کد خبر : 1863514 | 18 دی 1401 ساعت 08:30 | 1.3K بازدید | 0 دیدگاه

سجادی خواست استعفا دهم

کوزه‌گری: اختلافات نبود المپیکی می‌شدیم

رییس سال‌های ۸۹ تا ۹۳ فدراسیون هندبال در یک گفت‌وگوی تفصیلی در مورد اتفاقات دوران ریاستش و نرسیدن به سهمیه المپیک ۲۰۱۲ لندن صحبت کرد.

کوزه‌گری: اختلافات نبود المپیکی می‌شدیم

به گزارش "ورزش سه" و به نقل از ایسنا، به محل کار جلال کوزه‌گری که یک مدرسه ابتدایی بود رفتیم تا با او به عنوان رییس فدراسیون هندبال در سال‌های ۸۹ تا ۹۳ گفت و گو کنیم و اتفاقات چهارساله هندبال ایران در آن سال‌ها را مرور کنیم. کوزه‌گری بعد از بازنشستگی در آموزش و پرورش به عنوان رییس فدراسیون هندبال انتخاب شد و همین موضوع سبب شد قبل از پایان دوره چهار ساله اش با دستور وزیر ورزش وقت استعفا دهد. قهر کردن ملی‌پوشان، نقش تیم ثامن الحجج در تیم ملی هندبال، رفت و آمد مربیان خارجی، بازیکن سالاری، چنددستگی در هندبال، عدم کسب سهمیه المپیک ۲۰۱۲ و قانون بازنشستگی بخش‌هایی از گفت و گوی ما با جلال کوزه‌گری بود.

گفتگوی خبرنگار ایسنا با جلال کوزه‌گری را در ادامه می‌خوانید.

-در ابتدا خودتان را آنطور که می‌خواهید معرفی کنید و از نحوه شروع فعالیت‌تان در هندبال بگویید.

متولد ۱۳۳۳ هستم. اکنون در این مدرسه در بخش‌های مختلف کمک می‌کنم. هندبال در سال ۱۳۴۷ به ایران آمد و من هم از آن اوایل کار در این رشته را شروع کردم و تاکنون هم به اشکال مختلف  درگیر آن هستم. هندبال در ایران از آموزشگاه‌ها و دانشگاه‌ها شروع شد. یعنی تمام مسابقات آن زمان در آموزشگاه‌ها و دانشگاه‌ها برگزار می‌شد. در سال ۱۳۵۴ فدراسیون هندبال تشکیل شد و مسابقات قهرمانی کشور، مسابقات باشگاهی و لیگ در رده‌های نوجوانان، جوانان و بزرگسالان شکل گرفت. من هم از همان ابتدای آغاز کار هندبال به این رشته وارد شدم و در تیم ملی حضور داشتم. بعد هم که هندبال بازی کردن را کنار گذاشتم مربی‌گری و داوری را آغاز کردم. در سال ۱۳۹۰ داوری بین‌المللی را در هلند گرفتم. مسابقات مختلفی را در ایران و آسیا سوت زدم. فینال مسابقات آسیایی گوانگجو را من قضاوت کردم. بعد از آن هم به عنوان مدرس داوری فعالیت کردم و مدرسان زیادی را پرورش دادم تا در جامعه داوری خدمت کنند. در کنار اینها مربیگری هم می‌کردم.

همزمان با همه اینها معلم آموزش پرورش هم بودم. هم کار تربیت بدنی و هم کار اجرایی را در مدارس انجام می‌دادم. در آن زمان اکثرا افرادی که در ورزش و فدراسیون‌ها مشغول بودند استخدام آموزش و پرورش بودند. بعد از اینکه بازنشسته شدم در فدراسیون‌ در پست‌های مختلف از جمله کمیته داوران فعالیت داشتم. در زمان ریاست رحیمی هم حدود ۴ سال به عنوان دبیر فدراسیون مشغول بودم و بعد از آن دو سال نایب رییس شدم. بعد هم که سمت سرپرستی فدراسیون را گرفتم و در آخر رییس فدراسیون هندبال شدم. در مدت چهار سال یعنی تا خرداد ۹۳ به عنوان رییس فدراسیون فعالیت کردم. اینها تقریبا فعالیت من تا زمان حضورم در فدراسیون بود. بعد هم که به دلیل بازنشستگی از من خواسته شد که استعفا دهم و من هم سریع این کار را انجام دادم و فدراسیون را تحویل دوستان دادم و دیگر از دور هندبال را دنبال می‌کنم.

-در چه سال‌هایی هندبال را در سطح ملی بازی می‌کردید و در آن زمان چه مقام‌هایی کسب شد؟ هم دوره‌های شما چه کسانی بودند؟

ما اولین تیم ملی هندبال ایران بودیم. در کنار من آقای دقیقی، نوژن صمیمی، ایرج جاویدی، مهدی اخوان، محسن جان پناه و ... در آن زمان در تیم ملی حضور داشتند. تیم ملی در اولین اعزامش قرار بود به بازی‌های آسیایی اعزام شود. میزبان این مسابقات هند بود اما در نهایت به دلیل حضور ۵ تیم در این مسابقات، تیم ملی هندبال ایران به این مسابقات اعزام نشد. بعد از آن ما دیگر به مسابقه‌ای اعزام نشدیم و از تیم ملی هم خداحافظی کردیم و وارد عرصه مربیگری و داوری شدیم.

-نایب رییس فدراسیون بودید. چه شد وزارت ورزش شما را به عنوان سرپرست انتخاب کرد؟ در بیشتر فدراسیون‌ها افرادی از بدنه وزارت به عنوان سرپرست انتخاب می‌شوند.

