حرف های جنجالی ستاره والیبال؛ غلط کردید مرا دعوت کردید

 

به گزارش "ورزش سه"، با اعلام ولادیمیر آلکنو، تیم ملی والیبال مردان ایران برای حضور در بازی‌های المپیک توکیو تمرینات خود را از شنبه دوازدهم تیرماه با حضور 19 بازیکن آغاز کرد. فرهاد قائمی یکی از این بازیکنان بود که پس از خداحافظی از تیم ملی، مجددا به اردو فراخوانده شد.

اما روز گذشته، ولادیمیر آلکنو در تمرین نوبت عصر ملی‌پوشان حضور پیدا کرد و روی نام سه بازیکن یعنی فرهاد قائمی، بردیا سعادت و محمدطاهر وادی خط قرمز کشید تا ترکیب تیم ملی برای اعزام به المپیک بیش از پیش مشخص شود. این تصمیم با واکنش قائمی همراه شد و او در گفتگو با خبرنگار ورزش سه، صحبت های جنجالی را مطرح کرد.

 

 

* برای میدان دادن به جوان ترها، تیم ملی را ترک کردم

به دلیل شرایط کرونایی و بعد از آن هم شرایط زندگی شخصی‌ام، نمی‌توانستم همراه تیم ملی در جام ملت‌ها باشم؛ حتی این موضوع را مطرح کردم و گفتم شرایطم جور نیست و این‌که گفتم می‌خواهم به جوان‌ترها میدان بدهم تا تورنمنت‌های بزرگ جهانی را تجربه کنند. گفتم چون در شرایط اوج هم هستم، از تیم ملی خداحافظی کنم؛ امکان ندارد تیم ملی برایم بی‌اهمیت باشد، چون من چندین سال است که برای تیم ملی زحمت کشیدم و بیشتر بهترین دوران زندگی‌ام را در تیم ملی بودم. این‌که حتی با آمدن دوباره‌ام ثابت کردم که تیم ملی برایم بی‌ارزش نیست.

 

* داورزنی از من خواست به تیم ملی بروم

من در پخش زنده صحبت‌های آقای داورزنی را دیدم، ایشان خودش با مترجم آلکنو و خود آلکنو در ایتالیا صحبت می‌کنند و به این جمع‌بندی رسیدند که در پست دریافت‌کننده ضعف دارند که دوباره من را دعوت کنند؛ دعوتی که بیایم و به تیم ملی کمک کنم، نه اینکه بخواهم تست بدهم. آقای داورزنی که با من تماس گرفتند، تماس‌شان این بود که اگر مصدومیتی نداری و شرایط ایده‌آل داری، به اردو برگرد و از من خواهش کردند به تیم کمک کنم؛ حتی اگر شرایط خوب بود در ترکیب اصلی قرار گیرم یعنی با این دیدگاه دعوت شدم.

 

 

* مردم از من خواستند به تیم ملی برگردم

من هم تقریبا زمانی‌که با آقای داورزنی صحبت کردم و جام‌ملت‌ها شروع شد و نتایجی که تیم ملی گرفت، علاقه‌مندان به والیبال زیادند و به صورت کارشناسی هم نگاه می‌کنند؛ مردم به من پیام می‌دادند و می‌گفتند برگرد و تیم ملی به تو نیاز دارد، همین پیام‌ها روی من تاثیر گذاشت چون دیدم مردم چقدر دوست دارند که من برگردم.

 

 

 

* برای آمادگی، با تیم ملی جوانان تمرین کردم

با صحبت‌هایی که با آقای داورزنی شد که گفتند برگرد به تو نیاز داریم، همه چیز دست به دست هم داد و من هم گفتم چشم به تیم ملی برمی‌گردم تا بتوانم به تیم ملی کمک کنم و در المپیک کنار تیم باشم؛ روز سه‌شنبه به تمرین تیم ملی جوانان رفتم و زیرنظر آقای عطایی تمرین کردم، جالب این است که خودشان به این جمع‌بندی رسیدند که من را دعوت کنند یعنی من خودسرانه تمریناتم را شروع نکردم.

 

 

* اطرافیان آلکنو دوست ندارند تیم ملی نتیجه بگیرد

واقعیت امر این است که فدراسیون دوست دارد که تیم ملی نتیجه بگیرد، برای این کار زحمت کشیده، یعنی مسیری را طی کرده و برای المپیک توکیو برنامه‌ریزی کرده و دوست دارد که نتیجه بگیرد؛ اما بقیه کسانی که در آن جو هستند و در کنار آلکنو هستند، دوست ندارند تیم ملی نتیجه بگیرد و دنبال منافع شخصی‌شان هستند.

