رافینیا:
همه میخواستند من از بارسا بروم، بهجز فلیک!
رافینیا، ستاره بارسلونا، میگوید فقط هانسی فلیک مانع جدایی او از این تیم شده است.

به گزارش "ورزش سه"، رافینیا پس از یک فصل فوقالعاده با ثبت ۳۴ گل و ۲۵ پاس گل، قرارداد خود را با بارسلونا تا سال ۲۰۲۸ تمدید کرد. او پیش از رفتن به برزیل، با نشریه اسپورت گفتوگویی داشت. این گفتوگو پیشنمایشی از مصاحبهای کاملتر است که بعداً منتشر خواهد شد و در آن درباره هانسی فلیک، فصل اخیر، گذشته، لامین یامال، لیگ قهرمانان و موارد دیگر صحبت کرده است.
در حالی به تعطیلات میروی که قراردادت را تا سال ۲۰۲۸ تمدید کردهای. چه احساسی داری؟
من این را همان موقعی که قرارداد را امضا کردم به رئیس باشگاه گفتم: احساس بسیار خوبی دارم. باشگاه برای دومین بار به من اعتماد کرده. این اتفاق برایم خاص است و بهعنوان یک بازیکن، واقعاً برایم ارزشمند است. شما به اعتماد نیاز دارید، چون اینجا محل کار شماست. اینجا جاییست که میخواهید باشید و وقتی میبینید که مردم روی شما حساب میکنند، برایتان خاص میشود. از این بابت از آنها تشکر کردم. نمیگویم از کودکی طرفدار بارسلونا بودم چون من اهل برزیل هستم، اما از زمانی که هدفم فوتبالیست شدن بود، میخواستم در بارسا بازی کنم. اینکه الان اینجا هستم و توانستم قراردادم را تمدید کنم، واقعاً خوشحالم میکند. امیدوارم بتوانم دوران فوتبالم را همینجا به پایان برسانم.
با ۳۴ گل و ۲۵ پاس گل فصل را به پایان رساندی. انتظار چنین آماری را داشتی؟
با صداقت بگویم، نه انتظارش را نداشتم. اهداف شخصیای که تعیین کرده بودم، پایینتر از این اعداد و ارقام بودند. رسیدن به این تعداد گل، دادن این همه پاس گل و کمک به تیم واقعاً خوشحالم کرد. در نهایت، این یعنی ساختن تاریخ. این بهترین فصل فوتبالی زندگی من بود؛ هم از نظر اهداف فردی و هم در سطح تیمی.

و این در حالیست که زمانی فکر رفتن از بارسا را داشتی. درست است؟
نه فقط من، خیلیها بودند که میخواستند من از اینجا بروم. خیلی از هواداران، شاید حتی اعضایی از هیئتمدیره از عملکرد من راضی نبودند. خیلیها... من آدمی هستم که اگر احساس کنم جایی از من استقبال نمیشود، ترجیح میدهم آنجا نباشم. فایدهای ندارد که به دیوار بکوبی و بیهوده تلاش کنی. من ذهن روشنی دارم. اگر نمیخواهند من اینجا باشم، خب میروم. من اهداف شخصی دارم، میخواهم بازی کنم. شاید قبل از شروع فصل فکر میکردم که بازی نخواهم کرد، اما خودم را میشناسم. میدانم چطور از خودم مراقبت میکنم، چطور به حرفهام متعهد هستم و میدانم وقتی مربی عوض شد، فرصتی تازه برای اثبات تواناییهایم دارم. این باعث شد به ماندن فکر کنم. مربی (فلیک) با من تماس گرفت و گفت که روی من حساب میکند. آن تماس بسیار مهم بود، چون نگرش من را تغییر داد. تنها کسی که میتوانست جلوی من را بگیرد، او بود و این کار را هم کرد.