خوشبختانه یا شانس من بود و یا به هر شکل دیگر. در آن زمان جزو معدود افرادی بودم که در هندبال مشغول بود. به عنوان نایب رییس فدراسیون به سازمان تربیت بدنی می‌رفتم تا کارهای فدراسیون را دنبال کنم. در همین شرایط بود که رییس سازمان وقت اعلام کرد که مرا به عنوان سرپرست معرفی کنند. لطف خدا همیشه شامل حال من است و مرا کمک می‌کند. به هر حال سرپرستی به من داده شد. در همین شش یا هفت ماهی هم که سرپرست بودم بازی‌های آسیایی گوانگجو را داشتیم که تیم ملی در آن مسابقات مقام دوم را بدست آورد. بعد از پایان دوره سرپرستی طبق قانون می‌توانستم برای ریاست کاندیدا شوم. انتخابات برگزار شد و خوشبختانه دوستان و روسای هیات ها رای بالایی هم به من دادند و با اکثریت آرا به عنوان رییس فدراسیون انتخاب شدم.

در دوره شش یا هفت ماه سرپرستی تیم ملی در بازیهای آسیایی مقام دوم را بدست آورد. ما برنامه‌ها و اهداف فدراسیون قبل را ادامه دادیم و موفق هم شدیم. تنها کار متفاوتی که ما انجام دادیم استخدام یک مربی خارجی بود. ماچک را به عنوان سرمربی تیم ملی جذب کردیم و همین سبب شد که بتوانیم در بازی های آسیایی نقره بگیریم.-این مدال نقره بلافاصله بعد از دوره ریاست چند ساله آقای رحیمی در زمان حضور شما بدست آمد، حاصل کار به نام شما زده شد. آیا این موضوع شروع کننده اختلافات و ناراحتی‌ها نبود؟

من قبل از اینکه سرپرست شوم ۴ سال به عنوان دبیر و دو سال به عنوان سرپرست با آقای رحیمی کار کردم. طبیعتا وقتی یک رییس فدراسیون می‌رود، رییس جدید در صورتی موفق خواهد بود که کار رییس قبلی را دنبال کند. اگر قرار بود ما کارهایی که انجام شده بود را کنار بگذاریم و به دنبال برنامه های جدید برویم موفق نمی‌شدیم. ما برنامه‌ها و اهداف فدراسیون قبل را ادامه دادیم و موفق هم شدیم. تنها کار متفاوتی که ما انجام دادیم استخدام یک مربی خارجی بود. ماچک را به عنوان سرمربی تیم ملی جذب کردیم و همین سبب شد تا بتوانیم در بازیهای آسیایی نقره بگیریم. آن موقع ماچک و کمک مربی او علیرضا حبیبی دو ساعته ترکیب تیم را بستند و تیم ملی را با ترکیب ۲۸ بازیکن به اردو و دیدارهای تدارکاتی مجارستان بردیم. در مجارستان اردوی ۱۰ روزه‌ای داشتند و به آمادگی خوبی رسیدند. همین اندیشه سبب کسب مدال در بازیهای آسیایی شد.

-در اوایل ریاست شما در فدراسیون همه چیز خوب بود اما رفته رفته انتقادات شروع شد. چه اتفاقی رخ داد که این انتقادات به وجود آمد؟

در هندبال اگر کسی کمی بیشتر از حد فعالیت و کار کند خوشایند برخی نیست. شاید هم برخی دوستان انتظاراتی داشتند که ما به آن شکلی که می‌خواستند نتوانستیم برآورده کنیم. طبیعتا در هر دوره‌ای مخالفان هم هستند و من معتقدم اگر مخالفان نباشند نمی‌توان موفق عمل کرد. باید انتقادات را با جان و دل می‌پذیرفتیم. انتقادهای سازنده را به کار می‌بردیم و بقیه را کنار می‌گذاشتیم. ما همه انتقادات را پذیرفتیم و با همه اینها موفقیت‌ها را بدست آوردیم. در خیلی از رقابت‌ها نتیجه خوبی گرفتیم که شاید کسی هم انتظارش را نداشت. در مسابقات قهرمانی آسیا بحرین سوم شدیم و بعد از ۴۵ سال راهی مسابقات جهانی شدیم. بازیکنان هم دیدند که زحماتشان به ثمر رسیده است.

وقتی این اتفاقات رخ داد دوستانی که شاید مخالف بودند یکسری از این مشکلات را به وجود آوردند ولی همان بازیکنان در جهانی شناخته شدند و لژیونر شدند. بازیکنی که نتواند در آسیا مطرح شود و نتواند در جهانی خود را نشان دهد لژیونر نخواهد شد. آنها در قهرمانی جهان ۲۰۱۵ دیده شدند و امروزه می‌بینیم که ۱۳ یا ۱۴ لژیونر خوب در اروپا داریم. سهمیه  جهانی در آن زمان برای چهار تیم بود اما اکنون تعداد سهمیه‌ها بیشتر شده است. ما وقتی به نیمه نهایی آسیا رسیدیم به بازیکنان گفتم ما جهانی شدیم اما بهتر است که با کاپ و مدال به ایران برگردیم. خداراشکر که این اتفاق هم افتاد و با مدال برنز و سهمیه جهانی به ایران برگشتیم. باید از اسپانسر آن موقع هم تشکر کنم که کنار تیم ما بود. واقعا تیم و فدراسیون را حمایت کرد. حمایت های این تیم بود که توانستیم نتایج مطلوب را بگیریم.

