مشروح مصاحبه جذاب سریعترین دختر ایران در آنتن
نه "دخترباد" نه غزال "تیزپا" فرزانه فصیحی هستم!
سریعترین دختر ایران با حضور در «آنتن» گفت: با اصرار معلم ورزشم در مدرسه اولین بار در مسابقه دو شرکت کردم.
به گزارش "ورزش سه"، فرزانه فصیحی با 26 سال سن توانسته خودش را در دوومیدانی ایران به سطحی برساند که حالا در دوی سرعت کاملا بدون رقیب به حساب میآید. برایش مهم نیست که با چه لقبی صدایش میزنند؛ «دختر باد» یا «غزال تیزپا»! او با افتخار خودش را فرزانه فصیحی معرفی میکند و با پیشنهادی که از صربستان دریافت کرده، در مسیری قرار گرفته که اولین دختر لژیونر ایرانی لقب بگیرد.
گفتوگوی متفاوتی در «آنتن» با سریعترین دختر ایران ترتیب دادیم و از ماجرای کشف شدنش با اصرار معلم ورزش مدرسه تا رویایش برای حضور در المپیک صحبت کردیم.
در ادامه مشروح صحبتهای فرزانه فصیحی را در این گفتوگو میخوانید.
تا بهمن ماه مسابقهای در پیش ندارم
تورنمنتهای مختلفی را در پیش داریم. البته الان در فصل آماده سازی و بدنسازی قرار داریم چون رقابتها به اتمام رسیده و تا بهمن ماه هیچ مسابقهای برگزار نخواهد شد. بهمن ماه هم یکی از مهمترین رویدادها برگزار می شود که مسابقات داخل سالن قهرمانی آسیا خواهد بود. بعد از آن هم رقابت های جهانی داخل سالن برگزار می شود.
با اصرار معلم ورزش در اولین مسابقه دویدم
ورود من به دوومیدانی کاملا اتفاقی بود. آن زمان که من سن کمی داشتم و مدرسه میرفتم، استعدادیابی صورت نمیگرفت. خیلی اتفاقی در یکی از مسابقاتی که مدارس برگزار میکردند، تقریبا میتوانم بگویم به زور وارد رقابت شدم. معلم ورزش ما به من گفت در مسابقه شرکت کن و تا آخر هم با تمام سرعت بدو. من هم گفتم اصلا از این کار بدم میآید و نفس بالا نمیآید! با اینکه گفتم نمیتوانم مسابقه دهم، با اصرار معلم ورزش من وارد مسابقه شدم. در همان مسابقه قهرمان شدم و رکورد مدارس اصفهان را جابجا کردم. البته قبل از سابقه ورزشی داشتم چون از 6 سالگی ژیمناستیک کار می کردم و خیلی زود عضو تیم هم شده بودم. هیچ وقفهای در ورزش کردن نبود و پلهبهپله جلو رفتم. الان شرایط فرق کرده و وضعیت بهتر شده است. نمیدانم دقیقا شرایط استعدادیابی در شهرستانها چگونه است، اما میدانم که استعدادیابی صورت میگیرد. حتما فاکتورهایی دارند که استعدادها را از آن طریق کشف میکنند.
سریعترین دختر ایران چگونه کشف شد؟
در آلودهترین نقطه اصفهان تمرین میکنم!
من در حال حاضر در اصفهان و زیر نظر آقای مسعود رحمانی تمرین میکنم. تنها یک پیست به نام انقلاب در اصفهان داریم و من به ناچار آنجا تمرین میکنم. این پیست در بدترین نقطه شهر قرار دارد و جزو آلوده ترین مناطق شهر محسوب می شود. به ویژه فصل زمستان کار بسیار سخت است. ورزشگاه سرپوشیدهای نداریم و مجبوریم در زمستان با وجود سرما و آلودگی هوا هم آنجا تمرین کنیم. هیچ پیست دیگری هم وجود ندارد. البته پیست ورزشگاه نقش جهان هم هست، اما اجازه ورود به آنجا را نداریم.
