کد خبر : 1484199 | 08 دی 1396 ساعت 20:12 | 63.8K بازدید | 0 دیدگاه

آقای معاون! بیا جواب مردم آبادان را بده

حمله کمالوند به وزارت نفت؛ من خودم وزیرم!

سرمربی صنعت نفت آبادان بعد از برد تیمش مقابل سایپا به مسئولان وزارت نفت حمله تندی انجام داد.

حمله کمالوند به وزارت نفت؛ من خودم وزیرم!

به گزارش "ورزش سه"، فراز کمالوند در نشست خبری بعد از بازی صنعت نفت مقابل سایپا که با پیروزی تیم آبادانی همراه شد حضور یافت و گلایه‌های تندی را از مسئولان وزارت نفت انجام داد. مشروح حرف‌های کمالوند را بخوانید:


تشکر از هواداران
جا دارد یک تشکر ویژه از هواداران‌مان داشته باشم که 90 دقیقه تیم را تشویق کردند. یک تشکر ویژه هم از همسرم دارم که تحمل کرده است. ما دور از یکدیگر هستیم و سهم خودم را از این برد به او تقدیم می‌کنم. خدا را شکر هر سه بازیکن جدید ما خوب بازی کردند و در هفته‌ای که سزار را در اختیار نداشتیم با یک پیروزی پُرگل، شکست تلخ هفته قبل را از یاد بردیم.


رویشان از سنگ پای قزوین هم بیشتر است!
خیلی خوشحالم بعد از اتفاقاتی که در بازی ما برابر استقلال افتاد، در این بازی پیروز شدیم. البته اتفاقات آن بازی طبیعی بود، چون در 10 روز سه بازی مقابل استقلال و پرسپولیس در آزادی انجام دادیم که کار سختی است. برای جبران این خستگی از سه بازیکن جدیدمان استفاده کردیم که خدا را شکر خوب هم جواب دادند. من نمی‌خواهم طعم این پیروزی را تلخ کنم، اما ما شهری داریم در ایران به نام قزوین که این شهر چیزی دارد به نام سنگ پا. مسئولان وزارت نفت، روی‌شان از سنگ پای قزوین هم بیشتر است!


یک کلمه بگویید نمی‌توانیم تیمداری کنیم
خدا شاهد است سنگ پا خریده بودم و می‌خواستم بیاورم به محل نشست خبری، اما آقای فرقانی نگذاشت این کار را انجام دهم. می‌خواستم سنگ‌ پا را بیاورم و بگذارم اینجا و بگویم این وزارت نفت است. آقا، یک کلمه بگویید نمی‌توانیم تیمداری کنیم. برای چی همه را در هچل می‌اندازید و 25 بازیکن را از خانه و آشیانه خود دور می‌کنید. یک بازیکن مادرش مریض است، یک بازیکن خانمش مریض است، یکی دیگر سه دفعه تاریخ عقد و عروسی خود را عقب انداخته است، مسئولان وزارت نفت هم عین خیال‌شان نیست! مسئولان یک تیم را منحل کردند،‌ می‌خواهند یک تیم دیگر را هم منحل کنند.


کیسه دستم می‌گیرم، می‌روم بین مردم
احساس من این است، اگر مسئولان وزارت نفت حمایت کنند، نتایج خوب ما ادامه پیدا می‌کند، اما من تا کی می‌توانم به بازیکنان با حرف انگیزه بدهم؟! هر دفعه تیم را جمع می‌کنم و می‌گویم به خاطر من. من یک دفعه کرار جاسم را از خانه بیرون کشیدم، آیا این درست است؟ وزارت نفت اگر نمی‌تواند تیم‌داری کند، بگوید من صنعت نفت را نمی‌خواهم،‌ والله مردم می‌توانند صنعت نفت را بگردانند. من خودم یک کیسه دستم می‌گیرم و از مردم کمک می‌گیرم، اما وزارت نفت بگوید تیم برای ما نیست و مردم را اسیر خودش نکند.

 

 

 


من خودم وزیرم!
آقای زنگنه، آقای صادق آبادی که مدیرعامل صنعت پخش هستی، دست از سر صنعت نفت بردار. هر چه به سر صنعت نفت آورده‌اید بس است. من از مردم هم می‌خواهم به کسی بی‌احترامی نکنند، تمام مسئولان استانی و نمایندگان زحمت می‌کشند. امام جمعه و مسئولان زحمت می‌کشند، اما کار دست این‌ها نیست. کار دست وزارت نفت است، همین‌هایی که اسم بردم، کسی به نام صادق‌زاده با 32 سال سن اساس تیم صنعت نفت را به‌هم ریخته است! آقای صادق‌زاده بیا آبادان جواب مردم را بده. من نمی‌دانم تو کی هستی،‌ اگر تو معاون وزیری،‌ من خود وزیرم در فوتبال! هر کدام از مربیان حاضر در لیگ برتر یک وزیر هستند.


