کد خبر : 1955919 | 17 مرداد 1402 ساعت 17:44 | 55.9K بازدید | 98 دیدگاه

اما گفتمان اخیرت مثل پُتک که نه، مثل آوار بود

دلنوشته بهتاش فریبا در پاسخ به انتقاد نکونام

بهتاش فریبا از بزرگان و پیشکسوتان باشگاه استقلال، با انتشار دلنوشته‌ای، به انتقادات روز گذشته سرمربی آبی پوشان پاسخ داد.

دلنوشته بهتاش فریبا در پاسخ به انتقاد نکونام

به گزارش "ورزش سه"، روز گذشته بود که جواد نکونام در مصاحبه خود، به انتقاد از برخی پیشکسوتان استقلال پرداخت. او در بخشی از صحبت‌هایش گفت: چهل درصد تيم پارسال رفته‌اند، سرمربى هم نسبت‌به سليقه‌اش حق دارد چند بازيكن جديد بياورد و چند بازيكن را كنار بگذارد. تا اينجا ما حداقل به ٧-٨ بازيكن در حد نام استقلال نياز داريم. اینکه بعضی‌ها با بی‌ملاحضگی و ساده‌لوحانه چنین صحبت‌هایی می‌کنند قابل باور نیست. من سخنم با هواداران استقلال است؛ آنها باهوش هستند و همه چیز را درک می‌کنند. به جاى اينكه مشكل را حل كنيم، مي‌خواهیم صورت مسئله را پاک کنیم و بگوییم مربی دروغ می‌گوید، ما بازیکن داریم! 

او در ادامه با انتقاد از پیشکسوتان استقلال اضافه کرد: اگر دوستانتان سرمربی بودند، جرئت داشتید این حرف‌ها را بزنید؟ من یک مثال بزنم. اگر همین اتفاق در تیم رقیب ما می‌افتاد و مثلا پرسپولیس ترابی و صادقی به همراه گولسیانی و پورعلی‌گنجی را از دست می‌داد، آیا یک پرسپولیسی مصاحبه می‌کرد و می‌گفت اتفاقی نیفتاده و خدا را شکر بازیکن داریم؟! در حالى که پیشکسوت استقلال، خودش تیم ما را ارنج می‌کند و دست آخر هم می‌گوید حالا قایدی و محبی رفته‌اند ایرادی ندارد که! این حرف‌ها کارشناسی و فوتبالی نیست. نمی‌دانم چرا دوستان درباره شکل آماده‌سازی استقلال حرف نمی‌زنند؟ سه اردوی پیش فصل ما کنسل شد. دو اردوی داخلی داشتیم یا یک اردوی خارجی مدنظرمان بود که هیچکدام جور نشد.

بخش مهم این صحبت‌های نکونام، متوجه بهتاش فریبا، از بازیکنان سابق تیم ملی و کاپیتان باشگاه استقلال است. پیشکسوتی که با آبی‌ها افتخارات زیادی را کسب کرد و وی چندی پیش در صحبت‌هایی، به تشریح وضعیت باشگاه پرداخت و حتی اعلام کرد که باید به تیم نکونام امیدوار بود و از این تیم حمایت کرد. اما گویا بخشی از صحبت‌های فریبا به مذاق سرمربی استقلال خوش نیامده است. 

1499620

حالا نیز در دلنوشته‌ای که بهتایش فریبا در اختیار ورزش سه قرار داده است، او صحبت‌هایی را خطاب به نکونام منتشر کرده که در زیر می‌خوانیم:

بولت استقلالبا سلام و احترام خدمت همه فوتبال‌دوستان و عاشقان واقعی تیم بزرگ و محبوب استقلال

اهل بیانیه نوشتن نیستم. از اعماق وجودم سخن می‌گویم. برای تیمی که نیم قرن به عشقش زندگی کرده‌ام. با بُردش در کنار مردم و طرفداران شادی کردم و با باختش غریبانه گریستم. اما زانوی غم بغل نکردم. چون از روزی‌ که پا در مستطیل سبز گذاشتم، یاد گرفتم باید دست به زانو گرفت. باید برخاست و تلاش کرد تا شادی و امید را در میان مردم و در دل دوست‌داران استقلال طنین افکن کرد. 

قریب نیم قرن خود را سرباز استقلال پنداشته‌ام، سربازی که باید خدمت‌گزاری کند، ایثار و جانفشانی برای برافراشتن پرچم استقلال...! 

چه آن روزها که پیراهن این تیم را با افتخار و عاشقانه بر تن کردم و به عشقش بازی کردم و چه در همه سال‌هایی که در ارکان مختلف باشگاه خدمت‌گزار بودم یا حتی کنار بودم. 

آن روزها هم برای موفقیت استقلال دعا کردم، برای سربلندیش و برای افتخارآفرینی‌اش به نام ایران. 

هیچگاه در نقش منتقدی که جهت‌دار باشد ظاهر نشدم. همواره از سر دلسوزی و در نقش یک راهنما، یک طرفدار، یک عاشق دلسوخته که شاید تجاربش موثر و بدون منت و از سر اخلاص باشد، لب به سخن گشوده‌ام. آرشیو سخنانم موجود است، در راستای تقویت بوده، برای آگاهی و پرهیز از ناهنجاری‌ها و ممانعت از ورود به سرزمین حاشیه‌ها! 

در آستانه فصل جاری لیگ برتر استقلال را بدلیل تغییرات مدیریتی مظلوم‌تر از همه دوران دیدم، دغدغه و اضطراب طرفداران نیز مزید بر علت بود. احساس دین کردم، همچون جواد نکونام که در سخت‌ترین شرایط کمر همت بست و جهادگونه قبول مسئولیت کرد. 

سخن از شرایط گفتم. از اینکه مقدمات پیش فصل برای پسر استقلال فراهم نشده، حتی ارودی قبل از فصل هم تدارک نشده، اما فرزند رشید و دلاور استقلال جوانمردانه برای صیانت از نام پرافتخار این باشگاه بزرگ مردانه وسط گود ایستاده است. 

در مکتب استقلال حمایت را آموخته‌ام، دستگیری و هدایت را (نه مانع تراشی و سنگ انداختن).

در مکتب استقلال همدلی آموخته‌ام ،مودت و دوستی و یکرنگی!

آری آقا جواد!
شما هم دوست خوب ما هستی، بُرد تو بُرد ماست و باخت تو شکست ما...!

اما گفتمان اخیرت مثل پُتک که نه، مثل آوار بود. شاید به رقیب باخته بودم، نه به هم‌تیمی... یقین دارم یا در برداشت مرتکب اشتباه شده‌ای و یا مشاورانت آدرس اشتباهی داده‌اند!

کوچه من بن‌بست نیست، مزین به تابلوی استقلال است و همچون آسمان آبی، به راحتی گذر می‌توان کرد. گذر برای افتخارآفرینی و سربلندی برای استقلال.

آقا جواد!
شما که فرزند استقلال هستی و دوست خوب ما.
حتی آنهایی که به این خانواده تعلق نداشتند و سکاندار استقلال شدند، بنده همواره همراه بودم و همدل چون نگاه تعالی محور به استقلال دارم.

اگر سخن گفته‌ام هیچگاه از سر بغض نبوده، از سر خیرخواهی بوده برای سربلندی و افتخار، برای استقلال، به نام استقلال، به کام طرفداران عاشق

خواه پند گیر خواه ملال
اگر خیرخواهی ز عشاق باش
که هستند عشاق خیر البشر

سرباز استقلال - بهتاش فریبا

دیدگاه‌ها