کد خبر : 1627253 | 09 مرداد 1398 ساعت 15:19 | 2.7K بازدید | 0 دیدگاه

یوسفی: عاشق بودم ولی در استقلال محبوب هواداران نشدم؛

اصرار کردم رضایت نامه‌ام را به پرسپولیس ندهید

محسن یوسفی بازیکن و ستاره سابق استقلال تهران پس از خداحافظی از دنیای فوتبال در گفتگویی مفصل از مسائل مختلف و جذابی صحبت کرده است.

 اصرار کردم رضایت نامه‌ام را به پرسپولیس ندهید

به گزارش "ورزش سه"، محسن یوسفی ستاره سابق استقلال تهران دو روز پیش با انتشار پستی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. او در متنی که منتشر کرد، نوشت که عاشق استقلال تهران بوده و از دوران طولانی مدت حضورش در فوتبال که از سال 1383 به صورت حرفه ای با شموشک آغاز شد و تا سال 1398 به طول انجامید، ابراز رضایت کرده است. یوسفی که با شموشک نوشهر درخشیدن در فوتبال ایران را آغاز کرد، از پیشنهاد چند برابری پرسپولیسی ها در آن مقطع می گوید و از این موضوع می گوید که چرا آنقدر که لیاقت داشته، محبوب هواداران استقلال نشده است.

 

گفتگوی جذاب ما با محسن یوسفی که در 35 سالگی تصمیم به کنار گذاشتن فوتبال گرفت، را در ادامه می خوانید.


*چرا علیرغم اینکه می توانستی بیشتر بازی کنی، تصمیم به خداحافظی کنی.


 چطوری بگویم؛ خودم شرایطم خوب بود و مشکل خاصی نداشتم ولی گفتم جایم را به جوان ها بدهم. می توانستم بیشتر بازی کنم. آقای نصرتی هم لطف داشتند و گفتند با تیم بمان. خودم هم شرایط خوبی داشتم ولی تصمیم گرفتم تا هنوز حس خوبی در میان هواداران از من وجود دارد، فوتبال را کنار بگذارم.

 

*چه زمانی تصمیم گرفتی فوتبال را کنار بگذاری؟


پس از پایان فصل گذشته، تصمیم گرفتم خداحافظی کنم. ولی دوستانم گفتند بازی کن. شرایط خوبی داشتم. پارسال به غیر از هفته هایی که مصدوم بودم، وقتی بازی می کردم شرایط خوب بود. با گل ریحان قرارداد بستم، ولی در طول هفته گذشته خیلی فکر کردم. کار بسیار سختی بود ولی در نهایت تصمیم به خداحافظی گرفتم.

 

1423025

 

*می توانستی یکی دو سال دیگر بازی کنی و حداقل یک میلیارد تومان دیگر درآمد داشته باشی.


بله ولی برای من در کل فوتبالم اصلا شرایط مالی اولویت نداشته است. در سال هایی که بازی می کردم، جاهایی را انتخاب می کردم که احساس بهتری در آنها داشتم و احساس رفاقت بیشتری داشتم. اگر یکی دو فصل دیگر بازی می کردم، شاید یک میلیارد دیگر درآمد داشتم ولی در کل مسائل مالی هیچ وقت برایم اولویت نبوده است. شاید خیلی وقت هم این نوع تصمیم گیری به ضررم تمام شده و پیشنهاداتی را رد کرده ام. الان هم یکی دیگر از دلایل خداحافظی ام خانواده ام هستند؛ در چند سال گذشته خیلی اذیتشان کردم. دوست داشتم بیشتر نزدیک پسرم باشم. زمانی که تصمیم خداحافظی ام را گفتم، خیلی از دوستانم مخالفت کردند و می گفتند بازی کن ولی دیگر تصمیمم را گرفته بودم.

 

 *دوران فوتبالی ات را چطور ارزیابی می کنی؛ هم از لحاظ مالی و هم فوتبالی.


در کل اگر بخواهم بگویم، فوتبالم را خیلی خوب شروع کردم هم در شموشک و هم استقلال؛ سال اول حضورم در استقلال فوق العاده بود. آقای مرفاوی خیلی به من لطف داشتند ولی در ادامه نتوانستم شرایطم را حفظ کنم و ستاره تیم باشم. پس از استقلال، در ادامه در ملوان و پدیده بازی کردم که سال های بسیار خوبی بودند. در این مدت اگر مصدوم نبودم، شرایط خوبی داشتم. وقتی مصدومیت بد سراغت می آید، شرایط برایت سخت می شود. این مصدومیت ها باعث شد هم در استقلال نتوانم به جایگاهی که مدنظرم است، برسم و تیم ملی را هم از دست دادم. در مجموع ولی سال های خوب و شیرینی بود. در مورد مسائل مالی هر کسی به اندازه خودش از این فوتبال سهمش را می برد. من از تیم هایی پیشنهاد مالی بیشتری داشتم و تیم های رقیب پیشنهاد دو سه برابری به من دادند. همان موقع که من با شموشک قرارداد داشتم، باشگاه پرسپولیس دو بار پیشنهاد بیشتر از استقلال به من داد ولی دوست نداشتم به پرسپولیس بروم. برای همین به منزل مهندس درویش رفتم و گفتم رضایت من را به پرسپولیس ندهید. مهندس درویش گفت اشتباه می کنی، پرسپولیس تیم خوبی است و غیر از اینکه به باشگاه پول جداگانه می دهد، دو برابر استقلال به تو می دهد. حتی در آن زمان با باشگاه پرسپولیس قرارداد داخلی امضا کردم. ولی دلم با این تیم نبود. داستان زیاد است ولی در کل هیچ وقت اولویت من مالی نبوده است.

