کد خبر : 1637809 | 29 شهریور 1398 ساعت 12:17 | 17.8K بازدید | 0 دیدگاه

سباستین وتل؛ چهار بار قهرمان جهان و همسر هانا

گفتگوی خودمانی و خواندنی با سباستین وتل درباره‌ی زندگی شخصی و انگیزه‌اش برای بردن در فرمول یک

سباستین وتل؛ چهار بار قهرمان جهان و همسر هانا

سباستین وتل راننده‌ی آلمانی تیم فراری‌ست که با تیم ردبول چهار بار قهرمان جهان شده و به گفته‌ی خودش هدفش قهرمانی با تیم فراری‌ست. وتل امسال در این فصل از مسابقات فرمول یک نمایش درخشانی نداشته و اشتباهات سرنوشت‌سازش انتقادات زیادی را علیه او برانگیخته. بخشی از حرف‌های او اشاره به همین انتقادها دارد.
 


زندگی


من بسیار خوشبختم. از زندگیم راضی‌ام. فکر می‌کنم خیلی از مردم هستن که از من خوش‌قیافه‌ترن، اما اشکالی نداره. با چیزهایی که دارم خوشحالم. اگه می‌تونستی انتخاب کنی همیشه به داشتن یه خورده بیشتر از این و یه خورده بیشتر از اون فکر می‌کردی. بله زندگی من اینه. واضحه که مسابقه دادن هم زندگی منه ولی اگر کسی از من بپرسه تو کی هستی؟ اونوقت جوابی که دلم می‌خواد از خودم بشنوم اینه که من همسر هانا و پدر بچه‌هام هستم و اینجور چیزها. کاری که من می‌کنم من رو تعریف نمی‌کنه. برای خیلی از کسانی که من رو از بیرون می‌بینند و زندگیم رو دنبال می‌کنند بله البته که شغلم من رو تعریف می‌کنه. برای من هم وقتی مثلا بازیکن‌های تنیس رو نگاه می‌کنم همین‌طوره، برای من اونها تنیس باز هستند.

 

 

1435822

 

مرام رانندگی

توی مسابقه من همیشه آدم صبوری نیستم. مسابقه خیلی برات اهمیت داره، خیلی شور و شوق داری و احساساته که تو رو به جلو می‌رونه. وقتی توی پیست با همدیگه می‌جنگیم ممکنه به هم فضا بدیم یا ندیم یا هر کار دیگه‌ای ازمون سربزنه. من همیشه اینجوری بهش نگاه می‌کنم که وقتی داری رو پیست می‌جنگی باید فقط برای خودت مبارزه کنی. این فقط رقابت‌جوییه. ولی معنیش این نیست که وقتی از ماشین پیاده میشی هم لازمه آدم مزخرفی باشی. اگر کسی کارش رو بهتر از تو انجام داده، خیلی سخته، ولی من خیلی ستایش می کنم کسی رو که بعد از اینکه روی پیست شکست خورده میاد و دست من رو می‌فشاره و تو چشمام نگاه می‌کنه و میگه آفرین. خودم هم سعی می‌کنم که همین کار رو بکنم هرچقدر هم که دلم بخواد فرار کنم و قایم بشم.

 

1421852

 

حرف آخر

به‌نظرم ورزش آیینه‌ای از زندگیه که همه می‌تونن توش نگاه کنن. پس زندگی تو روی صفحه‌ی نمایشه. اینجوری نیست که مردم عادی بالا و پایین نداشته باشن، معلومه که اونا هم دارن، ولی شاید نه به اون تعداد بالا و پایین که ما داریم. وقتی مردم از بالا و پایین حرف می‌زنن من فکر نمی‌کنم اونقدر که میگن بالا رفتم یا اونقدر پایین اومدم. در واقع حرف مردم من رو مطمئن می‌کنه که اگه چاله‌ای اونجاست که من باید از توش بیام بیرون، اونقدری که به نظر می‌رسه هم گود نیست. هر کسی با دیگری متفاوته.

 

1435821

دیدگاه‌ها