به گزارش ورزش سه، حسین ابرقویینژاد حالا یکی از غافلگیرکنندهترین چهرههای لیست جدید امیر قلعهنویی است. مدافعی که چهارم مرداد ماه در اوج فشار روانی و اشک و بغض، به جمع پرسپولیسیها پیوست اما امروز در آرامش و شرایطی کاملا متفاوت، لباس تیم ملی را به تن خواهد کرد.
راه ابرقویینژاد برای رسیدن به این نقطه آسان نبود. از حضور در لیگ برتر تا سقوط به دسته سوم، از پوشیدن پیراهن استقلال تا رسیدن به رؤیای پرسپولیس. او حالا پیراهن شماره ۵ قرمزها را به تن دارد؛ همان شمارهای که پیشتر به تن محمد پنجعلی و افشین پیروانی (دو مدافع بزرگ تاریخ فوتبال ایران) بود.
او در ۲۸ سالگی و دیرتر از آنچه انتظار میرفت، به جایگاهی رسیده که سالها برایش جنگیده بود؛ مسیری پر از ناامیدی، اضطراب و ایستادگی.
مسیر لیگ شهرری به تیم ملی؛ سخت اما شدنی
حسین فوتبالش را از شاهعبدالعظیم و لیگ شهر ری آغاز کرد. پس از درخشش در تیم نوجوانان راهآهن، به صباباتری رفت و با وجود سن پایینش در رده امیدها بازی کرد. نمایش چشمگیرش توجه مرحوم مجید پروین، سرمربی وقت جوانان پرسپولیس را جلب کرد. او با تکیه بر فیزیک مناسب و قدرت بازیخوانیاش، حسین را به پرسپولیس آورد و فصل بعد هم حسین عبدی در تیم امیدهای این باشگاه از او استفاده کرد.
اما مسیرش در پرسپولیس ادامه پیدا نکرد. فرشاد پیوس که هدایت پارسه تهران را برعهده داشت، او را جذب کرد و در پست مدافع میانی و هافبک دفاعی به کار گرفت. با رفتن ناگهانی پیوس، نیمکت پارسه مدام تغییر کرد و حسین در میان آن بیثباتی، فصل دشواری را پشت سر گذاشت.
در ادامه، با تصمیمی عجیب و در حالی که لیست پرسپولیس پر شده بود، ناچار شد در تست استقلال شرکت کند. آزمونی که با موفقیت پشت سر گذاشت و حتی توسط علیرضا منصوریان به تمرینات تیم بزرگسالان دعوت شد. اما در رقابت با مدافعان نامدار استقلال، فرصت بازی رسمی پیدا نکرد.
زوج کنعانیزادگان تحت هدایت بوناچیچ
ابرقویی پس از این اتفاقات راهی تبریز شد؛ جایی که زیر نظر لوکا بوناچیچ و در کنار محمدحسین کنعانیزادگان با پیراهن گسترش فولاد در لیگ برتر بازی کرد. با تغییرات پیدرپی روی نیمکت (از فیروز کریمی تا رضا مهاجری) آن فصل برای تیمش با سقوط تمام شد.
ابرقویی سپس مشمول خدمت سربازی شد و در تیم عقاب تهران در لیگ دسته سوم بازی کرد؛ فصلی که با قهرمانی و صعود به لیگ دو به پایان رسید. پس از پایان خدمت، پیشنهاد وحید رضایی از مس شهربابک را داشت، اما ترجیح داد به ویستاتوربین تهران برود؛ تیمی تازهتأسیس که با قراردادی ۱۱۰ میلیونتومانی دوباره او را به فوتبال حرفهای برگرداند.
ویستاتوربین، پیک موتوری و بازگشت به لیگ برتر!
با وجود بازیهای خوبش برای ویستاتوربین مشکلات مالی باشگاه کار را برایش سخت کرد. حسین در آن روزها با پیک موتوری کار میکرد تا خرج زندگی و تمرینش را بدهد. فشار مالی زیاد و بینظمی باشگاه باعث شد قراردادش را پیش از پایان فصل فسخ کند.
اما سرنوشت بار دیگر به او لبخند زد. سعید دقیقی که در بازی شمسآذر و ویستاتوربین عملکردش را دیده بود، او را برای فصل بعد به قزوین برد. مدافع تهرانی با این تیم قهرمان شد و به لیگ برتر صعود کرد. فصل بعد به خاطر مسائل مالی جدا شد و به خیبر خرمآباد رفت؛ تیمی که رضا مهاجری (سرمربی سابقش در گسترش فولاد) هدایتش را بر عهده داشت. با خیبر قهرمان شد، بازوبند کاپیتانی را بست و دوباره به لیگ برتر برگشت. همین عملکرد درخشان او را در مسیر پرسپولیس قرار داد.
رویای دیدن ایمون زاید؛ من به پرسپولیس برمیگردم
با این حال انتقالش به پرسپولیس ساده نبود. اختلاف نظرهای مدیریتی و واکنشهای تند بخشی از هواداران، او را در آستانه فروپاشی روحی قرار داد. خودش بعدها گفت: «من نوشته بودم روزی به پرسپولیس برمیگردم. بارها نوشتم و با خودم تکرار کردم. این فقط رؤیا نبود، هدفی بود که برایش سختترین مسیرها را رفتم.»
دوستانش هنوز از روزهایی میگویند که با دستهای یخزده و جیب خالی به تمرین میرفت اما تسلیم نمیشد. برادر بزرگترش، ابراهیم ابرقویی (کاپیتان سابق شهرداری تبریز و بازیکن آلومینیوم هرمزگان) درباره او میگوید: «حسین همیشه عاشق پرسپولیس بود. یک بار از تهران تا بندرعباس را ۱۹ ساعت گرسنه آمد، فقط برای اینکه در تمرین تیم ما حاضر شود. وقتی رسید، حتی به من توجه نکرد و مستقیم رفت سراغ ایمون زاید!»
حالا حسین ابرقویی دیگر نیازی ندارد برای دیدن ایمون زاید هیجانزده شود. او خودش پیراهن سرخ را به تن دارد و رویایش را زندگی میکند. در ۲۸ سالگی، پس از تمام سختیها، میخواهد امضای خودش را در فوتبال ایران ثبت کند.