
به گزارش "ورزش سه"، بالتاسار رودریگز ۲۲ ساله، در تعطیلاتش در زادگاهش «مونته ارموسو»، برای همه کسانی که او را میشناسند تعریف میکند که زندگی کردنِ رؤیای همه آرژانتینیها چه حسی دارد: بازی کردن کنار لیونل مسی. خانواده، دوستان، آشنایان و همسایهها، همه از او درباره این تجربه میپرسند. اما برخلاف تصور، بالتا از این سؤالها خسته نمیشود؛ بلکه با لذت از مسی حرف میزند؛ از چیزهایی که این تجربه به او آموخت، از شخصیت واقعی لئو خارج از زمین و درسهایی که از او گرفت. همزمان، به آیندهای نزدیک هم نگاه میکند؛ آیندهای که در آن، راسینگ دوباره در زندگیاش حضور دارد.
پس از یک سال بازی به صورت قرضی در اینتر میامی، بالتاسار سوم ژانویه همزمان با بازگشت تیم به تمرینات پس از تعطیلات، به راسینگ بازخواهد گشت. تقریباً یک سال از زمان جداییاش گذشته، اما به گفته خودش رشد فوتبالیاش بسیار بیشتر از آن چیزی بوده که تصور میکرد. و البته، کنار مسی یک دوران درخشان را پشت سر گذاشته است.
او میگوید:«اوایل سخت بود، چون آدم نمیخواهد کنار او اشتباه کند؛ میخواهد همه چیز را درست انجام بدهد. همیشه سعی میکردم توپ را طوری به او بدهم که خودش میدهد. اگر بد پاس میدادم، حالم بد میشد. رؤیایی را محقق کردم که هرگز تصورش را هم نمیکردم.»

در رختکن چطور است؟
خیلی غافلگیر شدم. آدمی بسیار ساده و متواضع است؛ یک انسان فوقالعاده. وقتی با او مینشستم و ماتِه میخوردم، باورم نمیشد:«دارم با لئو ماته میخورم، همینجا نشستهایم و حرف میزنیم.» بعضی چیزها همانجا آدم متوجه نمیشود کجاست؛ بعد تازه به خودش میآید. فوقالعاده بود. و آنچه در زمین انجام میدهد را که همه میدانیم.
چه چیزهایی از او یاد گرفتی؟
خیلی چیزها. هم به من آموزش داد و هم سرم داد زد تا بازی را بفهمم. یادم داد کِی باید این کار را کرد و کِی نه. من همیشه با یک ریتم بازی میکردم، اما او گفت باید آرامتر باشم و تفاوت من در قدرت بدنیام است. روی این موضوع کار کردم و یاد گرفتم چطور از آن برتری بگیرم.
شوخی هم میکردید؟
بله، با توتو آویلس (بازیکن سابق ریسینگ) و چلو ویگانت کفشهای لوئیس سوارز را قایم میکردیم. بعضی وقتها از تمرین برمیگشت و میدید یک تیشرت یا چیزی کم است و خودش را به ندیدن میزد. لویی خوشش میآمد، چون خودش هم اهل این کارها بود و تحمل میکرد. اما به شماره ۱۰ (مسی) دست نمیزدیم. اگر چیزی ازت قایم میکرد، هیچی نمیگفتیم (با خنده).
پیراهنی از او گرفتی؟
خجالت میکشیدم چیزی از او بخواهم. فقط مثل بقیه بچهها یک تیشرت را امضا کرد، اما جرأت نکردم بیشتر از این چیزی بخواهم. یک سلفی گرفتم، همین. اگر به من بود، مسی را به راسینگ میآوردم.