یادداشت: خبر تلخ؛ جانی که از تن ما رفت
کیمیا علیزاده مهاجرت کرد. او حق دارد به عنوان یک انسان برای آینده زندگیاش تصمیم بگیرد اما انگار یک «جان» از ما کم شد. از ما که دوستش داریم و او را دختر ایران میدانیم.

به گزارش "ورزش سه"، در روزهایی که نیاز داریم شانه بدهیم به شانه هم برای عبور از این روزهای دشوار، در روزهایی که میبینیم تنها دارایی هم در این دنیای شلوغ هستیم، در روزهایی که باید تکیهگاه هم باشیم، همین یک خبر تلخ را کم داشتیم. اینکه «کیمیا علیزاده» مهاجرت کند. بعد در المپیک 2020 نگاهش کنیم که پرچم ایران کنار نامش نیست.
مدال برنز او در المپیک 2016 طلاییترین مدال برنزی بود که در طول تاریخ المپیک گرفتهایم. اغراق نیست. اصلاً یادتان میآید آخرین باری که برای دیدن مسابقه دختر ورزشکاری از این سرزمین تا چهار صبح بیدار ماندید به کدام قرن تعلق دارد؟
وقتی مدال گرفت این جمله هزار بار دست به دست شد: «هر ضربهای که تو زدی، پاسخی بود به جمله تحقیرآمیز؛ چون تو دختری». دخترها از این موفقیت بینهایت خوشحال شدند. انگار که او به جای همه آنها و برای اثبات تواناییشان مبارزه کرده بود، مدال آورده بود. او جاده خیلی از دخترها را صاف کرد. عکسش را زدند روی دیوار اتاقشان. مجوزی شد که دخترها هم بروند سراغ ورزش.
رئیسجمهور «حسن روحانی» در پیامی که کمتر نمونه آن را دیده بودیم، نوشت: «دخترم کیمیا، همه مردم بهویژه بانوان ایران زمین را شاد کردی؛ شادی همیشگی را برایت آرزومندم». روحانی یک پسر و سه دختر دارد. شاید به واسطه همین از واژه «دخترم» استفاده کرد. «کیمیا» شد دختر همه خانوادههای ایرانی، حتی رئیسجمهوری!
وقتی رفت المپیک بعضی اعزام بانوان به مسابقات بزرگ را «زینت المجلس» لقب دادند و عنوان کردند که جمهوری اسلامی ایران سعی میکند تصویری روشن و اغراقآمیز از خود به دنیا معرفی کند. کیمیا فضا را عوض کرد. آنهم در کشوری که برخی از صاحبان نفوذ اصولاً ورزش زنان را به رسمیت نمیشناسند و آن را فعالیتی نه چندان شایسته میدانند و میگویند اصلاً زن را چه به لگد پرت کردن. بنشیند سر زندگیاش، آشپزخانه را گرم نگه دارد و «شیر» بزاید!
کیمیا علیزاده جوانترین مدالآور تاریخ ایران در المپیک است. پیش از کیمیا 64 سال پیش «ناصر گیوهچی» 19 ساله در المپیک هلسینکی مدال نقره گرفته بود و حالا کیمیای 18 ساله. مدال برنز کیمیا علیزاده به اندازه گل «خداداد عزیزی» به استرالیا دلچسب بود اما کیمیا متولد 1377 است. یعنی یک سال بعد از بازی ایران - استرالیا به دنیا آمده! از نسل جدیدی که چالاک و باهوش از راه رسیدهاند و سخت است در شیشه نگهشان داشت!
وقتی مدال گرفت «ترانه علیدوستی» که خودش در خانوادهای ورزشی و افتخارآفرین به دنیا آمده توئیت کرد: «تازه دورههای بعد معلوم میشه برای همتایانت چه کردی؛ بهشون اعتماد به نفس دادی و فهموندی این عرصه صحنه اونها هم هست.» کوتاه و گویا!
... حالا همه اینها را با فعل ماضی مینویسیم. مثل افسانهای مربوط به کتابها، قصهها، برای خواباندن دختربچههایی که به جز «شنل قرمزی» و «سیندرلا» و «سفید برفی» دنبال یک قهرمان میگردند که بوی ایران هم بدهد. کیمیا علیزاده مهاجرت کرد. او حق دارد به عنوان یک انسان برای آینده زندگیاش تصمیم بگیرد اما انگار یک «جان» از ما کم شد. از ما که دوستش داریم و او را دختر ایران میدانیم حتی اگر با پرچم دیگری به میدان برود. سالها مهاجرت مغزهای دانشگاهی انکار شد، بعد آن را ناچیز عنوان کردند و حالا مهاجرت نخبههای ورزشی گزنده است. تلخترین قسمت ماجرا همین است که جای آنها خالی است وگرنه دختران دیگری راه او را میروند و چه بسا به جای برنز، با طلا برگردند.
احسان محمدی / ایران ورزشی