- یکی از مشکلاتی که سبب بروز انتقادات شد رفتن ماچک و جذب ریمانیچ بود. چه شد ماچک از تیم ملی ایران راهی تیم ملی قطر شد؟

قبل از اینکه ماچک با تیم ملی ایران قراردادی ببندد با تیم ملی قطر بسته بود. او فقط ۶ ماه فرصت داشت که در اختیار تیم ما باشد و بعد از آن باید به تیم ملی قطر می‌رفت. من جایی شنیدم که چون قطر پول بیشتری می‌داد ماچک به قطر رفت اما اصلا اینطور نبود. قرارداد ما برای ۶ ماه و تا پایان بازی‌های آسیایی بود. او قبل از قرارداد با ما با قطر صحبت کرده بود و اصلا بحث حقوق بیشتر در کار نبود. یک فرجه زمانی داشت و می‌توانست در آن مدت در اختیار تیم ملی ایران باشد. در بازی‌های آسیایی هم با تیم ملی راهی شد و نقره گرفتیم. بعد از بازی‌های آسیایی با توجه به قراردادش با تیم ملی قطر به آنجا رفت. به این دلیل بود که ماچک رفت اما ما باز هم در مقاطع دیگری از حضور او استفاده کردیم.

سازمان تربیت بدنی به مابودجه‌ای نمی داد. اگر ما به سمت ثامن نمی‌رفتیم نمی‌توانستیم تیم ملی را راهی مسابقات کنیم. ما سعی کردیم تا جایی که امکان دارد از حضور این اسپانسر استفاده کنیم.  در آن زمان همه چیز با این اسپانسر و به نفع فدراسیون بود. با حضور آنها در آسیا نتیجه و سهمیه جهانی گرفتیم. خوب یا بد هر چه که بود این کار را شکل دادیم. اگر پرونده آن چند سال را ببینید پیشرفت بیشتر از پسرفت بوده است. -بعد از رفتن ماچک بود که فدراسیون به سمت تیم ثامن الحجج رفت و سبب شد که تمام اختیارات تیم ملی به دست این تیم بیفتد. در مورد حضور ثامن و میزان اختیاراتش در تیم ملی بگویید.

سازمان تربیت بدنی که به آن صورت بودجه‌ای در اختیار ما نمی‌گذاشت، اگر ما به سمت ثامن نمی‌رفتیم نمی‌توانستیم تیم ملی را راهی مسابقات کنیم. ما سعی کردیم تا جایی که امکان دارد از حضور این اسپانسر استفاده کنیم. از ثامن هم تشکر می‌کنم چون واقعا در آن زمان به هندبال خدمت کرد. دو تیم در مشهد و سبزوار داشت. حداقل حدود ۴۰ بازیکن را با بیشترین مبلغ قرارداد تحت پوشش داد. به جرات می‌گویم که ۹۰ درصد ملی‌پوشان تحت پوشش این اسپانسر بودند. رافائل را هم به عنوان مربی خارجی آورده بود و همه هزینه‌های او را هم می‌داد. در آن زمان همه چیز با این اسپانسر و به نفع فدراسیون بود. ما بودجه‌ای نداشتیم که بتوانیم این هزینه‌ها را تقبل کنیم و طبیعتا باید این حرکت‌ها را انجام می‌دادیم. خیلی از فدراسیون‌های دیگر هم به اشکال مختلف همین کارها را انجام دادند و شرایط ما هم طوری بود که باید همین کار را می‌کردیم و چاره‌ای نداشتیم. حتی از حمایت‌های ثامن توانستیم فعالیتهای دیگری مثلا در بخش زنان انجام دهیم و آنها را هم شکل دهیم. با حضور آنها در آسیا نتیجه و سهمیه جهانی گرفتیم.

-گفته می شد نفوذ ثامن در تیم ملی زیاد بود تا جایی که حتی در انتخاب بازیکن هم دخالت داشت.

حرف و حدیث همیشه زیاد است. خیلی‌ها که آن زمان این انتقادات را داشتند حالا که مرا می‌بینند ناراحت هستند. به آنها می‌گویم گذشته‌ها گذشته و نمی‌توان به عقب برگشت. امروز می‌بینیم که بازیکنانی که آن موقع ناراحت بودند شرایط بهتری دارند. اگر ما آن شرایط را برای آنها مهیا نمی‌کردیم شاید حالا آنطور که باید استفاده نمی‌بردند. شاید لژیونر نمی‌شدند. زحمت کشیدند تا به نتیجه و جایگاهی که می خواهند برسند. ممکن است حالا هم این اختلافات وجود داشته باشد اما امیدوارم که زیاد به این مسائل کسی فکر نکند. خوب یا بد هر چه که بود ما سعی کردیم در آن برهه زمانی این کار را شکل دهیم و خوشبختانه با همه انتقادات اگر پرونده چند ساله را ببینید پیشرفت هندبال بیشتر از پسرفت بوده است. نتایجی که در آن سالها ما گرفتیم نتایج خوبی بود.