 

 

* مشخص است که منظور من چه کسی است

فکر کنم واضح منظورم را می‌گویم که منظور چه کسی است، چون وقتی می‌گویم کادرفنی؛ چیزی که من فهمیدم خیلی جالب است، این‌ها دوشنبه به من گفتند و بعد از آن سه روز من در اردوی جوانان بودم و شرایطم آنقدر خوب بود که آقای عطایی اجازه بازی به من دادند و همگی در آن بازی دیدند که شرایطم ایده‌آل است و حرف و حدیثی نیست.

 

 

* اگر آماده نبودم، به تیم ملی نمی آمدم

اصلا من خودم اگر آماده نبودم، هیچ‌وقت به اردوی تیم ملی آن‌هم برای تورنمنتی در سطح المپیک نمی‌آمدم؛ جام رمضان نیست که من بخواهم بیایم و کار را شروع کنم، المپیک است و اصلا شوخی نیست. حتی تا پنجشنبه بود که حرف و حدیث‌هایی شنیدم که صحبت‌های آقایان عوض شده است.

 

* کارشان با من، اوج بی احترامی بود

من آمده بودم به تیم ملی کمک کنم. من که خداحافظی کرده بودم و دنبال کار و زندگی خودم بودم. من را به اردوی تیم ملی آوردند و حتی قبلش نیز گفتند آقایان آلکنو و داورزنی به این جمع بندی رسیده اند که من باید برگردم و به تیم کمک کنم. بعد این کار را با من انجام دادند، اوج بی احترامی بود.

 

 

 

* شما غلط کردید که می گویید من آماده نبودم

همه بچه های تیم ملی جزو بهترین ها و دوستان من هستند که خیلی زحمت می کشند و در این مسئله شکی نیست. اما برای خودم جالب است که چطور می شود تقریبا بدون کار 6 به 6 و بدون کار گروهی و فقط در یک گرم کردن که در آکادمی پایه های والیبال انجام می شود، تشخیص دادند من آماده نیستم. نه بحث فیزیکی وسط بود و نه بحث فنی. من مانده ام اینها با چه رویی این حرفها را می زنند؟

 

اینها شبها چگونه می خوابند که صبحش مصاحبه می کنند فرهاد قائمی از لحاظ فیزیکی آماده نبود؟ شما غلط می کنید که اول من را دعوت می کنید و بعد هم غلط می کنید که می گویید من آماده نبوده ام. من حتی نزد دکتر نوروزی در کلینیک استقلال رفتم که از لحاظ آمادگی من را تست کند که مطمئن شوم مصدومیتی ندارم و ایشان به من تأییدیه داد که هیچ مشکلی ندارم.

 

من حتی مصدومیت های کهنه و قدیمی ام را چکاب کردم که اگر قرار است من را اذیت کند، به اردوی تیم ملی نروم ولی دکتر نوروزی همانجا شفاها اعلام کردند از لحاظ بدنی آماده ام و هیچ گونی مصدومیتی ندارم. حتی فیزیوتراپ تیم ملی نیز من را چکاب کرد که هیچ مشکلی ندارم. من اینکار ها را انجام دادم تا حرف و حدیثی پیش نیاید که آماده نیستم. مصاحبه هایی که انجام می شود که من از لحاظ فیزیکی آماده نبوده ام، دروغ است، دروغ است، دروغ و کذب است!

 

 

* از قول من به آلکنو گفته اند که مصدوم هستم

برای من خیلی جالب است که در ایتالیا، مربی و کمک او دنبال من بودند و شرایط من را پرسیدند چون در پست دریافت کننده به مشکل خورده بودند. من از یک منبع موثق که در آنجا بوده، شنیدم. نمی خواهم اسم بیاورم ولی اینها را می گویم که مردم بدانند در ایتالیا و میانه های مسابقات وقتی به ضعفشان پی می برند، شرایط من را می پرسند تا من را برگردانند. دوباره جلسه ای برگزار می کنند و از قول من به آلکنو گفته اند که من بخاطر مصدومیتم توان حرکت و تمرین ندارم در حالیکه هیچ تماسی با من گرفته نشده است.

