حرف‌های باورنکردنی کاپیتان و ستاره بوکس ایران

به گزارش "ورزش سه"، طی یک نشست خبری‌ در حضور اهالی رسانه، قهرمانان سابق بوکس ایران صحبت‌هایی جنجالی در خصوص نحوه انتخاب ملی‌پوشان، انتخابات، مافیایی بودن این رشته در سطح ملی مطرح کردند. در این نشست، احسان روزبهانی، کاپیتان سابق بوکس ایران بی‌پرده در مورد اتفاقات رخ داده در این ورزش صحبت کرد و حرف‌هایی باور نکردنی به زبان آورد. در ادامه مشروح صحبت‌های قهرمان و کاپیتان سابق تیم ملی بوکس ایران را می‌خوانید:

*فدراسیون به یک باشگاه خصوصی تبدیل شده است
سال‌هاست که ما این صحبت‌ها را می‌کنیم اما به گوش کسی نمی‌رسد. من از مسئولین، حراست و یا هر ارگانی که بر فدراسیون بوکس نظارت دارند درخواستی دارم؛ تخلفات زیادی طی این یک سال اخیر در فدراسیون بوکس انجام شده چرا هیچ کس رسیدگی نمی‌کند؟! درد ما این است. فدراسیون به  یک باشگاه خصوصی تبدیل شده است که هیچ کس نباید در آن ورود کند. مثلا انتخابی‌ها را به صورت واضح نمی‌گویند. من چهارده سال فیکس تیم ملی بودم و اگر انتخابی و مسابقاتی بود اعلام می‌شد اما الان همه چیز به صورت پنهانی انجام می‌شود! چرا باید چنین اتفاقی بیفتد و ناظری هم نداشته باشد؟ حتی در مجمع فدراسیون هم همین‌طور است. آن‌ها دو نفر بودند که باید از آیبا نامه می‌زدند تا یک نفر از فدراسیون جهانی بوکس بیاید، در اساس نامه هم وجود دارد، اما آن‌ها به دروغ نامه زدند که فقط یک نفر کاندید است.  هیچ کس هم پیگیر این مسائل نیست! از نظر بودجه، خوب است و وزارت ورزش تا حدی کمک می‌کند و بودجه آن‌ها را می‌دهد اما ما باید خودمان اسپانسر بگیریم. همه تیم‌های ملی همین‌طور هستند. آقای علیزاده گفتند که ما در حال حاضر اسپانسر داریم اما به بودجه هم نیاز داریم.

*باید پول بدهید و مدال بخرید!
سال‌هاست که من می‌گویم باید پول دهید تا مدال بگیرید! این موضوع عرف همه جا است. من دو سال در قزاقستان تمام این مسائل را دیدم. می‌دانستم سال نخست تیم‌مان اول می‌شود و این اتفاق افتاد اما سال دوم، می‌دانستم به آذربایجان می‌بازیم و باید به ایران برگردم. تمام وسایلم را جمع کردم و به آذربایجان رفتم؛ فقط من بردم و تیمی باختیم و سوم شدیم و آذربایجان با کوبا به فینال رفتند. فقط بازیِ پول است! چرا می‌گویند بوکس مافیا است؟ تازه فهمیدند باید پول خرج کنند و الان پول خرج کردند و یک مدال گرفتند. ما باید اسپانسر بگیریم تا بوکس دیده شود‌. یک‌بار لیگ برگزار کردند و تمام شد، چرا چندین سال است لیگ بوکس برقرار نمی‌شود؟ مهم‌ترین جایی که بچه‌ها باهم مبارزه می‌کنند لیگ بوکس است. بچه‌ها را به تورنمنت نمی‌فرستند و فقط مسابقات درون اردویی برگزار می‌کنند. چند نفر می‌خواهند یک بار، دوبار و سه بار باهم مسابقه دهند؟! هیچ چیز سرجای خودش نیست! فقط به دروغ می‌گویند همه چیز خوب است.

* می‌بریم و دست حریف بالا می‌رود
می‌گویند باید پول بدهی تا مدال جهانی بخری و این اتفاق علناً می‌افتد. به جز اشخاص خاصی که بوکس آن‌ها خوب است این موضوع ثابت شده است که شما باید هزینه‌ کنی و با داوران ارتباط داشته باشی تا به تو امتیاز بدهند و یا قرعه خوبی برای تو بچینند و غیر از این در بوکس نیست! به همین دلیل امتیازات را برداشتند. چرا در المپیک لندن من باختم؟ چون هیچ کرسی‌ای نداشتیم. این اتفاق به غیر از من برای بسیاری از بچه‌ها افتاد. بچه‌ها می‌برند اما امتیاز نمی‌دهند و ما باید چه کاری انجام دهیم؟ من اردو‌های خارجی زیادی داشتم؛ هیچ کدام به اندازه ما تمرین نمی‌کنند و بارها این موضوع را گفتم اما کسی گوش شنوا ندارد.