از آب گل‌آلود ماهی نگیرید
یک مسئله‌ای را هم بگویم. هفته گذشته یک‌سری‌ها یک برداشت بدی راجع‌به آقای عیسی‌زاده (مدیرعامل باشگاه صنعت نفت آبادان) داشتند. من با آقای عیسی‌زاده رفیق هستم و رفت‌وآمد خانوادگی هم با یکدیگر داریم. باعث و بانی آمدن من هم به این شهر ایشان است. اگر ناراحتم، از یک چیز آقای عیسی‌زاده ناراحتم. من به ایشان می‌گویم که «شما باید تو روی‌شان بایستی». آقای عیسی‌زاده کارمند وزارت نفت است و کسی فکر نکند شکافی بین من و عیسی‌زاده وجود دارد. ما با یکدیگر رفت و آمد خانوادگی داریم. عیسی‌زاده تهران می‌آید، میهمان ما می‌شود و من هم همسرم که بعد از دو ماه به اینجا (آبادان) آمده بود، این دو روز میهمان آقای عیسی‌زاده بودیم. کسی از آب گل‌آلود ماهی نگیرد.


به ارواح خاک پدرم امشب به بیمارستان می‌روم
من و آقای عیسی‌زاده گوشت همدیگر را هم بخوریم، استخوان‌‌مان را دور نمی‌اندازیم. همه ما با یکدیگر همسو هستیم. دلخوری من از مسئولان وزارت نفت است. مسئولان وزارت نفت به فریاد این تیم برسند. اگر نمی‌توانند تیم‌داری کنند، یک کلمه بگویند. به آن آقایی که آنجا نشسته هشدار می‌دهم. مردم آبادان آن‌قدر جربزه دارند که تیم را اداره کنند. آنها هشت سال جلوی عراق ایستادند، تیم‌داری که برای‌شان چیزی نیست. من کیسه دستم می‌گیرم، پول تیم را از مردم جمع می‌کنم. دست از سر ما بردارند بابا. به قرآن مجید، به ارواح خاک پدرم، الان می‌روم بیمارستان که نوار قلبی بگیرم. اگر یک نفر اینجا سکته کرد و مرد، چه کسی می‌خواهد جواب بدهد؟! این که نشد! با دست خالی بهترین نتایج تاریخ صنعت نفت را گرفتیم، الان در رده پنجم هستیم و به نیمه نهایی جام حذفی هم رسیدیم. دیگر چه‌کار کنیم؟! ما با چوب به جنگ مسلسل می‌رویم.


بیایید و جواب بدهید!
اگر فوتبال می‌خواست با منطق جلو برود، منطق این نیست که اینجای جدول باشیم. منطق این را می‌گوید که ما باید مثل هر سال آویزان باشیم و با استرس سقوط جلو برویم. این بچه‌ها گناه دارند. حیثیت من پیش بچه‌های تیم رفته است. من به همه گفتم که به این تیم بیایند. کرار، شیمبا، مرتضی اسدی و ... را من به اینجا آوردم، اما الان شرمنده‌ همه آنها و خانواده‌های‌شان هستم. نمی‌توانم در چشم زن و بچه‌ آنها نگاه کنم. هفته گذشته همسر سه نفر از بازیکنان نصف شب به خانه من آمدند که ما مشکل داریم. آقای صادق‌آبادی! بیا و جواب اینها را بده. روز اول مگر نمی‌دانستی اینجا صنعت نفت آبادان است؟ تکلیف ما را روشن کن. خوشبختانه امام جمعه و نمایندگان مجلس پشت تیم آمد‌ه‌اند. یک تشکر هم از آقای زمانی در منطقه آزاد آبادان می‌کنم. اگر منطقه آزاد نبود، ما الان پول سفرهای‌مان را هم نداشتیم.


اسدی ستون تیم ما است
خیمه‌گاه، یک ستون می‌خواهد. ستون تیم ما مرتضی اسدی است که خدا را شکر امروز برگشت و مشکلات‌مان حل شد. آنهایی که 15 هفته آن پشت می‌ایستادید و فحش می‌دادید. اگرچه من می‌دانم آن تعدادی که آدم تیر می‌کنند و می‌فرستند به کنفرانس خبری قبل بازی که با من کل‌کل کند، آن سنگ پایی که گفتم روی مسئولان وزارت نفت از آن بیشتر است، برای آنها زبرتر است! آنها که از رو نمی‌روند، آنها بدتر از این مسئولان هستند. منتهی خوشبختانه یک اتفاقی در این شهر افتاده است. من تا به حال ندیده‌ام که هواداران این‌طور پشت تیم باشند. ما یک زمانی در تبریز گل می‌خوردیم، فرهنگ شده بود که مردم «عیبی یوخ، عیبی یوخ» می‌گفتند. آن فرهنگ الان به آبادان آمده است. من شرمنده شدم که مردم پس از بازی استقلال آن‌قدر ما را تشویق کردند. سخت است تیمی را به جریان بازی برگرداند که پنج روز پیش چهار گل خورده. شما (خبرنگاران) هم کمک کنید. اگر تیم ما آسیایی شود، خبرنگاران، مردم و شهر ما هم آسیایی می‌شوند.