 

 

* رئیس فدراسیون والیبال از چیزی خبر نداشت

من به حدی ناراحت بودم که حتی با آقای داورزنی تماس گرفتم و گفتم شما که از قبل سناریوی خودتان را چیده بودید، چرا من را دعوت کردید؟ دلیل اینکه من را به اردوی تیم ملی آوردید و این اتفاق افتاده چیست؟ جالب اینجاست که رئیس فدراسیون خودش از چیزی خبر نداشت و گفت قرار است جلسه فنی امروز (پس از خط خوردن من) برگزار شود. اینکه این وسط برای چه کسی منافعی داشته است را خدا می داند.

 

 

* خود والیبالی ها باید یک جای کار را بگیرند

من به حدی به تیم ملی تعصب دارم و با جان و دل کار کرده ام و تمام تمرکزم این بود که واقعا به تیم کمک کنم. حتی نمی توانید در این چندین سال موردی را پیدا کنید که فرهاد قائمی چند دقیقه سر تمرین دیر آمده باشد، دیگر غیبت کردن بماند. من همیشه نیم ساعت قبل از شروع تمرین، در محل آن حاضر بوده ام. من با تمام وجود برای تیم ملی کار می کردم و زحمت می کشیدم و اکنون این اتفاق برای من رخ داده است. ممکن است این اتفاق برای خیلی های دیگر رخ داده ولی آنها سکوت کرده اند. آنها اشتباه کرده اند چون اینها از تیم ملی می روند و ما والیبالیست ها هستیم که می مانیم. آنها باید اعلام کنند که مشکل تیم چیست و چه کسانی اجازه نمی دهند والیبال نفس بکشد و شرایطش اینگونه شده است که این افراد بروند و خود والیبالی ها یک جای کار را بگیرند. همه بازیکنان از این موضوع تعجب کردند و ناراحت شدند. بازیکنان هیچ اطلاعی نداشتند چون وقتی این اتفاق رخ داد و این خبر را شنیدند، همگی ناراحت شدند.

 

 

 

* کار من با تیم ملی تمام شده بود

کار من با تیم ملی تمام شده بود و خداحافظی کرده بودم ولی اینها با دعوت از من و سناریویی که چیدند، من را دوباره آوردند و نمی دانم دلیلش چه بود. شاید دلیلش این بود که بگویند ما به بازیکنان قبلی از جمله پست دریافت کننده فرهاد قائمی را آورده ایم ولی چون آماده نبود، خط خورد. این می تواند یک توجیه برای عدم موفقیت احتمالی در المپیک باشد.

 

 

* اگر می دانستم بحث تست گیری است، نمی آمدم

یکی از مسئولین تیم ملی صحبت کرده بود که بحث تست فنی و فیزیکی و این مسائل است. اگر می دانستم اینگونه است، اصلا دعوت را قبول نمی کردم که برای تست دادن بیایم. مگر می شود یک مربی که در آن سطح کار می کند و مربی تیم ملی ایران است، بازیکنان را نشناسد؟ همینجا بود که شک و شبهه های من به وجود آمد و من بلافاصله با آقای داورزنی تماس گرفتم و او گفت ما با آقای آلکنو صحبت کردیم و به یک جمع بندی رسیدیم که به تو نیاز داریم. زمانی که در اردوی جوانان با آنها کار کردم، ناراحتیشان بابت ناآماده بودن من برطرف شد.

 

 

* حرف های آنها دائما عوض می شد

خود آلکنو فقط در یک جلسه حضور داشت و سپس حرف های آنها عوض شد. اصلا تمرینی وجود نداشت که آماده بودن یا نبودن من تست شود. جالب اینجاست خود آلکنو گفت به احترام سایر بازیکنان، دریافت کننده ها باید چند روزی از لحاظ فیزیکی، بدنی و فنی در یک سطح تمرین کنند. این یک مسئله طبیعی است و ما از این بابت مشکلی نداشتیم . اگر آلکنو چیزی غیر از این می گفت من تعجب می کردم چون باید به سایر بازیکنان احترام گذاشته شود.