اعزامهای خارجی بستگی به نظر کمیته فنی دارد
حضور در مسابقات خارجی بستگی به نظر کمیته فنی فدراسیون دارد که چه کسی اعزام شود و چه کسی نشود. در سالهای اخیر دختران کمتر اعزام شدند چون ورودیهایی از سوی فدراسیون مشخص شده است. با توجه به رکوردهایی در آسیا و جهان وجود دارد، ترجیح می دهند دختران زیاد اعزام نشوند.
با مربیام کاملا راحت هستم
اینکه یک دونده با مربی مرد یا زن کار کند، بستگی به اطلاعات و علمی بودن همان فرد دارد. من از سال 93 تا الان با آقای رحمانی کار می کنم. پدرم همیشه سر تمرینات من حضور دارد. خدا را شکر مشکلی وجود ندارد. اتفاقات خوبی رخ داده و ما روابط خانوادگی هم داریم. شاید بیراه نباشد که بگویم مربی من از خانوادهام به من نزدیکتر است.
خجالت می کشم مبلغ قراردادم را بگویم!
ای کاش اصلا درباره مبلغ قرارداد ما در لیگ دوومیدانی سوال نمیپرسیدید چون خجالت میکشم که درباره آن صحبت کنم! واقعا در بخش زنان مبالغ قراردادها خیلی پایین است. من و چند نفر دیگر بالاترین قراردادها را میگیریم، اما بازهم کم است. شاید حتی این قرارداد هزینههای یک سال ما را هم تامین نکند. اگر بخواهم دقیق تر بگویم، قرارداد ما کمتر از 20 میلیون است! این در واقع درآمد یک سال ماست و کاری نداریم که لیگ چند ماه طول می کشد. این را هم حتما باید بگویم که در 2 سال اخیر اتفاقات خوبی هم رخ داده و باشگاههای بزرگی مثل سپاهان در لیگ دوومیدانی بانوان سرمایه گذاری کردند. من هم امسال در لیگ از تیم سپاهان شرکت کردم و این یک امید برای آینده دوومیدانی بانوان است.
قرارداد دختران دوومیدانی کمتر از ۲۰ میلیون!
فقط 5 صدم ثانیه تا مسابقات جهانی فاصله دارم
هدف فعلی من کسب ورودی مسابقات جهانی است که من خیلی به آن نزدیک هستم. می توانم بگویم فقط 5 صدم ثانیه با رکوردی ورود مسابقات جهانی داخل سالن فاصله دارم و امیدوارم بتوانم آن را کسب کنم. در تمرین ماجرای رکورد زدن متفاوت است. نمی توانم خیلی دقیق بگویم که در تمرینات به اندازه رکورد ورودی جهانی رکورد زدم یا خیر. این 5 صدمثانیه قابل لمس نیست و فقط دستگاههای الکترونیکی میتوانند آن را ثبت کنند. رکورد 60 متر 7.35 است که رکورد ایران هم به حساب می آید و رکورد ورودی جهانی نیز 7.30 می باشد.
رویای المپیک غیرقابل دسترس نیست
واقعیت است که ورودی های المپیک بسیار سطح بالا و ثبت آن بسیار سخت است. به ویژه در این دوره رکوردهای ورودی را پایین تر آوردند. کسب سهمیه المپیک خیلی مشکل است. باید واقع بین باشیم. المپیک رویای هر ورزشکاری است و امیدوارم که به این رویا هم برسیم. البته من این رویا را غیرقابل دسترس نمی دانم. دختران ایرانی چیزی برای کسب ورودی المپیک کم ندارند. همه کشورها برای مدال المپیک تلاش می کنند، چرا ما نباید بتوانیم ورودی را کسب کنیم؟
فعلا رقیبی در ایران ندارم
از زمانی که من رکورد 60 متر ایران را شکستم، قهرمان دوی 100 متر و 200 متر بانوان ایران هم هستم؛ فقط رکورد را نتوانستم بزنم. نمی دانم دقیقا چه اتفاقی می افتد که من رکورد 60 متر را زدم، اما رکورددار 100 متر نیستم. شاید شرایط مسابقه هم تاثیرگذار است. وقتی من می دوم، هیچ رقابتی وجود ندارد و با بقیه رقبایم فاصله دارم. این باعث می شود در مسابقات خارجی وقتی رقبا به من نزدیک می شوند، من به هم بریزم. شاید اینکه در شرایط رقابت باشم، خیلی مهم است. متاسفانه در حال حاضر رقیبی نزدیک به خودم در دوی سرعت ندارم.
