نسل 2007 دیوانهکننده است
پدیده بارسا: تغییر پست زندگیام را عوض کرد
مارک برنال، ستاره مصدوم بارسلونا، مدعی شد وویژک شزنی با کارهای خاص خود همواره موجب خنده بازیکنان در تمرینات میشود.

به گزارش "ورزش سه"، مارک برنال، هافبک بارسلونا، امروز 18 ساله میشود و طبقگفته خودش سال زیبا و البته دردناکی را سپری کرده است. این بازیکن در فصل 25-2024 با تیم اصلی بارسلونا اولین بازی خود را انجام داد، اما در سومین بازی با مصدومیت از ناحیه رباط صلیبی روبرو شد و ادامه فصل را از دست داد.
او از زمان به بعد دیگر بازی نکرده است. اما در طول این ماهها از نظر خودش بالغ تر شده و طبق مصاحبهای که با رسانه باشگاه بارسلونا انجام داده، با اطمینان و خوشبینی به آینده نگاه میکند.
برنال ابتدا در مورد رسیدن به تیم اصلی بارسلونا گفت: "تغییر و پرش از تیم دوم به تیم اصلی بسیار مشهود است. این را به ویژه در تمرینات احساس میکنید. در ابتدا، احساس میکنید که در یک سطح نیستید، اما با گذشت روزها، آنها به شما کمک میکنند و با شرایط سازگار میشوید و احساس میکنید که یکی از آنها هستید."
اولین بازی
باید اعتراف کنم که در دقایق اول اولین بازی خودم در مستایا عصبی بودم، اما این طبیعی است. سپس با گذشت دقایق و حتی در بازی دوم آرام بودم.
هانسی فلیک
به من گفت آرام باشم و به خودم اعتماد کنم، که او از قبل به من اعتماد داشت. او به من این فرصت را داد که اولین بازی لالیگا را در 17 سالگی انجام دهم. اگر در پیشفصل به من میگفتند که مقابل والنسیا بازی میکنم، باور نمیکردم. برای ما خبر بزرگی است که هانسی تمدید کرده است. فلیک به من گفت کاری را که بلد هستم انجام دهم و او از قبل به من اعتماد داشت.

حتی دوستانم هم باور نمیکردند چه اتفاقی برایم میافتد. پیام هایی به دستم میرسید و کمکم متوجه میشدی که چه چیزی را تجربه میکنی. من پیراهن اولین بازی خودم را قاب کردهام. در بازی مقابل اتلتیک، بسیار آرام بودم و بازی را با شادی زیادی به پایان رساندم.
مصدومیت
من صحنه را دیدم. یک ترک در زانوی خود احساس کردم و نمیتوانستم حرکت کنم. از قبل میدانستم که اتفاقی افتاده است. همه به من گفتند که صحنه آنقدرها هم جدی به نظر نمیرسید. من قبلاً به کوبارسی گفته بودم که احساس درد شدیدی دارم.
درس گرفتن از مصدومیت
اگر مصدوم نمیشدم چه میشد؟ این چیزی است که من گاهی از خودم میپرسم، اما نمیدانم. این یک روند عجیب بود. فکر میکردم به هیچ دردی نمیخورد، اما یاد گرفتهام که قوی باشم و سعی کنم وقتی اوضاع خوب پیش نمیرود، فکر نکنم. روزهایی بود که هیچ میلی به هیچ کاری نداشتم، نه به تمرین رفتن و نه حتی در خانه خوابیدن.
ترس از مصدومیت
نمیترسم، اما به آن احترام میگذارم. حقیقت این است که وقتی یک ماه نتوانستم هیچ کاری برای پایم انجام دهم، بسیار استرس داشتم.
بازگشت
قبلاً سوءتفاهمی رخ داده بود و من گفتم که کم و بیش برای شروع فصل آماده خواهم بود. هنوز خودم هم نمیدانم، اما خیلی خوبم، و این مهم است. همه چیز خوب پیش میرود. نمیتوانید تصور کنید که چقدر مشتاق بازگشت هستم. وقتی برگردم بیشتر احساس سرخوشی خواهم کرد تا عصبی بودن.
رقابت در بارسا
اگر اینجا هستید یعنی بازیکن فوقالعادهای هستید زیرا بازیکنان بسیار خوبی وجود دارند. نکته کلیدی این است که تسلیم نشوید، بجنگید و منتظر بمانید تا فرصت شما فرا برسد و از آن استفاده کنید.

الگوی کودکی
با توجه به فیزیکم، توانستهام با موقعیتهای دیگر سازگار شوم. در کودکی به عنوان هافبک تهاجمی بازی میکردم و پست من را به عقب میبردند. در اولین بازی که به عنوان هافبک میانی بازی کردم، احساس راحتی زیادی کردم و حتی خودم هم شگفت زده شدم. زندگی من را تغییر داد.
در کودکی الگوی من اینیستا بود و بازیکنی که اکنون بیشتر به او توجه میکنم پدری است. کسی که بیشتر از همه من را شگفتزده کرد دنی اولمو است. کنترلهایی انجام میدهد که خارقالعاده است.
آکادمی و همتیمی بودن با لامین یامال
نسل 2007 فوق العاده و دیوانه کننده است. از کودکی میشد دید که لامین چه چیزهایی دارد. چیزی که من در مورد خودمان برجسته میکنم این است که چگونه با سنی که داریم بازی میکنیم. در پایان سن مهم نیست و آنها این را نشان میدهند و در سطحی هستند که هیچکس نمیتواند جلوی آنها را بگیرد.
فصل 26-2025
جشن قهرمانی درون شهر تماشایی بود. امسال میراثی از خود به جای گذاشتیم، برنده شدن، و این چیزی است که انتظار میرود سال آینده دوباره انجام دهیم. یکی از زمینهایی که بیشتر از همه مشتاق بازی در آن هستم، زمین اسپانیول است.
همتیمیها
از شزنی انتظار نداشتم اینطوری باشد، اما خیلی به من کمک کرده است. یک حکایت؟ یک روز بعد از صحبتهای مربی شروع به دست زدن کرد. در کل کارهای احمقانه ای انجام میدهد که فقط خودش میتواند انجام دهد. او ما را زیاد میخنداند. اگر بخواهم کسی را نام ببرم که خیلی به من کمک کرد، به خصوص در پیشفصل و سپس در والنسیا باید از کریستینسن نام ببرم. باید اعتراف کنم که من مصدوم شده ام و آنها به من لبخند زدند. من با این عوضیها خیلی خندیده ام. کسی که من را عصبانی میکند کوبارسی است، او یک شخصیت عجیب است و با شوخیهایش اذیت میکند.