کد خبر : 1568203 | 21 آبان 1397 ساعت 11:23 | 21.9K بازدید | 0 دیدگاه

آیا ریسک دیوانه وار می‌توانست پرسپولیس را قهرمان کند؟

خط حمله، پاشنه آشیل این فصل نایب قهرمان آسیا

پرسپولیس با وجود همه محدودیت های ممکن ، می توانست برنده فینال آسیا باشد ، اما برای این ماموریت احتیاج به یک سبک بازی متفاوتی داشت .

خط حمله، پاشنه آشیل این فصل نایب قهرمان آسیا

به گزارش "ورزش سه" ،پرسپولیس فصل  97 برانکو برای اولین باردرمشهد رو نمایی گردید  ، از آن روز تا آخرین دیداراین تیم مقابل کاشیما آنتلرز 15 بازی را به میدان رفته است که جمعا در این  15 دیدار تنها موفق شده است 14 گل را به ثبت برساند ، یعنی کمتر از یک گل در هر بازی به ثمر رسیده است .9 گل از جمع این 14  باری که این تیم موفق به گلزنی شده  در برابر با تیم های داخلی بدست آمده و آمار 5 گل باقی مانده به این ترتیب است،  که 3 عدد  ازاین تعداد را دربازی برگشت با الدحیل ، 2 گل به السد و در مقابل  کاشیما هم به گل نرسیده است. آنچه که توجهمان را جلب می کند تعداد 6 بازی  بدون گل  در این 14 دیداری  است که پرسپولیس در این فصل به میدان رفته است.

 


این نشان می دهد مشکل بزرگ برانکو دراین فصل را باید در خط حمله این تیم جست جایی که در ان علی علیپور ، گادوین منشا، و تا حدی بشار رسن و سیامک نعمتی حضور دارند و این چهار بازیکن تا اینجا نتوانسته اند بار خط حمله تیمشان را به دوش بکشند و به همین جهت برانکو  طبیعتا در بازی های حساس تیمش از دربی تهران  تا مصاف با الدحیل ، السد و کاشیما در درجه اول به خط دفاعش تکیه می کند و بنا را ابتدا بر گل نخوردن می گذارد . حالا این سوال به وجود می آید  در دیدار  برگشت با کاشیما  که برانکو مانند بازی با الدحیل قطر باید به گل برسد چه تدبیری را در نظر گرفته بود؟ با این حساب که خط دفاع کاشیما متزلزل تر از السد بود .

 


آیا تکیه بر همان خط حمله همیشگی که امتحانشان را در 14 دیدار گذشته پس دادند،  می تواتست قرمز پوشان پایتخت را به آرزوی دیرینه اشان برساند؟ آیا صرفا با همان شیوه که در این فصل بکار بسته شد قادر به زدن دوگل به کاشیما بود؟  برانکو برای بدست آوردن گل از ابتدا تا دقیقه 85 جز عوض کردن جای بشار رسن از سمت چپ به میانه میدان چه تغییر عمده ای را در ترکیب  هجومی تیمش به وجود آورد؟شکل بازی نشان می دهد که ژاپنی ها به دلیل دوندگی بیش از حدی که درنیمه اول انجام دادند و تغییرات جوی، از اواسط نیمه دوم توانشان تحلیل رفته بود و برانکو با اینکه می دانست در صورت باخت در تهران با هر نتیجه ای باز هم  تیمش مورد تحسین همگان واقع می شود دیگر منتظر چه بود؟  وقتی جایی برای تغییر بازیکن نداری آیا مجبور به تغییر شیوه بازی نیستی؟


اگر این حق را به برانکو بدهیم که تا اواسط نیمه دوم  به دنبال باز نشدن دروازه‌اش بود، دیگر بعد از آن هیچ توجیهی نمی توان از این مربی بی نظیر کروات بپذیریم .ادامه بازی با همان روند نیمه اول هیچ دردی را دوا نکرد و برانکو با وجود بسته بودن دستش می توانست بازی با 3 دفاع را امتحان کند و یکی از مدافعین را زود تر به جلو فرا بخواند، همچنان که بابت همین تغییر کوچک خط حمله پرسپولیس جان تازه ای گرفت یا حتی خیلی زود تر از آن می توانست تنها با یک هافبک تدافعی بازی کند .حتی پا را فراتر می گذاریم و می گویم حتی جا داشت که پروفسور محبوب  بدون هافبک تدافعی از دقیقه 75 بازی را پیش می گرفت. نمی توان منکر شد زنجیر خط دفاعی کاشیما تنها یک گل احتیاج داشت و گل دوم در پی گل اول حادث می شد ضمن اینکه جو استادیوم بعد از گل اول می توانست به حالت انفجار در بیاید، همانطور که پیشروی جلال حسینی از آخرین نقطه خط دفاعی در مقابل الدحیل باعث رقم زدن سه گل در کمترین زمان ممکن گردید و توانست آن روز تاریخی در باشگاه را در اذهان همه ماندگار کند. پرسپولیس حتی در ضربات ایستگاهی از بین شجاع خلیل زاده و جلال حسینی تنها به یک بازیکن اجازه حضور درمحوطه جریمه حریف را می داد. خط دفاع کاشیما پس از اضافه  شدن شایان مصلح دچار ضعف و سردرگمی و انحطاط  گردید اما آن تغییر را باید به نوعی نوشدارو پس از مرگ سهراب دانست .

 


نتایج بزرگ گاهی به تصمیمات دیوانه وار نیز احتیاج دارد که شاید برانکو به دلیل فقر بازیکن از اخذ آن تصمیمات عاجز بود و از بعدی دیگر شاید همین صعود تاریخی را تا این مرحله هم باید مدیون همین عقل حسابگر برانکو دانست چرا که هیچ تضمینی نبود که برانکو در صورت بازی انتحاری بازی را می برد و  او و تیمش آنقدر نزد طرفدارانشان اعتبار داشتند و دارند که کسی به خاطر این توقف سرزنششان نمی کند.

 

 

دیدگاه‌ها