کد خبر : 1674589 | 29 اسفند 1398 ساعت 14:56 | 9.1K بازدید | 1 دیدگاه

مجلس یازدهم کار نیمه تمام ما را تمام کند؛

فولادگر: دولت باید دست از دخالت در باشگاه‌ها بردارد

حمیدرضا فولادگر رئیس کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی و نظارت بر اجرای اصل 44 قانون اساسی می گوید ایفای نقش تصدی گری دولت در امور باشگاه های ورزشی دلیل بی ثباتی مدیران آنها است.

فولادگر: دولت باید دست از دخالت در باشگاه‌ها بردارد

به گزارش "ورزش سه"، سال 1398 در شرایطی به روز پایانی رسیده است که فوتبال ایران روزهای دشواری را در این سال سپر کرد؛ سالی که در آن شاهد تغییرات پرشماری در راس کادر مدیریتی باشگاه های لیگ برتری چه در سه ماه پایانی لیگ هجدهم بودیم و این تغییرات در لیگ نوزدهم هم ادامه پیدا کرد و حالا که به روز آخر سال رسیده ایم، تنها 5 باشگاه از باشگاه های لیگ برتری که ویترین فوتبال ایران به شمار می روند، مدیران خود را همچنان بر سر کار می بینند و 12 باشگاه تغییراتی حتی بیش از یکبار داشته اند و در این بین باشگاه های بزرگ فوتبال ایران نظیر استقلال، پرسپولیس ، سپاهان و تراکتور هم از این امر مستثنی نبوده اند.

 

برای ریشه یابی این معضل با حمیدرضا فولادگر رئیس کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی و نظارت بر اجرای اصل 44 قانون اساسی هم صحبت شدیم و نظرات او را جویا شدیم که او در ادامه به صورت مفصل به بررسی چرایی به وجود آمدن این معضل می پردازد و ضمن اشاره به نقش دولت در پیدایش این مشکل، تاکید می کند که با ادامه کارهای تصدی گری دولت و دخالت در امور باشگاه داری ورزشی، در آینده هم این مشکل ادامه دار خواهد بود.

 

صحبت های یکی از کلیدی ترین اعضای مجلس دهم که رئیس اصل 44 قانون اساسی نیز به شمار می رود را در ادامه می خوانید.

 


کرونا کارهای نظارتی مجلس را هم تحت الشعاع قرار داد


خب به طبع اینکه مجلس تحت الشعاع ویروس کرونا قرار گرفت و جلسات نظارتی کمتر شد، کارهای نظارتی هم تحت تاثیر این موضوع قرار گرفت. باید صحن های علنی فعال بشود تا شاید بتوانیم گزارش نظارتی که در این زمینه آماده کرده ایم را در صحن علنی بخوانیم.

 

سه دسته باشگاه ورزشی در کشور داریم


ببینید باشگاه ها یا دولتی هستند مثل استقلال و پرسپولیس و اگر هم دولتی هم نیستند به موسسات شبه دولتی وابسته هستند و زیر مجموعه نهادهای عمومی غیردولتی هستند، مثل سپاهان، فولاد خوزستان، ایران خودرو، سایپا و ... و برخی هم که اخیرا بیشتر شده اند مثل تراکتور و ماشین سازی و شهرخودرو خصوصی هستند. قبلا ما یک تجربه ناموفق در این زمینه داشتیم که استیل آذین بود یا مجموعه راه آهن که به مشکل برخورد.

 

مدیریت باشگاه های دولتی و شبه دولتی چطور مشخص می شود؟


در مورد باشگاه های دولتی ها که شخص وزیر در این زمینه تصمیم می گیرند. موسسات شبه دولتی هم اگرچه تصمیم گیری مستقیمش با شخص وزیر ورزش و وزارت ورزش و جوانان نیست ولی تصمیم گیرندگان به نوعی با نهاد های دولتی ارتباط پیدا می کند. مثلا آن شرکت وابسته به شستا است. این به تامین اجتماعی مربوط می شود و در ادامه به وزارت رفاه مرتبط می شود. یا مثلا فلان شرکت بزرگ صنعتی دو سه کرسی‌اش دست دولت است. یا شرکت های خودرو ساز که  هیئت مدیره اشان به نحوی به صورت غیر مسقیم توسط دولت مشخص می شود. حالا ممکن است شخصِ وزیر، مدیرعامل را به صورت مستقیم تعیین نکند ولی بالاخره هیئت مدیره ای که تعیین می‌کنند به نحوی وابستگی دولتی دارند و این باعث می شود که عملا این باشگاه ها کاملا به صورت مستقل اداره نشوند. این ها که باشگاه های شبه دولتی هستند، در مورد باشگاه های دولتی هم که صرفا دولتی هستند و در مورد استقلال و پرسپولیس هم این موضوع را دیدیم.

