کد خبر : 1284556 | 02 آذر 1394 ساعت 15:46 | 11.6K بازدید | 3 دیدگاه

حمیدرضا صدر از جایزه سال می‌گوید

از فوتبال تا جامعه؛ دغدغه‌های حمیدرضا صدر

حمیدرضا صدر هفتمین کتابش را با موضوع غیرفوتبالی منتشر کرد که جنبه روانشناسی داشت و در نهایت برنده جایزه جلال شد.

از فوتبال تا جامعه؛ دغدغه‌های حمیدرضا صدر
به گزارش "ورزش سه"، حمیدرضا صدر کارشناس و مفسر فوتبال ایران هفتمین کتاب خود را هم منتشر کرد که موفق به کسب جایزه جلال شد. این کتاب او برخلاف سایر کتاب‌هایش جنبه فوتبالی ندارد و به تاریخ معاصر ایران مربوط می‌شود. او در  گفت‌وگویی با "ورزش سه"  از جزییات فعالیت نویسندگی و کتاب اخیرش می‌گوید.

* این چندمین کتاب به قلم شما می‌شود؟

این هفتمین کتاب من است که به زبان فارسی چاپ می‌شود که یک کتاب به زبان انگلیسی دارم. اما این نخستین کتابم در مورد مسائل غیرفوتبالی است. البته درست است که سایر کتاب‌هایم نگاه کلی به فوتبال دارد اما ریشه‌های جامعه شناسی و روانشناسی هم در آن آمیخته شده است. هر کس کتاب «نیمکت داغ» را خوانده باشد متوجه ابعاد گسترده کتاب می شود. مطالب جامعه‌شناسی و روانشناسی بسیاری با تاریخ آمیخته شده و همچنین ماحصلی دارد اما کتاب آخرم نوعی رمان مستندگونه است که تمام جزییاتش براساس مستنداتی بوده است که مدت‌ها در کتابخانه ملی و کتابخانه مجلس شورای اسلامی بر روی آن کنکاش می‌شود که ماحصلش را امیدوارم دوست داشته باشند.

* علاقه شما به تاریخ در نهایت منجر شد که کتابی تاریخی تالیف کنید؟

تاریخ برای من همیشه مهم بوده و در صحبت‌هایی هم که در مورد فوتبال می‌کنم همیشه به تاریخ رجوع کرده‌ام و فکر می‌کنم تاریخ نقش موثری در اتفاقات روزمره‌مان دارد. هنوز که هنوز است در صحبت‌های فوتبالی افراد جوان به علی پروین و ناصر حجازی رجوع می‌کنم که شاید خیلی از آنها بازی این دو را ندیده باشند و یا حتی در ال‌کلاسیکو بسیاری از اتفاقات را با موضوعات تاریخی مقایسه می‌کنم.

* جزییات کتاب آخرتان بیشتر به چه مسائلی مربوط می‌شود؟

بیشتر در مورد شاه ایران است و دلمشغولی‌های او که همیشه برای من دغدغه بوده است. الگوی روانی جالبی پیش آمده بود که بیشتر از نظر روانشناسانه این موضوع مورد بررسی قرار گرفت. من یک ته زمینه فکری هم خودم داشتم در مورد افراد نظامی و کسانی که به نظامی‌گری و شخصیت گرفتن با لباس فکر می‌کردم و مسائلی که در حول آنها بود. همانطور که گفتم یک ذهنیت خانوادگی داشتم که با این موضوع ادغام شد و در نهایت جنبه روانشناسی دارد.

* آیا تاریخ در فوتبال ما نقش موثری داشته است؟

خود من با تاریخ زندگی می‌کنم و جزو خانواده‌هایی بودیم همیشه کتاب و مجله در خانه فراوان بود. من تمام شماره‌های کیهان ورزشی و دنیای ورزش قبل از انقلاب را صحافی شده در خانه دارم و تمام دغدغه‌ام آن است که بعد از مرگم با آنها چه خواهد شد. فیلم‌های ویدئویی از فوتبال قدیم انگلستان و سایر لیگ‌ها دارم که فکر نمی‌کنم در آرشیو صداوسیما همه آنها یافته شود و فکر می‌کنم تمام این اتفاقات برای من، فوتبال و تمام اهالی جامعه درس و پندهای زیادی داشته باشد.