 

*به هر حال ولی به آرزوی فوتبالی ات رسیدی و در استقلال بازی کردی.


بله من عاشق استقلال بودم و آرزوی پوشیدن پیراهن این تیم را داشتم. سال هایی از استقلال دور شدم ولی همیشه پوشیدن پیراهن استقلال رویایم بود که خدا را شکر واقعیت شد.

 

1423026

 

*علیرغم تلاشی که شما برای استقلالی شدن داشتید، خیلی ها وقتی در شرایط شما با چنین پیشنهاداتی روبرو می شوند، از علاقه قلبی اشان می گذرند.


من که انتخابم اینگونه نبوده است ولی شما نمی توانید از برخی ها خرده بگیرید. بحث مالی جدی است و فوتبال حرفه ای شده.  درکل دنیا هم همینگونه است ولی وقتی بازیکنی دلی و احساسی در یک تیم می ماند، میان هوادارن آن تیم محبوب و ماندگار می شود. با این حال همه چیز به عملکرد در زمین بازمی گردد. اگر شما در زمین عملکرد خوبی داشته باشید، محبوب هواداران می شوید.

 

*پنج سال در استقلال بازی کردی و بازی های خوبی هم از تو در ذهن هواداران این تیم وجود دارد. مثل یک مسابقه دربی که به زمین وارد شدی و بلافاصله زمینه ساز گل دوم شدی. به نظرت چرا آنقدر محبوب و ستاره نشدی؟


یکی از دلایل اصلی این بود که خیلی مصدوم شدم. سال اول برایم خیلی خوب بود ولی از سال دوم چند بازی که خوب کار می کردم و حتی فرصت دعوت به تیم ملی را داشتم، مصدوم می شدم و فقط سال اول توانستم کامل بازی کنم. زمان آقای مظلومی هم داشتم به تیم ملی دعوت می شدم که باز مصدوم شدم.

 

*چرا در یک مقطع از استقلال جدا شدی و دوباره بازگشتی؟


دو سال اولی که بازی کردم، مجبور شدم بروم سربازی. آن زمان هم صبای قم سال آخری بود که بازیکن سرباز می گرفت و ما هم در بین آخرین سربازهایی بودیم که به صبا رفتیم. ولی کارتم را دیر صادر کردند و همین باعث شد نیم فصل دیرتر به استقلال برگردم.

 

*در مقطع دوم دلیل جدایی ات از استقلال چه بود؟


سالی هم که از استقلال رفتم، چند پیشنهاد داشتم و حتی امیرقلعه نویی یک روز تمرینات را به خاطر من به تعویق انداخت تا جشن عروسی ام برگزار شود و تمرین را تعطیل کرد تا هم تیمی هایم بتوانند به مراسم بیایند. بعد از آن چند روز اما اتفاقاتی افتاد که نشد. من قراردادم را بسته بودم. نمی توانم بگویم حتما باشگاه مقصر بود. خودم هم مقصر بودم. فکر نمی کردم کسانی در باشگاه باشند که علیه من حرف بزنند. البته آنها هم شاید فکر نمی کردند که من از آنها توقع دارم. با تمام این ها من قراردادم را بسته بودم و مشکلی نبود، ولی بعد از چند روز و پس از جشن صحبت هایی شد که باعث شد جدا شوم.

 

1423027

 

*بدترین خاطره دوران فوتبالی ات چه چیزی بوده؟


خاطره تلخ اینکه فکر می کنم در سال هایی که در استقلال بازی می کردم، باید قهرمان می شدیم. زمان آقای پرویز مظلومی ما هشت امتیاز جلو بودیم، ولی یک سری بازی ها را مفت از دست دادیم. یک سال هم در زمان آقای مرفاوی همه فکر می کردند ما قهرمان می شویم. حداقل سهم خودم این بود که یک بار قهرمان لیگ بشوم ولی همه اش دومی و سومی نصیبم شد. البته یکی دیگر از خاطرات تلخم رد نشدن لیست استقلال و کنار گذاشته شدن تیم از مسابقات جام باشگاه های آسیا بود. در آن زمان انگیزه خیلی زیادی برای بازی های آسیایی داشتم که متاسفانه نشد.