*هنوز هم همه را می‌زنم چرا مرا کنار گذاشتند؟
هفته گذشته هر روز من در کمیته و وزارت ورزش بودم اما سنگ قلابم می‌کنند! باید کسی به درد دل یک ورزشکار گوش دهد. از المپیک لندن تا به حال که خدا خواست و اتفاقی برای من افتاد و بوکس دیده شد اما قبل از آن کسی نمی‌دانست تیم ملی‌ای وجود دارد. باید چاپلوسی زیادی کنم که اهل آن نیستم. نمی‌دانم به چه صورتی باید حرفم بزنم؟ به چه دلیل احسان روزبهانی را کنار گذاشتند؟ روز قبلش من فدراسیون بوکس بودم و با آقای ثوری صحبت کردم، یک‌باره چه اتفاقی افتاد و چه کسی پی‌گیری کرد؟ من هنوز با این آمادگی بوکس می‌کنم و همه را می‌زنم! نه تنها من بلکه تمام افراد قدیمی مثل آقای فروتن هم همین‌طور هستند. چرا همه را کنار گذاشتند؟

*صدها نفر گفتند حق ما خورده شده
من کاپیتان تیم ملی هستم و از وزن 81 کیلوگرم تا سنگین وزن در اردو همه را می‌برم. آقای استکی هزار انتخابی برای من می گذاشت! برای این موضوع شاهد دارم و فیلم‌هایش موجود است. هر روز که سر تمرین می‌آمدم باید با یک نفر بازی می‌کردم. بوکس یک مشت است و این کار را انجام می‌داد تا احسان یک مشت بخورد و اتفاقی بیفتد تا حضور نداشته باشد.

پسر آقای استکی در یک انتخابی شرکت نکرده چرا او را به مسابقات جهانی فرستادید؟ زمانی که فیلم پسر ایشان را در اینستاگرامم گذاشتم که با لابی رفت، برادران و دوستانم به من زنگ زدند و گفتند تو با خودش مشکل داری، فیلم را بردار چون برای روحیه پسرش خوب نیست و من فیلم را برداشتم. همان لحظه صدها پیام به من دادند که می‌گفتند او حق ما را خورد و اصلا مسابقات انتخابی برگزار نشد. چرا کسی این مسائل را پیگیری نمی‌کند؟

*سکه گرفتند و از ترس پس دادند!
فدراسیون بوکس تخلف زیادی دارد، آقایان رسیدگی کنید! این آقا چرا باید روز قبل مجمع پول بگیرد تا رای دهد؟ فیلمش موجود است اما چرا کسی پیگیری نکرده است؟ او روز قبل مجمع سکه گرفته و فردای آن روز از ترسش پس داده است! مگر می‌شود چنین اتفاقی بیفتد؟! این یک تخلف بزرگ است. آن زمانی که من مصاحبه کردم و گفتم فدراسیون چنین کاری کرد چرا کسی پشت من نبود؟ الان همه چیز برعکس شده است. آقای استکی مخالف شدید آقای ثوری بود و در مجمع چهار سال گذشته سر این موضوع دعوا بود. من و آقای احدی، آقای ثوری را آوردیم و برایش رای جمع کردیم، همه این افراد دشمنانش بودند. الان چه اتفاقی افتاده که آقای احدی کنار می‌رود؟

*مربی بدن‌ساز چرا سرمربی بوکس شد؟
من الان اسم می‌برم، اگر به قدیم برمی‌گردیم و اسم آقای استکی را می‌آوریم فکر نکنید خبری است و یا ایشان شخص خاصی است چون از قدیم است و ما می‌دانیم چه طور شخصی است! من این موضوع را به وزارت ورزش و کمیته می‌گویم که آقای استکی یک مربی بدن ساز بودند و به اردوی تیم ملی آمد، چه اتفاقی افتاد که ایشان به سرمربی تیم ملی تبدیل شد؟! در کجای دنیا مربی بدن ساز سرمربی تیم بوکس می‌شود؟ اصلا چنین چیزی نداریم. ایشان با ارتباط و لابی آقای افشارزاده مربی شدند. من در تمام این مسائل بودم و سه نسل در بوکس را دیدم، با آقای روح اله حسینی هم اتاقی بودم، با آقای علی مظاهری و بچه‌هایی که الان اینجا هستند در ارتباط بودم و می‌دانم در زیر و روی بوکس چه اتفاقی می‌افتد. آقای استکی کجای ورزش بوکس بودید؟ به جز اینکه خدنگ دوستان بودید! من در اردو بودم و از بچه‌ها ناراحت می‌شوم چون برای او حرف می‌بردند و می‌آوردند. من را با رودربایستی کاپیتان تیم ملی گذاشته بودند و می‌خواست اشخاص دیگری را بگذارد چون من در این داستان‌ها بودم درد دارم. خودم کلی ایراد از استکی می‌گرفتم. مگر بوکس کار کرده ایشان؟ مگر اطلاعاتی دارد؟

* از حرف زدن ما وحشت دارند
به غیر از ما خیلی ها هستند که می خواهند حرف بزنند اما دوستان حتی از جمع شدن ما هم می ترسند. خیلی ها می‌خواهند حرف بزنند و از دردها بگویند. ما قبل از مجمع با خیلی ها حرف زدیم. ما رفتیم پیش آقای نیکوخصال، همه بزرگان بوکس آنجا بودند. من گفتم همه اینجا هستند الان چه کسی دارد فدراسیون را اداره می کند؟ من 100 بار رفتم وزارتخانه و کمیته ولی گوش شنوا نیست. ما کلی امضا جمع کرده ایم و صورتجلسه داریم اما هیچی به هیچی.

*بچه‌ها می‌ترسند عکس‌شان با من را منتشر کنند
به خدا قسم بچه های تیم ملی من را پدر خطاب می کردند. اما الان هیچی ارتباطی با آنها ندارم. از استکی می ترسند. من برای بچه ها در باشگاه تولد گرفتم جرات نمی کردند عکس آن را منتشر کنند. من از بوکس کشیده ام بیرون و به سینما رفته ام. رشته ام را عوض کرده ام و فیلمم هم عید بیرون می آید، اما دلم می سوزد.