شاید استقلال را ببریم
من به بازیکنان تیمم گفتم که جام حذفی به یک توپ بستگی دارد. ممکن است یک توپ وارد گل شود و ما جام را از دست بدهیم. ما روی لیگ حساب باز کرد‌ه‌ایم. اصلاً ممکن است ما مقابل یک تیم گل بخوریم و جام حذفی را از دست بدهیم. اصلاً شاید استقلال را بردیم, چه تضمینی وجود دارد که فینال را ببریم؟! مطمئن باشید در لیگ با تمام توان تلاش می‌کنیم و خداراشکر که در این بازی هم به پیروزی رسیدیم. البته پنالتی سایپا که خدا کمک کرد و گل نشد روی عملکرد ما تأثیر زیادی داشت.


مصدومیت کرار
الان نمی‌شود چیزی گفت. باید 24 ساعت بگذرد. ان‌شاءالله مصدومیتش کشیدگی نباشد و زود به تیم برگردد.


نمی‌توانم همه را بازی دهیم
ما یا باید یک نامه به فیفا بزنیم و درخواست کنیم تا با 25 بازیکن بازی کنیم، اما اگر بخواهیم با 11 بازیکن بازی کنیم،‌ آیا شما می‌توانید، آگوستو سزار، مگنو باتیستا و زبیر نیک‌نفس را بیرون بگذارید؟ هافبک وسط های ما الان این بازیکنان و کرار جاسم هستند. در مورد اینکه این بازیکن هم چرا در تیم‌های رده جوانان بازی نمی‌کند، من که نمی‌توانم به زور بگویم این بازیکن را در آن رده بازی دهند. ضمن اینکه طاها شریعتی هم بازیکن تیم ملی است، اما در سایپا بازی نمی‌کند. من اگر مگنو و کرار را داخل زمین نگذارم، همین مردم به ما چه می‌گویند؟ فقط در یک صورت می‌توانیم این بازیکنان را بازی دهیم،‌ آن هم اینکه استقلال را شکست دهیم و بعد خیال من راحت شود.


می‌گفتند فراز دنبال دردسر است

بدون تعارف بگویم تا زمانی که ما شانس سهمیه داشته باشیم، من اهل ریسک نیستم. مردم یک دید دارند،‌ مربی یک دید دیگر، مطمئن باشید یک مربی دوست دارد، تیمش ببرد، ممکن است اشتباه هم کنم. همیشه به بازیکنانم گفته‌ام کسی فکر نکند،‌ چون بازی نمی‌کند،‌ ضعیف است. این دیگر سلیقه است. سلیقه من ممکن است یک چیزی را بگوید، اما مهم یک چیز دیگر باشد. مهم این است که خدایی نکرده حق را ناحق نکنیم. من از یک نوع سبک خوشم می‌آید. روزی که کرار را به اینجا آوردم، یادتان است چه چیزهایی می‌گفتند؟ می‌گفتند «او می‌آید، شلوغ می‌کند، اخراج می‌شود، اِل می‌شود، بِل می‌شود» اما چه شد؟ بعد خواستم سوشا مکانی را بیاورم، گفتند «وای، سوشا؟!» روزی که من می‌خواستم شیث رضایی را به شهرداری تبریز ببرم، شهردار تبریز گفت «می‌خواهی شیث را بیاوری؟!»، گفتم «بله، مگر چه می‌شود؟!» الان به من می‌گویند «تو دنبال دردسری». اما اینها دردسر نیستند. کار کردن با امثال اینها آسان است. اینها بچه‌های خوبی هستند. کرار به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شود.


آقای وزیر! اینجا آبادان است
من یه کلمه به او می‌گویم، همه چیز مثل پول حل می‌شود. انرژی را روی این بگذاریم که بفهمانیم آقای وزیر! آقای معاون وزیر! اینجا آبادان است و صنعت نفت با نفت تهران فرق می‌کند. اینجا تهران نیست که 8 تیم داشته باشد. مردم عاشق تیم‌شان هستند. یک کلمه بگویند تیم‌داری نمی‌کنیم، من می‌دانم پول تیم را چطور فراهم می‌کنم.


در پایان نشست خبری نیز خبرنگاران برای کمالوند دست زدند.

دیدگاه‌ها