 

باشگاه های ورزشی شبه دولتی را نمی توان خصوصی قلمداد کرد


این موضوع ساختاری است. اگر ما بخواهیم باشگاه داری به صورت کلی کنیم. به خصوص برای باشگاه هایی که تنها منحصر به فوتبال نیستند، باید بگوییم که باشگاه داری ورزشی هنوز به معنی واقعی کلمه متکی به درآمد خودش نیست و خصوصی به معنای واقعی نیست. شبه دولتی ها هم خصوصی به معنای واقعی نیستند. یعنی اگر فلان بنگاه شبه دولتی یا آن شرکت وابسته به نهاد عمومی غیر دولتی تصمیم بگیرد که به باشگاه ورزشی اش کمک نکند، آن باشگاه زمین می خورد؛ مثل باشگاه فولاد مبارکه، ذوب آهن، فولاد و ... بنابراین این ها متکی به درآمد خودشان نیستند. دولتی ها هم که مشخص است دیگر.


طبق قانون دولت نباید به صورت مستقیم به باشگاه ها پول بدهد


البته در مورد باشگاه های شبه دولتی و شیوه مدیریت آنها، ظاهر قوانین حفظ می شود. ما از برنامه پنجم به این طرف که در برنامه ششم هم آوردیم تاکید داشتیم که دولت نمی تواند در ورزش حرفه ای هزینه کند؛ یعنی دولت نمی تواند به این باشگاه ها پولی به صورت مستقیم بدهد ولی غیرمستقیم در نهایت بارش روی دوش دولت است. ما در جلسات زیادی در این مورد بحث داشتیم.


خود وزیر می گفت که باشگاه ها وقت زیادی از من می گیرند


این یعنی باشگاه های دولتی ها به صورت غیرمستقیم بار مالی‌شان روی دوش دولت است و به صورت مستقیم به لحاظ مدیریتی توسط دولت اداره می شوند؛ این موضوع را شک نکنید. خود وزیر ورزش به ما می گفت که بخش زیادی از وقت من را باشگاه ها می گیرند. بنابراین به لحاظ مدیریتی، اداری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بارشان به صورت مستقیم روی دوش دولت و وزارت ورزش است. شبه دولتی ها را هم که عرض کردم که اگر آن بنگاه دولتی کمک هایش را قطع کند، باشگاه ها نمی توانند خودشان را اداره کنند.

 

در مورد باشگاه های خصوصی واقعی هم باید گفت که با درآمد زایی اداره نمی شوند و با عشق و علاقه ای که آن مالک دارد، اداره می شوند مثل آقای زنوزی در ماشین سازی و تراکتور. این ها با کمک مالک اداره می شوند نه درآمد باشگاه.

 

تاکید می کنم هیچ یک از سه دسته، باشگاه داری حرفه ای نمی کنند


من می خواهم نتیجه بگیرم که هر سه گروه، یعنی چه باشگاه های دولتی، چه باشگاه های شبه دولتی و چه باشگاه های خصوصی هیچکدام باشگاه داری به معنای خصوصی نمی کنند؛ اینکه درآمد خود باشگاه، باشگاه را اداره کند.

 

در مجلس برای بررسی این موضوع، مطالعه تطبیقی انجام دادیم


ما در مرکز پژوهش های مجلس یک کار مطالعه ای و بنچ مارکینک و مقایسه ای انجام دادیم. مطالعه تطبیقی کردیم با باشگاه های معروف دنیا در اروپا. کشورهایی که لیگ های فعالی دارند. بررسی کردیم که چطور بارسلونا و رئال مادرید در اسپانیا، بایرن مونیخ در آلمان یا لیورپول و منچستریونایتد در انگلیس خودشان نوعی بنگاه اقتصادی به شمار می روند.

