مردم عزیز ایران لطفا من را با معروف مقایسه نکنید!

به گزارش "ورزش سه"، بی‌شک عرشیا به‌نژاد یکی از اصلی‌ترین دلایل عملکرد خوب تیم ملی والیبال ایران در لیگ ملت‌ها ٢٠٢۵ بود. این پاسور جوان که شروع فوق‌العاده‌ای در لیگ ملت‌ها نداشت هر چه مسابقات پیش رفت بهتر و بهتر شد تا در نهایت با عملکرد کلی عالی خود یکی از بهترین‌های ایران در لیگ ملت‌ها لقب بگیرد.

به بهانه همین عملکرد فوق‌العاده گفت و گویی با این پاسور جوان والیبال ایران ترتیب دادیم که اینجا مشروح صحبت‌های به‌نژاد با ورزش سه را می‌خوانید.

*در مورد لیگ ملتهای والیبال صحبت کن و پروسه‌ای که تیم ملی طی کرد و متاسفانه نتوانست راهی مرحله بعد شود، هرچند مردم خیلی راضی بودند.
همه مردم عملکرد تیم ملی والیبال ایران را دیدند و مشاهده کردند که با سرمربی جدیدی که داشتیم چه پیشرفتی کردیم. بازی به بازی پیش رفتیم و پیشرفت خوبی در همه بازی‌ها داشتیم. ما در بازی‌های ابتدایی مسابقاتی را باختیم که جلو بودیم ولی هر چه جلوتر آمدیم توانسیم ثبات و حس اعتماد به نفسی که از بین رفته بود را به تیم برگردانیم و توانستیم بازی‌های خوبی را ببریم و در هفته سوم  اگر ویلفردو لئون نبود حتی می‌توانستیم لهستان را هم شکست بدهیم.

*با توجه به اینکه جواد کریمی به عنوان کاپیتان تیم انتخاب شده بود فکرش را می‌کردی جای او را در ترکیب به عنوان نفر اول بگیری و انتخاب اول پیاتزا باشی؟
آقا جواد خودش یکی از بزرگان والیبال ایران است و خیلی چیزها از او یاد گرفتم. او کاپیتانی بود که که به جوان‌هایی مثل من کمک زیادی می‌کرد. هر وقت من در زمین بودم و تایم استراحتی می‌شد و بازی گره می‌خورد تنها کسی که به من کمک می‌کرد جواد کریمی بود. من اولین سالی بود که با او هم تیمی بودم و بابت همه کمک‌هایش از او تشکر می‌کنم. در مورد آقای روبرتو پیاتزا هم باید بگویم او یک مربی نترس و با دل و جرات است و همین که به جوان‌ها بازی داد نشان از جرات بالای او دارد. شاید اگر هر مربی دیگری جای پیاتزا بود به جای بازی دادن به جوان‌ها به دنبال نتیجه می‌رفت ولی او به بازیکنانی مثل من اعتماد کرد و من هم تا جایی که توانستم جواب این اعتماد را دادم.

*انگار که خستگی برای پیاتزا معنا نداشت، تو از کار با پیاتزا بگو، رابطه‌ات با او چطور بود؟
رابطه من با پیاتزا بسیار خوب بود، البته فقط من نه، با همه رابطه خوبی داشت، با همه شوخی می‌کرد و راحت بود. پس از بازی با فرانسه علی رغم باخت، در رختکن با انرژی بالا با ما رفتار کرد و کاری کرد که با روحیه بالا به مصاف بلغارستان برویم و آن نتیجه را رقم بزنیم. واقعا چیزهای زیادی از پیاتزا یاد گرفتم، او هر ثانیه به من نکته فنی می‌گفت و حتی نوع گام زدن من را هم عوض کرد. به نظرم این جمله که پیاتزا یک مربی خیلی خوبی است برای او کم است. او جدا از اینکه مربی بزرگی است انسان بسیار بزرگی است.

*در بازی با بلغارستان پاسور این تیم یک جا خالی انداخت که خیلی زود جبران کردی در موردش توضیح می‌دهی؟
شرایط مسابقه بود، پاسور بلغارستان داشت ادا اطوار در می‌آورد من هم یک جا خالی انداختم که فکر نکند خبری است!

*یک چیزی که در مورد تو و دیگر پاسورهایی که وارد تیم ملی والیبال ایران می‌شوند مقایسه با سعید معروف است چقدر توانستی این بار سنگین را پشت سر بگذاری و اینکه خودت به این فکر می‌کنی مثل سعید معروف بشوی؟
لطفاً این صحبت‌هایی را که الان می‌کنم قشنگ و دقیق بنویس. من را مقایسه کردن با سعید معروف یک اشتباه بزرگ است، هرکس دیگری هم به تیم ملی بیاید نمی‌تواند جای سعید معروف را بگیرد. معروف اسطوره‌ای بود که دیگر در والیبال ایران تکرار نخواهد شد. حتی در والیبال جهان نیز هرکس بازی او را می‌بیند قابلیت بالای او را مشاهده می‌کند. این توانایی‌های فنی  و اعتماد به نفسی که سعید معروف داشت به نظرم هیچکسی نمی‌تواند آن را داشته باشد. اما من اگر بخواهم در مورد خودم بگویم شاید بتوانم کارهایی کنم که تیم ملی بتواند نتیجه بگیرد، اما به هیچ وجه نمی‌شود جای سعید معروف را گرفت، او یک اسطوره بود و والیبال ایران را متحول کرد.

*و سوال آخر، امسال قرار است در تیم شهداب یزد بازی کنی که از مدعیان قهرمانی است. اول درباره این اتفاق بگو و بعد آیا به لژیونر شدن فکر می‌کنی؟
امسال این افتخار را دارم در تیم شهداب یزد بازی کنم، شهداب یزد در 4 سال اخیر یک پای فینال بوده است، و امسال هم یک مربی خوب به نام مهدی مهدوی دارد. ایشان هم سابقه زیادی در تیم ملی داشته است.

در لیگ جهانی و المپیک بازی کرده، من برای انتخاب تیم، دنبال یک مربی بودم که از او نکات فنی یاد بگیرم و فکر می‌کنم که آقای مهدوی این قابلیت را دارد که اولا در کنار او بتوانم نتایج خوبی بگیریم و در کنارش چیزهای زیادی از او یاد بگیرم. درباره لژیونر شدن نیز باید بگویم به احتمال 90 درصد این فصل آخری است که در لیگ برتر والیبال ایران بازی می‌کنم.

*حرف آخر
به عنوان حرف آخرم نیز باید بگویم در بازی با تیم ملی اوکراین، من یک مصدومیتی از ناحیه ساق پا برایم پیش آمد که در لیگ هم تجربه کرده بودم و خیلی اذیتم می‌کرد. پیاتزا وقتی فهمید من این مصدومیت را دارم، شب و روز هر کای  کرد که مصدومیت من را برطرف کند و شب تا صبح بالای  سر من بود تا دردم بخوابد. پیاتزا به قدری مرد بزرگی است که وقتی به صریستان برای هفته دوم رفتیم برای من سفارش کفی پا داد که ساق پایم درد نگیرد، بازهم تاکید می‌کنم او واقعا انسان شریف و خوبی است.