با 18سال‌سابقه‌بازی‌حرفه‌ای رکورددار ایران هستم

بهمن طهماسبی که به تازگی کفش های خود را آویخته و با دوران بازیگری فوتبال خداحافظی کرده در گفتگو با "ورزش سه" گفت: ابتدا می‌خواهم از اسماعیل افشاریان پدر فوتبالی من در ایرسوتر نوشهر یاد کنم که مرا در لیگ دسته یک نوشهر که آقای گل شدم کشفم کرد و به ایرسوتر آورد. از آنجا در ایرسوتر بازی های من بیشتر از قبل گل کرد و سال 77 بود که با استقلال شهرداری رشت بازی کردیم و بردیم و به سطح اول فوتبال ایران که لیگ آزادگان بود آمدیم.

وی با بیان اینکه پیش از پیوستن به استقلال قرار بوده تا به همراه رسول خطیبی به هامبورگ آلمان ترانسفر شود، افزود: در نیم فصل لیگ آزادگان با ایرسوتر در صدر جدول گلزنان قرار گرفتم و بنا به صحبتهای انجام شده باید به همراه آقای خطیبی قراردادی را با نماینده باشگاه هامبورگ برای ترانسفر امضاء می‌کردم که گویا آقای طالبی از آلمان با فتح‌الله‌زاده تماس گرفته و گفته بود مرا جذب کنند. استقلال هم رضایت مرا که با ایرسوتر هنوز قرارداد داشتم گرفت و نیم فصل به این تیم پرطرفدار و بزرگ پایتخت پیوستم.

این بازیکن سابق سابق استقلال به مرور خاطرات اولین روزهای حضورش در این تیم پرداخته و گفت: آن موقع سن زیادی نداشتم و 18ساله بودم و جو سنگینی در استقلال بود که من از یک شهرستان باید در یک تیم بزرگ چون استقلال بازی می‌کردم. زرینچه، ورمزیار و هاشمی‌نسب و ... با سرمربیگری آقای پورحیدری و کمک پرویز مظلومی همه بهترین های زمان خودشان بودند. اتفاق جالبی که افتاد بلافاصله هفته آینده‌ش هم باید با ایرسوتر در نوشهر بازی می کردم که بازی یک بر یک شد و تک گل آن را هم من برابر تیم سابقم زدم.

وی ادامه داد: اوایل به خاطر کم سن و سال بودن همه بر سر من فریاد می‌کشیدند که هیچگاه یادم نمی‌رود بالاخره یک روز مهدی هاشمی‌نسب از کوره در رفت و گفت از این به بعد هر کس بر سر این بچه داد بزند با من طرف است. او فوق‌العاده حامی من بود ولی این حمایتش هیچگاه از ذهنم پاک نمی‌شود و می‌خواهم همین جا از او تشکر کنم.

طهماسبی به دلیل جدایی خود از استقلال تهران پس از یک و نیم فصل بازی در این تیم اشاره کرده و گفت: جو تیم طوری بود که علیرغم شایستگی خیلی بازی به من نمی‌رسید و من به تناوب در ترکیب استقلال قرار می‌گرفتم لذا تصمیم گرفتم جایی بروم که بیشتر بازی کنم و سال 79 بالاخره از تیم محبوبم جدا شدم.

وی با اشاره به شماره پیراهن های دوران بازیگری خود، شماره محبوبش را 11 دانسته و متذکر شد: هر جا رفتم شماره 11 را خواستم و اگر در تیمی غیر از آن پوشیدم به دلیل این بود که دیر به تیم اضافه شدم و این پیراهن دست کس دیگری بود. از بین تیم‌هایی که بازی کردم در ایرسوتر 24 ، استقلال19، فجرسپاسی 11، پیکان11، آلومینیوم 18 پوشیدم که در خاطرم مانده است.

بازیکن سابق استقلال که 18سال سابقه بازیگری در سطح حرفه‌ای فوتبال ایران را در کارنامه دارد، گفت: تنها به دلیل اینکه سالم زندگی کردم و خدا هم به من لطف داشت توانستم این همه سال را بازی کنم و حتی دو سه سال دیگر هم می توانستم ادامه دهم که خودم نخواستم چون نیتم این بود که وقتی از فوتبال بروم که دیگران نگویند برو. در شرایطی که سقف حضور یک بازیکن در فوتبال ایران حدود 12سال است به نظرم یک رکوردار هستم چون عنایتی که هنوز بازی می‌کند دیر فوتبالش را شروع کرده است.

طهماسبی از آلومینیوم بندرعباس و آقای گلی با این تیم در لیگ یک و راهیابی به لیگ‌برتر به عنوان شروعی دوباره یاد می‌کند: با اینکه برخی فکر می‌کردند آن سال‌ها فوتبالم تمام شده بندرعباس شهری که قبلا اسمش را هم می‌شنیدم از گرمایش عرق می‌کردم به من پیشنهاد داد و همان شهر هم سکوی اوج‌گیری دوباره‌ام شد و خاطرات شیرینی که آنجا در کنار اکبر میثاقیان برایم رقم خورد فراموش‌شدنی نیست.

وی با اذعان به اینکه آرزوی خداحافظی با پیراهن استقلال را داشته به پیشنهاد رسمی پرسپولیس در آن سال اشاره کرده و متذکر شد: بعد از آلومینیوم از پرسپولیس پیشنهاد رسمی داشتم و آن را در رسانه اعلام کردم بلکه استقلالی‌ها تکانی به خود داده به سراغم بیایند و مرا به خانه‌ام برگردانند اما وقتی دیدم توجه نمی‌کنند چون به عنوان یک استقلالی نمی‌خواستم پیراهن سرخ بر تن کنم بلافاصله به پیشنهاد صبا پاسخ دادم.

طهماسبی در خاتمه به شرایط خود در نساجی مازندران اشاره کرده و گفت: وقتی نساجی و شور و هیجان مردم را دیدم که یک نیم فصل چقدر لطف داشتند تصمیم گرفتم با این تیم خداحافظی کنم هر چند که خیلی ها خواستند منصرفم کنند تا هنوز بازی کنم. اما بالاخره باید یک روز اتفاق می‌افتاد و چه بهتر که در در نساجی و در یک شرایط خوب رخ می‌داد.

وی خاطرنشان کرد: اکنون نیز با نظر آقای درودگر مدیرعامل باشگاه نساجی مازندران به عنوان دستیار در این تیم پرطرفدار مازندران کارم را شروع کرده‌ام تا انشاالله بتوانم در عرصه مربیگری هم به دلخواه‌های خودم دست پیدا کنم.