-حضور ریمانیچ به عنوان سرمربی یکی از دلایل بروز اختلافات میان بازیکنان و فدراسیون بود. چرا طبق وعده‌ای که داده بودید او را بعد از انتخابی المپیک و قبل از قهرمانی آسیا تغییر ندادید؟

ریمانیچ کمی اخلاقش تند بود و وقتی به ما اضافه شد با بازیکنان دچار مشکل شد. با این مربی به مسابقات انتخابی المپیک رفتیم. تیم خوبی هم داشتیم. آنجا بازیکنان شرایط خاصی را به وجود آوردند که نتوانستند با این مربی کنار بیایند. گفتند باید این مربی برود. طبیعتا نمی‌شود این صحبت را پذیرفت. حتی چند وقت قبل یکی از بازیکنان گفته بود که باید فدراسیون با بازیکنان تعامل می‌کرد. زمانی می‌شود با بازیکنان همسو شد که مطلب درست و مثمرثمر باشد اما اینکه فی البداهه گفته شود این مربی باید برود تا ما بازی کنیم که نمی‌شود. شرایط خوبی نیست و جایگاه خوبی برای فدراسیون ندارد. اگر این حرکت در انتخابی المپیک از سوی بازیکنان رخ نمی‌داد مطمئن بودم که در انتخابی المپیک دوم می‌شدیم و در پلی آف می‌توانستیم برای اولین بار سهمیه حضور در المپیک را بگیریم. اختلافات باعث شد المپیکی نشویم. همیشه اعتقاد داشتم که هندبال ایران می‌تواند هم در انتخابی المپیک و هم در آسیا جزو سه تیم برتر باشد.

-همین‌ها سبب شد که برخی از بازیکنان کنار رفتند و بازیکنان دیگر جایگزین شدند؟

تقریبا همان بازیکنان بودند. وقتی برخی از بازیکنان به تیم ملی نیامدند بازیکنان دیگر ملی را به جام ملت‌های آسیا در قطر بردیم. در آن مسابقات پنجم شدیم. این نتیجه هم به خاطر یک اختلاف امتیاز بود. اگر اشتباه نکنم از نظر امتیاز مساوی بودیم که با یک گل کمتر سبب شد که پنجم شویم. آن زمان هم بازیکنان حاضر در تیم ملی خوب کار کردند و واقعا زحمت کشیدند. تیم ما بد نبود که بگوییم چون بازیکنان اصلی نبودند این نتیجه حاصل شد. حالا هم آن بازیکنان چه موافق و چه مخالف هر کجا که هستند موفق، خوش و خرم باشند.

-حضور ثامن الحجج و نفوذش در تیم ملی و همچنین این کناره‌گیری برخی بازیکنان آیا سبب نشد که بازیکن سالاری در هندبال باب شود؟

نمی‌توان گفت در این شرایط بازیکن سالاری باب شد. در آن زمان بازیکن سالاری خیلی عنوان می‌شد اما اگر بخواهیم در این وادی پا بگذاریم و به این مسائل توجه کنیم رشته کار از دست خارج می‌شود. به همین دلیل نباید اصلا بازیکن سالاری را مطرح کرد. شاید در آن برهه زمانی این اتفاقات افتاد اما نمی‌توان آن را بازیکن سالاری خواند. اسم و صدای بازیکن سالاری آن زمان مطرح شد اما باز هم می‌گویم چیزی نبود که گفته شود بازیکن سالاری شکل گرفت. در آن برهه زمان این اتفاقات افتاد و سعی هم کردیم با آن کنار بیاییم تا لطمه آنچنانی به هندبال وارد نشود.

وقتی وزارت ورزش یا کمیته به ما اعلام کرد چرا با باشگاه قرارداد بسته ایم به آنها گفتم هزینه ها را بدهید تا قطع همکاری کنیم. دوباره ماچک آمد و اینجا بود که کمی ثامن ناراحت شد. همچنان مسابقات لیگ بود. بعدها کم کم از لیگ کنار کشید و آن هم به دلیل مشکلات خودش بود. فکر می‌کنم بازیکنان با ثامن بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون قرارداد می‌بستند. آن موقع ۲۰۰ میلیون پول زیادی بود و می‌توانستند چند ماشین پراید (قیمت پراید در سال ۹۲ ۱۵ میلیون تومان) بخرند.-کسب مقام سوم آسیا با حضور ثامن رقم خورد و سهمیه جهانی کسب شد چطور با این شرایط ثامن از هندبال کنار رفت؟ حتی دیگر تیم‌داری هم نکرد؟

ثامن کنار نرفت. ما با حضور ثامن در آسیا نتیجه و سهمیه جهانی گرفتیم اما دوستانی از وزارت ورزش یا کمیته ملی المپیک گفته بودند که چرا با باشگاه قرارداد بسته‌اید. من هم اعلام کردم مشکلی نیست شما هزینه‌ها را بدهید من خودم مربی خارجی می‌آورم و از این اسپانسر استفاده نمی‌کنم. با ماچک تماس گرفتم دوباره آمد و به مسابقات اعزام شدیم. اینجا بود که ثامن کمی از ما ناراحت شد. به هر حال وزارت ورزش از من خواسته بود و قرار شد که هزینه‌ها را هم پرداخت کند.

ثامن هم به دلیل هجمه‌هایی که وارد شد و با خواست وزارت، از اسپانسری تیم ملی کنار رفت اما در مسابقات لیگ بود. بعدها کم کم از لیگ کنار کشید و آن هم به دلیل مشکلات خودش بود. تا بعد از ما هم در کنار هندبال بود و در مسابقات لیگ شرکت می‌کرد. بعد از اینکه ما کنار رفتیم مشکلاتی برای خودش به وجود آمد و کنار رفت. بعد هم که شنیدم موسسه ثامن منحل شده است.

