در هلند همه از رفتن کومان ناراحت شدند

به گزارش "ورزش سه"، فوتبال هلند بعد از چند سال رخوت و از دست دادن دو تورنمنت بزرگ، در یکی دو سال اخیر نشانه هایی از اوج گیری دوباره را نشان داد؛ تیم ملی هلند به فینال لیگ ملت های اروپا رسید و آژاکس هم تا نیمه نهایی چمپیونزلیگ پیش رفت. از سوی دیگر نسلی از ستاره های جوان هلندی ظهور کردند که به تیم های بزرگ اروپایی راه یافتند و در نهایت مربیان هلندی بار دیگر مورد توجه قرار گرفتند که آخرین آن، حضور رونالد کومان در بارسلونا بود.

به این بهانه با سم فن رالت صحبت کردیم؛ روزنامه نگار جوان هلندی که چند ماه قبل موفق شد جایزه بهترین پادکست فوتبالی سال 2019 هلند را به دست بیاورد و در حال  حاضر به عنوان سردبیر بخش هلندی Vice sports فعالیت می کند:

 بعد از از دست دادن دو تورنمنت بزرگ، یورو 2016 و جام جهانی 2018، هلند به فینال لیگ ملت های اروپا رسید و آژاکس هم سال گذشته در آستانه صعود به فینال چمپینزلیگ بود. چه اتفاقی در فوتبال هلند رخ داد که باعث این موفقیت های اخیر شد؟

فکر می کنم چندین اتفاق رخ داد؛ بعد از اینکه هلند بدترین دورانش را در دهه های اخیر سپری کرد. فوتبال هلند همیشه در ایجاد تغییر، پیشرو بود، مربیان معروفی داشت و در زمینه های دیگر هم فوق العاده بود. اما همین عوامل باعث شد تا فوتبال هلند نتواند خودش را بازسازی کند. چون می کردیم که "ما خوب کار می کنیم، نیاز به تغییر نداریم" اما در این بین، فوتبال به سرعت تغییر کرد؛ به ویژه از نظر تاکتیکی،؛ مربیانی مثل ژوزه مورینیو و پپ گواردیولا ظهور کردند و مربیان هلندی و مکتن مربیان هلند از این تغییر جا ماند. آنها از مد افتاده شدند و نمی توانند ایده ها و تاکتیک های جدید ایجاد کنند. این مسئله خودش را در نرسیدن هلند به تورنمنت های بزرگ نشان داد. مثلا آژاکس که بزرگترین و موفق‌ترین باشگاه هلند است، در سال 2014 با ردبول سالزبورگ بازی کرد. آژاکس در هر دو دیدار شکست خورد؛ فکر کنم با نتایج 3-0 و 3-1. این یکی از مواردی بود که نشان داد تاکتیک فوتبال هلند از مد افتاده است و نیاز به بازنگری دارد.

در این سال ها مربیان جدیدی پا به عرصه گذاشتند مثل پیتر بوس که با آژاکس به فینال لیگ اروپا رسید و اریک تن هاخ که او هم با آژاکس خیلی خوب کار کرد. ما حالا می بینیم که فوتبال هلند تغییر کرده و مدرن تر شده و نتیجه آن در تیم ملی هلند و آژاکس قابل مشاهده است.

این مربیان چطور در فوتبال هلند ظهور کردند؟ حاصل یک برنامه ریزی بود یا تلاش شخصی؟

اتفاق خوبی که برای فوتبال هلند و تیم ملی ما رخ داد این بود که چند بازیکن ما در این سال ها با بهترین مربیان دنیا کار کردند؛ برای مثال جورجینیو واینالدوم و ویرژیل فن دایک با یورگن کلوپ کار می کنند که مربی بسیار خوبی است. یا آرین روبن هم در بایرن مونیخ با پپ گواردیولا کار می کرد. این شرایط برای چند بازیکن دیگر که در خارج بازی می کنند هم صادق است.

اما در مورد مربیان هلندی ای که موفق شدند، بیشتر حاصل کار شخصی خودشان بود. مثلا پیتر بوس وقتی دید فوتبال ما تاریخ مصرف گذشته شده، خودش دست به نوآوری‌هایی زد یا اریک تن هاخ به آلمان رفت و هدایت تیم دوم بایرن مونیخ را برعهده گرفت و با گواردیولا کار کرد. موفق این دو حاصل تلاش شخصی بود.

