طلسم قهرمانی چگونه شکسته شد؟
چهار عامل کلیدی در تعیین قهرمان لیگ برتر!
برای اولین قهرمانی تاریخ تراکتور در لیگ برتر هر آنچه برای موفقیت یک تیم و مجموعه لازم بود کنار هم قرار گرفت.

به گزارش "ورزش سه"، قهرمانی در لیگ برتر چگونه حاصل میشود؟ این سوال مهمی است که شاید با بررسی این فصل تراکتور نتیجهاش حاصل شود. جایی که محمدرضا زنوزی پیش از فصل یکی بعد از دیگری، گامهای نیازمند قهرمانی را چید و تیمش را آماده رقابت با چند مدعی بزرگ کرد.
مدیریت پول یا تاریخسازی؟ برای بازیکن کدام مهم است؟ تصور کنید قهرمان شدنی را که هر دو را به شما بدهد. یا مدیری که هر دو را به شما ندهد. شما را حمایت نکند تا برابر آنهایی قرار بگیرید که روزی عاشقانه دوستتان داشتند.
فیگو در بارسا کاپیتان و بهترین آن تیم بود. به رئال رفت و بهترین بازیکن دنیا و قهرمان اروپا شد. آیا تاریخ مدیران بارسا را نام میبرد یا فیگوی قرار گرفته در برابرهوادارن را؟
اصلا نگه داشتن داراییها مگر هنر نیست؟ اینکه تصور کنیم در کنار ایدههای خوب و ترکیب ایدهآل راضی نگه داشتن ستارهها کار آسانی بوده بیمهری به مدیریت خوب هر مجموعه است.
۱۰ سال گذشته لیگ برتر ایران همانقدر که نام برانکو و یحیی و مجیدی و حتی استراماچونیِ حتی بدون قهرمانی در آن مهم است. نگاه داشتن آنها نیز مهم بوده است، که درباره اوسمار مجیدی استرا و یحیی و برانکو عدمش وجود داشت. مدیریت پرسپولیس شاید احساس میکرد با حضور هوادار و تاریخ قهرمانی بدون ترابی و بیرو و یحیی و اوسمار که چکیده یحیی بود میشد موفق شد. اما در عین حال برای تراکتور فضای قهرمانی را باز کرد.

عبور از بیرانوند و ترابی و اسماعیلیفر و نعمتی و آوردن گاریدو بیثبات در چینش و برخورد با بازیکنها همانقدر مهم بود که بارها اشتباهات زنوزی در عدم شناخت لیگ ایران و خرید مربیان و بازیکنهای عجیب مثل کوستانت و ساغلام در عدم قهرمانی تراکتور. در استقلال نایب قهرمان فصل قبل هم با توجه به ثبات مالی با مدیریتی مواجه شدیم که نه در بخش انتخاب سرمربی و نه در تغییرات مثبت ترکیب درست عمل کرد. عمق و هسته استقلال که ترکیبی به مراتب ضعیفتر از پرسپولیس و سپاهان داشت درهیچ بخشی درست تقویت نشد. مدیریت سپاهان هم امسال با بازیکنهای مستعد مثل آقاییپور و لیموچی و محبی در مقابل قهرمان شدههایی مثل نادری و شیری و بیرانوند و شجاع و ترابی و حسینزاده و چند خارجی بدون بازده در برابر بازیکنهای موثر برای قهرمانی داشت. باعدم ثبات در حفظ مربی با تجربه شدهای در فوتبال ایران مثل مواریس. سپاهان هم از عدم توازن و نگاه درست به قهرمان شدن ضربه خورد.
اما بر خلاف سالهای قبل امسال نقش موثر زنوزی در ايجاد فضای امروز قهرمانی همان است که در ورزشگاهها برای درویش نیست. برای مدیر سپاهان که از گل گهر در خانه شکست خورد نیست. در استقلالی که در هیچکدام از بخشهای رابطهاش با هوادار و انتخاب مربی و بازیکن مناسب درست عمل نکرده وجود ندارد.
زنوزی در حالی که در خرید نیروهای موثر قوی عمل کرد مربی درست آورد و به ثبات و نگاه قهرمانی در تراکتور پر و بال داد.
دراگان اسکوچیچ و حالا قهرمانی
فرهنگ مربیگری کرواتها از زمان استانکو فرهنگی نزدیک به خلقیات ما و غالب از نظر نتیجهای برای فوتبال ایران بود. تا امروز که اولین قهرمانی تاریخ تراکتور با یک کروات به دست آمده. ادامه دهنده راه قهرمانان کرواتی مثل برانکو و استانکو