-بالاترین رقم قرارداد نسبت به شرایط و تورم هم برای همین تیم بود؟

همان دوره که بازیکنان در تیم ثامن الحجج بودند بیشترین مبلغ قرارداد را می‌گرفتند. فکر می‌کنم بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون قرارداد می‌بستند. آن موقع ۲۰۰ میلیون پول زیادی بود و می‌توانستند چند ماشین پراید (قیمت پراید در سال ۹۲ حدود ۱۵ میلیون تومان) بخرند. حالا یک پراید ۲۰۰ میلیون تومان است. یکی از کارهایی که ما برای بازیکنان کردیم همین بود که به این ارقام رسیدند.

-در زمان ریاست شما موجی از استعفاها هم اتفاق افتاد؟ دبیر کنار رفت و بعد هم خودتان استعفا دادید. دلیلش چه بود؟

فقط مرادی دبیر فدراسیون استعفا داد. او کارمند بازنشسته وزارت ورزش بود و گفتند نمی‌تواند ادامه دهد. مرادی در اواخر دوره ریاست من هم بود که مجبور شد برود. بعد از او هم نصیری را به عنوان دبیر فدراسیون معرفی کردیم و وزارت ورزش هم پذیرفت و او دبیر فدراسیون شد. خودم هم به دلیل بازنشستگی استعفا کردم. من بازنشسته آموزش و پرورش بودم و نصرالله سجادی به من گفت قانون است و باید استعفا دهم. با خود او صحبت کردم و گفتم در فدراسیون‌های دیگر هم این موارد را داریم اما به من گفت همه باید کنار بروند. من هم استعفا دادم و رفتم.

-استعفا اجباری بود؟ رحیمی یا سجادی برای این استعفا تلاش کردند؟

من اعتقادی به این موضوع ندارم. دیگر چهار سالم تمام شده بود. نهایت دو یا سه ماه از دوران ریاستم مانده بود که استعفا دادم. به خود نصرالله سجادی هم گفتم چیزی تا پایان نمانده بمانم و انتخابات را برگزار کنم اما قبول نکرد و خواست من استعفا بدهم. میزبانی مسابقات قهرمانی آسیا جوانان را گرفته بودم و قرار بود در تبریز این مسابقات برگزار شود. من به سجادی گفتم اجازه دهد تا این مسابقات در تبریز تمام شود، بعد هم مجمع انتخاباتی را برگزار کنم و کنار بروم و هر فردی را خواستند جایگزین کنند اما قبول نکرد و گفت قانون است. من هم گفتم اگر قانون است باشد استعفا می‌دهم. محبت کردند مرا به مسابقات تبریز دعوت کردند. سجادی هم به آن مسابقات آمد. به او گفتم ما باید در این مسابقات حداقل سوم می‌شدیم اما همین مسائل باعث شد چهارم شویم و سهمیه جهانی نگرفتیم. تا زمانی که من بودم قرار بود مربی خارجی به تیم جوانان هم کمک کند اما بعد از ما اجازه نداده بودند و کارهایی که باید، انجام نشده بود و متاسفانه نتیجه نگرفتیم.

-بعد از شما بقیه بازنشسته‌ها هم کنار رفتند؟

تک و توک کنار رفتند. یکی دو نفر مشغول بودند و کار را ادامه ‌دادند. شاید تا زمانی هم که به قول معروف مشکلی پیش نیامد تا بتوانند از این حربه استفاده کنند کار را ادامه دادند.

با توجه به قانون بازنشستگی سجادی به من گفت استعفا دهم من هم کنار رفتم تا به هندبال آسیب نخورد. این قانون حذف نشد و همیشه بود اما کمی دست و پا شکسته به آن عمل می‌شد. برخی را می‌توانستند راحت کنار بگذارند مثل من اما تعدادی هم بودند حتی همین حالا هم هستند که پا پس نمی‌کشند. من شنیده‌ام که اسم داورزنی هم به عنوان بازنشسته مطرح شده اما اینکه داستان به چه صورت است نمی‌دانم.-این قانون مقطعی بود؟ چون در برهه‌ای این قانون اجرا نشد و بازنشستگانی هنوز هم هستند که تمکین نمی‌کنند؟

قانون حذف نشد. این قانون همیشه بود اما کمی دست و پا شکسته به آن عمل می‌شد. برخی را می‌توانستند راحت کنار بگذارند مثل من که زمانی که اعلام شد استعفا دادم و کنار رفتم. حامی آنچنانی هم نداشتم که مرا حمایت یا حفظ کنند و تا گفتند سریع کنار کشیدم. یکی از دلایل اینکه راحت کنار رفتم این بود که در این شرایط اگر از سازمان ورزش چیزی می‌خواستیم مشکل ساز می‌شد. یعنی هندبال دچار مشکل می‌شد. در آن زمان با نایب رییسم صحبت کردم و به من گفت بهترین تصمیم این است که استعفا دهم تا فردا برای هندبال و فدراسیون مشکل ایجاد نکنند. اگر استعفا نمی‌دادم تنها چیزی که لطمه می‌خورد هندبال بود. من هم خیلی راحت استعفا دادم. اما تعدادی هم بودند حتی همین حالا هم هستند که پا پس نمی‌کشند. من شنیده‌ام که اسم داورزنی هم به عنوان بازنشسته مطرح شده اما اینکه داستان به چه صورت است نمی‌دانم.