اما فدراسیون فوتبال هلند هم تلاش کرد تا آکادمی مربیگری اش را به روز کند و فکر می کنم آنها هم از این نظر خوب عمل کردند.

در هلند این فکر خیلی مطرح بود که اگر قبلا یک فوتبالیست حرفه ای بودی، می توانی به راحتی مربی شوی اما می دانیم که فوتبالیست خوبی بودن، اصلا به معنی مربی خوبی شدن نیست. مثل خیلی از مربیان آلمانی موفق سال های اخیر یا مثلا مورینیو. به همین دلیل، الان در هلند برای مربی شدن خیلی اهمیت نمی دهند که قبلا بازیکن بودی یا نه.

می توانیم انتظار داشته باشیم که به زودی مربیان بزرگ دیگری در فوتبال هلند ببینیم؟

بله، چندین مربی هستند که انتظار می رود در سال های پیش رو به مربیان خوبی تبدیل شوند؛ مربیانی که در باشگاه های کوچکتر در هلند کار می کنند. مثلا آرن اسلوت، سرمربی آلکمار که فکر می کنم مربی بسیار بااستعدادی است و فکر می کنم در سال های آینده مربی یکی از باشگاه های بزرگ مثل آژاکس و آیندهوون یا تیم ملی بشود.

در مورد بازیکنان هم شرایط مشابه است. بعد از نسلی که در یورو 2004 ظهور کرد و بازیکنانی مثل آرین روبن و وسلی اسنایدر را داشت، هلند ستاره بزرگی عرضه نکرد تا اینکه در سال های اخیر بازیکنانی مانند فرانک دی یونگ، ماتیس دی لیخت و دونی فن د بیک به فوتبال اروپا معرفی شدند. آیا این را می توانیم به عنوان اوج گیری دوباره فوتبال هلند ببینیم؟

بله. دو عامل باعث این اتفاق است. هلند کشور کوچکی است با 17 میلیون جمعیت و به همین دلیل، نمی توان انتظار داشت که ما همیشه 8-9 ستاره بزرگ در فوتبال مان داشته باشیم. اگر خیلی خوش شانس باشیم، 5-6 بازیکن درجه یک در فوتبال هلند باشند. بنابراین همیشه فراز و فرودهایی وجود دارد و مقاطعی هست که ما بازیکن بزرگی نداریم.

همچنین ما در ساختار آموزش بازیکنان جوان را تغییر دادیم. شما از سه ستاره بااستعداد محصول آژاکس نام بردید. همه این بازیکنان خوش شانس بودند که با مربیانی مانند پیتر بوس و اریک تن هاخ کار کردند که هر دو مربیانی خلاق هستند.

اما همچنین مسئله خیلی مهم این است که بخشی از  این انقلاب در فوتبال هلند که کمک کرد تا ما خودمان را بازسازی کنیم این است که اکنون تیم های زیر 23 سال باشگاه های بزرگ در رقابت های دسته دوم بازی می کنند؛ کاری که برای مثال در آلمان و اسپانیا انجام می شود. چیزی که تا 5 سال قبل وجود نداشت. این اتفاق تقریبا جدیدی است اما باعث می شود بازیکنانی مانند دی یونگ، دی لیخت و فن د بیک پیش از رسیدن به تیم اول، صدها بازی انجام بدهند و آماده شوند. در حالی قبلا، بدون وجود چنین رقابت هایی، رسیدن به تیم اول و جا افتادن خیلی دشوار می شد. بنابراین، این هم در پیشرفت فوتبال هلند بسیار تاثیر داشت.

تیم ملی هلند با رونالد کومان نتایج خوبی گرفت اما او تصمیم گرفت از این تیم جدا بشود و به بارسلونا برود. واکنش ها در هلند به این اتفاق چه بود؟

فکر می کنم از نظر همه این اتفاق بدی بود که او از تیم ملی رفت. زیرا همه او را دوست داشتند و همه چیز خوب پیش می رفت. بعد از مدت ها که ما مربی خوبی در تیم ملی نداشتیم، کومان در تیم بسیار مورد احترام بود و جدایی اش ناراحت کننده بود. اما از طرف دیگر، همه می دانستند که مربیگری در بارسلونا، شغل رویایی کومان است و همیشه دوست داشت سرمربی این تیم باشد. او بندی در قراردادش داشت که براساس آن، تنها در صورتی که از بارسلونا پیشنهاد دریافت می کرد، می توانست جدا شود. بنابراین کاری نمی شد کرد و فقط امیدواریم که او در بارسا خوب نتیجه بگیرد. حالا باید ببینیم چه کسی سرمربی می شود. لوئیس فن خال به تازگی برای این پست ابراز تمایل کرد.