 

اگر درآمدزایی ایجاد نشود، همین مشکل ادامه خواهد داشت


راه های درآمدزایی این باشگاه‌ها را بررسی کردیم که روش های درآمدزایی مختلفی داشتند؛ از درآمدهای روز مسابقه و بلیت گرفته تا اسپانسر، تبلیغات لباس ها، حق پخش که بیشترین درآمد را به همراه دارد، تبلیغات تجاری و روش های مختلف دیگر. این ها حتی توریسم ورزشی دارند که افراد می آیند و باشگاه هایشان را بازدید می کنند. این ها درآمدشان از این محل هاست و بنابراین فوتبالشان نه تنها وابسته به آن شرکتشان از لحاظ اقتصادی نیست بلکه خود باشگاهشان درآمد دارد. پس ما اگر به این روش ها و این سیستم اداره باشگاه ها رسیدیم که می توانیم بگوییم باشگاه های ما درآمدزا هستند ولی اگر نرسیدیم خب همین شیوه ای که الان هست ادامه پیدا خواهد کرد.

 

همه چیز در باشگاه های ما به هم گره خورده


چون به لحاظ مالکیتی این ها به هم وصل می شوند و مالکیت و مدیریت در باشگاه های ایرانی به هم گره می خورد، ما این تغییر مدیریت های مکرر را داریم و ریشه اینجاست. خب این موضوع در بخش دولتی و شبه دولتی سیاسی هم می شود. در بخش خصوصی حالا بیشتر انگیزه های شخصی و علاقه برای تغییر مدیران باشگاه ها مطرح می شود یا جنبه های تبلیغاتی.

 

سوال-می توانیم این تغییرات مداوم مدیران را تغییراتی سیاسی بنامیم؟


این را شما بدانید. در بخش های دولتی و غیردولتی بحث سیاسی هست. من اصلا سیاسی و جناحی ندارم. من می گویم در همه دولت ها اینطور بوده و همه دولت ها علاقه داشته اند که این دو باشگاه را در دست داشته باشند. مدیر برای این دو باشگاه بگذارند و از این دو باشکاه استفاده ابزاری کنند. کما اینکه می توانیم دو گروه خودروسازی را مثال بزنیم که چرا دولت ها در این بخش نیز تمایل ندارند که این کاملا از خودشان جدا کنند؟

 

1486493


وزیر بابت این موضوع بارها به کمیسیون ما آمد


رئیس نظارت بر اصل 44 قانون اساسی ادامه داد: در بخش ورزش هم همین حالت هست. با اینکه در  2 سال اخیر ما خیلی تلاش کردیم و خود آقای وزیر چند بار به جلسات کمیسیون ما آمد و گفت که اگر یک ساعت دیگر هم بار این دو باشگاه از روی دوش من برداشته بشود، بهتر از حالا است؛ گفت اینقدر که این دو باشگاه بار روی دوش من گذاشته اند. اما خب واقعا با اینکه ما بسترهای قانونی اش را فراهم کردیم، باز طول کشید.

 

همه چیز در باشگاه های ما به هم گروه خورده


قول داده بودند که تا آخر امسال این کار انجام بشود که امسال هم تمام شد. من می خواهم بگویم که همه این چیزها به هم گره خورده است؛ بحث اداره دو باشگاه، بحث ساختار، بحث مالکیت، بحث مدیریت دو باشگاه، خصوصی اداره کردنش، نحوه درآمدزایی اش؛ این ها همه چون به هم گره خورده است، این تغییرات مکرر را می بینیم.


سوال- آیا می توانیم مقصر اصلی این تغییررات مکرر را وزارت ورزش و جوانان بدانیم؟


بله خب یک بخشی همانجا هست. نمی گویم همه مشکل آنجاست ولی بخشی هم وزارت ورزش مقصر نیست. یک بخشی سازمان لیگ، فدراسیون فوتبال و یک بخشی هم باشگاه ها هستند مقصر هستند.

 

سوال-چطور سازمان لیگ و فدراسیون می توانند در تغییرات باشگاه دخالت داشته باشند؟

 


خب گاهی اتفاقاتی می افتد؛ مثلا سر یک مسابقه ای اتفاقی می افتد. مثلا حوادثی که در بازی ها اتفاق می افتد. مثلا تاخیر فینال جام حذفی یا اتفاقات بازی پرسپولیس و سپاهان. می خواهم بگویم که اینطوری هم می شود که سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال هم با تصمیمات نسنجیده و نابهنگام روی باشگاه ها اثر می گذارند. من به صورت کلی به این قضیه نگاه می کنم. من می گویم اسمش را بگذاریم مسائل ساختاری.

