده اند که ظاهر آشفته تیم را به این سرعت و بازدهی سر و سامان داده است؟

 

1372030

 


برای شروع می توانیم از بخش شروع حملات تیم صحبت کنیم. صحبت از تغییرات اعمال شده در مرحله "طراحی حمله". در این بخش سولسشر گروه " دو- دو" مورینیو شامل دو مدافع آخر و دو هافبک چسبیده به آنها را به یک گروه "سه نفره خطی" تغییر داده است. کار هم خیلی ساده شکل می گیرد. دو مدافع آخر در عرض باز شده و ماتیچ با حرکت به عقب بین آنها جایگیری می کند. این اقدام سه مولفه مثبت برای بازی تهاجمی را در خود تولید می کند. اول. دو بک کناری تیم بدون ترس از فضای خالی پشت سرشان می توانند بازی از جناحین را انجام دهند. دوم. تعداد نفرات حاضر در زمین حریف و جلوی توپ بیشتر می شود. و سوم که می تواند از همه مهمتر باشد. سه بازیکن طراح حمله کل عرض زمین را پوشش داده و با پاسکاری و تعویض کانال بین هم انواع گزینه های حمله ای را امتحان می کنند و همچنین به راحتی از پس پرس دو مهاجم حریف برمی آیند. در حالی که در ایده مورینیو دو گروه دو نفره در طول هم قرار می گرفتند و حریف به راحتی با استفاده از یک زوج مهاجم بین آنها، ارتباط شان را قطع می کرد. زوج مهاجمی که روبروی دو مدافع آخر قرار گرفته و از طراحی حمله آنها هم حتی جلوگیری می کردند. چون قضیه فقط یک بازی دو بازیکن با دو گزینه برابر دو بلاک دفاعی بود.


این فقط یک نمونه اولیه در تغییر استایل تعریف کرده مورینیو برای هافبک های میانی بود. استایلی که از آنها در اکثر اوقات بازی به عنوان "هافبک عقب گیر" انتظار داشت اما سولسشر یک خط بطلان روی عقب کشیدن هافبک ها کشید. درواقع قضیه ساده است : خط میانی موتور تیم است. وقتی آنها را در عقب زمین چینش کنی یعنی دنبال کار دفاعی هستی و وقتی آنها را در جلوی زمین چینش کنی یعنی انتظارات تهاجمی از تیم داری. به عنوان نمونه در سیستم مورینیو وقتی دو هافبک شماره هشت و ده تیم تا عرض هافبک شماره شش عقب می آمدند چه اتفاقی رخ می داد؟ با این عقب نشینی یک فضای خالی بزرگ با خط مهاجم ایجاد می شد.

 

1369655

 

 

پس این خط هم برای جبران فضای مورد نظر عقب نشینی کرده و تا تقاطع یک سوم دفاعی فشرده می شد. اینجا ما با این نکات روبرو می شدیم. اول. امکان توپگیری در جلوی زمین و حملات سریع که از فرمول های اصلی دنیای فوتبال است گرفته می شد. دوم. با توجه به اینکه اکثریت تیم ها این ریسک را برابر یونایتد نمی کردند که کاملا باز شوند پس خط دفاعی خود را همان عقب نگه می داشتند و از این طریق امکان زدن ضدحمله های سریع با پاس های پشت دفاع هم برای بازیکنانی مثل رشفورد از بین می رفت. و سوم که باز هم می تواند از همه مهمتر باشد اینکه به طور طبیعی اکثر بازی در زمین یونایتد در جریان بود و خوب هرچه توپ بیشتر به دروازه شما نزدیک تر باشد خطر بیشتری هم شامل حال شما خواهد شد و خطر بیشتر یعنی گل خورده بیشتر تا جایی که تیم مورینیو چهارمین خط دفاعی ضعیف لیگ را داشت. بله، تمام اینها قربانیان عقب بازی کردن خط هافبک بود. آنچه که بیشتر از بالابردن کیفیت دفاعی، به یک خودکشی فنی شباهت داشت. 


اما بیایید ببینیم اینکه سولسشر حدود سی متر دو هافبک میانی را به جلو انتقال داد برای یونایتد چه "کیفیت سازی" کرد؟ در مرحله اول با جلو بردن موتور تیم ما می بینیم که یونایتد در اکثریت زمان های بازی در زمین حریف فعالیت می کند.

 

و بله انتقال توپ و موقعیت به زمین حریف و مراقبت از آن جزو اصول اولیه سولسشر می باشد. توپ در زمین حریف یعنی خطر به دروازه حریف نزدیک تر. در همین چند بازی گذشته ما با رشد 24 درصدی بازی یونایتد در زمین جلو طرف بوده ایم. نکته بعدی به گگن پرسینگ تیم مربوط می شود. تراکم حمله ای که در زمین حریف ایجاد می شود نه فقط در بحث بازی های ترکیبی با توپ بلکه در مرحله انتقال از حمله به دفاع هم تاثیر خود را با بلاک کردن سریع می گذارد. سومین مورد هم به طور ویژه به پوگبا مربوط می شود. 