آیا ممکن است فن خال جانشین کومان بشود؟

بله، او در حال حاضر، منطقی‌ترین گزینه است. او در همین چند سال اخیر، مربی هلند بود و با این بازیکنان کار کرد. و برای برعهده گرفتن هدایت هلند، لازم نیست از شغلی استعفا بدهد. چون او بازنشسته شده بود و دلیل اصلی اش هم، تقاضای همسرش بود. اما فکر می کنم او اکنون بتواند همسرش را متقاعد کند که تا یورو که سال آینده برگزار می شود، به مربیگری برگردد. به همین دلیل فکر می کنم در حال حاضر بهترین گزینه است.

فکر می کنی کومان گزینه مناسبی برای بارسلوناست؟ هم از نظر کاراکتر و هم سبک بازی؟

از نظر سبک بازی، کومان شبیه مربیانی مثل اریک تن هاخ و پیتر بوس که مربیانی بسیار بسیار خلاق هستند، نیست. او مربی بسیار عمل‌گرایی است و دوران حرفه ای اش به شکلی جالب، فراز و فرودهای زیادی داشت. او شروع بسیار خوبی در ویتسه و آژاکس داشت و بعد دوران بسیار بدی در والنسیا. سپس در آلکمار و آیندهوون نتایج خیلی خوبی نگرفت اما در فاینورد و همین طور ساوتهمپتون خیلی خوب بود و در اورتون، صادقانه باید گفت که نتایجش فاجعه بار بود. او در اورتون هزینه زیادی کرد که نتیجه نداد.

به همین دلیل بسیار جالب است که ببینیم او می تواند تیم بارسلونا را بازسازی کند یا نه. به ویژه با توجه به شرایط ملتهبی که در باشگاه بارسلونا حاکم است، خیلی خیلی جالب است که ببینیم کومان می تواند خودش را در تیم تثبیت کند یا نه. به ویژه با توجه به مشکلاتی که با مسی دارد و جدایی احتمالی سوارز و اتفاقاتی که آنجا در حال رخ دادن است.  رئیس باشگاه بارسلونا، جوزپ بارتومئو، که کومان را استخدام کرد، هم ممکن است خودش از باشگاه برود.

با توجه به تجربیات قبلی کومان در باشگاه دیگر، فکر می کنید در نوکمپ چه چیزی در انتظار او است؟

کومان در ویتسه و آژاکس که نتیج خوبی گرفته بود، تیم بسیار جوانی در اختیار داشت؛ با بازیکنانی مانند اسنایدر، رافائل فن در فارت، زلاتان ابراهیموویچ. تیم او قهرمان لیگ شد، در چمپیونزلیگ نتایج خوبی کسب کرد. در فاینورد او تیم جوانی داشت و با اینکه پول نداشتند اما نتایج خوبی گرفتند. بنابراین او نشان داده که می تواند با بازیکنان جوان خوب کار کند و حالا باید ببینیم که می تواند این کار را در بارسلونا هم انجام بدهد یا نه؛ به ویژه با همه اتفاقات پشت صحنه ای که در حال رخ دادن است.

نکته جالب این است که کومان، سفیر بنیاد یوهان کرویف است و همیشه ارتباط نزدیکی با کرویف داشت. در حالی که بارتومئو و دوستش، ساندرو روسل (رئیس قبلی بارسلونا)، دشمن کرویف، گواردیولا و لاپورتا بودند. بنابراین خیلی جالب است که بارتومئو، کومان را استخدام کرد چون به نظر می رسد او قرار است خرابکاری بارتومئو را درست کند.

بنابراین همین حالا بازیکنان علیه او شده اند. مسی می‌خواهد برود. سوارز با او مشکل دارد. بنابراین واقعا جالب است که ببینیم نتیجه این شرایط چیست؛ اینکه کومان می تواند شرایط را درست کند یا خودش هم دچار مشکل می شود.

مصاحبه از: بهنام جعفرزاده