-چرا در هندبال یکدستگی وجود ندارد و همه سعی می‌کنند ساز مخالف بزنند؟

این اتفاق ممکن است در خیلی از رشته‌های ورزشی دیگر هم اتفاق بیفتد و این مختص تنها هندبال نباشد ولی در مجموع آن موقع هم که این اختلاف ها وجود داشت و یا حالا اگر وجود داشته باشد جز لطمه زدن به بازیکن چیز دیگری نیست. در این شرایط تنها بازیکنان لطمه می‌بینند. بازیکن که کار و شغل دیگری ندارد و تمام سعی و تلاشش این است که به یک سطحی برسد و در آن شرایط قراردادهای خوبی ببندد. اینکه بخواهد ساز مخالف بزند چیزی عایدش نمی‌شود. هندبالیست‌ها باید تا جایی که ممکن است منطقی‌تر فکر کنند تا به نتایج دلخواه خود برسند.

-یکی دیگر از ایرادات دوره ریاست شما که سبب بروز انتقادات شد کمرنگ شدن سرمربیان خارجی در رده‌های پایه بود و اینکه نتایج در رده‌های پایه نسبت به دوره رحیمی افت کرد. چرا از مربیان خارجی کمتر استفاده کردید؟  

همه اینها بستگی به بودجه دارد. ما زمانی که ماچک یا ریمانیچ را آوردیم قرار بود در کنار مربیان داخلی به رده‌های جوانان و نوجوانان هم کمک کنند. ما مربیان ایرانی خوبی داشتیم پس چرا باید آن ها را کنار می‌گذاشتیم. از مربیان خودمان در رده‌های پایه استفاده کردیم و مربی خارجی هم بر کارها اشراف داشت. در این شرایط مربیان داخلی هم تقویت شدند. اینکه برای همه رده‌های پایه نوجوانان جوانان و بزرگسالان از مربی خارجی استفاده می‌کردیم مربیان داخلی خود را چه می‌کردیم. باید اهدافی برای مربی داخلی می‌داشتیم. مربیان ایرانی توان اداره تیم های پایه را داشتند و از مشورت مربیان خارجی استفاده کردند. در همین شرایط هم نتیجه گرفتیم. مثلا تیم ملی در مسابقات قهرمانی جوانان دوره قبل بیست و سوم شده بود و ما با همان مربیان داخلی و ریمانیچ به عنوان مشاور تیم را اعزام کردیم و به رده هفدهم رسید. در همان مسابقات یکی دو بازیکن مثل ایمان جمالی و سجاد استکی شناخته شدند و حالا خیلی راحت در لیگ‌های اروپایی می درخشند. با همین مربیان داخلی هم ما در رده‌های پایه نتیجه گرفتیم.

- در دوره شما چند کرسی بین المللی داشتیم؟ از دست دادن کرسی‌های  جهانی و آسیایی از چه زمانی شروع شد؟

در زمان ریاست ما هم کرسی‌های بین المللی کم نشد. در آن زمان ۶ یا هفت کرسی در کمیته داوران، کمیته هندبال مدارس، کمیته مربیان و ... داشتیم. من و داود توکلی جزو هیات رییسه فدراسیون آسیا هم بودیم. در زمان ریاست ما کرسی‌ها  حذف نشد تنها کرسی که تغییر کرد نایب رییسی آسیا بود که آن هم آسیا برنامه‌ریزی کرده بود که از قطر انتخاب شود. با خود من هم صحبت کردند و در آن زمان ریاست کمیته هندبال مدارس را به ما دادند. به هر حال در دوره ما در کمیته‌ها دو کمیته اصلی و چهار یا پنج کمیته دیگر عضو داشتیم.

-حذف کرسی کمیته داوران که در دست داوود توکلی بود چقدر آسیب زد؟

این یکی از اشکلاتی بود که بعد از رفتن ما رخ داد. نمی دانم چه اتفاقاتی افتاد که این کرسی حذف شد. این اتفاق اشتباه بود چون کمیته خیلی خوبی را از دست دادیم. بعید می‌دانم دیگر هم این کمیته را به این سادگی‌ها به ما بدهند. در حال حاضر فکر می‌کنم یک اماراتی دو دوره است که این کمیته را در اختیار دارد. از دست دادن این کمیته خیلی برای هندبال ایران گران تمام شد.

-آیا توکلی در تبعه شدن بازیکنان نقشی داشت؟

بازیکن هر کاری کند با انتخاب خودش است. نمی‌توان گفت دیگران در انتخاب آنها نقش داشته‌اند. توکلی در معرفی بازیکنان به باشگاه‌ها خیلی به بازیکنان کمک می‌کرد حتی برای دیدارهای تدارکاتی هم خیلی به فدراسیون کمک می‌کرد اما اینکه برای تبعه شدن و پناهندگی به بازیکنان کمک کرده باشد بعید می‌دانم.

-در زمان ریاستتان با مشکل صغر سن در تیم‌های پایه روبرو بودید؟

صغر سن در زمانی شکل گرفته بود اما کم کم از بین رفت. به آن صورت هم نبود. چیزی که برای ما ملاک بود شناسنامه افراد بود. شاید در آن زمان شناسنامه‌ها را دستکاری می کردند اما در مجموع برای فدراسیون‌ها شناسنامه ملاک است. اگر به ما ثابت می‌شد بازیکنی صغر سن دارد فدراسیون با آن بازیکن برخورد می‌کرد. ملاک اصلی شناسنامه افراد است و برای صغر سن باید ثابت می‌شد که مثلا دو شناسنامه برای فرد صادر شده است. به هر حال برخی مواقع نباید خیلی روی این مسائل پافشاری کرد.