اگر درست یادمان باشد مهمترین انتقاد تاریخی از اسکوچیچ بعد از خروجش از تیم ملی نه کیفیت فنی تیم ملی نه عدم نتیجهگیری آن بود. بلکه فضایی با مانور بر بزرگتر بودن نام کیروش بود. روی کاغذ اسکوچیچ با تیم ملی در نتیجهگیری برای صعود به جام جهانی کار مهمی انجام داد. با تیمی ناامید فدراسیونی زیر بار ویلموتس خم با سبک فوتبالی کاملن غالب با بهترین ِآمار ممکن کنار گذاشته شد. و احتمالا عاقلانهترین گزینه موجود برای رویای آقایی تبریز درفوتبال ایران.
اینکه اگر اسکوچیچ در جام جهانی حضور داشت به مرحله بعد صعود میکردیم آنقدر واقعبینانه نیست. که قهرمانی امسال تراکتور هم در حضور استقلال پرسپپولیس و سپاهان واقعبینانه نبود. حتی با جمعآوری این مجموعه موفق.
اما مثل تیم برانکو که تاریخ فوتبال ما را به نفع نیمه سرخ پایتخت عوض کرد نحوه اصولگرایانه بازی تیم اسکوچیچ مبتنی بر بازی کوتاه و بیلد آپ و رسیدنهای زیاد در محوطه جریمه و گلزنی در باکس و فوتبالی سریع و پر تلاش، نشان از لیاقتش داشت برای حتی اینکه بفهمیم کمی بیمهر بودیم که در جام جهانی فضای خود ساختهاش را به کیروش تقدیم کردیم. امروز بدون شک قهرمانی در لیگ برتر دستآورد بزرگتری است تا فقط حضور در جام جهانی.
اسکواد قهرمانی، برای تیم مدعی
پرسپولیس سپاهان یا استقلال را تصور کنید، با حضور ترابی در وینگ، بیرانوند در دروازه، شجاع در دفاع آخر و دانیال اسماعیلیفر در دفاع راست و آلوز در میانه زمین و حضور موثر شیری، نادری و حسینزاده با سابقه قهرمانی در لیگ. رشد استعدادهای مثل هاشمزاده. حفظ چند بازیکن موثر مثل عارف آقاسی و چند خرید خارجی درست مثل دروژدک. هر تیمی با اینها همانقدر میتوانستد مدعی قهرمانی باشند که امروز تراکتور قهرمان است.
در ترکیب ۱۱ نفره تراکتور بازیکنهایی با سابقه قهرمانی بیشتر از سپاهان و استقلال حضور دارند.آنهم در لیگ کم گل و بازیکن محور ایران. در حالی که پرسپولیس قهرمان حداقل ۴ مهره تاثیرگذار فصل قبلش را نتوانست نگه دارد. استقلال و سپاهان هم ناتوان از اضافه کردن بازیکنهایی با ذهنیت قهرمانی در تیم بودند. باز تاثیر همان بیرو و شجاع، اسماعیلیفر در ثبات عقب زمین و بازی غریزی و به شدت قابل توجه اسمهایی مثل ترابی با ریشههایی عمیق در قهرمانی پرسپولیس و حتی نادری و حسینزاده در قهرمانی استقلال دیدیم. آلوز و آقاسی با ثبات ماندند. با درک بازی موثر از یکدیگر و درک مناسب از نحوه قهرمان شدن در لیگ ایران.
نیروی اجتماعی حامی بزرگ تراکتور
قبول کنیم یا در تمام سالهایی که حتی تراکتور مدیرت ضعیف یا هسته تیم ضعیف داشته نحوه هواداری از آن به شکل عجیبی در دایره وسیع جغرافیایی ما در حال رشد بوده است. تیمی که هوادارن پرشوری دارد و حضورش مثل استقلال و پرسپولیس فقط منوط به یک بخش میزبانی در تبریز نیست. قطب بودن تراکتور یک بحث کوتاه مدت میتواند باشد اگر قهرمانی تداوم نداشته باشد. اما احتمالا امید به آینده و یکی از دلایل زنده ماندن زیر بار این همه مشکلات اقتصادی در تیمهای غیرصنعتی همین نیروی عظیم انسانیست. تا امروز بدون قهرمانی لیگ برتر هواداری از تراکتور نه برای یک شهر که برای یک فرهنگ تداوم داشته. امروز به بعد چهمیشود؟ احتمالا با این نگاه پرشور به تیم محبوب آذربایجان میشود از این پتانسیل برای ادامه راه تراکتور استفاده کرد. تیمی که حالا در میان نخبگان آسیا باید بجنگد
نتیجه گیری:
از منظر کیفی و کمی قهرمانی تراکتور با ۴ گل در زمین شمس آذر ۲ هفته ماقبل پایانی بدست آمد. بدون حرف و حدیث. جایی که پرسپولیس قهرمان قبلی لیگ شکست خورده بود.
درست در هفتهای که تیم دوم جدول سپاهان در خانه با بن یدر و عدم حضور انزونزی بخاطر کتککاری با کاپیتان تیم کریمی از گل گهر بی ادعا باخت، که در جام حذفی هم جلوتر از سپاهان هنوز حضور دارد.
پرسپولیس در حالی ۳ گل به رفسنجان زد که سکوها هنوز تریبون شعار علیه مدیریت هستند. استقلال با ۵ گل آلومینیوم اراک را در یکی از تشریفاتیترین روزهای تاریخش و پایینترین رتبههای جدولش در لیگ پشتسر گذاشت.
در حالی که مشخص نیست تیم فنی جباری با ۵ گل میماند یا میرود.
روی کاغذ چه از لحاظ ثبات کادر فنی چه ثبات مدیریتی و چه کمترین تغییر در کادر فنی تراکتور فعلا تنها تیمی هست در میان ۴ تیم مدعی قهرمانی که تکلیفش مشخص است. برده است. شاد است هسته ترکیبی قوی دارد و میتواند با همین ثبات سال بعد هم از هیاهوی بقیه برای هیج سود ببرد برای همه چیز.