 

 

* آلکنو گفت تعداد بازیکنان زیاد است، مرسی که آمدی

جالب اینجاست خودشان که قرار بود شرایط فیزیکی و فنی را ببینند ولی از شروع اردو تا آغاز تمرین، هر سری حرف های متفاوتی می زدند و بعد از تمرینات عادی و گرم کردن معمولی که برای آغاز تمرین اصلی انجام می شود، با من جلسه ای گذاشتند و گفتند تعداد بازیکنان زیاد است، مرسی که اومدی! در حالیکه تمرین ساعت 4 و نیم ظهر شروع شده بود، نزدیک ساعت 6 عصر این حرفها را به من زدند در حالیکه آلکنو به من گفته بود 4 تا 5 روز زمان داری.

 

 

* این اتفاقات کار آلکنو نیست

من این اتفاقات را اصلا کار آلکنو نمی دانم. در حالیکه ساعت 6 و در تمرین این حرفها را به من زدند، ساعت 5 و نیم خبرش را منتشر کردند که قائمی خط خورد. خودشان نیز نمی دانستند بگویند دلیل خط خوردن من چیست. دلیل اینکه آلکنو من را کنار کشید و گفت مرسی که اومدی، تعداد بازیکنان زیاد است یعنی چی؟ جالب است در حالیکه داشتیم تمرین گرم کردن 2 به 2 را انجام می دادیم، آلکنو با مسئول تیم جلسه ای گذاشت و اینکه در این 10 دقیقه چه اتفاقی رخ داد، خدا می داند.

 

 

* در تیم ملی هیچ چیزی سرجایش نیست

به حدی تیم ملی بی در و پیکر شده، هیچ چیزی سر جایش نیست. یک نفر دیگر تصمیم می گیرد ولی به اسم آلکنو تمام می شود. تنها چیزی که برایشان مهم نیست، تیم ملی و جایگاه و اعتبار والیبال ایران در دنیاست. تنها چیزی که برایشان مهم است، منفعت خودشان است. اصلا با والیبال کاری ندارند و آن را به امان خدا ول کرده اند. فکر نمی کنم بازیکنی در جریان این پروسه باشد. بچه ها فقط تمرین می کنند و سرشان به کار خودشان گرم است ولی تأسف بار است که این اتفاقات در تیم ملی رخ می دهد.

 

 

 

 

* کسانی که حقشان خورده شده، باید شفاف سازی کنند

شرایطی که من در مدت کوتاه حضور در اردوی تیم ملی دیدم، شرایط بی نظم و بی در و پیکری بود که خودشان هم نمی دانند چکار می کنند. متأسفانه اتفاقاتی که افتاده، باعث سکوت مسئولین قبلی شده و همین دلیل باعث این اوضاع شده است. کسانی که حقشان خورده شده، باید مصاحبه و شفاف سازی کنند. چرا باید والیبال که جایگاهش در سطح دنیا بالا و رو به پیشرفت بود، چه کسانی باعث شدند که حال و روزش امروز این مدلی باشد.

 

 

* بدون حضور در تمرین گروهی، گفتند آماده نیستم

من رابطه ام با همه مسئولین تیم ملی خوب بود. یعنی اگر دو هفته من در اردوی تیم ملی می ماندم و من را خط می زدند، باز هم متوجه نمی شدم که چه اتفاقاتی افتاده است. من با خودم می گفتم به نظر آلکنو احترام گذاشته اند و از من خوشش نمی آید. ای کاش می گذاشتند من 4 روز تمرینم را انجام دهم بعد مرا خط بزنند و بگویند تصمیم سرمربی بوده است. اشتباهشان همینجا بود. اینکه من حتی در تمرین گروهی حضور پیدا نکنم و بگویند چون تعداد بازیکن زیاد است که نمی شود. کارشان به حدی اشتباه بود که گفتند من از لحاظ فیزیکی آماده نبوده ام. واقعا کارشان خنده دار بود. آدم باید کاری انجام دهد تا بفهمید از نظر فیزیکی آماده بوده ام یا نه.

 

 

* من مدت ها بود که تمریناتم را شروع کرده بودم

آقایان عطایی و آرمان سر تمرین بودند و من با آنها تمرین کردند. فیلم های تمرینات من در فضای مجازی موجود است. من در شهرستان مشغول تمرین بودم. حتی برای بعضی از تمرینات بدنسازی با آقای یاسر ویسی مربی بدنساز قبلی تیم ملی تمرین می کردم. من کاملا آماده بودم. اگر اینگونه نبود، هیچ موقع در تمرین تیم ملی بزرگسالانی که قرار است برای حضور در المپیک شرکت کند، حضور پیدا نمی کردم.