-به اینکه در برهه‌ای جایگاه‌های آسیا معامله می‌شد اعتقاد داریدو آیا در زمان ریاستتان این اتفاق افتاد؟

نه اصلا این شکلی نبود. وقتی تیم قوی باشد این حرف‌ها نمی‌تواند تاثیرگذار باشد. در شرایط مساوی می‌شود به تیم خاصی آوانس داد. اینکه بگوییم آنها این اتفاقات را رقم می‌زنند درست نیست. اگر تیم قوی باشد هیچ کس نمی‌تواند کاری صورت دهد. همیشه و همه وقت حرف و حدیث هایی بوده است. همیشه اعتقاد من این بود که اگر تیم ما تیم خوبی باشد آنها نمی‌توانند نتیجه را از ما بگیرند. مگر یک تیم در شرایط خاصی قرار می‌گرفت که آسیا می‌توانست تیم‌ها را بچیند اما اگر تیم قوی باشد سخت می‌توانند کنار بگذارند.

-یکی از ویژگی‌هایی که بازیکنان همیشه از دوران ریاست شما یاد می‌کنند تلاشتان برای جذب پول بود.

آن موقع هم گفتم اگر من نوعی برای پول به طبقه سوم وزارت ورزش می‌رفتم به خاطر بازیکنان بود. من به تنها چیزی که فکر می‌کردم هندبال بود. به خودم و آینده خودم فکر نمی‌کردم. من از آن موقعیتی که داشتم برای خودم استفاده‌ای نکردم. آن زمان رییس بودم اما از آن شرایط هیچ استفاده شخصی نبردم و شاید چوب آن را حالا از جانب خیلی‌ها می‌خورم اما اشکالی ندارد. ما در آن زمان فقط به فکر هندبال و هندبالیست‌ها بودیم.

-به دوره ریاست خود چه نمره‌ای می‌دهید؟

نمره را باید اصولا افرادی که خارج از گود هستند بدهند. خودم نمی‌توانم به خودم نمره‌ای بدهم. همین که خیلی از افراد می‌گویند در زمان ریاستم کارنامه خوبی داشتم برایم کافی است. هر نمره که باشد مهم نیست.

-اگر به عقب برگردید کاری هست که آن را انجام ندهید؟

ممکن است. یکسری کارها بوده که حالا که فکر آن را می‌کنم شاید نباید انجام می‌شد. شاید همین اختلاف‌ها که می گویید اگر بیشتر به آنها اهمیت می‌دادیم و فکر آن را می‌کردیم با ترفندهایی حل می‌شد و نتایج و کارنامه ما بهتر هم می‌شد.

-در زمان ریاست مهدوی در فدراسیون هندبال هم خیلی‌ها می‌خواستند دوره ریاست شما را تخریب کنند چرا این حرف‌ و حدیث‌ها ادامه دار بود؟

بازیکنان در برهه‌ای قرار گرفته بودند که این شرایط پیش آمد. می‌توانم بگویم همه آنها حالا می‌گویند اشتباه کردیم. به هر حال برهه از زمان بود که فکر می‌کردند این حرف ها به نفع آنها است اما نبود. استفاده آنچنانی که نکردند و اکنون هم نتیجه آن را می‌بینند.

یکی از مشکلاتی که در وزارت ورزش و یا کمیته ملی المپیک وجود دارد این است تا زمانی که یک نفر هست و کار می کند دیده می‌شود اما بعد فراموش می‌شود. یک نفر عمر خود را در یک رشته گذاشته شوخی که نیست.متاسفانه بعد از دوره ریاستم تا همین حالا از من حتی به عنوان مشاور هم استفاده نشد. شاید در خیلی از کشورها این شکلی نباشد.

-بعد از اینکه از فدراسیون رفتید دیگر کلا از فدراسیون جدا شدید؟ حتی به عنوان مشاور و یا پیشکسوت از شما استفاده‌ای نشد.

من یکی دو جای دیگر هم این صحبت را کردم. یکی از مشکلاتی که در وزارت ورزش و یا کمیته ملی المپیک وجود دارد این است تا زمانی که یک نفر هست و کار می‌کند دیده می‌شود اما بعد دیگر فراموش می‌شود. یک نفر عمر خود را در یک رشته گذاشته شوخی که نیست. من در آموزش و پرورش بودم بازنشسته شدم و باید خداحافظی می‌کردم. زیاد هم مهم نبود اما فدراسیون فرق دارد. از آن ابتدای تاسیس تا سال ۹۳ در فدراسیون بودم و فعالیت می‌کردم اما متاسفانه بعد از آن تا همین حالا که اینجا نشسته‌ام و صحبت می‌کنم حتی به عنوان مشاور هم از من استفاده نشد. شاید در خیلی از کشورها این شکلی نباشد.

-وقتی از فدراسیون رفتید فدراسیون بدهی داشت؟

بدهی ما خیلی جزئی بود و آن هم به دفتر هواپیمایی بود. به آن صورت هم که نبود. خیلی رقم پایینی بود. آن بدهی‌های سنگین که می‌گویند در زمان ما نبود. می‌توانند پرونده مالی آن زمان را ببینند.

-تهران از چه زمانی دیگر در لیگ برتر تیمداری نکرد؟ چه عاملی سبب این موضوع شده است؟

این یکی از سوال‌هایی است که همه در هندبال دارند. این موضوع به هیات تهران برمی‌گردد. خیلی سال است که دیگر تهران در لیگ تیم ندارد. در زمان ما دو تیم نفت و نیروی زمینی در لیگ برتر بودند اما متاسفانه سالیان زیادی است که دیگر این تیم‌ها حذف شده‌اند. یکبار ما را برای این موضوع دعوت کردند. من آن موقع هم گفتم اگر می‌خواهید کاری انجام دهید از پایه شروع کنید و یک تیم باشگاهی هم داشته باشید. بازیکنان زیادی در تهران داریم منتهی باید باشگاهی به وجود می‌آمد تا آنها را حفظ کند اما این اتفاق نیفتاد. سال های قبل در زمان آقای رحیمی هم تیم های زیادی در تهران داشتیم اما بعد که تغییر و تحولاتی در تهران به وجود آمد کم کم از دست رفتند.