 

باشگاه ها باید اتحادیه قوی داشته باشند


فولادگر سپس حرف هایش را از سر گرفت و گفت: ما باید باشگاه به  معنای واقعی داشته باشیم. اتحادیه داشته باشیم. صنف باشند و واقعا باشگاه داری کنند. این ها باید یک اتحادیه قوی داشته باشند. مدافع حقوق صنفشان باشند و یک نهاد اجتماعی –مدنی باشند و به صورت مستقل حرکت کنند.

 

وقتی باشگاه ها قوی باشند، وزارت ورزش دیگر دخالت نمی کند


وقتی این ها یک نهاد قوی و مستقل باشند، دیگر کار وزارت ورزش تنظیم گری می شود و باشگاه خودش به صورت مستقل اداره می شود و اتحادیه ای هم دارد، مثل خیلی از صنف های ما که برای خودشان اتحادیه دارند؛ مثل تشکل های کارگری یا کارفرمایی.

 

دولت الان در فوتبال کار تصدی گری می کند نه تنظیم گری


 ما تشکل ها و نظام های صنفی داریم که دولت در رابطه با آنها فقط کار تنظیم گری انجام می دهد ولی دولت در فوتبال کار تنظیم گری انجام نمی دهد و دقیقا کار تصدی گری و مداخله گری انجام می دهد. این ها ساختاری است که می گویم. مسائل مالکیتی هم هست. وابستگی های مالی هم هست. درآمدزا نبودن هم هست. خصوصی نبودن به معنی واقعی هم هست و همه این ها دست به دست هم می دهد و این مشکل ایجاد می شود.

 

دولت فقط باید کار تنظیم گری و حاکمیتی بکند


دولت باید کار تنظیم گری و حاکمیتی بکند و دخالت نکند. مثلا تنظیم برنامه مسابقات ملی و مسائلی از این دست؛ ولی برای کار باشگاه داری و مسائل دیگر را تشکلی درست کنند و خودشان اداره کنند. باشگاه باید احساس کند که خودش استقلال دارد ولی وقتی استقلال مدیریتی و مالکیتی نیست، تابع آنها است و یک پولی جابجا می شود، بودجه ای کم و زیاد می شود، یک تصمیمی عقب و جلو می شود و مدیریت تغییر می کند.

 

پس با ادامه این روش، باید شاهد ادامه تغییرات مدیریت باشگاه های لیگ برتری در آینده هم باشیم؟


این انتظار را باید داشت. باید کمک کرد تا این ساختار اصلاح شود. ما که تلاشمان را در مجلس دهم کردیم. در کمیسیون اصل 44 با همکاری کمیسیون فرهنگی تلاش کردیم که این کار را بکنیم و دو سه مصوبه هم در بودجه داشتیم و گزارش نظارتی هم داشتیم که قرار بود در پایان سال خوانده شود ولی اتفاقات مربوط به کرونا مجلس را تعطیل کرد. امیدواریم تا پایان این دوره این گزارش خوانده شود.

 

امیدوارم مجلس یازدهم کار نیمه تمام ما را تمام کند


نماینده مجلس ادامه داد: « ما همین مشکل و بحث اداره باشگاه های ورزشی و درآمدزایی را گزارش کردیم. ما گزارش نظارتی ارائه دادیم ولی این مشکل باز به مجلس بعدی و مجلس یازدهم می رود. امیدواریم مجلس یازدهم با تشکیل یک کمیسیون ویژه یا زیر نظر کمیسیون فرهنگی که مسائل ورزشی زیر نظر آنها است ، این کار نیمه تمام را مرکز پژوهش های مجلس به اتمام برساند و این بحث ساختاری را در باشگاه های ورزشی حل کند.»

 

*تعریف بنچ مارکینگ در مدیریت:


در بنچ مارکینگ مدیران، عملکرد و کارایی محصولات و فرایندهای خود را با رقیبان، شرکت‌های سرآمد و واحد‌های دیگر در مجموعه‌ی خود، که فعالیت مشابهی را انجام می‌دهند را مقایسه می‌کنند تا با این روش عملکرد سازمانی خود را بهبود بخشند.

دیدگاه‌ها