به ما 4 نفر میگفتند مربع دوومیدانی
قبل از اینکه من رکورد 60 متر را بزنم، این رکورد در اختیار مریم طوسی بود که اتفاقا از دوستان خوب من است. آن دورهای که مریم طوسی هم بود، با هم رقابت می کردیم و دوران خوبی بود. البته ما با هم هیچ وقت کریخوانی نداشتیم. خیلی از خاطرات خوب من در دوومیدانی با مریم طوسی است. ما دوستان خوبی هستیم و بیشتر از اینکه رقیب باشیم، خیلی مواقع رفیق بودیم. آن دوره به من، مریم طوسی، سپیده توکلی و الناز کمپانی می گفتند مربع دوومیدانی. معمولا ما 4 نفر همیشه با هم بودیم، اما الان شرایط طوری رقم خورده که دور از هم هستیم. با این حال دوستیهایمان همچنان پابرجاست.
فرزانه فصیحی: به ما ۴ نفر میگفتند مربع دوومیدانی
خارجیها میپرسند مگر باحجاب میتوان دوید؟
ما دونده سرعت هستیم و سرعت هم جنگ با صدم های ثانیه است. شاید پوشش ما هم روی کارمان تاثیر داشته باشد. فکر می کنم سنگینی لباس روی دویدن ما هم تاثیر می گذارد، اما همین که ما اجازه داریم در مسابقات بینالمللی شرکت کنیم و می توانیم خیلی مواقع بدرخشیم، اتفاق فوق العادهای است. وقتی من در مسابقات خارجی شرکت می کنم، پوشش من برایشان جالب است. معمولا عکاسان هم روی دونده های محجبه زوم می کنند. حتی می پرسند کسی که حجاب دارد، مگر می تواند بیاید مسابقه دهد؟ واقعا این اتفاق شدنی است و حجاب مانع دویدن ما نیست.
واکنش خارجیها به دوندههای محجبه ایران
لژیونر شدنم در صربستان یک تجربه فوقالعاده است
من قبل از شروع لیگ دوومیدانی پیشنهادی از باشگاه پارتیزان بلگراد کشور صربستان دریافت کردم. این اتفاق خوبی نه تنها برای من بلکه برای دوومیدانی ایران بود و به ویژه برای دختران دوومیدانی دریچه جدیدی را باز کرد. تا به حال دختری از دوومیدانی ایران لژیونر نشده است. متاسفانه هنوز برخی کارهای اداری باقی مانده و کارم در مرحله صدور ویزا قرار دارد. قرار است بعد از حضور در صربستان در برخی از مسابقات در حوزه بالکان و اروپای شرقی برای این تیم مسابقه دهم. فکر می کنم یک تجربه فوق العاده پیش روی من خواهد بود.
ماجرای لژیونر شدن دختر باد ایران
دست به دست شدن آن عکس برای خودم هم جالب بود
عکسی که از من و همسرم در لیگ دوومیدانی منتشر شد، برای خودم هم جالب بود. این عکس بعد از مسابقه صد متر ثبت شده که من قهرمان شدم. امیر پشت فنسها بود و من هم پیش او رفتم. البته وقتی مسابقه برگزار میشود، مردان حق ورود به استادیوم را ندارند. نمیدانم این عکس چرا در فضای مجازی اینقدر دست به دست شد. در کل عکس قشنگی است.