-هندبال ایران بعد از ۸ سال دوباره سهمیه جهانی گرفت. همچنین در رده‌های پایه و زنان نیز سهمیه جهانی بدست آمد.

حالا رشته‌های ورزشی مخصوصا هندبال باید در هر دوره مسابقات آسیا، جهانی شوند. همان موقع هم اعتقادم این بود، حالا هم هست که باید هندبال ما بین سه یا چهار تیم برتر آسیا باشد و کسب سهمیه جهانی با این وجود که به ۵ تیم افزایش پیدا کرده است دور از دسترس نیست. دیگر باید خیلی شرایط ما در هندبال بد باشد که نتوانیم به جهانی برویم. در فوتبال اعلام کردند که تعداد سهمیه‌های آسیا هشت تیم شده بالاخره باید فوتبال ما در هشت تیم اول باشد. اگر در این تعداد هم نباشد که دیگر کجا قرار خواهد گرفت؟ این است که جهانی شدن دیگر کمی راحت‌تر شده است مگر اینکه دیگر فدراسیون‌ها کار و تلاش نکنند و درجا بزنند. وگرنه هنوز هم اعتقاد من این است که تیم ما می‌تواند جزو سه تیم برتر آسیا باشد.

-تیم ملی قرار است برای بار دوم به قهرمانی جهان برود. در زمان شما تیم ملی در رده بیست و هفتم جهان قرار گرفت الان فکر می‌کنید تیم باید چه نتیجه ای بگیرد که ایده آل باشد؟

دقیقا یادم نیست که چندم شدیم اما بیست و پنجم به بالا بودیم. رفتن به مسابقات جهانی مهم است اما وقتی تیم می‌خواهد به جهانی برود باید جهانی هم فکر و هزینه کرد. وقتی که یک تیم قرار است به مسابقات آسیایی و یا جهانی برود باید مسابقات تدارکاتی داشته باشد. تدارکاتی خیلی مهم است. آن زمان هم که در بازی‌های آسیایی دوم شدیم درست ۱۰ روز در مجارستان اردو زدیم و هشت دیدار تدارکاتی داشتیم. اینها خیلی به ما کمک کرد. بازیکنان ما دیدند که بازیکنان اروپایی به چه شکلی بازی می کنند. این خیلی اثرگذار بود. تیم‌هایی که برای مسابقات آسیایی و جهانی قرار است بروند باید دیدارهای تدارکاتی داشته باشند. اکتفا به اردوها و دیدارهای داخلی کافی نیست. اینها مستلزم هزینه است. صعود از گروه هم با برد شیلی اتفاق می‌افتد. امیدواریم که بتوانیم همانند سال ۲۰۱۵ شیلی را ببریم و یک رده در جهانی صعود کنیم.

-لژیونر شدن در خیلی از رشته ها امتیاز محسوب می‌شود اما چرا برای هندبال اینطور نیست؟

باید برای لژیونرها جایگزین داشته باشیم. اگر پایه را درست کنیم کم کم آنها می‌توانند جای لژیونرها را بگیرند و دیگر تیم ملی منتظر لژیونرها نخواهد ماند. لژیونرهای ما خیلی خوب هستند اما به صورت انفرادی. در زمان ما همه این بازیکنان دو یا سه ماه در کنار هم در اردو بودند اما حالا که لژیونر هستند نمی‌توانند به اردو بیایند. حتی اگر به مسابقات بروند نتیجه مطلوب کسب نمی‌شود. آنها انفرادی خوب هستند اما زمانی که باید در کنار هم کار می‌کردند نبودند. بنابراین نتیجه دلخواه کسب نمی‌شود. قراردادهایی که باشگاه‌ها دارند با اردوهای ملی همزمان می‌شود و نمی‌توانند در اردو باشند. این است که باید فدراسیون فکر اساسی برای لژیونر شدن بکند. در قراردادهایی که بازیکنان با کشورهای خارجی می‌بندند باید شرایطی گذاشته شود که بتوانند به کمک تیم ملی بیایند. آنها زمانی می‌توانند به تیم ملی کمک کنند که حداقل یک ماه در اختیار تیم ملی باشند.

- هنوز هم بیشتر ترکیب تیم ملی همان بازیکنان قدیمی هستند.

باید به بازیکنان جدید بها داده شود. در مسابقات قهرمانی آسیا عربستان بازیکنان و دروازه‌بانانی که اصلا دیده نشده بودند چقدر خوب عمل کردند و خود را نشان دادند. باید به خیلی از بازیکنان جدید بها بدهیم و برای آنها ارزش قائل شویم. از آنها خوب استفاده کنیم تا روزی جایگزین ستارگان شوند.

-کلام پایانی:

از شما و همه همکارانتان که در این رشته زحمت می‌کشید، سپاسگزارم. مساله خاصی نیست. درست است که ما کنار هستیم اما هنوز که هنوز است ما به هندبال علاقه داریم و دوست داریم که این رشته در رده زنان و مردان در جایگاه اصلی خود قرار بگیرد. برای همه هندبالیست‌ها و سایر ورزش‌ها آرزوی موفقیت دارم. امیدوارم ملی پوشان هندبال ایران در میادین پیروز باشند و ما هم لذتش را ببریم.

دیدگاه‌ها