کد خبر : 1765373 | 11 تیر 1400 ساعت 12:53 | 51.3K بازدید | 12 دیدگاه

جنتلمنی که از کوره دررفت

آقا یحیی! این گل‌محمدی را دوست نداشته باش

فریادهایی دیده نشده از مرد اغلب آرام، حساسیت لیگ را می‌توان از چهره‌ی یک یحیای عصبانی و فریادهای او دید!

آقا یحیی! این گل‌محمدی را دوست نداشته باش

به گزارش ورزش سه فریادها و اعتراضات یحیی گل محمدی بر سر داور چهارم در حین بازی پرسپولیس و گل‌گهر چندان مسبوق به سابقه نبود. نه اینکه او اهل اعتراض نباشد اما اعتراض‌هایی در حد غر زدن و غرولند کردن کجا و این فریادهایی که تارهای صوتی یحیی را احتمالا با آسیب مواجه کرده کجا؟ هر چند در این فریادها توهین و فحاشی نبود اما حتی می‌توانست این اجازه را به داور هم بدهد که یک کارت قرمز ناقابل خرجش کند و یحیی را از جدال با فولاد محروم!

 

روزی تصور اینکه از بین آن همه ستاره ریز و درشت پرسپولیس سال‌های ۷۴ و ۷۵، یحیی موفق‌ترین مربی شود سخت بود. آن روزها مربیگری در فوتبال ایران شاخصه‌هایی داشت که در شخصیت آرامی مثل یحیی پیدا نمی‌شد. مدافعی آرام که برخلاف هم‌پستی‌هایش کمتر کسی دعوا و فریادی از او به یاد دارد. بازیکنی ساکت که برخلاف اغلب مدافعان آن زمان، از خشونت در بازی پرهیز داشت و بیشتر از فکرش استفاده می‌کرد. آن زمانی که زیر توپ زدن هنر اصلی مدافعان بود او تمام تلاشش را می‌کرد که با هر بار گرفتن توپ حتی در موقعیت‌های دشوار، پاس سالمی به هم‌تیمی‌هایش بدهد.

 

 

شاید برای همین هم بود که زیاد جدی گرفته نشد و مجبور به ترک پرسپولیس شد آن هم در شرایطی که  علی پروین سرمربی پرسپولیس بود و مدافعان خشن و اگرسیو را بیشتر از مدافعانی چون یحیی می‌پسندید. با رفتن یحیی به فولاد خوزستان به نظر می‌رسید که او نیز همچون اغلب ستاره‌های رانده شده از دو تیم محبوب پایتخت پا به دوران افول و خاموشی خواهد گذاشت اما ستاره اقبال در دوران بازی زمانی به او رو کرد که  بلاژویچ هوش او در دفاع کردن را دید و برخلاف انتظار هواداران سرخابی که منتظر بازی کردن افشین پیروانی و جواد زرینچه در پست دفاع آخر بودند، این پست را به او داد و پس از آن بود که او به نوعی آغازگر تغییر تفکر مربیان ایرانی به سبک بازی مدافعان شد. از اینجا بود که مدافعان مدل یحیی، بهتر از قبل توانستند خود را به مربیان خود اثبات کنند و دیگر فقط بازیکنان قلدر و یکه‌بزن برای پست دفاع انتخاب نمی‌شدند.

 

یحیی علیرغم اینکه خیلی زود و به دلیل شرایط خاص صباباطری همزمان با فصل آخر بازی‌اش، مربی این تیم نیز شد اما هیچگاه نخواست برخلاف برخی همدوره‌ای هایش در باد امتیازی ویژه‌ای که به او داده شد بخوابد و همین شد که مربیگری را جدی گرفت با استفاده از هوش فوتبالی خود با پیگیری دانش روز و رسیدن به یک استراتژی خاص خود و امتحان آن در تیم‌هایی چون ذوب‌آهن و پدیده، به پرسپولیسی رسید که در مرز اشباع از موفقیت قرار داشت.

