کد خبر : 1287203 | 14 آذر 1394 ساعت 18:22 | 29.2K بازدید | 0 دیدگاه

ورعلی گنجی: درچین سوسک و کرم خوردم (قسمت دوم)

حرفهای جالب پورعلی درباره سردار و بیرانوند

مرتضی پورعلی گنجی در گفت و گوی اختصاصی با "ورزش سه" درباره مسائل جالبی صحبت کرد، از بردن یک چمدان کنسرو به چین تا خوردن سوسک و کرم در آن کشور. این مصاحبه خواندنی را از دست ندهید.

حرفهای جالب پورعلی درباره سردار و بیرانوند
مرتضی پورعلی گنجی بازیکن جوان تیم ملی در گفت و گوی اختصاصی با "ورزش سه" درباره آغاز فوتبال خود، دوران حضور در تیم نفت، اولین برخورد با کارلوس کی‌روش، جام ملت های آسیا ، مشکلاتش در چین و ... صحبت های جالبی انجام داد.

من را به جای بازیکن عراق خواستند
شنیده بودم "سلام شاکر" دفاع عراق را می خواستند ، آری هان سرمربی تیانجین فیلم بازی ایران عراق را دید و چشمش من را گرفت و به جای شماره 14 عراق من را انتخاب کرد.من نیز چین را انتخاب کردم تا رو به جلو حرکت کنم، در لیگ چین میلیاردی خرج می کنند و اگر امکانات آن ها ده باشد ، امکانات ما صفر است. من 4 سال پیش زیر پله های ورزشگاه تهرانسر و زیر رختکن می خوابیدم. امکانات بالا و مربیان خیلی خوب و سرشانس مانند اریکسون ، آری هان، کاناوارو ، اسکولاری را دارند.

کی روش گفت دفاع آخر بازی کن
آقای کی روش به من گفت اگر نفت بازی می کنی بهتر است دفاع آخر بازی کنی یا در تیمی باشی که دفاع آخر باشی. بعد از آن تیانجین به من پیشنهاد داد و من ترجیح دادم که به این تیم بروم و خوشبختانه باشگاه نفت همکاری کرد.

یک چمدان کنسرو بردم
قبل از اینکه به چین بروم ، مصاحبه ی آقای شاهرودی را خوانده بودم که گفته بودیک چمدان تن ماهی ببر، خیلی از مصاحبه ایشان ترسیدم و حرفش را گوش دادم برای حدود 3 ماه، یک چمدان تن ماهی، لوبیا و جوجه بردم.  در هواپیما که به سمت چین می رفتم با یک ایرانی به اسم مهدی ابراهیمی آشنا شدم و بعد از او با دوستش به اسم رضا رفیق شدم.تیانجین و پکن نزدیک هم هستند و سه شبانه روز اول غذا داشتیم و من به خودم گفتم که اینجا آنجور که می گفتند بد هم نیست.

3 ماه میکس تن ماهی و لوبیا خوردم
بعد از آن سه شبانه روز ، غذا نداشتیم و مجبور شدم بین غذای چینی و کنسروهایی که آورده ام یکی را انتخاب کنم. مطمئنا نمی توانستم غذای چینی هارا بخورم و سه ماه ناهار و شام میکس تن ماهی و لوبیا را خوردم. من آنقدر این غذاهارا خوردم و بدنم ضعیف شد که بدنم دچار مشکل شد و تا کنون نیز مشکلش با من است.

سوسک و کرم خوردم
من مجبور بودم بعد از آن سه ماه هرغذایی بخورم و به عنوان مثال سیب زمینی ، گوشت و ماکارونی را در رستوران می خوردم. میانه های فصل به رستوران رفته بودم و برای خودم ماکارونی کشیدم. اما وقتی آن را خوردم متوجه بوی بد این غذا شدم و از یک نفر پرسیدم این چه غذایی است و او با اشاره به من گفت که کرم بوده است و شوکه شدم که کرم خورده ام. البته یکی دوبار هم سوسک خوردم و وقتی سوسک سرخ می شود خوب می شود.

در تیم ملی مثل برادریم
من با سردار و حتی بزرگترهای تیم بعضی اوقات شوخی می کنم اما شوخی هایمان کاملا با احترام است. ما در تیم ملی مثل برادریم و هرکس دعوت شود و بازی کند دعای بقیه پشت اوست و باید حتی سرش را جلوی توپ بزارد تا پرچم سه رنگ ایران همیشه بالا باشد.

آزمون رکورد بولت را می شکست
سردار راست گفته است و من کتاب زیاد دارم ، اما یک سوال از سردار آزمون در ذهنم است. آزمون در بازی عراق به دلیل مصدومیت تعویض شد اما چگونه بعد از گل من در دقیقه 102 آن استارت انفجاری را زد و به من رسید. به نظر من اگر در مسابقات دو ومیدانی شرکت می کرد می توانست رکورد بولت را بزند. این سوال را از سردار بپرسید و پاسخش را به من بدهید؟

کتاب های بیرانوند مفهوم ندارند
من به دلیل رفاقت چندساله مان بیرانوند را بیشتر از همه اذیت می کنم، او هم من را اذیت می کند. علیرضا پسر خیلی خوبی است و من خیلی دوستش دارم.او هم کتاب دارد اما کتابهایش هیچ معنی و مفهومی ندارد(خنده)

خاطره مشترک با بیرانوند
17 ساله بودیم با علیرضا بیرانوند به استخر رفته بودیم و در راه برگشت با یک نفر دعوایمان شد.علیرضا یک سنگ بلند کرد من به طرف مقابل دعوا گفتم فرار کن. به نظر من او آنقدر سنگ بلند کرده است دستش قوی شده است که امروزه چنین پرتاب های بلندی را می فرستد.

دیدگاه‌ها