1077135

* پس کمی از دغدغه جامعه‌شناسی فاصله گرفته‌اید؟

نمی‌توان گفت که فاصله گرفته‌ام چون تمام این مسائل با هم آمیخته است. بازی ایران و استرالیا را به یاد بیاورید، در زمین فوتبال یک بازی 2 ـ 2 اتفاق افتاد اما اتفاق بزرگتر در کشور بود که از بالا تا پایین، فقیر و پولدار بدون هماهنگی همه به خیابان‌ها ریختند. بعد از انقلاب جامعه بین‌الملل نسبت به ایران کم توجه شده بود و این راهیابی ایران به جام‌جهانی حس نادیده گرفته شدن را از بین برد و بغضی ترکید که این موضوع هم فوتبال بود هم روانشناسی هم جامعه‌شناسی. به همین خاطر نمی‌توان گفت دور یا نزدیک شدن است.

* برنامه‌های دیگری برای تالیف کتاب دارید؟

راستش چند کتاب دارم که نصف و نیمه است و اگر این دو را به پایان برسانم، کار بزرگی کرده‌ام. یکی از آنها صدفوتبال برتر ایران است که بسیاری از اطلاعات آن هیچ جا ثبت نشده، مثلا پرویز دهداری که بود؟ فوتبال را از کی شروع کرد و چه اتفاقاتی برای او افتاد؟ تاریخ‌سازان زیادی در فوتبال ایران بودند اما اطلاعات زیادی از آنها نیست. کتاب نوشتن نوعی خودخواهی است که هزینه خود را دارد یعنی باید از خانواده و اطرافیانت دور شوی و مدت‌های زیادی را در تنهایی و تحقیق بگذرانی. کتاب نوشتن غم انگیز است و فکر کنم در ایران با توجه به سرانه مطالعه می‌توان گفت صفر مطلق. نه پولی دارد و نه به تعداد زیادی منتشر می‌شود اما این یکی از علایق زندگی من است و من همیشه به علایقم توجه داشتم.

* در حال حاضر بستر نوشتن کتاب برای فوتبال ایران فراهم است؟

ما در کشور جهان سومی هستیم که مشکل فقر هم داریم و این مشکل در وهله اول محصولات فرهنگی را از سبد کالال خانواده حذف می‌کند. همه به رفت و آمد خورد و خوراک و مسائل روزانه نمی‌پردازند اما به راحتی  کتاب را می‌توانند کنار بگذارند. هزینه‌ها شاید طوری باشد که کتاب و مجلات جایی در میان خانواده‌ها نداشته باشد اما کتاب‌هایی که مورد استقبال قرار گرفته باشد، وجود دارد و اگر حتی چند نفر هم نکته‌هایی از آنها استخراج کنند در حال حاضر برای ما کافی است. کتاب عادل فردوسی‌پور کتاب خوبی بود و تعداد تیراژ بالایی هم داشت اما واقعیت این است که ما یک کتاب قصد نداریم دنیا را عوض کنیم و معمولا کتاب برای قشر درون‌گرا است.

* وضعیت نشر در رسانه‌های داخلی چطور دیده‌اید؟

واقعیت این است که از نویسندگان انتظارات بیشتری می‌رود اما با توجه به همان مشکلات فرهنگی که گفتم نویسندگان کنونی نمی‌توانند وقت بگذارند و برای یک مطلب ساعت‌های زیادی را سپری کنند. واقعا شما ببینید که کار در یک روزنامه در ایران واقعا به صرفه نیست و نویسندگان ایرانی این اجازه را ندارند که برای مطالب و نوشته‌هایشان روزها و یا ساعت‌ها وقت بگذارند و متاسفانه با توجه به دلالی‌ها و بده و بستان‌هایی که پیش آمده است، نویسندگان واقعا مظلوم واقع شده‌اند و در مجموع کار رسانه در ایران مشکل است. همان دلال‌ها شاید کوچکترین تجارتشان با حقوق سالیانه نویسندگان ایرانی برابری کند. در هر حال نویسنده‌ها چراغ روشن ورزش هستند و باید با تمام این مشکلات این فضا حفظ شود.

دیدگاه‌ها