 

1618706


اگرچه دیدن یک یحیای عصبانی و غیر قابل مهار مسبوق به سابقه نبود اما چندان برای وجهه‌ای که او از خود به عنوان یک مربی متفاوت به جا گذاشته چندان مناسب نبود

 

 

  پرسپولیسی با ستاره‌های مدعی که مدیریت کردن‌شان احتمالا حتی از پس علی پروین و روش‌های خاص او هم برنمی‌آمد. اما یحیی برخلاف آن رویه‌ی معمول مدیریت در مربیگری ایران، با همان ظاهر آرام و خونسرد و با به کارگیری شیوه‌های مدیریتی نوین و نه سنتی، باور غلطی که بازیکنان و شخصیت‌های آرام مربی خوبی نمی‌شوند را تغییر داد. اداره کردن پرسپولیس با این همه ستاره و بازیکنی که چند بار قهرمان شده‌اند و فقط ستایش نصیب‌شان شده کار راحتی نیست که یحیی از پس آن برآمده است.

 

یحیی با تغییر مناسبات و المان‌های موفقیت در مربیگری فوتبال ایران، کمک زیادی به مربیان جوان‌، علم‌گرا و آنهایی که صدای بلندی ندارند اما دانشش را دارند کرده تا راه برای حضور در جایگاه‌های بلند مربیگری در ایران هموارتر شود. او چه بخواهد چه نخواهد یکی از  نمادهای مربی علم‌گرا و تاکتیک‌محور در فوتبال ایران است و دستیارانی که طی سال‌های اخیر هم انتخاب کرده دقیقا در راستای همین علایق او در فوتبال بوده است.

 

او می‌توانست همچون برخی همدوره‌ای هایش تمرکز اصلی خود را روی تجارت بگذارد و نگاه تفننی به فوتبال داشته باشد و با وجهه‌ای که به واسطه سال‌ها بازی در تیم ملی به دست آورده بود هر فصل هدایت یک تیم را به عهده بگیرد و بدون پیشرفت خاصی پولش را در آورد. اما او تمرکز اصلی خود را روی فوتبال گذاشت، علیرغم آن شخصیت خاص و آرام خود، نشان داد که برای مدیریت کردن بازیکن ایرانی لزوما نیاز به یقه‌درانی و فریاد زدن و تهدید کردن و داشتن چند ملازم و همراه قوی‌هیکل نیست و می‌توان هم مودب بود و هم احترام و منزلت بازیکن را حفظ کرد و هم ریاست خود بر او را نشان داد و اقتدار خود را حفظ کرد.

 

سال‌ها مربیانی چون مجید جلالی در این فوتبال به سخره گرفته شدند چون ادبیاتی متفاوت با اغلب مربیان داشتند و دائم هم به خاطر نتیجه نگرفتن، روش‌ مربیگری و دیسیپلین رفتاری آنها مورد تشکیک قرار گرفت. اما حالا یحیی به عنوان یک مربی متفاوت از نظر رفتاری و شخصیتی که به موفقیت رسیده راه را برای امثال خود و اعتماد مدیران به آنها راحت‌تر کرده است.


با این همه مشاهده آن فریادهای از ته گلوی یحیی در بازی پرسپولیس و گل‌گهر را حتی اگر بتوان به حساسیت شدید بازی‌های لیگ در هفته‌های پایانی ربط داد اما در هر صورت می‌تواند در تخریب جایگاه ویژه این مربی موثر باشد.

 

یحیی اگر بداند که مربیگری او در پرسپولیس روزی امری محال از نظر هواداران پرسپولیس در دهه هفتاد بود و کسی تصورش را نمی کرد از بین عابدزاده، هاشمی نسب، دایی، باقری، پیروانی، رهبری‌فرد و ... او بهترین مربی پرسپولیس شود، بیش از پیش متوجه جایگاه خود و تصویری که از خود به عنوان یک مربی حرفه‌ای به جا گذاشته می‌بود و اینگونه فریادهای خود را خرج نمی‌کرد. هر چند او و هواداران پرسپولیس احتمالا این فریادها را طبیعی می‌پندارند و ایرادی بر آن نمی‌بینند اما او یحیی گل محمدی است مردی متفاوت در فوتبال ایران و چه بهتر که او این تفاوت را همچنان حفظ کند.

 

 

حجت شفیعی

 

دیدگاه‌ها