زندگی با یک خبرنگار ورزشی اتفاق خیلی خوبی است
زمانی که من رکورد 60 متر را زدم، همسرم که خبرنگار است، از من مصاحبه ای گرفت و همان بابی شد که آشنا شویم و تا اینجا پیش برویم. در کل از نظر من زندگی با یک خبرنگار ورزشی اتفاق خیلی خوبی است، به خاطر اینکه همسرم می تواند مرا به عنوان یک ورزشکار راحت کند. شاید هر کسی با این کنار نیاید که من صبح و عصر تمرین کنم و به مسابقات بروم و خیلی مواقع خسته باشم.
دوومیدانی نیاز به تبلیغات بیشتری دارد
من هم مثل خیلی از دوومیدانی کاران دختر در بخش تبلیغات ورود کردم و با برندهای مختلف کار کردم. البته این موضوع فقط مختص دوومیدانی نیست و الان خیلی از دختران ورزشکار وارد حوزه تبلیغات شدند. ساخت یک تیزر تبلیغاتی با حضور یک ورزشکار خانم نسبت به ساخت آن با یک فرد عادی میتواند متفاوتتر باشد. شاید رسانهها کمی در بخش بانوان ضعف داشته باشند و ما هم باید از پتانسیل فضای مجازی بیشتر استفاده کنیم. البته که بیشتر کسانی ما را می شناسند که ورزش را دنبال میکنند. این هم یک ضعف کلی در دوومیدانی است که خیلی ورزشکارانش دیده نمیشوند؛ با اینکه در تمام دنیا پربینندهتر رشته است. وقتی ما در ایران مسابقهای میدهیم، هیچ تماشاگری نداریم و بیشتر خانوادهها حمایت میکنند. فکر می کنم دوومیدانی نیاز به تبلیغات بیشتری دارد.
از دختر باد تا غزال تیزپا!
لقب «دختر باد» از زمان خانم لیلا ابراهیمی وجود داشت و بعد از آن هم به دختران دونده این لقب را می دادند. به من هم این لقب را دادند، اما برای من خیلی فرقی نمیکند که چه لقبی دارم. من هر جا می روم، میگویم «فرزانه فصیحی» هستم. لقب من اسم و فامیلم هست. حتی برخی به من لقب «غزال تیزپا» را دادند؛ البته که این لقب برای خداداد عزیزی است. بازهم می گویم خیلی به این القاب کاری ندارم.
فصیحی: به من هم میگویند غزال تیزپا
سپاهان را دوست دارم، اما پرسپولیسی هستم
خیلی از مواقع در طول سال درگیر تمرین هستم، اما فصلهایی که خیلی مربوط به آماده سازی نیست، سراغ رشتههای دیگر مثل شنا و تنیس هم میروم. البته من ترجیح میدهم همیشه پیاده روی کنم که آن هم نزدیک به دویدن است. به فوتبال خیلی علاقه ای ندارم چون حس می کنم این رشته حق برخی از رشتههای دیگر را ضایع می کند. من پرسپولیسی هستم، البته با پیراهن سپاهان در لیگ شرکت میکنم و این تیم را هم دوست دارم. با این حال بیشتر طرفدار تیمی هستم که برنده شود!
پیراهن سپاهان را میپوشم، پرسپولیسیام
رویای فعلی من جهانی و المپیک است
همانطور که گفتم رویای هر ورزشکاری رسیدن به المپیک است. به نظر من رویا سقف ندارد و من هم سقفی برای رویاهای خودم در نظر نمی گیرم. فعلا رویای نزدیک من کسب ورودی جهانی و بعد از آن ورودی المپیک است که امیدوارم تحقق پیدا کند.
گفت و گو: حسین جمشیدی