 

*در مورد خاطرات خوش فوتبالی ات هم صحبت کن.


خاطرات خوب اینکه دوبار با استقلال تهران قهرمان جام حذفی شدیم. آن لحظه ای که جام را بالای سر می برید، واقعا حس بی نظیری است.

 

*در زمان حضور شما در استقلال و در برخی مواقع اتفاقات عجیبی هم رخ می داد. مثل آن بازی که فیروز کریمی تو و چند بازیکن دیگر را پس از پایان بازی به زمین ورزشگاه آزادی بازگرداند و از شما خواست تا پس از باخت به صنعت نفت آبادان دور زمین بدوید. خودت بیشتر در مورد این اتفاق صحبت کن.

 

در آن سال ما اول با ناصرخان حجازی شروع کردیم. جو عجیبی در زمان ناصر خان حجازی بود. هواداران علاقه زیادی به تیم داشتند و در تمرینات 5 هزار نفر برای تماشا می آمدند. اولین بازی لیگ ما مقابل استقلال اهواز بود که 100 هزار نفر برای تماشای بازی آمده بودند. آن بازی را 3 بر 2 بردیم. در ادامه ولی بدشانسی آوردیم و تیم نتیجه نمی گرفت. پس از آن هم اتفاقات عجیب و غریب ادامه پیدا کرد و حتی زمانی شد که زمین تمرین نداشتیم. درنهایت آقای فیروز کریمی جانشین آقای حجازی شد. در بازی با صنعت نفت هم ما هر چه حمله می کردیم، گل نمی شد و آنها هر توپی روی دروازه ما می آوردند، گل می شد. پس از پایان بازی در رختکن بودیم که من و چند نفر دیگر را صدا کردند، که باید بالا بیایید و تمرین کنید. اتفاقا آن موقع هواداران هم از این تمرین راضی بودند.

 

1423028

 

*از این اتفاق که بگذریم. فیروز کریمی پس از اینکه باشگاه پدیده تو را از لیست کنار گذاشت، برای جذب تو در شرایطی اقدام کرد که مصدومیتی طولانی را پشت سر گذاشته بودی.


خب من در پدیده واقعا سال های خوبی داشتم. هر سال در میان هافبک های برتر لیگ بودم. هر سال هفت هشت گل می زدم و هفت هشت پاس گل هم می دادم. ولی متاسفانه در سال آخر برخوردی برایم پیش آمد و مجبور شدم مچ پایم را جراحی کنم. پس از اینکه پایم را عمل کردم، کل فصل را از دست دادم. باشگاه با من تمدید کرد و گفتند از نظر مالی با ما راه بیا. من این کار را کردم و یک سال دیگر تمدید کردیم. باشگاه به من لطف داشت تا اینکه آقای گل محمدی آمد. می دانستم او که بیاید، مشکلاتی پیش می آید. باشگاه نمی خواست بروم ولی گل محمدی نمی خواست بمانم. در نهایت هم زور باشگاه به آقای گل محمدی نرسید. پس از آن آقا فیروز به من لطف داشت و با شرایطی که داشتم من را به تیمش برد. خودش البته زیاد نماند ولی لطفش را فراموش نمی کنم.

 

*چند روز پیش هم یحیی گل محمدی رضا ناصحی کاپیتان با تجربه پدیده را چند روز مانده تا شروع رقابت ها از تیم کنار گذاشت. تصمیمی که در مورد شما هم گرفت.


من که نمی دانم. انتخاب بازیکن سلیقه مربی است. هر جا بودم به سلیقه مربی احترام گذاشتم، ولی یک سری بازیکنان شرایطشان فرق می کند. یک بازیکنی شاید برای یک باشگاه سال ها زحمت کشیده باشد و باید برخورد مناسب تری با او بشود. من در پدیده بودم که مچم آسیب دید. درست که فوتبال حرفه ای شده ولی معرفت هم هست و باید به آن توجه شود. حتی تیم های بزرگ دنیا هم با پیشکسوتان خود برخورد بسیار خوبی دارند و معرفت را در قبال آنها رعایت می کنند ولی یحیی در حق من بی معرفتی کرد.

 

*برنامه ای برای ادامه حضور در دنیای فوتبال دارید؟


بله من سعی می کنم کلاس های مربیگری را پشت سر بگذارم تا بتوانم با نقشی جدید به فوتبال برگردم و کمک کنم.

 

*حرف پایانی؟


از مجموعه گل ریحان تشکر می کنم که به من لطف داشتند. من شرایط خوبی داشتم. هم از آقای نصرتی و هم آقای رحمتی تشکر می کنم ولی تصمیم گرفتم خداحافظی کنم.

دیدگاه‌ها