سولسشر پوگبا را به پشت محوطه جریمه و در لاین چپ انتقال داده است و اینجا دقیقا همان جایی است که بازی بازیکنی مثل پل به کار می آید. دریافت توپ، یک دریبل و شوت. دریافت توپ، یک دریبل و پاس نهایی. یا اضافه شدن به محوطه جریمه و گلزنی در نقاط کور. این یعنی فانتزی فعال در خدمت توسعه و تمام کنندگی حمله. در حالی که پوگبا سیستم مورینیو مجبور بود کار با توپ هایش را در زمین خودی انجام دهد. جایی که به آن فانتزی غیرفعال گفته می شود. البته قضیه به همینجا ختم نخواهد شد. سولشیر با هوشمندی از بازیکن متحرک و ریتمیکی یعنی رشفورد در پست شماره نه استفاده می کند. چینشی که خاص فوتبال تهاجمی و شناور است. رپرتاژ بالایی که رشفورد در کل منطقه یک سوم هجومی از خود تولید می کند در سمت چپ با خلاقیت پوگبا و انرژی مارسیال ترکیب شده و ما شاهد خلق مثلث های فضا باز کن پرتعداد از سمت این گروه می شویم. تکنیک تهاجم هندسی که از اصول مورد نیاز سبک های زیر مجموعه توتال فوتبال است. 


در ادامه تغییرات شما برای اینکه یک فوتبال تهاجمی با محوریت حفظ توپ را به نمایش بگذارید به جزئیات دیگری هم نیاز دارید که سولشیر نشان داده به خوبی با متدهای این سبک بازی آشنا است. در چند هفته اخیر 30 درصد نسبت به هفته های قبل تر بازی تکضرب و یک و نیم ضرب تیم افزایش یافته است. آنچه که برای شما سرعت را به ارمغان می آورد و بله سرعت یکی از اصلی ترین ابزارهای بازی متحرک تهاجمی برابر سیستم های دفاعی فشرده است. همچنین اگر به نقشه های فردی حرکت بازیکنان مخصوصا در پست های عقب دقت کنید با عدم وجود محدودیت حرکتی در بازی آنها روبرو خواهید شد. در واقع سرمربی تیم برای اینکه بتواند از تمام جهات و گزینه ها به حریف فشار وارد کند اقدام به طراحی این ایده آزادی حرکتی کرده است. 

 

1369693


در بحث تاکتیک پرسینگ تیم هم تغییراتی اعمال شده. تغییراتی سازنده و مفید. مورینیو در یونایتد از تاکتیک پرس "بازیکن دونده" برای خط هافبک استفاده می کرد و به آنها دستور می داد با تمام توان روی چند بازیکن در یک منطقه جلوی زمین فشار اعمال کنند تا بتوان برتری نفری ایجاد کرد. این یک طرح قوی اما ریسک پذیر بود و در زمان هایی که با شکست مواجه می شد فضای زیادی را پشت خط هافبک برای تیم حریف ایجاد می کرد. اما سولسشر از تاکتیک پرس "خط دونده" برای هافبک ها استفاده می کند. طبق این تاکتیک هافبک ها با یک پرس جمعی روی فضای مورد نیاز هافبک های حریف برای بازی، اقدام به بازی تقابلی کرده و با توانایی بیشتر خود آنها را شکست می دهند. اینجا همان جایی است که یکی از تفاوت های اصلی بین دو سرمربی را نشان می دهد. تفاوت اعتقاد داشتن سولسشر به استعداد های فردی ستاره های تیمش در برابر مورینیویی که این استعدادها را انکار می کند.


و البته خوب همه ما می دانیم که تفاوت اصلی بین این دو سرمربی در مبحث فلسفه بازی می باشد. مورینیو در تمام مواقع حتی هنگام حمله کردن نیز به کنترل فضاهای حیاتی پشت توپ جهت جلوگیری از ضدحمله خوردن فکر می کند در حالی که سولسشر نشان داده که مربی است که در تمام لحظات به کنترل توپ و ریتم می اندیشد و از این طریق سعی می کند بر بازی سوار شود. فلسفه بازی که نه فقط در الترافورد بلکه در تمام دنیا طرفداران بیشتری دارد و به همین دلیل است که تماشاگران منچستر با روی باز از سرمربی جدید تیم و تغییرات وی استقبال کرده اند.

 

مجتبی مرشدزاده

دیدگاه‌ها